علمی - پژوهشی
بهروز مرادی
چکیده
فرود اتوماتیک یکی از موضوعات و چالشهای مهم در حوزهی کنترل و اتوماسیون پهپادهای بدون سرنشین است. توسعهی الگوریتمهای فرود اتوماتیک نیازمند تعیین موقعیت پهپاد نسبت به محل فرود است که این امر در حوزههای پردازش تصویر نیازمند تشخیص دقیق و سریع محل فرود میباشد. ازجمله روشهای معمول در این زمینه، طبقهبندیکنندهی آبشاری، تناظریابی ...
بیشتر
فرود اتوماتیک یکی از موضوعات و چالشهای مهم در حوزهی کنترل و اتوماسیون پهپادهای بدون سرنشین است. توسعهی الگوریتمهای فرود اتوماتیک نیازمند تعیین موقعیت پهپاد نسبت به محل فرود است که این امر در حوزههای پردازش تصویر نیازمند تشخیص دقیق و سریع محل فرود میباشد. ازجمله روشهای معمول در این زمینه، طبقهبندیکنندهی آبشاری، تناظریابی و قطعهبندی تصویر است که به نظر میرسد با تغییرات آب و هوایی، مقیاس متفاوت این الگوریتمها با چالش مواجه شوند. از طرف دیگر، در سالهای اخیر شبکههای کانولوشنی عمیق بهعنوان مدلهایی قوی جهت شناسایی و تشخیص اشیاء در تصاویر به کار رفتهاند. اما با این حال با توجه به بار محاسباتی زیاد، این مدلها هنوز در حوزهی پرندههای بدون سرنشینی که از لحاظ سختافزاری سبک هستند و قدرت پردازش ضعیفی دارند، بهصورت جدی به کار گرفته نشدهاند. در این مقاله، هدف مقایسهی دو روش شبکههای عمیق کانولوشنی و طبقهبندیکنندهی آبشاری برای تشخیص آنی محل فرود است. نتایج پیادهسازی روش ارائهشده بر روی یک پرنده Parrot AR Drone2.0 نشان میدهد که شبکه های کانولوشنی نسبت به دوران، مقیاس، انتقال و حتی پنهانشدگی تا حد بسیار زیادی پایدار هستند. دقت تشخیص در این روش 99/1 است که نسبت به روش طبقهبندیکنندهی آبشاری 3 درصد بیشتر است درحالیکه از لحاظ سرعت هم مناسب کاربردهای آنی میباشد.
علمی - پژوهشی
فرزانه حدادی بارفروشی؛ داود عاشورلو؛ علیرضا شکیبا؛ علی اکبر متکان
چکیده
تغییر اقلیم به عنوان یکی از مهمترین چالشهای پیش روی بشر میباشد. این پدیده تاکنون تاثیرات قابل توجهی را بر تولیدات کشاورزی در اکثر نقاط جهان مخصوصا مناطق خشک و نیمه خشک بر جای گذاشته است. همچنین، در اکثر مناطق دنیا طی دهههای اخیر، متوسط درجه حرارت افزایش یافته است. امروزه در تحقیقات مختلف، شاخصهای سنجش از دور به عنوان یکی از ...
بیشتر
تغییر اقلیم به عنوان یکی از مهمترین چالشهای پیش روی بشر میباشد. این پدیده تاکنون تاثیرات قابل توجهی را بر تولیدات کشاورزی در اکثر نقاط جهان مخصوصا مناطق خشک و نیمه خشک بر جای گذاشته است. همچنین، در اکثر مناطق دنیا طی دهههای اخیر، متوسط درجه حرارت افزایش یافته است. امروزه در تحقیقات مختلف، شاخصهای سنجش از دور به عنوان یکی از روشهای نوین در شناسایی تغییر اقلیم استفاده میشوند. یکی از شاخصهای مهم سنجش از دور، ویژگیهای فنولوژی پوشش گیاهی است که در مطالعات اخیر توانایی خوبی در شناسایی و تخمین پوشش گیاهی نشان داده است. در مطالعه حاضر، با استفاده از سری زمانی 5 روزه شاخص نرمال شده پوششگیاهی (NDVI) از تصاویر NOAA-AVHRR و پارامترهای فنولوژی گیاه، تغییرات پوششگیاهی مناطق مراتع و اراضی دیم حوضه دریاچه ارومیه در طول سالهای 2013-1984 مورد بررسی قرار گرفت. دادههای اقلیمی دما و بارش از ایستگاههای هواشناسی حوضه دریاچه ارومیه اخذ و در مقایسه با نتایج تصاویر ماهوارهای استفاده گردید. نتایج تحلیل سری زمانی در طی سی سال دوره آماری در حوضه دریاچه ارومیه نشان داد، پارامتر شروع فصل رشد در منطقه اشنویه، سقز و سراب در سال 2013 نسبت به سال 1984 زودتر آغاز شده است. اما در منطقه مراغه دیرتر آغاز شده است. پارامتر پایان فصل رشد در اشنویه، سقز و تکاب زودتر به پایان رسیده است. همچنین پارامتر اوج رشد در شهرستانهای مذکور پوشش گیاهی زودتر به حداکثر مقدار خود رسیده است. طول فصل رشد در شهرستانهای اشنویه، مراغه و سقز به ترتیب کوتاهتر شده است. نتایج تحلیلهای آماری بدست آمده از تصاویر ماهوارهای و دادههای اقلیمی نشان داد که تغییرات پارامترهای فنولوژی به مکان وابسته میباشد و همچنین شبهای سرد و روزهای گرم در ابتدای فصل رشد به ترتیب کاهش و افزایش یافته است. اما در انتهای فصل رشد روزهای گرم افزایش داشته است. این تغییرات باعث افزایش شیب منحنی فنولوژی رشد گیاه در زمان پیری گیاه شده است و در نهایت طول فصل رشد را کاهش داده است.
علمی - پژوهشی
زهره هاشمی؛ حمید سودائی زاده؛ محمدحسین مختاری
چکیده
مقدمه: دمای سطح زمین یکی از پارامترهای کلیدی در فرآیندهای فیزیک سطح زمین در تمامی مقیاسها از محلی تا جهانی محسوب میشود. در این مطالعه رابطه بین دمای سطح زمین با پوششگیاهی و رطوبت سطحی خاک در کاربریهای اراضی در منطقه زهک دشت سیستان بررسی شد.مواد و روش: بدین منظور از تصاویر ماهوارهای لندست TM (1987)، TM (2001) و OLI(2018) استفاده گردید. ...
بیشتر
مقدمه: دمای سطح زمین یکی از پارامترهای کلیدی در فرآیندهای فیزیک سطح زمین در تمامی مقیاسها از محلی تا جهانی محسوب میشود. در این مطالعه رابطه بین دمای سطح زمین با پوششگیاهی و رطوبت سطحی خاک در کاربریهای اراضی در منطقه زهک دشت سیستان بررسی شد.مواد و روش: بدین منظور از تصاویر ماهوارهای لندست TM (1987)، TM (2001) و OLI(2018) استفاده گردید. پس از انجام مراحل پیش پردازش و پردازش تصاویر نسبت به استخراج نقشههای کاربری اراضی براساس روش طبقهبندی نظارت شده و از طریق الگوریتم حداکثر احتمال در دوره 30 ساله اقدام گردید. همچنین دمای سطح زمین از روش پنجره مجزا و ارتباط بین دمای سطح زمین با پوششگیاهی و رطوبت خاک از روش آماری ارزیابی شد.نتایج و بحث: نتایج نشان داد دقت طبقهبندی به روش حداکثر احتمال با بررسی از طریق دادههای حقایق زمینی، تصاویر TM و OLI برحسب ضریب آماری کاپا بهترتیب 89/0، 95/0 و 84/0 براساس صحت کلی 8/91، 45/96 و 89/87 درصد به دست آمد. درطی سالهای 1987، 2001 و 2018 میانگین شاخصهای دمای سطح زمین 13/38، 73/45 و 14/41 درجه سانتیگراد، شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی 11/0-، 13/0- و 16/0- و شاخص تفاضلی نرمال شده رطوبت 64/0، 63/0 و 58/0 برآورد شد. ارتباط دمای سطح زمین و شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی فاقد همبستگی بود. همبستگی بین دمای سطح زمین و شاخص تفاضلی نرمال شده رطوبت نیز معکوس و منفی شد.نتیجه گیری: در اثر عوامل خشکسالی هیدرولوژیکی و شرایط اقلیمی ناشی از کاهش بارندگی، افزایش دمای هوا و وزش طوفان-های گرد و غبار، زادآوری و رشد گیاه کاهش یافته است. لذا در اثر عدم پوشش گیاهی مناسب، پوشش گیاهی در کاهش دمای سطح زمین منطقه مورد مطالعه موثر نمیباشد.
علمی - پژوهشی
مجتبی آخوندی خضرآباد؛ محمدجواد ولدان زوج؛ علیرضا صفدری نژاد
چکیده
کاربردهای وسیع تصاویر ابرطیفی سبب توسعه سیستمهای تصویربرداری نوآورانه در ثبت این تصاویر شدهاست. جهت استفاده از این تصاویر لازم است تا ارتباط هندسی دقیق میان آنها و فضای زمین برقرار گردد که این فرآیند نیازمند نقاط کنترلی بسیاری است. این موضوع ضرورت توسعهی راهکارهای اصلاح هندسی منطبق با ساختار هر یک از این دوربینها را بارز ...
