علیاکبر متکان؛ علیرضا شکیبا؛ امین حسینی اصل؛ فردین رحیمی دهگلان
دوره 6، شماره 4 ، دی 1393
چکیده
رواناب یکی از اجزای ضروری محاسبة فرایندهای منابع آب و مسئلهای اصلی در هیدرولوژی است. مدلهای مفهومی زیادی برای پیشبینی میزان رواناب مطرح شدهاند که عمدتاً نیازمند دادههای توپوگرافی و هیدرولوژیکی هستند. روشهای مرسوم گذشته برای نواحیای که دادههای هیدرولوژیکی کافی ندارند، نامناسباند. تخمین رواناب، فرایندی غیرخطی و ...
بیشتر
رواناب یکی از اجزای ضروری محاسبة فرایندهای منابع آب و مسئلهای اصلی در هیدرولوژی است. مدلهای مفهومی زیادی برای پیشبینی میزان رواناب مطرح شدهاند که عمدتاً نیازمند دادههای توپوگرافی و هیدرولوژیکی هستند. روشهای مرسوم گذشته برای نواحیای که دادههای هیدرولوژیکی کافی ندارند، نامناسباند. تخمین رواناب، فرایندی غیرخطی و از نظر زمانی و مکانی بهطور کامل تصادفی است و شبیهسازی آن با مدل ساده بهراحتی امکانپذیر نیست. امروزه استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی در مواردی که کمبود دادهها محسوس است، روش مناسبی بهشمار میآید. در پژوهش حاضر از دادههای بارش، دما و دبی ایستگاههای حوضة کن در بازة زمانی 1375 تا 1385 و همچنین خصوصیات فیزیوگرافی حوضة مورد مطالعه بهعنوان ورودی شبکة عصبی برای پیشبینی رواناب استفاده شد. بدین منظور بهصورت تصادفی 80 درصد دادهها برای آموزش و 20 درصد دادهها برای تست و اعتبارسنجی شبکه اختصاص داده شدند. بهمنظور انتخاب شبکة بهینه، از دو نوع تابع انتقال، 12 تابع آموزشی، و تعدادی نرون مخفی مختلف بین 1 تا 9 نرون استفاده شد. نتایج پژوهش پس از آزمون شبکه با لایههای پنهان و با توابع یادگیری مختلف آشکار ساختند که استفاده از دادههای بارش، دما و دبی، و تابع آموزشی LM و تابع انتقال Tansig و چهار نرون مخفی، بهترین ساختار را برای تخمین رواناب بهدست میدهد. شبکة عصبی با این ساختار میتواند رواناب را با دقت (0.68≤R2≤0.78 و 0.53≥RMSE 0.03≤) برآورد کند. کلیدواژهها: تخمین رواناب، شبکة عصبی مصنوعی، الگوریتم پسانتشار خطا، حوضة کن، سامانة اطلاعات جغرافیایی.
محمدمهدی حسینزاده؛ سعیده متش بیرانوند؛ امین حسینی اصل
دوره 5، شماره 1 ، تیر 1392
چکیده
شهرستان پلدختر که بستر رودخانه کشکان در آن جای گرفته است، هر ساله از سیلابهای متعددی خسارت میبیند. بزرگترین سیل سالهای اخیر استان لرستان در سال 1384 در این شهرستان رخ داد که حدود 80 میلیارد تومان خسارت را در پی داشت. از این رو بررسی نواحی مستعد وقوع سیلاب و تهیه نقشه پهنهبندی سیلاب در این منطقه ضرورت ویژهای دارد. در این تحقیق ...
