مهشید کریمی؛ کاکا شاهدی؛ طیب رضیئی؛ میرحسن میریعقوب زاده
چکیده
خشکسالی، یکی از بلایای طبیعی است که ممکن است در هر اقلیمی رخ دهد. در دهههای اخیر، کشور ایران به طور پیاپی تحت تأثیر خشکسالیهای شدید و گسترده قرار داشته و آثار زیانباری بر بخشهای مختلف اقتصادی از جمله بخش کشاورزی، محیط زیست و منابع آب کشور تحمیل کرده است. امروزه برای شناسایی و تحلیل خشکسالیهای کشاورزی از شاخصهای پوششگیاهی ...
بیشتر
خشکسالی، یکی از بلایای طبیعی است که ممکن است در هر اقلیمی رخ دهد. در دهههای اخیر، کشور ایران به طور پیاپی تحت تأثیر خشکسالیهای شدید و گسترده قرار داشته و آثار زیانباری بر بخشهای مختلف اقتصادی از جمله بخش کشاورزی، محیط زیست و منابع آب کشور تحمیل کرده است. امروزه برای شناسایی و تحلیل خشکسالیهای کشاورزی از شاخصهای پوششگیاهی که به کمک فنآوری سنجش از دور بدست میآیند، استفاده میشود. بر این اساس، هدف از این پژوهش، بررسی کارایی شاخصهای پوششگیاهی NDVI، EVI و VCI در شناسایی و تحلیل خشکسالی کشاورزی در حوزه آبخیز کرخه است. برای محاسبه این نمایهها، تصاویر سنجنده مودیس) ماهواره Terra، محصولMOD13A2 ) طی مدت 17 سال در دوره آماری 2000-2017 استفاده شد. دقت نمایههای یاد شده با شاخص ZSI محاسبه شده در 11 ایستگاه بارانسنجی و تبخیرسنجی واقع در حوضه کرخه برای دوره آماری 1379-1396 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد تغییرات NDVI، EVI و VCI، در ایستگاههای مورد مطالعه، در طول دوره آماری تقریبا یکسان است. بهطوریکه کمترین مقدار پوششگیاهی در سال 1379 و در ایستگاه دهنو، بیشترین مقدار پوششگیاهی در سال 1380 و در ایستگاه هلیلان-سیمره مشاهده شد. اما بررسی ZSI نشان داد از سال 1379 تا 1385 اکثر ایستگاهها با خشکسالی مواجه بودهاند. بهطوریکه در سالهای 1386، 1387 و 1388 تمامیایستگاهها با خشکسالی شدید مواجه و شدیدترین خشکسالی در سال 1387 رخ داده و ایستگاه نظرآباد، خشکترین ایستگاه در این سال بوده است. سپس به منظور صحتسنجی نتایج شاخصهای گیاهی با شاخص ZSI مورد ارزیابی قرار گرفت. رابطه همبستگی پیرسون بین میانگین شاخصهای پوششگیاهی NDVI، EVI و VCI با میانگین ZSI به ترتیب برابر با 706/ 0، 725/ 0 و 765/0 است که هر سه شاخص پوششگیاهی با شاخص ZSI در سطح یک درصد معنی دار هستند. همانطور که مشاهده شد با توجه به نتایج، شاخص ZSI تا حدودی نتایج NDVI ، EVI و VCI را تأیید میکند. اما نتایج این پژوهش، نشان داد که همزمانی وقوع خشکسالی هواشناسی و کشاورزی در تمام سالها وجود ندارد، بنابراین علاوه بر بارش دیگر متغیرهای اقلیمی نیز باید در نظر گرفته شوند.
زهرا همتی؛ کریم سلیمانی؛ میرحسن میریعقوب زاده
چکیده
حوضه آبخیز تکاب، یکی از مهمترین حوضههای آبخیز دریاچه ارومیه است. این حوضه آبخیز، کاملا مرتفع و کوهستانی بوده و رواناب ناشی از ذوب برف آن، اهمیت بسیار زیادی دارد. تجمع برف در ماههای زمستان یک سال، در ماههای بهار سال بعدی پراهمیت تلقی میشود و آب حاصل از ذوب برف، برای تاسیسات آبی از اهمیت ویژهای برخوردار است. بهطوری که ...