بیشتر
کاربردهای وسیع تصاویر ابرطیفی سبب توسعه سیستمهای تصویربرداری نوآورانه در ثبت این تصاویر شدهاست. جهت استفاده از این تصاویر لازم است تا ارتباط هندسی دقیق میان آنها و فضای زمین برقرار گردد که این فرآیند نیازمند نقاط کنترلی بسیاری است. این موضوع ضرورت توسعهی راهکارهای اصلاح هندسی منطبق با ساختار هر یک از این دوربینها را بارز میسازد. سنجنده (nm 400-1000) BaySpec OCI-F یکی از سیستمهای نوآورانه است که به أخذ تصاویر ابرطیفی با هندسه تصویربرداری پوشبروم میپردازد. این سنجنده علاوه بر یک سنسور پوشبروم، از یک سنسور فریم نیز بهره میبرد که همزمان با سنسور پوشبروم و با نرخ زمانی مشابه به أخذ تصویر میپردازد. در این مقاله، روشی جهت اصلاح هندسی تصاویر پوشبروم این سنجنده ارائه شدهاست. در بخش اول از این روش، با توجه به ساختار تصویربرداری دوربین ارتباط هندسی میان آرایه خطی و سنسور فریم مشخص میگردد. سپس به کمک این ارتباط و ارتباط هندسی میان تصاویر فریم متوالی، پیکسلهای تصاویر پوشبروم در کنار یکدیگر قرار داده شده و تصویر اصلاح شده را تشکیل میدهند. در این روش، ارتباط هندسی میان هر جفت فریم متوالی به طور مستقیم از طریق تناظریابی کمترین مربعات (LSM) محاسبه میشود. نتایج بدست آمده نشان میدهد که این روش به طور متوسط 61/8% از اعوجاجات هندسی تصویر خام را کاهش دادهاست. این کاهش سبب شدهاست تا متوسط دقت مدلهای Generic دوبعدی و سهبعدی که ارتباط میان تصویر و زمین را برقرار میکنند، به ترتیب 42/1% و 39/9% افزایش یابد.
علمی - پژوهشی
رستا نظری؛ هادی رمضانی اعتدالی؛ پیمان دانش کار آراسته
چکیده
برآورد پتانسیل تولید یک گیاه، تابعی از شرایط اقلیمی، پتانسیلهای ژنتیکی گیاه و سایر عوامل مختلف محیطی و مدیریتی است. ارزیابی توانمندی مناطق در به فعلیت رساندن پتانسیلهای ژنتیکی گیاهان، از نکات مهم برنامهریزیهای کلان در کشاورزی به حساب میآید. با توجه به جایگاه استان قزوین در تولید محصول ذرت و اهمیت کشت این محصول در استان برآورد ...
بیشتر
برآورد پتانسیل تولید یک گیاه، تابعی از شرایط اقلیمی، پتانسیلهای ژنتیکی گیاه و سایر عوامل مختلف محیطی و مدیریتی است. ارزیابی توانمندی مناطق در به فعلیت رساندن پتانسیلهای ژنتیکی گیاهان، از نکات مهم برنامهریزیهای کلان در کشاورزی به حساب میآید. با توجه به جایگاه استان قزوین در تولید محصول ذرت و اهمیت کشت این محصول در استان برآورد هرچه دقیق میزان عملکرد این محصول استراتژیک از ضرورت بالایی برخوردار است. در همین راستا با مطالعه یک دوره داده برداری 11 ساله اقدام به برآورد عملکرد محصول ذرت با مدل گیاهی جدید AquaCrop-GIS گردید. پهنهبندی شاخصهای کلیدی محصول از طریق مدل در سطح استان شبیهسازی شد. با بررسی نتایج این پارامترهای کلیدی مشخص گردید ایستگاههای مطالعاتی قزوین و معلم کلایه با میزان تبخیروتعرق مرجع کمتر از بهرهوری آب بیشتری برخوردار میباشند. در ادامه با کمک عملکرد محاسباتی، اجزای ردپای آب و ردپای آب کل محصول در محدوده ایستگاههای مطالعاتی تخمین زده شد. با بررسی معادلات رگرسیونی میان اجزای ردپای آب و ردپای آب کل محصول با عملکرد محصول در هر ایستگاه مشخص گردید که روابط ردپای آب آبی با عملکرد نسبت به سایر اجزای ردپای آب برای تمامی ایستگاهها از میزان ضریب تعیین ( 43/0= R2، 51/0= R2، 43/0= R2، 77/0= R2 و 79/0 = R2 به ترتیب برای ایستگاه های قزوین، آوج، معلم کلایه، تاکستان و بویین زهرا) و سطح معنیداری بالاتری برخوردار است. بهطورکلی ضریب تعیین این روابط در ایستگاه بویین زهرا با 88/0= R2، 79/0= R2، 56/0= R2 و 53/0= R2 به ترتیب برای ردپای آب سبز، آبی، خاکستری و ردپای آب کل نسبت به سایر ایستگاهها بالاتر برآورد گردید به این معنا که کاهش عملکرد در این ایستگاه تأثیر به سزایی بر افزایش ردپای آب کل محصول داشت.
علمی - پژوهشی
محمود احمدی؛ زهراسادات سید میرزایی
چکیده
مطالعه پوشش برف بهعنوان یکی از منابع مهم تأمین آب شیرین دارای اهمیت بالایی است. با توجه به شرایط کوهستانی ایران امکان اندازهگیری زمینی مساحت زیر پوشش برف وجود ندارد. بر این اساس استفاده از تصاویر ماهوارهای برای شناسایی ذخیره-گاههای برف دارای اهمیت بالایی است. در این پژوهش تغییرات زمانی-مکانی پوشش برف ایران برای دوره سرد سال ...
بیشتر
مطالعه پوشش برف بهعنوان یکی از منابع مهم تأمین آب شیرین دارای اهمیت بالایی است. با توجه به شرایط کوهستانی ایران امکان اندازهگیری زمینی مساحت زیر پوشش برف وجود ندارد. بر این اساس استفاده از تصاویر ماهوارهای برای شناسایی ذخیره-گاههای برف دارای اهمیت بالایی است. در این پژوهش تغییرات زمانی-مکانی پوشش برف ایران برای دوره سرد سال با استفاده از دادههای پوشش برف سنجنده MODIS ماهواره Terra طی دوره آماری 2018-2003 مورد بررسی قرار گرفت. روند و شیب روند تغییرات پوشش برف با استفاده از آزمونهای ناپارامتریک من-کندال و سنس، و نقطه تغییر پوشش برف با استفاده از آزمون Buishand مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد ماه ژانویه با 15/16 درصد بیشترین مقدار پوشش برف را دارا است و کمترین مقدار پوشش برف در ماه اکتبر با کمتر از یک درصد محاسبه گردید. کانون اصلی پوشش برف ایران در دوره سرد سال در مناطق مرتفع بالای 4000 متر بهدستآمده است. روند تغییرات پوشش برف در تمامی ماههای مورد مطالعه منفی و بیشینه شدت کاهشی پوشش برف نیز در ماه ژانویه محاسبه گردید و نقطه تغییر نیز در همین ماه و سال 2008 محاسبه گردید که ازنظر آماری در سطح 05/0 معنیدار است. روند کاهشی قابلتوجه در پوشش برف ایران در دوره سرد تهدید بزرگی برای منابع آبی ایران است.
علمی - پژوهشی
محمد طاوسی؛ مهدی وفاخواه؛ وحید موسوی
چکیده
با توجه به اهمیت دادههای هواشناسی و وجود محدودیت دادهبرداری در ایستگاههای زمینی، فن سنجش از دور میتواند نقش مهمی در تهیه این دادهها ایفا نماید. هدف از این پژوهش ارزیابی کمی دمای سطح زمین (LST) حاصل از تصاویر سنجنده MODIS برای تخمین دمای هوای بیشینه و کمینه روزانه در حوزهآبخیز طالقان است. برای این منظور دادههای دمای هوای بیشینه ...
بیشتر
با توجه به اهمیت دادههای هواشناسی و وجود محدودیت دادهبرداری در ایستگاههای زمینی، فن سنجش از دور میتواند نقش مهمی در تهیه این دادهها ایفا نماید. هدف از این پژوهش ارزیابی کمی دمای سطح زمین (LST) حاصل از تصاویر سنجنده MODIS برای تخمین دمای هوای بیشینه و کمینه روزانه در حوزهآبخیز طالقان است. برای این منظور دادههای دمای هوای بیشینه و کمینه روزانه سه ایستگاه هواشناسی زمینی و مقادیر LST روز و شب و NDVI سنجنده MODIS برای دوره زمانی 2009 تا 2015 اخذ و تهیه شد. سپس با استفاده از روش رگرسیون خطی چندگانه بین هر کدام از متغیرهای موثر و دمای هوای بیشینه و کمینه روزانه در ایستگاههای زمینی ارتباط برقرار شد. نتایج نشان داد که بین دمای هوای بیشینه و کمینه روزانه ایستگاههای زمینی با LST روز و شب و NDVI حاصل از سنجنده MODIS همبستگی معنیداری وجود دارد. لذا از این متغیرها در روابط رگرسیونی استفاده شد. نتایج حاصل از اعتبار سنجی نشان داد که روابطی که با همهی متغیرهای موثر ایجاد شده است بیشترین صحت را دارد. بهطوریکه بهترین مدل در تخمین بیشینه دمای هوای روزانه دارای مقادیر R^2 ، NSE و RMSE به ترتیب 75/0، 75/0 وC֠ 7/4+ و برای کمینه دمای هوای روزانه به ترتیب 71/0، 71/0 و C֠ 9/2+ میباشد. بنابراین میتوان با تبدیل دمای سطح زمین حاصل از تصاویر سنجنده MODIS، دمای هوا را با دقت بالا در مقیاس روزانه و ماهانه برای استفاده در پژوهشهای مختلف تخمین زد.
