کریم سلیمانی؛ فاطمه روحانی قادیکلایی؛ مرتضی شعبانی؛ محسن روحانی قادیکلایی
چکیده
افزایش جمعیت و توسعه شهرنشینی و به تبع آن کاهش مناطق جنگلی سبب افزایش میزان دمای سطح زمین در مناطق شهری شده که در نتیجه جزیره حرارتی شهری ایجاد میگردد. جزایر گرمایی شهر، یکی از عواملی است که همزمان با توسعه شهر اهمیت پیدا کرده و امروزه میتوان با استفاده از تصاویر ماهوارهای به محاسبه و ارزیابی آن پرداخت. اهداف این پژوهش شامل ارزیابی ...
بیشتر
افزایش جمعیت و توسعه شهرنشینی و به تبع آن کاهش مناطق جنگلی سبب افزایش میزان دمای سطح زمین در مناطق شهری شده که در نتیجه جزیره حرارتی شهری ایجاد میگردد. جزایر گرمایی شهر، یکی از عواملی است که همزمان با توسعه شهر اهمیت پیدا کرده و امروزه میتوان با استفاده از تصاویر ماهوارهای به محاسبه و ارزیابی آن پرداخت. اهداف این پژوهش شامل ارزیابی نقطهای تغییرات دما، ارتباط کاربری اراضی، پوشش گیاهی، ترافیک و تیپهای خاک با دمای سطح زمین در شهر ساری و روند تغییرات مکانی آن در طی دو بازه 1988 و 2018 می باشد. به این منظور از تصاویر سنجنده TIRS و TM لندست 5 و 8 در بازه زمانی 30 ساله (1988_2018) جهت بررسی تغییرات جزیره حرارتی و محاسبه دمای سطح زمین، باالگوریتم تک کاناله استفاده گردید. نتایج نشان داد که در طی دوره 30 ساله با کاهش 3/235 هکتاری از فضای سبز و افزایش 34 درصدی سطح اشغال اراضی شهر ساری وسعت جزایر حرارتی به میزان 83/21 % افزایش یافت. همچنین با توجه به مقدار P-value کمتر از 05/0 نشان دادکه رابطه معنیداری بین شاخص پوشش گیاهی و سطح اشغال شهر با دمای سطح زمین وجود دارد و میتوان استدلال کرد که تغییرات کاربری اراضی، پوشش گیاهی و ترافیک که ناشی از افزایش جمعیت و تغییر کاربری اراضی است، از عوامل اصلی افزایش تغییرات مکانی در جزایر حرارتی شهر ساری میباشند.
حمیدرضا صادقی؛ جعفر معصوم پور سماکوش؛ مرتضی میری
چکیده
یکی از مهمترین مشکلات پژوهشگران در مطالعات جوی و هیدرولوژیکی، نداشتن دادههای بهروز و طولانیمدت با دقت مناسب است. در بسیاری از مناطق کوهستانی و بیابانی، ایستگاههای سینوپتیک و بارانسنجی با فاصله مناسب توزیع نشدهاند. لذا استفاده از دادههای بارش ثبتشده توسط ماهوارهها میتواند مکمل مناسبی برای رفع کمبود این نوع از داده ...
