هادی عبدالعظیمی؛ سیدکاظم علویپناه؛ محمدحسین مهدیان
دوره 6، شماره 3 ، دی 1393
چکیده
استفاده از پیشرفتهای تکنیکی اخیر در شناسایی و نقشهبرداری شوری خاکها، گامی به جلو در مدیریت خاکهای شور است. هدف پژوهش حاضر، استفاده و ارزیابی روشهای گوناگون برآورد شوری خاک سطحی در عمق صفر تا پنج سانتیمتر اطراف دریاچه طشک و بختگان با وسعت 8062 هکتار است. شوری خاک در این ناحیه عامل مهمی در عملکرد محصولات کشاورزی است. در پژوهش ...
بیشتر
استفاده از پیشرفتهای تکنیکی اخیر در شناسایی و نقشهبرداری شوری خاکها، گامی به جلو در مدیریت خاکهای شور است. هدف پژوهش حاضر، استفاده و ارزیابی روشهای گوناگون برآورد شوری خاک سطحی در عمق صفر تا پنج سانتیمتر اطراف دریاچه طشک و بختگان با وسعت 8062 هکتار است. شوری خاک در این ناحیه عامل مهمی در عملکرد محصولات کشاورزی است. در پژوهش حاضر از سه روش متفاوت برای برآورد شوری خاک استفاده شد و نتایج این سه روش با دادههای شوری اندازهگیریشده روی زمین مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور، 143 نمونه برداشت شد و مقادیر هدایت الکتریکی عصارة استخراجشده از گل اشباع یا ECe آنها تهیه شد. نمونههای مرتبط بهصورت منظم روی شبکهای 750متری برای ارزیابی مدل رگرسیون (RM) و روش کریجینگ معمولی (OK) جمعآوری شدند. برای روش سوم نیز طبقهبندی نظارتشدة (Scl) تصاویر ماهوارهای مربوط به سنجندة LISS-III به کار گرفته شد. در این پژوهش از مدلهای رگرسیونی خطی، توانی و نمایی به منظور تخمین مقادیر شوری استفاده شد و مقادیر رقومی تصاویر ماهوارهای در آنها بهعنوان متغیر مستقل و مقادیر Ece بهعنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدند. برای تولید نقشة تخمین شوری از روش کریجینگ استفاده شد. در مورد تصاویر ماهوارهای، پیکسلهای آموزشی با الگوریتم حداکثر احتمال مشابهت، طبقهبندی و سپس نقشة پوشش زمین تهیه شدند. نتایج پژوهش نشان دادند که مدلهای رگرسیونی نمیتوانند مقادیر شوری را بهخوبی تخمین بزنند و شاخصهای پوشش گیاهی همبستگی ضعیفی با مقادیر شوری خاک سطحی دارند. در مکانهایی که مقادیر شوری بیشتر از 16 دسیزیمنس بر متر بود، درصدهای شوری منتج از طبقهبندی نظارتشده و روش کریجینگ معمولی تقریباً مشابه بودند اما در سایر کلاسهای شوری، مقادیر بهدستآمده از این دو روش با یکدیگر تفاوت داشتند. در طبقهبندی نظارتشدة دادههای سنجندة LISS-III، سطوح خاک بایر با مقادیر شوری بیش از 16 دسیزیمنس بر متر، با موفقیت شناسایی و تفکیک شدند. مدل رگرسیون، 100درصد محدودة مطالعهشده را شور برآورد کرد و روش کریجینگ، 6/87 درصد از خاکهای منطقه را بهعنوان خاک شور، <4 دسیزیمنسبرمتر، طبقهبندی کرد در حالیکه طبقهبندی نظارتشدة دادههای سنجندة LISS-III، 5/62 درصد از خاکهای منطقه را شور تشخیص داد. هر کدام از این روشها محدودیتهایی دارند، از این رو بهمنظور برآورد شوری خاک، تلفیق آنها پیشنهاد میشود.
سمیه طالبی اسفندارانی؛ سیدکاظم علویپناه؛ عباس علیمحمدی سراب
دوره 3، شماره 1 ، آذر 1390
چکیده
پوشش برف حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از سطح نیمکره شمالی را تشکیل میدهد و بنابراین به خاطر آلبدوی بالا و رسانش گرمایی پایین تأثیر عمدهای در بیلان انرژی زمین دارد. همچنین قسمت اعظم ذخایر آبی مورد استفاده انسان از پوشش برف، بهویژه در مناطق کوهستانی جهان، تأمین میشود. از جمله محدودیتهای نقشههای برفی که از باندهای مرئی و مادون ...