علمی - پژوهشی
زهره رودسرابی؛ علی سام خانیانی؛ عباس کیانی
چکیده
مطالعات متعددی که طی چندین دههی اخیر در خصوص پدیده آتشسوزی انجامشده است، مجموعه گستردهای از دادههای ورودی و روشهای پیادهسازی و ارزیابی را فراهم کرده است. بااینحال، این مجموعه گسترده از نتایج و تحقیقات، بهصورت ساختاریافته جهت ارائه نقشه راه به کاربران جدید این حوزه و راهنمایی در رابطه با کاربردها و شرایط مختلفی است ...
بیشتر
مطالعات متعددی که طی چندین دههی اخیر در خصوص پدیده آتشسوزی انجامشده است، مجموعه گستردهای از دادههای ورودی و روشهای پیادهسازی و ارزیابی را فراهم کرده است. بااینحال، این مجموعه گسترده از نتایج و تحقیقات، بهصورت ساختاریافته جهت ارائه نقشه راه به کاربران جدید این حوزه و راهنمایی در رابطه با کاربردها و شرایط مختلفی است که تاکنون مورد تحلیل قرار نگرفتهاند. بهعبارتیدیگر، خلأ تحقیقی منسجم در مورد عملکرد نسبی فرآیندهای مختلف سنجشازدور در این حوزه، برای تولید اطلاعات مختلف و مرتبط با کاربریها، احساس میشود. برای رفع این خلأ، تحلیلی نسبتاً جامع از مطالعات انجامشده در خصوص آتشسوزی در نشریات سنجشازدور، در این تحقیق صورت پذیرفته است. چند عامل کلی مورد ارزیابی در مطالعات پیش، حین و پس از آتشسوزی، تغییر در دادههای ورودی، بررسی الگوریتمها و توسعه آنها بودند، زیرا اینها عواملی هستند که میتوانند توسط تحلیلگران کنترل شوند تا دقت نهایی تحلیلها و نتایج حاصل را بهبود بخشند. یکی از مسائل مهم در موضوع آتشسوزی پس از شناسایی و کشف آتش، با توجه به تغییرات دائمی ایجادشده در ساختار و ترکیب پوشش گیاهی، بررسی نحوهی بازیابی پوشش گیاهی و میزان رشد آن در طی سالیان پس از آتشسوزی میباشد. بر اساس بررسی انجامشده پیرامون مطالعات آتشسوزی در کشور، حدود 48% از آنها مرتبط با شناسایی و گسترش آتشسوزی و حدود 52% باقیمانده مربوط به احیا و بازیابی میشوند. در بررسی تحقیقات مرتبط با مطالعات شناسایی مشخص شد که بهطور تقریبی 5% از سهم آن با بهکارگیری روشهای یادگیری و 43% باقیمانده با روشهای سنتی انجام شدند. درعینحال از سهم مرتبط با مطالعات احیا نیز بهطور تقریبی 21% به بررسی پوشش گیاهی و 31% به بررسی خاک زیر سطح آتش پرداختند. یافتههای این تحقیق میتواند در جهت کمک به محققان برای تصمیمگیری در انتخاب دادهها و الگوریتمهای مورداستفاده با توجه به هدف مطالعه، در شاخههای مختلف مطالعات مرتبط با آتشسوزی مفید باشد. بااینحال، یک تحلیلگر میتواند علاوه بر این دستورالعملهای کلی، ترجیحات شخصی یا مزایای الگوریتم ویژهای را که ممکن است مربوط به یک برنامه خاص باشد؛ در نظر بگیرد.
علمی - پژوهشی
نسترن نظریانی؛ دکتر اصغر فلاح؛ حبیب رمضانی؛ حامد نقوی؛ حمید جلیلوند
چکیده
گردآوردی اطلاعات میدانی دقیق به منظور مدیریت پایدار مناطق جنگلی، مستلزم صرف زمان و هزینه بالایی است؛ لذا استفاده از روش های نمونه برداری و تصاویر ماهواره ای، جایگزین مناسبی برای این منظور خواهد بود. در پژوهش حاضر هدف تأثیر طرح های مختلف نمونه برداری خوشه ای در برآورد مشخصه های کمی جنگل های سامان عرفی اولادقباد شهرستان کوهدشت، استان ...
بیشتر
گردآوردی اطلاعات میدانی دقیق به منظور مدیریت پایدار مناطق جنگلی، مستلزم صرف زمان و هزینه بالایی است؛ لذا استفاده از روش های نمونه برداری و تصاویر ماهواره ای، جایگزین مناسبی برای این منظور خواهد بود. در پژوهش حاضر هدف تأثیر طرح های مختلف نمونه برداری خوشه ای در برآورد مشخصه های کمی جنگل های سامان عرفی اولادقباد شهرستان کوهدشت، استان لرستان با استفاده از تصاویر سنجنده Sentinel 2 است. به منظور برآورد مشخصه های مورد بررسی، 150 خوشه در قالب شش طرح (مثلث، مربع، ستاره ای یک، خطی، ال شکل و ستاره ای دو) در منطقه به مساحت تقریبی 4500 هکتار پیاده شد. هر خوشه شامل چهار ریز قطعه نمونه با مساحت 700 متر مربع (شعاع ریز قطعه نمونه دایره ای 15 متر و فاصله بین ریز قطعه نمونه ها از هم 60 متر) بود. سپس در هر ریز قطعه نمونه ، مشخصه های تعداد و مساحت تاج درختان اندازه گیری شد. پس از پیش پردازش و پردازش تصاویر (تجزیه مؤلفه اصلی، آنالیز بافت و ایجاد شاخص های گیاهی)، ارزش های رقومی متناظر با قطعات نمونه زمینی از باندهای طیفی استخراج و بهعنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شد. مدل سازی با استفاده از روش های ناپارامتریک جنگل تصادفی، ماشین بردار پشتیبان و نزدیکترین همسایه انجام شد. نتایج نشان داد میانگین تراکم در هکتار 51 اصله و سطح تاج پوشش 3294 متر مربع در هکتار است. نتایج حاصل از اعتبارسنجی نشان داد که برای هر دو مشخصه تراکم و سطح تاجپوشش الگوریتم جنگل تصادفی به همراه طرح های نمونه برداری خطی و ستاره ای دو به ترتیب با درصد مجذور میانگین مربعات خطا 00/46 و 44/10 درصد، در مدل سازی عملکرد بهتری داشته است. به طور کلی استفاده از طرح های مختلف نمونه برداری خوشه ای، روش های مدل سازی ناپارامتریک و تصاویر سنجنده Sentinel 2 کارایی بهتری در برآورد مشخصه تاج پوشش نشان داد، اما در مقابل عملکرد مناسبی در برآورد تعداد در هکتار را نداشته است.
علمی - پژوهشی
محمود بیات؛ خسرو میرآخرلو؛ حسین صادق زاده؛ سحر حیدری مستعلی
چکیده
عدم وجود اطلاعات بهنگام، مستند و علمی از وضعیت موجود (سطح و پراکنش) صنوبرکاریهای استان زنجان یکی مشکلات اصلی مدیران بخش زراعت چوب برای برنامهریزی و مدیریت تأمین چوب در استان است. در این پژوهش از دادههای چندزمانه ماهواره Sentinel-2 برای تهیه نقشه عرصههای صنوبرکاری استان استفاده شد. این دادهها براساس فنولوژی و دوره رویش صنوبر ...
بیشتر
عدم وجود اطلاعات بهنگام، مستند و علمی از وضعیت موجود (سطح و پراکنش) صنوبرکاریهای استان زنجان یکی مشکلات اصلی مدیران بخش زراعت چوب برای برنامهریزی و مدیریت تأمین چوب در استان است. در این پژوهش از دادههای چندزمانه ماهواره Sentinel-2 برای تهیه نقشه عرصههای صنوبرکاری استان استفاده شد. این دادهها براساس فنولوژی و دوره رویش صنوبر (نیمه دوم مارس تا پایان نوامبر) سال 2018 میلادی، در شش مقطع زمانی به فاصله 30 الی 40 روز انتخاب گردید. تعداد 144 پلیگون نمونه تعلیمی (102هکتار)، حاصل از برداشت میدانی محدوده صنوبرکاری با دادههای ذکرشده و طبقهبندی نظارت شده در الگوریتم SVM، نقشه پراکنش عرصههای صنوبرکاری استان استخراج شد. نقشه حاصل با 600 نمونه (حدود 5/1 درصد) بصورت کاملا تصادفی انتخاب گردید و در عرصه میدانی کنترل و ارزیابی صحت شد. نتایج نشان داد، مساحت کل عرصههای صنوبرکاری استان 2744 هکتار میباشد که 12/0 درصد از کل مساحت استان زنجان را دربرمیگیرد. در این تحقیق موقعیت دقیق مکانی و مساحت صنوبرکاریها با صحت کلی 96 درصد برآورد شد. با توجه به عدم وجود اطلاعات مستند با دقت مناسب و به هنگام در زمینه مقدار و پراکنش اراضی صنوبرکاریها در استان، یافتههای این پژوهش میتواند اطلاعات پایه و مبنایی باارزش برای استفاده در پایش سطح صنوبرکاریها، برنامهریزیها و تصمیمگیریهای مدیریتی در راستای زراعت چوب در استان را فراهم کند.
علمی - پژوهشی
اسلام گله بان؛ سعید حمزه؛ شادمان ویسی؛ سید کاظم علوی پناه
چکیده
تعیین دقیق نیاز آبی محصولات مختلف و همچنین میزان آب مصرفی در یک سطح پهناور و در زمان واقعی، یکی از مهمترین نیازهای اصلی متخصصین آب و خاک میباشد. پیشنیاز این مهم تعیین تبخیر و تعرق مرجع میباشد. بطور رایج محاسبه این پارامتر بر اساس استفاده از داده های اقلیمی و حل معادلات تجربی صورت میگیرد. اما به دلیل محدود بودن و توزیع نامناسب ...
