بررسی عدالت مکانی در دستیابی به خدمات آموزشی، محدوده مورد مطالعه: منطقه ۱۸ تهران

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه زنجان

2 استادیار دانشکده مهندسی گروه مهندسی نقشه برداری دانشگاه زنجان

3 دانشگاه صنعتی خواجه نصیر

چکیده

رشد شتابان و بدون برنامه شهرهای کشور در دهه‌های اخیر ضمن توسعه فیزیکی محدوده شهر باعث ایجاد مناطق نامتوازن در شهرها شده است. به طوری که در برخی از مناطق شاهد تراکم بالا، کمبود خدمات، ترافیک و عدم تاب‌آوری زیرساخت‌های شهری، جرم‌خیز و کاربری‌های ناسازگار هستیم و در برخی دیگر از مناطق شاهد وضعیت مطلوب در دسترسی به خدمات عمومی و زیرساخت‌های شهری و سازگاری در کاربری‌های شهری هستیم. تمرکز مراکز خدمات‌رسانی در یک مکان خاص، ضمن نابرابری در دسترسی به خدمات باعث هجوم جمعیت مصرف کننده به این مناطق می‌گردد و این موضوع باعث افزایش فشار زیست‌محیطی، ترافیکی، آلودگی‌ها اعم از صوتی، هوا وغیره در مناطقی از شهر را در پی دارد و باعث ایجاد محیط‌های متراکم، نامطلوب و ناسازگار با توسعه پایدار خواهد شد (Mirsaeedi, 2021). علاوه بر این، در امر توسعه شهری به مکان‌یابی خدمات عمومی شهری و ارتباط آن با خصوصیات اجتماعی- اقتصادی محله‌های شهر، بی‌توجهی شده است. الگوی توزیع ناعادلانه در یک شهر باعث افزایش فاصله طبقاتی و جدایی‌گزینی گروه‌های انسانی خواهد شد. بین نابرابری‌های مکانی و توزیع ناعادلانه خدمات و مشکلات زیست‌محیطی و کالبدی در سطح شهر همواره یک ارتباط مستقیم وجود دارد و با رشد جمعیت و گسترش افقی و عمودی، شهر را به محیطی غیرقابل‌سکونت تبدیل می‌کند به‌طوری‌که بسیاری از مشکلات شهرهای امروز را می‌توان در توزیع ناعادلانه خدمات شهری در آن‌ها ریشه‌یابی کرد.

برقراری عدالت مکانی در شهر بعنوان یک موضوع مهم، از دیرباز مورد توجه برنامه‌ریزان شهری قرارگرفته و هدف اصلی بسیاری از سیاست‌های برنامه‌ریزی است (Marcuse, 2009). در واقع، عدالت مکانی، توزیع و تسهیم عادلانه‌ی فضا و کاربری‌های وابسته به آن، برای برخورداری بهتر از امکانات شهری است. عدالت مکانی، بر اساس توزیع برابر منابع و خدمات در بین مناطق شهری تعریف می‌شود (Hatamnejad, 2008). یکی از حساس‌ترین و پیچیده‌ترین کاربری‌های موجود در شهرها کاربری‌های آموزشی می‌باشد که لزوم توجّه دقیق و برنامه‌ریزی شده در خصوص مکان‌یابی و همسایگی با کاربری‌های هم سو و توجه به کاربری‌های ناسازگار را می‌طلبد. به عبارتی جهت تعیین مکان مناسب جهت استقرار کاربری آموزشی نیاز به شناخت نوع فعالیت، عملکرد، نیازمندی ها و کنش و واکنش هایی است که کاربری‌های آموزشی با دیگر کاربری‌ها بوجود می‌آورد. عواملی چون سازگاری ، مطلوبیت، ظرفیت و وابستگی از مواردی هستند که در ارتباط با مکان‌یابی کاربری‌ها باید مورد توجه قرار گیرند. مکان‌یابی صحیح مدارس در سطح شهر می‌تواند باعث کاهش هزینه‌های خانوار، کاهش ترددها و ترافیک و به‌تبع آن کاهش آلودگی‌های زیست‌محیطی، و غیره شود. تحلیل تمرکز مکانی خدمات شهری ازجمله خدمات آموزشی و چگونگی پراکنش و دسترسی به آن از مصادیق عدالت مکانی در شهر است و از اهمیت بسزایی در برنامه‌ریزی شهری برخوردار می‌باشد.

دستیابی به خدمات آموزشی با توجه به مشخصات و ویژگی‌های جامعه هدف آن، عمدتاً بر اساس دسترسی پیاده صورت می‌گیرد. با توجه به سن پایین جامعه هدف کاربری آموزشی ابتدایی و متوسطه، مسافت طی شده توسط دانش‌آموزان از منزل تا مدارس و کیفیت محیط تردد یکی از عوامل مهم در میزان آسودگی خاطر دانش‌آموزان است. در واقع علاوه بر فاصله دانش‌آموزان تا واحد آموزشی، کیفیت معابر جهت تردد پیاده، کاربری‌های اطراف معبر، ایمنی و امنیت تردد و وجود آلودگی‌های محیطی نیز باید جهت جلوگیری از آسیب جسمی و روحی و ایجاد محیط سالم آموزشی و در نهایت بهبود وضعیت آموزشی دانش آموزان، در نظر گرفته شود. از طرفی عدم وجود سطح و سرانه مناسب آموزشی باعث کاهش کیفیت آموزش و نابرابری‌های مکانی می‌گردد. لذا با توجه به رده‌های سنی دانش‌آموزان و سطوح مختلف واحد‌های آموزشی، نیازمند است تا بررسی عدالت مکانی در دستیابی به واحدهای آموزشی و مکان‌یابی واحدهای جدید بر اساس تراکم جمعیت، حوزه سرویس‌دهی، دوره‌های آموزشی و جنسیت تحصیل‌کنندگان صورت پذیرد (Karimian and Molaei, 2013).