بیشتر
یکی از مهمترین مشکلات پژوهشگران در مطالعات جوی و هیدرولوژیکی، نداشتن دادههای بهروز و طولانیمدت با دقت مناسب است. در بسیاری از مناطق کوهستانی و بیابانی، ایستگاههای سینوپتیک و بارانسنجی با فاصله مناسب توزیع نشدهاند. لذا استفاده از دادههای بارش ثبتشده توسط ماهوارهها میتواند مکمل مناسبی برای رفع کمبود این نوع از داده باشد. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی صحت دادههای ماهوارهای در مقابل دادههای مشاهداتی است. در این پژوهش تصاویر بارش روزانه ثبتشده توسط سنجنده GPM با قدرت تفکیک 1/0× 1/0 درجه در غرب میانه ایران برای 1390 روز در بازه زمانی 12/3/2014 تا 31/1/2016 مورد ارزیابی قرار گرفته است. بدین منظور، از دادههای بارش روزانه 31 ایستگاه سینوپتیک به عنوان داده مشاهداتی و برای ارزیابی دادهها از شاخصهای آماری R2، EF، IA، slope، bias، Rmse، استفاده شده است. نتایج نشان داد که در مجموع بارش روزانه حاصل از سنجنده GPM در غرب میانه ایران از دقت مناسبی برخوردار نیست. بر اساس ضریب تعیین بیش از 77 درصد ایستگاه مقدار ضریب تعیین کمتر از 5/0 دارند و تنها برای 7 ایستگاه، مقدار ضریب تعیین به 5/0 و بیشتر میرسد که در بهترین حالت برای ایستگاه نورآباد لرستان مقدار این شاخص 57/0 است. نتایج سایر شاخصها نیز بیانگر دقت پایین و انحراف بالای مقادیر بارش روزانه این سنجنده در مقابل بارش مشاهداتی است. مقایسه مجموع بارش برآورد شده سنجنده GPM در مقابل مجموع بارش هر ایستگاه نشان داد هرچند این سنجنده نمیتواند مقدار دقیق و مناسبی از بارش روزانه منطقه غرب ایران را برآورد کند، باوجود این، رفتار مکانی بارش غرب ایران را در حالت کلی بهخوبی نشان میدهد و این شرایط بیانگر دقت بیشتر این سنجنده در مقیاسهای زمانی بالاتر (ماه، سال) است.
فرزانه حدادی؛ حسین عقیقی؛ ایوب مرادی
دوره 10، شماره 4 ، اردیبهشت 1397، ، صفحه 99-120
چکیده
استفاده از دادههای ماهوارهای، در برآورد دقیق مقدار بایومس محصول بهعنوان یکی از مهمترین چالشهای سنجش از دور محیطی محسوب میشود. اگرچه، به طور سنتی از شاخصهای طیفی پوششگیاهی استخراج شده از باندهای قرمز (R) و مادون قرمز نزدیک (NIR) برای برآورد آماری بایومس محصول استفاده شده است، اما بیشتر این شاخصها در مقادیر خاصی از شاخص ...
بیشتر
استفاده از دادههای ماهوارهای، در برآورد دقیق مقدار بایومس محصول بهعنوان یکی از مهمترین چالشهای سنجش از دور محیطی محسوب میشود. اگرچه، به طور سنتی از شاخصهای طیفی پوششگیاهی استخراج شده از باندهای قرمز (R) و مادون قرمز نزدیک (NIR) برای برآورد آماری بایومس محصول استفاده شده است، اما بیشتر این شاخصها در مقادیر خاصی از شاخص سطح برگ اشباع میشوند. لذا بهمنظور غلبه بر محدودیت اشباعشدگی، اخیرا مطالعات زیادی بر روی استفاده از بازتابندگی طیفی در محدوده لبه قرمز انجام شده است. برای ارزیابی عملکرد شاخصهای مختلف پوششگیاهی در برآورد بایومس محصول، پنج نوبت نمونه برداری از ویژگیهای بیوفیزیکی ذرت علوفهای در طول دوره رشد این محصول در اراضی زراعی شرکت کشت و صنعت مگسال، قزوین انجام شد و جمعا 182 نمونه میدانی جمعآوری شد. سپس 10 شاخص طیفی از سری زمانی تصاویر Sentinel-2 که همزمان با نوبتهای نمونه برداری میدانی در سال 2017 اخذ شده بودند، محاسبه شده و با استفاده از آنها بایومس ذرت علوفهای برآورد شد. بایومس ذرت علوفهای با اندازهگیریهای میدانی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد شاخص با ضریب تعیین و کمترین ریشه میانگین مربعات خطا ، بهترین شاخص برای تخمین بایومس ذرت علوفهای است. علاوه بر این، تحقیق حاضر نشان داد که تصاویر ماهوارهای Sentinel-2 با توان تفکیک مکانی بالا و محدوده لبه قرمز، قابلیت تخمین مقدار بایومس محصول ذرت علوفهای را با دقت مناسب دارد.