بیشتر
تعیین دقیق نیاز آبی محصولات مختلف و همچنین میزان آب مصرفی در یک سطح پهناور و در زمان واقعی، یکی از مهمترین نیازهای اصلی متخصصین آب و خاک میباشد. پیشنیاز این مهم تعیین تبخیر و تعرق مرجع میباشد. بطور رایج محاسبه این پارامتر بر اساس استفاده از داده های اقلیمی و حل معادلات تجربی صورت میگیرد. اما به دلیل محدود بودن و توزیع نامناسب ایستگاه های هواشناسی، معمولا استفاده از دادههای آنها محاسبه این پارامتر را با خطا مواجه میسازد. جهت رفع این محدودیت بهترین گزینه استفاده از دادههای سنجش از دوری میباشد بدین منظور از محصولات مختلف ماهوارهای میتوان استفاده نمود و از ترکیب آنها اقدام به تهیه نقشه های به روز تبخیر و تعرق مرجع و واقعی نمود. لذا تحقیق حاضر به منظور بررسی امکان استفاده از محصولات سامانههای WaPOR و ERA5 جهت محاسبه میزان تبخیر و تعرق مرجع روزانه بر مبنای روش تجربی پنمن مانتیث و ارزیابی و صحت سنجی خروجی های آن در سطح استان سیستان و بلوچستان ایران میباشد. نتایج تحقیق نشان داد که سامانههای سنجش از دوری با دقت بالای 80 درصد در محل ایستگاههای هواشناسی مقدار تبخیر و تعرق مرجع را برآورد و در تمامی ایستگاهها خطای کمتر از 2 میلیمتر گزارش گردید. همچنین فصل زراعی( 15 خرداد تا 15 آبان) نسبت به فصل زراعی(1آذرتا 15 اردیبهشت) تبخیرو تعرق مرجع به دست آمده از دادههای ماهوارهای (R2) بالاتری را نشان میدهد. همچنین نتایج ارزیابی شاخص NRMSE بیانگر این است که تبخیروتعرق مرجع به دست آمده از دادههای ERA5-GLDAS2.1 وWaPOR مناسب می باشند. لذا از آنجائیکه مقادیر برآورد و صحت سنجی شده دارای دقت قابل قبولی بودند در گام بعدی میتوان در هر نقطه از استان نسبت به استفاده از این سامانهها اقدام نمود.
علمی - پژوهشی
امیر هدایتی؛ دکتر محمد حسن وحیدنیا؛ حسین آقامحمدی
چکیده
در بسیاری از کشورها بهویژه ایران، برنج به یکی از اقلام اساسی به لحاظ امنیت غذایی تبدیلشده است. در این تحقیق، بهمنظور تهیه نقشه سطوح شالیزاری، با توجه به خصوصیات فنولوژیکی گیاه برنج و به کمک دادههای سالانه دمای سطح زمین سنجنده مودیس، در ابتدا برنامه زمانی برای انتخاب تصاویر سری زمانی ماهواره لندست 8 تنظیم گردید. پس از اخذ دادههای ...
بیشتر
در بسیاری از کشورها بهویژه ایران، برنج به یکی از اقلام اساسی به لحاظ امنیت غذایی تبدیلشده است. در این تحقیق، بهمنظور تهیه نقشه سطوح شالیزاری، با توجه به خصوصیات فنولوژیکی گیاه برنج و به کمک دادههای سالانه دمای سطح زمین سنجنده مودیس، در ابتدا برنامه زمانی برای انتخاب تصاویر سری زمانی ماهواره لندست 8 تنظیم گردید. پس از اخذ دادههای ماهوارهای، به روش شیء مبنا و با بهرهگیری از توابع فازی به طبقهبندی تصاویر و درنهایت استخراج اراضی شالیزاری در حوزه شهرستان رشت پرداخته شد. به منظور بهبود و ارتقاء نتایج، در این تحقیق طی فرآیند طبقهبندی تصاویر ماهوارهای، از دادههای متنوعی از قبیل مدل رقومی زمین، داده های دمای سطح زمین و شاخص های طیفی همچون NDVI، EVI، NDBI و LSWI در کنار اطلاعاتی درباره ویژگیهای خاص عوارض و اشیاء داخل تصویر استفاده گردید. با توجه به خصوصیات ویژه اراضی شالیزاری، از مدل رقومی ارتفاعی 12.5 متری برای تشخیص بهتر اراضی شالیزاری از دیگر پوششهای گیاهی استفاده شد. همچنین مقایسهای بین نتایج حاصل از طبقهبندی به روش شیء مبنا و پیکسل مبنا صورت گرفت که درنهایت نتایج مبین این موضوع بود که روش طبقهبندی شیء مبنا میتواند با ملاحظات خاصی نتایج بهتری نسبت به روش پیکسل مبنا داشته باشد. با روش طبقهبندی پیکسل مبنا نتیجه طبقهبندی پس از اعتبارسنجی، دقت کلی 92 درصد را نشان داد و ضریب کاپا در این روش 0.89 برآورد گردید. با روش طبقهبندی شیء مبنا نتایجی با دقت کلی 94 درصد به دست آمد و ضریب کاپا در این روش 0.92 حاصل گردید.
علمی - پژوهشی
مینا حمیدی؛ حمید عبادی؛ عباس کیانی
چکیده
با بهبود حد تفکیک مکانی تصاویر سنجشازدور، اطلاعات دقیقتری از صحنهی تصویر همچون ساختارهای بافت فراهم شده است. این منابع داده به دلیل سطح بالای جزئیات دارای واریانس درون کلاسی زیاد و واریانس بین کلاسی کم بوده، ازاینروی استخراج اطلاعات پوشش زمین از آن به یک فرآیند چالش برانگیز تبدیل شده است. در این تصاویر، تفسیر بصری، زمانبر ...
بیشتر
با بهبود حد تفکیک مکانی تصاویر سنجشازدور، اطلاعات دقیقتری از صحنهی تصویر همچون ساختارهای بافت فراهم شده است. این منابع داده به دلیل سطح بالای جزئیات دارای واریانس درون کلاسی زیاد و واریانس بین کلاسی کم بوده، ازاینروی استخراج اطلاعات پوشش زمین از آن به یک فرآیند چالش برانگیز تبدیل شده است. در این تصاویر، تفسیر بصری، زمانبر و پرهزینه است و تفسیر اتوماتیک آنها لزوماً منجر به دقت بالا نمیگردد و رسیدن به دقت تفسیر مطلوب، نیازمند طراحی الگوریتمهای اتوماتیک به نحوی است که توانایی مقابله با مشکلات ناشی از پیچیدگی صحنهی تصویر را دارا باشند. برای غلبه بر این مشکل، روش آنالیز عارضهمبنای تصویر که به مورفولوژی صحنهی تصویر حساس است، بهویژه در یک مطالعهی شهری که تراکم ساختارهای ساختهشده توسط انسان بالا است، میتواند کارآمد واقع شود. در طبقهبندی عارضهمبنا، پیکسلهای بیانگر یک عارضه در ترکیب با یکدیگر مورد تجزیهوتحلیل قرار میگیرند؛ در نتیجه فضای مسئله نسبت به طبقهبندی پیکسلمبنا کاهش مییابد که این امر دارای مزیت افزایش سرعت محاسبات میباشد. درعینحال، بهدلیل اندازهی متنوع اشیاء تصویری، طبقهبندی نظارتشدهی عارضهمبنا با چالشهایی در ایجاد مجموعه آموزشی بهینه مواجه است. در تحقیق حاضر، بهمنظور طبقهبندی عارضهمبنا، از الگوریتم آدابوست استفاده شده است. برای غلبه بر مشکل عدم تناسب فضای ویژگی ناشی از تعداد کم نمونههای آموزشی و توزیع نامتناسب آنها نسبت به ابعاد بالای فضای ویژگی (شامل ویژگیهای طیفی، مکانی و هندسی)، دو استراتژی دنبال شده است. در یک رویکرد برای تولید مجموعه آموزشی بهینه، مکانیسم یادگیری فعال با الگوریتم آدابوست ادغام شده و در رویکردی دیگر برای کاهش ابعاد فضای ویژگی، بر اساس همبستگی بین ویژگیها (افزونگی) و همبستگی بین ویژگیها و کلاسها (مطابقت)، زیرمجموعه ویژگی کاندید استخراج شده است. روش پیشنهادی بر روی مجموعه دادهی استاندارد واهینگن کشور آلمان اجرا و نتایج حاصل از آن با طبقهبندی پیکسلمبنا مقایسه شده است. همچنین بهمنظور بررسی معنیداری اختلافهای حاصلشده در نتایج ارزیابیها، آزمون آماری مکنمار مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج تجربی نشان دادند که رویکرد عارضهمبنای پیشنهادی نسبت به رویکرد پیکسلمبنا، بهطور متوسط، 6 % دقت کلی و 7 % ضریب کاپا را بهبود داده است. همچنین سرعت محاسبات در روش آدابوست عارضهمبنای پیشنهادی در مقایسه با رویکرد پیکسلمبنا، بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است. این نتایج بیانگر عملکرد بهینهی رویکرد پیشنهادی هم ازنظر دقت و هم ازنظر سرعت محاسبات میباشد.