بیشتر
شهرستان پلدختر که بستر رودخانه کشکان در آن جای گرفته است، هر ساله از سیلابهای متعددی خسارت میبیند. بزرگترین سیل سالهای اخیر استان لرستان در سال 1384 در این شهرستان رخ داد که حدود 80 میلیارد تومان خسارت را در پی داشت. از این رو بررسی نواحی مستعد وقوع سیلاب و تهیه نقشه پهنهبندی سیلاب در این منطقه ضرورت ویژهای دارد. در این تحقیق پهنه سیلگیر منطقه در دوره بازگشتهای مختلف در بازهای به طول 25 کیلومتر از بستر رودخانه کشکان حدفاصل ایستگاه هیدرومتری پلدختر تا پل گاومیشان تعیین شد؛ بدین ترتیب که براساس مدل رقومی مستخرج از نقشههای توپوگرافی 25000/1 دادههای ژئومتری رودخانه استخراج گشت. سپس ضریب مانینگ در مقاطع مختلف و هیدروگراف سیل در دوره بازگشتهای 5، 10، 25، 50، 100 و 200 ساله محاسبه شد و نقشههای پهنهبندی در دوره بازگشتهای مختلف تهیه گردید. نتایج تحقیق نشان داد روند افزایش سطح سیلگیر در دوره بازگشتهای 5 تا 100 ساله سیر صعودیتری دارند، در حالی که مساحتهای پهنه سیلاب در دوره بازگشت 100 ساله و 200 ساله اختلاف چندانی را نشان نمیدهد. مقایسه پهنههای سیلاب در دوره بازگشتهای مختلف حاکی از آن است که از کل مساحت تحت پوشش سیل 200 ساله حدود 94 درصد آن مستعد سیلگیری بهوسیله سیلهایی با دوره بازگشت 25 ساله است. افزایش حداکثر عمق سیلاب در دوره بازگشتهای مختلف نسبت به افزایش عمق متوسط سیلاب، روند ملایمتری را طی کرده است.
روشنک درویش زاده؛ علی اکبر متکان؛ امین حسینی اصل؛ محسن ابراهیمی خوسفی
دوره 4، شماره 2 ، شهریور 1391
چکیده
خشکسالی از بلایای طبیعی است که تبعات منفی گسترده ای را برای اقتصاد، کشاورزی، محیط و اجتماع به همراه دارد. فقدان شناخت و ارزیابی دقیق این پدیده باعث بروز بخش عمده ی خسارت های ناشی از آن می شود. در چند دهه ی اخیر، علم و به ویژه فناوری سنجش از دور محققان را در زمینه خشکسالی بسیار کمک کرده است و شاخص های متعددی برای ارزیابی و بررسی خشکسالی ...
بیشتر
خشکسالی از بلایای طبیعی است که تبعات منفی گسترده ای را برای اقتصاد، کشاورزی، محیط و اجتماع به همراه دارد. فقدان شناخت و ارزیابی دقیق این پدیده باعث بروز بخش عمده ی خسارت های ناشی از آن می شود. در چند دهه ی اخیر، علم و به ویژه فناوری سنجش از دور محققان را در زمینه خشکسالی بسیار کمک کرده است و شاخص های متعددی برای ارزیابی و بررسی خشکسالی ارائه شده اند. هدف از این تحقیق بهبود شاخص عمودی خشکسالی اصلاح شده (MPDI) از طریق محاسبه دقیق و صحیح پوشش گیاهی به عنوان مهم ترین پارامتر در این شاخص است. به منظور محاسبه ی شاخص مذکور، تعیین درصد پوشش گیاهی و همچنین پارامترهای خط خاک ضروری است. برای این کار از تصاویر ماهواره ای ALOS مربوط به تیرماه سال 1388 استفاده شده است. حوضه آبخیز شیطور واقع در استان یزد به عنوان منطقه ی مطالعه انتخاب شد و با مطالعات میدانی درصد پوشش گیاهی 52 پلات اندازه گیری شد. 17 شاخص رایج گیاهی و شبکه های عصبی مصنوعی برای تخمین درصد پوشش گیاهی مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج حاصل از شاخص های گیاهی نشان دادند شاخص هایی که در آنها بازتاب خاک در نظر گرفته می شود، با دقتی بهتر از دیگر شاخص ها (درصد 4> RMSE و 63/0> R^2) می توانند درصد پوشش گیاهی را در مناطق خشک تبیین کنند. از طرفی، نتایج به دست آمده از شبکه های عصبی نیز تأیید می کنند که چون در شبکه های مذکور می توان ورودی های متعددی همچون اطلاعات طیفی باندهای متفاوت را به شبکه معرفی کرد، لذا اینها با دقتی بیشتر (% 4> RMSE و 74/0> R^2) از شاخص های گیاهی می توانند در تخمین درصد پوشش گیاهی به کار روند. در نهایت، با استفاده از مناسب ترین روش (شبکه های عصبی)، درصد پوشش گیاهی منطقه محاسبه شد و با توجه به پارامترهای خط خاک، نقشه ی شدت خشکسالی تهیه گردید.