بیشتر
پوشش برف حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از سطح نیمکره شمالی را تشکیل میدهد و بنابراین به خاطر آلبدوی بالا و رسانش گرمایی پایین تأثیر عمدهای در بیلان انرژی زمین دارد. همچنین قسمت اعظم ذخایر آبی مورد استفاده انسان از پوشش برف، بهویژه در مناطق کوهستانی جهان، تأمین میشود. از جمله محدودیتهای نقشههای برفی که از باندهای مرئی و مادون قرمز حرارتی استفاده میکند تاریکی ابر است و شناسایی ابرها به دو دلیل لازم است: یکی برای نشان دادن مناطقی که ابر سطحشان را میپوشاند، و دیگری بهمنظور جلوگیری از خطاهایی که به دلیل شناسایی نادرست ابر به عنوان برف بهوجود میآید.در این مطالعه تصاویر سنجنده MODIS به دلیل قدرت تفکیک مکانی مناسب در برفسنجی، بازنگری زمانی سریع و تعداد زیاد باندهای طیفی مورد استفاده قرار گرفت. منطقه مورد مطالعه محدوده البرز مرکزی و دارای چندین ایستگاه برفسنجی است. با بررسی الگوریتمهای مختلف تعیین سطح برف، سرانجام الگوریتم Snow Map بر تصاویر اعمال شد. با توجه به اینکه محدودیت اصلی در الگوریتم Snow Map، عدم توانایی آن در جداسازی برخی ابرهاست، برای رفع این مشکل الگوریتم ماسک ابر لیبرال بر تصاویر اعمال شد و نتایج آن با تصاویر حاصل از اعمال الگوریتم Snow Map بدون ماسک ابر لیبرال با استناد بر دادههای ایستگاههای برفسنجی و کمک پارامتر ارتفاع مقایسه گردید. نتایج نشان میدهد که الگوریت Snow Map توانایی جداسازی ابرهای ارتفاع بالا و ابرهای دارای ذرات یخ را ندارد و آنها را به عنوان برف طبقهبندی میکند. بررسیها نشان میدهد زمانی که ماسک ابر لیبرال استفاده شود، دقت الگوریتم Snow Map در مقایسه با زمانی که ماسک ابر جدید استفاده نمیشود 10 درصد افزایش مییابد و از طبقهبندی برخی ابرها در کلاس برف جلوگیری میکند.
جعفر مرشدی؛ سیدکاظم علویپناه
دوره 2، شماره 3 ، آذر 1389
چکیده
وجود تأسیسات زیربنایی عمده و مهم کشاورزی، پروژههای عمرانی و صنعتی و شهری، و نیاز اجتماعات واقع در حاشیه رودخانه کارون به آب و رسوب این رودخانه، همچنین زیانهای ناشی از تغییرات ژئومورفولوژیکی و تغییرات گسترده پیچان رودها در مسیر رودخانه کارون، سبب ایجاد نظریه بررسی شدت و نوع و میزان تغییرات این رودخانه شده است. محدوده مورد مطالعه، ...
بیشتر
وجود تأسیسات زیربنایی عمده و مهم کشاورزی، پروژههای عمرانی و صنعتی و شهری، و نیاز اجتماعات واقع در حاشیه رودخانه کارون به آب و رسوب این رودخانه، همچنین زیانهای ناشی از تغییرات ژئومورفولوژیکی و تغییرات گسترده پیچان رودها در مسیر رودخانه کارون، سبب ایجاد نظریه بررسی شدت و نوع و میزان تغییرات این رودخانه شده است. محدوده مورد مطالعه، قسمتی از رودخانه کارون واقع در استان خوزستان است که به طول 364 کیلومتر از شوشتر آغاز میشود و تا اروندرود امتداد مییابد. در این پژوهش با استفاده از تصاویر ماهوارهای، لایههای GIS، مطالعات میدانی، بررسی آمار اقلیمی و هیدرولوژیکی، شدت و نوع تغییرات حاشیه رودخانه کارون به مساحت حدود 4000 کیلومترمربع بررسی شده است. تغییرات ژئومورفولوژیک این بازه از رودخانه به مدت 52 سال ـ از سال 1955 تا 2007 ـ مورد آنالیز قرار گرفته و از تصاویر ماهوارههای Landsat، IRS، Terra، عکسهای هوایی و نقشههای توپوگرافی استفاده شده است. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی مهمترین اشکال ژئومورفیک ساحل رودخانه کارون و تعیین میزان تغییرات در طول دوره مطالعه است. نتایج بررسی نشان میدهد که در دورة مطالعه میزان تغییرات رودخانه افزایش پیدا کرده و طول رودخانه بیشتر شده است