علمی - پژوهشی
عطا امینی؛ مهدی کرمی مقدم؛ محمدحسین سدری؛ سمیه کاظمی
چکیده
در سالهای اخیر با تغییر کاربری و توسعه اراضی کشاورزی در حوضه های کشور میزان فرسایش و تولید رسوب افزایش یافته است. با توجه به اینکه در اکثر زیر حوضهها، آمار ایستگاههای رسوبسنجی به صورت دراز مدت ثبت نشده است، برآورد میزان رسوب و فرسایش با مشکلاتی مواجه است. هدف از این پژوهش تعیین عوامل مؤثر در فرسایش و رسوب و تعیین مقادیر کمی ...
بیشتر
در سالهای اخیر با تغییر کاربری و توسعه اراضی کشاورزی در حوضه های کشور میزان فرسایش و تولید رسوب افزایش یافته است. با توجه به اینکه در اکثر زیر حوضهها، آمار ایستگاههای رسوبسنجی به صورت دراز مدت ثبت نشده است، برآورد میزان رسوب و فرسایش با مشکلاتی مواجه است. هدف از این پژوهش تعیین عوامل مؤثر در فرسایش و رسوب و تعیین مقادیر کمی فرسایش در حوزه آبخیز خورخوره در استان کردستان است. به این منظور ابتدا با استفاده از نقشههای توپوگرافی، زمینشناسی و عکسهای هوایی در محیط GIS، نقشه نوع و اشکال فرسایش تهیه و با انجام بررسیهای صحرایی، تدقیق و ارزیابی شدند. بر اساس مدل MPSIAC، عوامل نهگانه مؤثر در فرسایش برای تمام زیر حوضهها به تفکیک بررسی و امتیازات هر عامل مشخص شد. با جمع امتیازات عوامل، درجه رسوبدهی برای هر زیرحوضه تعیین و سپس مقدار رسوب و فرسایش ویژه و فرسایش کل در هر زیرحوضه محاسبه شد. نتایج نشان داد عوامل توپوگرافی و وضعیت فعلی فرسایش بیشترین نقش و عامل آب و هوا کمترین نقش را در میزان رسوبدهی حوضه دارند. نتایج نشان داد که 92 درصد کل حوضه دارای درجه رسوبدهی زیاد در کلاس فرسایش درجه چهار میباشند. مقدار نسبت رسوب تحویلی حوضه (SDR) بین 32 تا 50 درصد متغیر است. کمترین و بیشترین مقدار فرسایش ویژه در زیرحوضههای مختلف به ترتیب معادل 10 و 35 تن بر هکتار در سال به دست آمد. همچنین مقدار رسوب ویژه و فرسایش ویژه کل حوضه به ترتیب 4/6 و 4/17 تن بر هکتار در سال حاصل شد.
علمی - پژوهشی
روژین مرادی؛ بابک سوری؛ مرضیه رئیسی
چکیده
این پژوهش با هدف برآورد خصوصیات خاک با استفاده از باندهای ماهواره لندست 8 در بخشی از اراضی زراعی دشت قروه-دهگلان در غرب ایران انجام شد. مجموعا از تعداد 107 نقطه محدوده مطالعاتی از عمق 15-0 سانتیمتری نمونه خاک تهیه گردید و خصوصیات فیزیکوشیمیایی آنها در آزمایشگاه اندازهگیری شد. جهت استخراج اطلاعات از تصویر ماهواره لندست 8 و پس از اعمال ...
بیشتر
این پژوهش با هدف برآورد خصوصیات خاک با استفاده از باندهای ماهواره لندست 8 در بخشی از اراضی زراعی دشت قروه-دهگلان در غرب ایران انجام شد. مجموعا از تعداد 107 نقطه محدوده مطالعاتی از عمق 15-0 سانتیمتری نمونه خاک تهیه گردید و خصوصیات فیزیکوشیمیایی آنها در آزمایشگاه اندازهگیری شد. جهت استخراج اطلاعات از تصویر ماهواره لندست 8 و پس از اعمال ماسک پوشش گیاهی؛ مقادیر DOS باندهای 7-1 برای نقاط نمونهبرداری استخراج شد. بمنظور تعیین رابطه بین خصوصیات خاک و ارزش رقومی باندهای لندست 8 از تحلیل همبستگی، رگرسیون خطی گام به گام و رگرسیون مؤلفه اصلی استفاده گردید. اعتبارسنجی تحلیل رگرسیونها با استفاده از دو پارامتر ضریب تعیین و ریشه میانگین مربعات خطا ارزیابی شد. نتایج نشان داد که همبستگی مثبت و معنیداری بین مقادیر شن و اکسیدهای آزاد آهن خاک و همبستگی منفی و معنیداری بین رس و سیلت خاک با ارزش رقومی اکثر باندهای لندست 8 وجود دارد. بین غلظت فلزات سنگین و ارزش رقومی در باندهای مرئی و مادون قرمز نزدیک همبستگی معنیداری مشاهده نشد و تحلیلهای رگرسیون نیز کارایی قابل قبولی در برآورد خصوصیات خاک محدوده مطالعاتی ارائه نداد. با توجه به نتایج به دست آمده به نظر میرسد میتوان از تصاویر ماهواره لندست 8 به منظور برآورد بافت خاک و مقادیر اکسیدهای آزاد آهن خاک در محدوده مورد مطالعه استفاده نمود.
علمی - پژوهشی
محمدحسین قلی زاده؛ جمیل امان اللهی؛ فردین رحیمی
چکیده
چکیده
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی دقت داده های ماهواره ای سنجنده مودیس در پایش ریزگرد ها(ذرات PM10 ) ،جهت مقایسه با داده های ایستگاه زمینی سنجش آلودگی در شهر سنندج انجام گرفت. در این صورت میزان عملکرد داده های ماهواره ای دراندازه گیری ریزگردها درایستگاه زمینی سنندج شناسایی می شود. ابتدا دادههای ماهوارهای عمق نوری (ذرات PM10 ) سنجندۀ ...
بیشتر
چکیده
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی دقت داده های ماهواره ای سنجنده مودیس در پایش ریزگرد ها(ذرات PM10 ) ،جهت مقایسه با داده های ایستگاه زمینی سنجش آلودگی در شهر سنندج انجام گرفت. در این صورت میزان عملکرد داده های ماهواره ای دراندازه گیری ریزگردها درایستگاه زمینی سنندج شناسایی می شود. ابتدا دادههای ماهوارهای عمق نوری (ذرات PM10 ) سنجندۀ مودیس متناظر با دادههای PM10 زمینی تهیه شده از ایستگاه زمینی پایش آلودگی واقع در شهر سنندج تهیه گردید. آنگاه ضریب همبستگی دو سری داده محاسبه شد و برای پیش بینی دقیق داده های PM10، از دو مدل آریما و شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. داده های AOD سنجنده مودیس با استفاده از روش حداکثر برآورد احتمال و وزن به دست آمده از ریشه میانگین مربعات خطا، جهت استفاده دراین دو مدل ترکیب شدند. درنهایت، روش مقایسۀ منفرد برای هر یک از مدلها و نیزمقایسۀ مدلها، جهت شناسایی مدل بهتردرتشخیص و پیشبینی دادههای PM10 حاصل از سنجندۀ مودیس، اعتبارسنجی شد. درمدل شبکۀ عصبی، ضریب همبستگی درمرحلۀ آموزش52% ، درمرحلۀ آزمون53%، RMSE برابر با 62/1 وMAE برابر با 62/2 به دست آمد. محاسبات نشان داد که مدل آریمای (1-0-3)، تنها مدل قابل قبول با R برابر با 46/0و06/0MAE= و69/0 RMSE= است. این موضوع بیان می کندکه مدل آریما، مدل مناسبی برای پیشبینی دادهها است.اما مدل شبکۀ عصبی، دارای دقت بیشتری جهت ارزیابی میزان همبستگی بین دادهها تشخیص داده شد. نتایج تحقیق نشان داد که رابطۀ مستقیمی بین دادههای عمق نوری ریزگرد سنجندۀ مودیس با دادههای زمینی وجود دارد و این الگوریتم قادر به شناسایی گرد و غبار میباشد و می تواند جایگزین مناسبی برای محصولات PM10 تولیدشده برای گرد و غبار توسط ایستگاه زمینی باشد.
کلمات کلیدی: مودیس، PM10، عمق نوری ذرات معلق، سنندج.
علمی - پژوهشی
کمال امیدوار؛ معصومه نبوی زاده؛ احمد مزیدی؛ حمید غفاریان؛ پیمان محمودی
چکیده
پایش خشکسالی جهت هشدار سریع به خطر خشکسالی بسیار حیاتی و مهم میباشد در این پژوهش سعی بر این شده است که شاخص پایش خشکسالی VDI بر اساس باندهای مختلف داده های ماهوارهای مادیس با تفکیک مکانی متوسط توسعه یابد. شاخص VDI به تنش آب در گیاهان میپردازد. مطالعات طیفی نشان داده است که بازتابندگی باند مادون قرمز موج کوتاه ...