علی اکبر متکان؛ احمد پوراحمد؛ حسین منصوریان؛ بابک میرباقری؛ امین حسینی اصل
دوره 1، شماره 4 ، اسفند 1388
چکیده
چکیده: مطالعه کیفیت زندگی در حال تبدیل شدن به ابزار مهمی برای ارزیابی سیاسیت های عمومی، رتبه بندی مکان ها، درک و اولویت بندی مسائل اجتماع، تدوین و پایش سیاست ه و راهبردها یا استراتژی های مدیریت و برنامه ریزی شهری است. در این مطالعه کیفیت زندگی مورد توجه قرار گرفته، و باتلفیق داده ها سنجش از دور، سرشماری و سایر داده های مکانی در محیط ...
بیشتر
چکیده: مطالعه کیفیت زندگی در حال تبدیل شدن به ابزار مهمی برای ارزیابی سیاسیت های عمومی، رتبه بندی مکان ها، درک و اولویت بندی مسائل اجتماع، تدوین و پایش سیاست ه و راهبردها یا استراتژی های مدیریت و برنامه ریزی شهری است. در این مطالعه کیفیت زندگی مورد توجه قرار گرفته، و باتلفیق داده ها سنجش از دور، سرشماری و سایر داده های مکانی در محیط GIS به سنجش کیفیت مکان از طریق روش ارزیابی چندمعیاره در سطح نواحی شهرداری تهارن پرداخته شده است. سه قلمرو اصلی- اجتماعی-، دسترسی و فیزیکی به عنوان معیار تعیین گردید و با استفاده از تحلیل عاملی، از مجموع 49 پارامتر، مولفه های مربوط به هر قلمرو (زیر معیارها) شناسانی شد. وزن دهی شده مولفه های استاندارد شده مربوط به هر قلمرو ایجاد شد و در نهایت قلمرو های سه گانه «اجتماعی و دسترسی و فیزیکی» به منظور استخراخ شاخص نهایی کیفیت مکان با یکدیگر تلفیق شدند. علاوه بر این، با استفاده از شاخص تحلیل مکانی Grtis-Ord، Gi خوشه های مطلوب و نامطلوب در هر قلمرو در شاخص نهایی کیفیت مکان مشخص گردید. نتایج نشان داد که خوشه های مطلوب در قلمرو اجتماعی در نواجی شمالی و مرکز به سمت شمال، در قلمرو دسترسی در نواحی مرکزی و در قلمرو فیزیکی در نواحی شمالی شهر تهران اند. در نهایت تحلیل مکانی شاخص نهایی کیفیت مکان نشان داد که نواحی شمالی و مرکزی به سمت شمال شهر تهران محل تمرکز نواحی مطلوب، و بخش های غربی، جنوب غربی و تا حدودی جنوب شهر تهران محل تمرکز نواحی نامطلوب از لحاظ کیفیت مکان هستند. همچنین نتایج تحلیل همبستگی در مورد شاخص های نهایی در سه قلمرو اجتماعی، دسترسی فیزیکی بیانگر وجود رابطه مثبت معنادار بین شاخص نهایی قلمرو اجتماعی با شاخص نهایی قلمرو فیزیکی و قلمرو دسترسی است.