بیشتر
حوضه آبخیز تکاب، یکی از مهمترین حوضههای آبخیز دریاچه ارومیه است. این حوضه آبخیز، کاملا مرتفع و کوهستانی بوده و رواناب ناشی از ذوب برف آن، اهمیت بسیار زیادی دارد. تجمع برف در ماههای زمستان یک سال، در ماههای بهار سال بعدی پراهمیت تلقی میشود و آب حاصل از ذوب برف، برای تاسیسات آبی از اهمیت ویژهای برخوردار است. بهطوری که سیلابهای قابل توجهی را در زمانی که ذوب برف با بارندگی گرم بهاره همراه باشد، بهوجود میآورد. بنابراین پیشبینی ذوب برف، لازم و ضروری بهنظر میرسد و بدون در نظر گرفتن این عامل مدیریت منابع و مخازن و برنامهریزی منابع آبی و هیدرولوژی رودخانهها میسر نخواهد بود. برای شبیهسازی جریان در حوضه آبخیز تکاب از مدل رواناب ذوب برف SRM، از سالهای آبی 83-84 و برای اعتبارسنجی آن از سالهای آبی 84-85 استفاده شد. با توجه به اینکه تصاویر سنجندهی MODIS از قدرت تفکیک زمانی مناسب در برفسنجی برخوردار هستند، برای برآورد سطح تحت پوشش برف از این تصاویر استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق، نشان داد که استفاده از نقشههای پوشش برفی بهدست آمده از تصاویر MODIS در پیشبینی رواناب حوضه مفید است. همچنین نتایج نشان میدهد که مدل، قابلیت و توانایی شبیهسازی جریان رواناب حاصل از ذوب برف را دارا است. برای ارزیابی مدل از دو شاخص ضریب تعیین و تفاضل حجمی استفاده شده است که در این مطالعه به ترتیب برابر 75/0و 84/27 درصد هستند. مقادیر بدست آمده، نشان میدهند که مدل در برآورد رواناب حاصل از ذوب برف این حوضه دقت بالایی دارد و نشانگر قابلیت کاربرد مدل برای حوضههای دیگر منطقه است
کریم سلیمانی؛ محدثه امیری؛ رضا تمرتاش؛ میرحسن میریعقوبزاده
دوره 5، شماره 4 ، اسفند 1392
چکیده
گونههای مهاجم با ایجاد تغییرات اکولوژیکیای که گاه برگشتناپذیرند، موفقیت عملیات احیا را در حوزههای آبخیز تهدید میکنند. بنابراین ممانعت از هجوم، تشخیص اولیه و حذف این گیاهان، راهی است برای در اختیار گرفتن و مدیریت آنها. تکنیکهای سنجش از دور در پایش گونههای مهاجم بهمنظور جلوگیری از هجوم، نابودی یا کنترل گونههای استقراریافته، ...
بیشتر
گونههای مهاجم با ایجاد تغییرات اکولوژیکیای که گاه برگشتناپذیرند، موفقیت عملیات احیا را در حوزههای آبخیز تهدید میکنند. بنابراین ممانعت از هجوم، تشخیص اولیه و حذف این گیاهان، راهی است برای در اختیار گرفتن و مدیریت آنها. تکنیکهای سنجش از دور در پایش گونههای مهاجم بهمنظور جلوگیری از هجوم، نابودی یا کنترل گونههای استقراریافته، بسیار مؤثرند. در پژوهش حاضر، کارایی تصاویر TM و IRS در پهنهبندی گونههای مهاجم کنگر صحرایی و سنبلة نقرهای در مراتع وازرود بررسی شده است. برای دریافت نتیجة بهتر از این تصاویر، تصحیح اتمسفری آنها با مدل Cos(t) انجام گرفت و سپس تعدادی از شاخصهای گیاهی با استخراج میانگین رقومی پیکسلهای مربوط به نمونههای تعلیمی روی تصاویر تصحیحشده اعمال گردید. طبقهبندی با الگوریتم «حداقل فاصله از میانگین» انجام گرفت و با نقشة واقعیت زمینی ارزیابی شد. نتایج نشان داد که شاخصهای NDVI، Ratio، RVI و TVI حاصل از تصویر TM و شاخص AVI تصویر IRS برای گونة کنگر صحرایی و شاخصهای NDVI، PVI 1، PVI 2، PVI و WDVI تصویر TM و شاخص NDVI تصویر IRS برای سنبلة نقرهای بهترین عملکرد را از بین شاخصهای بررسیشده دارند. همچنین از کلیه شاخصهای آنالیزشده، شاخصهای DNI و WDVI هر دو تصور ـ با درجات متفاوتی از تفکیک ـ قادر به تفکیک این دو گونه از یکدیگرند و بهعنوان معیار تفکیک میتوانند در مطالعات بعدی نتایج خوبی بهدست دهند.