بیشتر
پایش خشکسالی جهت هشدار سریع به خطر خشکسالی بسیار حیاتی و مهم میباشد در این پژوهش سعی بر این شده است که شاخص پایش خشکسالی VDI بر اساس باندهای مختلف داده های ماهوارهای مادیس با تفکیک مکانی متوسط توسعه یابد. شاخص VDI به تنش آب در گیاهان میپردازد. مطالعات طیفی نشان داده است که بازتابندگی باند مادون قرمز موج کوتاه (SWIR) با محتوای آب برگ ارتباط منفی دارد و به دلیل حساس بودن SWIR به محتوای آّب برگ، به طور گستردهای در ایجاد شاخصهای مختلف سنجش از دور از جمله VDI ، جهت اطلاع از محتوای آب گیاهان استفاده شده است . در این پژوهش به ارزیابی نقشههای خشکسالی تولید شده شاخص VDI بر اساس میزان حساسیت به رطوبت توسط بازتابش باندهای مادون قرمز موج کوتاه SWIR (5 و 6) مادیس پرداخته شد. بدین منظور از تصاویر ماهوارهای مادیس و دادههای بارش ماهانه مدل جهانی GLDAS در محدوده استان سیستان وبلوچستان در یک دوره زمانی 19 ساله (2018-2000) استفاده گردید. جهت ارزیابی دقت نقشه های محاسبه شده بر اساس دو باند از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج میزان همبستگی بالایی میان شاخص VDI با باند 6 و دادههای بارش نشان داد و همچنین نشان داده شد که باند 6 موج کوتاه مادون قرمز(SWIR) در استان سیستان و بلوچستان به شرایط خشک خاک بیشترین واکنش را نشان میدهد از این رو در این مطالعه استفاده از شاخص VDI بر اساس باند 6 را برای شناسایی زود هنگام و نظارت بر خشکسالی کشاورزی در برنامههای عملیاتی مدیریت خشکسالی پیشنهاد می کند.
علمی - پژوهشی
سعید احمدی؛ حدیثه سادات حسنی
چکیده
چکیده امروزه کاربردهای تصاویر ماهوارهای در پایش و مدیریت زمینهای کشاورزی رو به گسترش است. با توجه به قدرت تفکیک مکانی، طیفی و زمانی بالای تصاویر سنتینل-2 در این مطالعه از این تصاویر در کشاورزی دقیق در شهرستان قروه استفاده شده است. در ابتدا با توجه به تقویم زراعی محصولات مختلف آن منطقه، تصاویر سری زمانی جمع آوری شدند. در روش پیشنهادی، ...
بیشتر
چکیده امروزه کاربردهای تصاویر ماهوارهای در پایش و مدیریت زمینهای کشاورزی رو به گسترش است. با توجه به قدرت تفکیک مکانی، طیفی و زمانی بالای تصاویر سنتینل-2 در این مطالعه از این تصاویر در کشاورزی دقیق در شهرستان قروه استفاده شده است. در ابتدا با توجه به تقویم زراعی محصولات مختلف آن منطقه، تصاویر سری زمانی جمع آوری شدند. در روش پیشنهادی، ابتدا فضای ویژگی طیفی بر اساس بازتاب طیفی باندها و همچنین شاخص های گیاهی ایجاد می شود. ابعاد فضای ویژگی طیفی با استفاده از روش آنالیز مولفه های اصلی کاهش می یابد. سپس چهار طبقه بندی کننده قدرتمند ماشین های بردار پشتیبان، شبکه عصبی پرسپترون چندلایه، نزدیک ترین k همسایه و جنگل های تصادفی نقشه طبقه بندی از اطلاعات طیفی تولید می کنند. در ادامه استخراج اطلاعات مکانی با هدف تعیین مرز مزارع انجام می شود. برای این منظور از شناسایی لبه ها در سری زمانی تصاویر سنتینل-2 استفاده می شود. در نهایت، نقشه طبقه بندی نهایی با تلفیق اطلاعات مکانی و ادغام نتایج طبقه بندی کننده ها ایجاد می شود. نتایج بدست آمده نشان می دهد که دقت طبقه بندی کننده های نزدیک ترین k همسایه، ماشین های بردار پشتیبان، شبکه عصبی چند لایه پرسپترون و جنگل های تصادفی بر روی فضای ویژگی طیفی اولیه به ترتیب %78/77، %79.16، %76.41 و %76.89 می باشند. با استفاده از روش پیشنهادی، دقت طبقه بندی به %94.72 افزایش پیدا کرد که حاکی از توانایی آن در منطقه مورد مطالعه می باشد.
علمی - پژوهشی
مریم سادات احمدی؛ عباس مالیان
چکیده
با توجه به ظرفیت بالای ذخایر معدنی در کشور نیاز به انجام مطالعات پیجویی و اکتشافات نظاممند در مقیاسهای مختلف بهخوبی احساس میگردد. استفاده از فناوری سنجشازدور در چند دهه اخیر بهعنوان یکی از مهمترین ابزار کسب اطلاعات توجه بسیاری از کارشناسان و متخصصان علوم مختلف را به خود جلب کرده است. ازجمله این علوم میتوان به زمینشناسی ...
بیشتر
با توجه به ظرفیت بالای ذخایر معدنی در کشور نیاز به انجام مطالعات پیجویی و اکتشافات نظاممند در مقیاسهای مختلف بهخوبی احساس میگردد. استفاده از فناوری سنجشازدور در چند دهه اخیر بهعنوان یکی از مهمترین ابزار کسب اطلاعات توجه بسیاری از کارشناسان و متخصصان علوم مختلف را به خود جلب کرده است. ازجمله این علوم میتوان به زمینشناسی و معدن اشاره نمود. کاربرد تصاویر ماهوارهای میتواند در مطالعه و ارزیابی منابع زمینی و بهرهبرداری بهینه از آنها نقش مهمی را ایفا کند. طراحی الگوریتمهای سنجشازدور و توسعه روشهای مختلف پردازش این نوع دادهها برای شناسایی کانسارهای مس پورفیری ازجمله موضوعات مهم مطالعات در این زمینه است. تلفیق و تحلیل کلیه اطلاعات در یک محیط مناسب و الگوسازی اکتشافی میتواند منجر به شناسایی مناطق امیدبخش معدنی برای مطالعات بعدی باشد. به این منظور الگوریتمهای سنجشازدور محیط مناسبی برای طراحی الگوهای قابلقبول اکتشافی فراهم میآورد. در این پژوهش به بررسی ساختارهای هندسی و نواحی دگرسانی کانسار مس پورفیری مسجد داغی در استان آذربایجان شرقی به کمک تصاویر ماهوارهای استر، سنجنده OLI لندست-8 و سنتینل-2 با استفاده از روشهای پردازشی مختلف ازجمله ترکیبات نسبتهای باندی، تحلیل مؤلفه اصلی، و روشهای پردازشی طیفی ازجمله SAM و MTMF ، الگوریتم عملگر منطقی پرداخته و با فازی سازی و مقایسه نتایج ارائهشده با نمونههای زمینی، صحت و تطابق مناطق موردنظر تأیید گردید. دقت کاربر و تولیدکننده برای محدوده با اولویت اول به ترتیب 54/78 درصد و 36/78 درصد به دست آمدند که معیار سنجش مناسبتری برای معرفی محدوده مرکز حفاری میباشند.
علمی - پژوهشی
علیرضا محمودی؛ مرضیه مکرم
چکیده
امروزه از علم سنجش از دور برای مطالعات گیاهی از جمله تعیین مواد مغذی، بیماریهای گیاهی، کمبود آب یا مازاد آن، شناسایی علفهای هرز، و غیره استفاده میشود. بطوریکه با برخورد امواج الکترومغناطیس به گیاه بر اساس خصوصیات و ویژگیهای گیاه واکنشهای مختلفی در مقابل امواج (میزان جذب، انعکاس و یا عبور) از خورد نشان میدهد. از جمله اطلاعاتی ...
بیشتر
امروزه از علم سنجش از دور برای مطالعات گیاهی از جمله تعیین مواد مغذی، بیماریهای گیاهی، کمبود آب یا مازاد آن، شناسایی علفهای هرز، و غیره استفاده میشود. بطوریکه با برخورد امواج الکترومغناطیس به گیاه بر اساس خصوصیات و ویژگیهای گیاه واکنشهای مختلفی در مقابل امواج (میزان جذب، انعکاس و یا عبور) از خورد نشان میدهد. از جمله اطلاعاتی که در این زمینه علم سنجش در مطالعات گیاه میتوان بدست آورد میزان مواد مغذی موجود در گیاه است. با توجه به اینکه با تعیین میزان مواد مغذی موجود در گیاه میتوان به میزان کود مورد نیاز گیاه آگاهی پیدا کرد و از طرفی مواد مغذی موجود در گیاه، خصوصاً گیاهان مرتعی را شناسایی نمود، هدف از این مطالعه تعیین مواد مغذی موجود در گیاهان مرتعی مریم نخودی دارابی، اسفند، پنج انگشت، اسفند رومی، کنار، شکر شفا با استفاده از علم سنجش از دور میباشد. برای رسیدن به این هدف با استفاده از طیف سنج در بازه طیفی ۳/۰ تا ۱/۱ میکرومتر واکنش گیاه به امواج الکترومغناطیس مشخص شد. سپس با تعیین مواد غذایی موجود در این گیاهان رابطه بین میزان انعکاسات امواج الکترومغناطیس با میزان مواد مغذی موجود در این گیاهان تعیین شد. نتایج نشان داد که در گیاه اسفند رومی باند ۱۰۲۶ نانومتر، در گیاه اسفند باند ۱۰۴۰ نانومتر، در گیاه کنار باند ۱۰۴۶ نانومتر، در گیاه مریم نخودی باند ۱۰۳۰، در گیاه پنج انگشت باند ۴۰۰ و ۱۰۳۸ و در شکر شفا باند ۱۰۳۸ موثرترین باندها برای پیش بینی مقدار P مؤثر هستند. در حالیکه برای پیش بینی Zn در گیاه اسفند رومی باند ۱۰۲۶ نانومتر، در گیاه اسفند باند ۱۰۴۰ نانومتر، در گیاه کنار باند ۱۰۴۵ نانومتر، در گیاه مریم نخودی باند ۱۰۳۰، در گیاه پنج انگشت باند ۱۰۱۰ و در شکر شفا باند ۱۰۲۸ موثرترین باندها هستند. همچنین برای پیش بینی Cu با استفاده از مقادیر باندهای طیفی مشخص میشود که در گیاه اسفند رومی باند ۴۰۲ نانومتر، در گیاه اسفند باند ۴۱۰ نانومتر، در گیاه کنار باند ۱۰۴۶ نانومتر، در گیاه مریم نخودی باند ۱۰۳۰، در گیاه پنج انگشت و شکر شفا باند ۱۰۳۸ موثرترین باندها هستند.