پژوهش حاضر به دنبال ارزیابی و نحوه توزیع عادلانه کاربری‌های آموزشی منطقه 18 شهر تهران است. در این پژوهش، عدالت مکانی براساس دو معیار کیفیت استقرار مرکز آموزشی و کیفیت دسترسی به مرکز آموزشی تعریف می‌شود. هر یک از این معیارها براساس چندین زیرمعیار تعریف می‌شود. با استفاده از روش‌های تصمیم‌گیری چندمعیاره بخصوص تحلیل سلسله مراتبی ( AHP) به معیارها و زیرمعیارهای مربوطه وزن مربوطه براساس نظر افراد خبره تعلق گرفته و نقشه عدالت مکانی برای منطقه مورد مطالعه تهیه می‌شود. این پژوهش دارای دو نوآوری است، نوآوری اول این مطالعه این است که گرچه در مطالعات پیشین اکثر مطالعات متمرکز بر ارزیابی عدالت مکانی بر اساس مرزهای اداری مناطق شهری و نهایتاً در سطح محله بررسی می‌کنند، اما با توجه به وسعت محلات و ناهمگنی در توسعه اراضی و تراکم جمعیتی، در این مطالعه، عدالت مکانی را در سطح خردتر در مقیاس بلوک‌ها و قطعات شهری بررسی شده است. نوآوری دوم این است که در تحقیقات پیشین، معیارهای دسترسی تعریف شده به تسهیلات صرفاً بر اساس فاصله است و معیارهای نظیر کیفیت معابر مانند امنیت و ایمنی تردد عابرین و جذب‌کنندگی معابر در نظر گرفته نمی‌شود. در این تحقیق، معیارهای فوق در ارزیابی عدالت مکانی مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Assessing Spatial Equity Accessibility to Educational Services in the Study Area of District 18 in Tehran

نویسندگان [English]

  • Hossein Ghammari 1
  • Seyed Morsal Ghavami 2
  • Mohammad Taleai 3
1 MSC student
2 Assistant Professor
3 KNTU
چکیده [English]

The rapid and unplanned growth of cities in the country in recent decades, alongside the physical development of urban areas, has led to the creation of imbalanced areas within cities. In some areas, we witness high population density, lack of services, traffic congestion, lack of resilience in urban infrastructure, crime-prone areas, and incompatible land uses. In other areas, we see favorable conditions in access to public services and urban infrastructure and compatibility in urban land uses. The concentration of service centers in a specific location leads to unequal access to services and results in a population influx to these areas. This phenomenon increases environmental pressure, traffic congestion, pollution (noise, air, etc.) in certain parts of the city and creates dense, undesirable environments that are incompatible with sustainable development.



Furthermore, in urban development, the location of public services and its connection with the socio-economic characteristics of city neighborhoods has been neglected. The unfair distribution pattern within a city leads to increased class differences and segregation among human groups. The spatial inequalities and unfair distribution of services along with environmental problems at the city level are directly related. With population growth and horizontal and vertical expansion, cities are transformed into uninhabitable environments where many urban issues can be traced back to unfair distribution of urban services.



Achieving spatial equity in a city has long been a focus for urban planners, with the main goal being equitable distribution of space and related land uses for better access to urban amenities. Spatial equity is defined based on equal distribution of resources and services among urban areas. One of the most sensitive and complex land uses in cities is educational facilities which require careful attention to location planning and compatibility with neighboring uses as well as consideration for incompatible uses.



Proper location planning for schools at the city level can reduce household costs, decrease traffic congestion leading to reduced environmental pollution among other benefits. Analyzing the spatial concentration of urban services including educational services and how they are distributed is an important aspect of spatial equity in urban planning.



Access to educational services based on the characteristics and needs of target communities primarily relies on pedestrian access. Considering the young age group targeted by primary and secondary educational facilities, factors such as distance traveled by students from home to school play a crucial role in their comfort levels.



In conclusion, addressing spatial equity issues related to access to educational facilities requires careful consideration based on age groups of students at different levels as well as factors such as population density, service coverage area, educational levels offered by institutions, and gender distribution among learners.

The present study aims to evaluate and determine the fair distribution of educational facilities in district 18 of Tehran. In this research, spatial equity is defined based on two criteria: the quality of establishment of educational centers and the quality of access to these centers. Each of these criteria is defined based on several sub-criteria. Using multi-criteria decision-making methods, particularly Analytic Hierarchy Process (AHP), the criteria and their corresponding weights are determined based on the opinions of experts, and a spatial equity map for the study area is prepared. This study has two innovations; the first innovation is that while previous studies mainly focus on evaluating spatial equity based on administrative boundaries of urban areas and ultimately at the neighborhood level, this study examines spatial equity at a finer scale, focusing on blocks and urban parcels due to the vastness and heterogeneity in land development and population density. The second innovation is that in previous research, access criteria were defined solely based on distance, without considering factors such as road quality, safety for pedestrians, and attractiveness of streets. In this study, these factors will be considered in evaluating spatial equity.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Spatial equity
  • Access to educational services
  • GIS
  • AHP
  • Visual surveillance