مقاله پژوهشی
مرجان طاهری؛ محمودرضا صاحبی؛ مهرنوش امتی
چکیده
سنجندههای رادار با روزنه مجازی با داشتن ویژگیهای منحصر بفرد، از پتانسیل بالایی در انواع کاربردهای سنجش از دوری از جمله قطعهبندی پوشش و کاربری اراضی برخوردار هستند. با وجود دو رویکرد مستقل قطعهبندی ناحیهمبنا و مرزمبنا، به دست آوردن نتایج رضایتبخش در صورت استفاده از هر یک از رویکردها در تصاویر SAR دشوار است. در حالی که میتوان ...
بیشتر
سنجندههای رادار با روزنه مجازی با داشتن ویژگیهای منحصر بفرد، از پتانسیل بالایی در انواع کاربردهای سنجش از دوری از جمله قطعهبندی پوشش و کاربری اراضی برخوردار هستند. با وجود دو رویکرد مستقل قطعهبندی ناحیهمبنا و مرزمبنا، به دست آوردن نتایج رضایتبخش در صورت استفاده از هر یک از رویکردها در تصاویر SAR دشوار است. در حالی که میتوان با استفاده از اطلاعات مکمل هر دو روش، محدودیتهای موجود را برطرف نموده و نتایج حاصل را بهبود بخشید. در این پژوهش یک روش نوین قطعهبندی با استفاده از تصاویر پلاریمتری SAR از یک منطقه و در دو زمان مختلف و با هدف بهبود نتایج قطعهبندی با بهرهگیری از ادغام هر دو رویکرد ارائه گردیده است. روش پیشنهادی Felzenszwalb بهعنوان الگوریتم پیشنهادی ناحیهمبنا از مجموعه روشهای سوپرپیکسل، با دو روش Quickshift و SLIC مقایسه شده و روش پیشنهادی توانسته از قطعهبندی بیش از حد تصویر جلوگیری نموده و کارایی آنالیز قطعهبندی را به میزان قابل توجهی افزایش بخشد. همچنین روش پیشنهادی قطعهبندی مرزمبنا آنتروپی شانون نیز در مقایسه با دو روش گرادیانمبنا کنی و لاپلاسین، مرزهای قطعات تصویری را به میزان قابل توجهی حفظ نمودهاست. مقایسه نتایج حاصل از اجرای این روش با دادههای مرجع، مقادیر 39/10 و 25/11 درصد را برای خطای کل به ترتیب برای تصویر زمان اول و دوم نشان میدهد. خطای کل در مقایسه با عملکرد دو روش دیگر 81/5 و 73/9 درصد در تصویر اول و 16/11 و 86/13 درصد در تصویر دوم بهبود داده شده است. در نهایت ادغام دو رویکرد پیشنهادی قطعهبندی، بهبود دقت در قطعهبندی تصویر پلاریمتری را بهعنوان دستاورد مهم این پژوهش ارائه میدهد.
علمی - پژوهشی
علی جعفر موسیوند؛ میثم شیرمحمدپور؛ علی شمس الدینی
چکیده
پوشش گیاهی موتور محرک کره زمین میباشد که کنترل کننده تبادلات انرژی و آب بین اتمسفر و زمین بوده و نقش مهمی در چرخههای جهانی انرژی، اکسیژن، دیاکسیدکربن و آب دارد. پایش و مدیریت پوششهای گیاهی با استفاده از پارامترهای بیوفیزیکی و بیوشیمیایی آن مانند LAI انجام میپذیرد. شاخص سطح برگ(LAI) از مهمترین پارامترهای پوشش گیاهی است که ...
بیشتر
پوشش گیاهی موتور محرک کره زمین میباشد که کنترل کننده تبادلات انرژی و آب بین اتمسفر و زمین بوده و نقش مهمی در چرخههای جهانی انرژی، اکسیژن، دیاکسیدکربن و آب دارد. پایش و مدیریت پوششهای گیاهی با استفاده از پارامترهای بیوفیزیکی و بیوشیمیایی آن مانند LAI انجام میپذیرد. شاخص سطح برگ(LAI) از مهمترین پارامترهای پوشش گیاهی است که در اغلب مدلسازیها نظیر مدلسازی چرخههای آب، انرژی و کربن از آن استفاده میشود.
رویکردهای بازیابی مختلفی به منظور استخراج اطلاعات پارامترهای بیوفیزیکی از دادههای سنجش از دوری توسعه داده شده است.
این روشها به دو دسته روشهای آماری-تجربی و روشهای فیزیکی تقسیم بندی میشوند که هرکدام از این روشها بسته به نوع داده و منطقه مورد مطالعه میتوانند دقتهای مورد قبولی را برای بازیابی پارامترهای پوشش گیاهی ارائه دهند،
اما عدم اطمینانهای موجود در دادههای سنجش از دوری روند بازیابی پارامترهای پوشش گیاهی را با مشکلات بسیار زیادی روبهرو ساخته است. یکی از اساسیترین مشکلاتی که این خطاها دارند مشخص نبودن توضیع مقادیر آنها است و این باعث نقض شرایط استفاده از توابع هزینهای مانند توابع LSE است که توضیع خطا در دادهها را نرمال در نظر میگیرند. از این رو، در تحقیق حاضر از روش فیزیکی معکوس مدل انتقال تابش PROSAIL مبتنی بر جدول LUT و چهار دسته از معیارهای هزینه تحت عنوان اندازهگیر اطلاعات (IM)، حداقل اختلاف(MC)، اندازهگیر زاویه (SAM)و خطای حداقل مربعات (LSE) به همراه نرمالسازی و میانگین بهترین جوابها، جهت بازیابی متغیر LAI استفاده شده است. همچنین از دادههای زمینی برداشت شده طی کمپین SPARC 2003 و داده های همزمان با برداشت زمین ماهوارهی کریس-پروبا برای ارزیابی صحت متغیر بازیابی شده استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق حاضر، نشان دهنده بهبود تخمین متغیر LAI با استفاده از معیار اندازهگیر اطلاعات (Kulbak-liebler) به میزان 12٪ با استفاده از 11٪ میانگین بهترین جوابها بود. تابع هزینه LSE نیز نسبت به حالت نرمال نشده 7٪ بهبود یافت.
علمی - پژوهشی
متین شهری؛ افشین شریعت مهیمنی
چکیده
تحلیل وضعیت ترافیکی و ارائه روشهای مدیریت جریان ترافیک نقش اساسی در ارزیابی عملکرد بسیاری از سیستمهای حمل و نقلی ایفا میکنند. در بین روشهای جمعآوری دادههای ترافیکی، رویکردهای مبتنی بر فنآوریهای نوین که امکان جمعآوری حجم زیادی از دادههای پویای زمانی-مکانی را فراهم کرده و استخراج روندها و الگوها را تسهیل میکنند از ...
بیشتر
تحلیل وضعیت ترافیکی و ارائه روشهای مدیریت جریان ترافیک نقش اساسی در ارزیابی عملکرد بسیاری از سیستمهای حمل و نقلی ایفا میکنند. در بین روشهای جمعآوری دادههای ترافیکی، رویکردهای مبتنی بر فنآوریهای نوین که امکان جمعآوری حجم زیادی از دادههای پویای زمانی-مکانی را فراهم کرده و استخراج روندها و الگوها را تسهیل میکنند از اهمیت بسیار برخوردارند. در این پژوهش، تهران به عنوان پایتخت ایران با ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی خاص آن و تنوع سفرها که منجر به وضعیت ترافیکی متغیر میگردد مورد مطالعه قرار گرفته است. دادههای حاصل از پردازش رقومی تصاویر ترافیکی به دست آمده از سرویس نقشه گوگل در یک بازه زمانی پیوسته یک ماهه (17 فروردین تا 17 اردیبهشت 1398)، برای نخستین بار به منظور ارزیابی روند تغییرات متوسط ازدحام ترافیکی در سطح نواحی منطقه مطالعاتی مورد استفاده قرار گرفته است. پس از استخراج دادههای اولیه و با توجه به تغییر الگوی سفرها و در نتیجه میزان ازدحام ترافیکی، شاخص ازدحام ترافیکی (CI) به تفکیک در روزهای کاری و غیرکاری محاسبه گردید و به مرکز نواحی 117گانه شهر تهران اختصاص یافت. با استفاده از تحلیلهای توصیفی روی کلاندادههای مورد بررسی، ساعات اوج ازدحام ترافیکی در بازه زمانی مورد مطالعه استخراج گردید. سپس، شاخص Getis Ord، نواحی پرازدحام منطقه مطالعاتی را بر اساس ارزیابی خوشههای مکانی مشخص نمود. همچنین، ارتباط زمانی بین مقادیر ازدحادم ترافیکی در برشهای زمانی مختلف در کل بازه زمانی مورد مطالعه با استفاده از آزمون آماری کروسکال والیس ارزیابی گردید و فرض صفر مبتنی بر همبستگی بین مقادیر متوسط ازدحام و در نتیجه همبستگی زمانی بین مقادیر تایید گردید. با استفاده از تحلیلهای پوششی نقشههای ترافیکی نیز، خوشههای ترافیکی پرازدحام در سطح اطمینان 90% در اوج صبح و عصر به تفکیک روزهای کاری و غیرکاری استخراج گردید. نتایج این پژوهش میتواند به اصلاح و بازنگری محدودههای ترافیکی، همچنین کمک به تحلیلهای مرتبط با آلودگی هوا ،کمک به مطالعات مرتبط با قیمتگذاری معابر و بررسی روند شکلگیری و انتشار گلوگاههای ترافیکی در بازههای زمانی دلخواه موثر واقع شود.
علمی - پژوهشی
مهران شایگان؛ مرضیه مکرم
چکیده
با توجه به تاثیر خشکسالی بر روی کیفیت و کمیت آب، هدف از این مطالعه بررسی خشکسالی با استفاده از شاخص های خشکسالی و ارتباط آن با میزان کیفیت آب در مناطق شمالی استان فارس، ایران می باشد. برای این منظور شاخص های خشکسالی PCI, TVDI, NDVI در سال های 2000 تا 2020 برای بررسی خشکسالی استفاده شد. در ادامه نقشه های پهنه بندی عناصر موجود در آب (Ca, Cl, EC, K, Na, Mg) برای ...
بیشتر
با توجه به تاثیر خشکسالی بر روی کیفیت و کمیت آب، هدف از این مطالعه بررسی خشکسالی با استفاده از شاخص های خشکسالی و ارتباط آن با میزان کیفیت آب در مناطق شمالی استان فارس، ایران می باشد. برای این منظور شاخص های خشکسالی PCI, TVDI, NDVI در سال های 2000 تا 2020 برای بررسی خشکسالی استفاده شد. در ادامه نقشه های پهنه بندی عناصر موجود در آب (Ca, Cl, EC, K, Na, Mg) برای 30 نقطه با استفاده از روش کریجینگ تولید شد. سپس با استفاده از روش شبکه های عصبی (MLP) میزان عناصر موجود در آب با استفاده از شاخص های خشکسالی پیش بینی شد. نتایج نشان داد که با توجه به مقادیر شاخص های خشکسالی روند تغییرات خشکسالی در منطقه از سال 2000 تا 2020 افزایشی بوده و بخش های جنوبی منطقه در وضعیت حادتری نسبت به سایر بخش ها قرار دارد. نتایج حاصل از نقشه های پهنه بندی عناصر موجود در آب هم نشان داد که بخش های جنوبی غلظت املاح بیشتر از بخش های شمالی می باشد. نتایج حاصل از همبستگی بین شاخص های خشکسالی و مقادیر عناصر در آب نشان داد که Ca همبستگی بالایی (R=0.820) با شاخص TVDI دارد، و همچنین عناصر Cl, EC, K, Na, Mg دارای همبستگی معنیداری (R>0.80) با شاخص PCI می باشند. نتایج حاصل از روش MLP برای پیش بینی وضعیت کیفیت آب با استفاده از شاخص های خشکسالی نشان داد که مناطق جنوبی دارای میزان املاح بیشتر و در نتیجه کیفیت آب کمتری هستند. میزان دقت مدل در پیش بینی عناصر Cl, EC, K, Na, Mg, TDS, TH با استفاده از شاخص PCI برابر با R2=0.85 و برای عنصر Ca با استفاده از شاخص TVDI برابر با R2=0.71 می باشد.
علمی - پژوهشی
محمد منصورمقدم؛ ایمان روستا؛ محمد صادق زمانی؛ محمد حسین مختاری؛ محمد کریمی فیروزجایی؛ سید کاظم علوی پناه
چکیده
اثر جزیره گرمایی شهری بهدلیل تلاقی با چالشهای محیط زیستی مهم قرن بیست و یکم یکی از مهمترین بررسیها در مورد پدیدههای محیط زیستی است. در همین راستا، مطالعه دمای سطح زمین (LST)، چشمانداز واضحی از بررسی جزایر گرمایی در شهرها بهدست میدهد که با توجه به اقلیم گرم و خشک شهر یزد، بررسی وضعیت و عوامل اثرگذار بر LST در این شهر را ضروری ...
بیشتر
اثر جزیره گرمایی شهری بهدلیل تلاقی با چالشهای محیط زیستی مهم قرن بیست و یکم یکی از مهمترین بررسیها در مورد پدیدههای محیط زیستی است. در همین راستا، مطالعه دمای سطح زمین (LST)، چشمانداز واضحی از بررسی جزایر گرمایی در شهرها بهدست میدهد که با توجه به اقلیم گرم و خشک شهر یزد، بررسی وضعیت و عوامل اثرگذار بر LST در این شهر را ضروری مینمایاند. این پژوهش با استفاده از تصویر فیوژن شده طیفی و مکانی لندست-8 برای ماه آگوست سال 2020 میلادی و با بهرهگیری از الگوریتمهای یادگیری ماشین سعی دارد تا تغییرات LST را با محاسبه پارامترهای مختلف مرتبط با چشمانداز سطح زمین شهری مدل کند. بر اساس نتایج این پژوهش، فیوژن طیفی-مکانی تصویر لندست-8 با سنتینل-2 به روش بارزسازی پن، موجب افزایش 10.7%ی دقت کلی و 16.5%ی ضریب کاپا در طبقه بندی این تصویر شد. این پژوهش همچنین نشان داد که اکثر پارامترهای مرتبط با همسایگی با پوشش اراضی در رده 1 تا 11 تأثیرگذاری بر LST شهر یزد قرار دارند. دراینبین، مجاورت با پوشش زمینهای بایر در شعاع 100، 50 و 150 متر بهترتیب رتبه 1 تا 3 مهمترین پارامترهای اثرگذار بر LST را از آن خود کردند. این پژوهش نشان داد که تغییر آرایش پوشش اراضی میتواند بر LST اثرگذار بوده و تغییر پوشش زمینهای بایر به مناطق ساختهشده، تا °C 1.1، به پوشش گیاهی، تا °C 2.1 و تغییر 30% از زمینهای بایر به پوشش گیاهی، تا °C 1.6 میتواند میانگین LST را در شهر یزد کاهش دهد. همچنین این پژوهش با بررسی دو رویکرد مختلف شبیهسازی ایجاد پوشش گیاهی در سطح شهر یزد نشان داد که رویکرد صرفه جویی در زمین میتواند میانگین LST را در شهر یزد تا 1.3 درجه و رویکرد تقسیم زمین تا °C 1.4 کاهش دهد.
علمی - پژوهشی
مجید هاشمی تنگستانی؛ مرجان کریمی
چکیده
در سالهای اخیر نظارت دریایی و هوایی برای مهار آلودگیهای دریایی رایج شدهاند ولی این روشها به تنهایی نمیتوانند پایش سریع و منظمی را بهدلیل محدودیتهای شرایط آب و هوا، زمان و مکان فراهم آورند. در این راستا، سنجشازدور ماهوارهای میتواند نقش مهمی در تشخیص اولیه و پایش مداوم نشت نفت در دریا ایفا کند. سنجنده رادار ...
بیشتر
در سالهای اخیر نظارت دریایی و هوایی برای مهار آلودگیهای دریایی رایج شدهاند ولی این روشها به تنهایی نمیتوانند پایش سریع و منظمی را بهدلیل محدودیتهای شرایط آب و هوا، زمان و مکان فراهم آورند. در این راستا، سنجشازدور ماهوارهای میتواند نقش مهمی در تشخیص اولیه و پایش مداوم نشت نفت در دریا ایفا کند. سنجنده رادار آنتن مصنوعی یک سیستم سنجش از دور فعال است که میتواند برای آشکارسازی نشت نفت همراه با سنجندههای اپتیکال مانند مودیس، با توانایی تصویربرداری همزمان مورد استفاده قرار گیرد. هدف از این پژوهش، آشکارسازی نشت نفت پیرامون سکوهای نفتی بخش شمالی خلیج فارس در تاریخهای 15 و 17 ژوئن 2015 با استفاده از تصاویر فروسرخ گرمایی مودیس و تصاویر راداری سنتینل-1 است. برای محاسبه دمای سطح دریا، الگوریتم پنجره مجزا بر روی تصویر باند 20 سنجنده مودیس اجرا شد. نتایج نشان داد که منطقه با نشت نفت دارای دمای پایینتری نسبت به مناطق پیرامونی است. برای آشکارسازی دقیقتر لکههای نفتی و درستیسنجی نتایج پردازشهای اعمال شده بر تصویر مودیس، از تصویر پلاریزاسیون VV سنتینل-1 و پردازشهای حذف نوفه مانند فیلترگذاری و multi-looking استفاده شد. در پایان، از راه مقایسه دمای بویه موجنگار سازمان بنادر و دریانوردی بوشهر و دمای حاصل از تصویر مودیس و موقعیت جغرافیایی گستره لکههای نفتی بارز شده، درستی نتایج این پژوهش و پردازشهای انجام شده تایید شد.
علمی - پژوهشی
آذر پویان جم؛ حسن محمودزاده
چکیده
افزایش جمعیت شهرنشین در پی مهاجرت از روستاها و گاه توسعه نا هماهنگ روستا-ها و تبدیل شدن روستا به شهر از عوامل مشکلزا در ساختار محیطی کشورهای در حال توسعه است که از نتایج آن به تغیرات اکولوژیکی به ویژه تخریب مناظر طبیعی و کاهش آنها به نفع مناظر انسانساخت و بر هم زدن الگوهای مکانی پوشش طبیعی میباشد. هدف از این پژوهش ارزیابی ...
بیشتر
افزایش جمعیت شهرنشین در پی مهاجرت از روستاها و گاه توسعه نا هماهنگ روستا-ها و تبدیل شدن روستا به شهر از عوامل مشکلزا در ساختار محیطی کشورهای در حال توسعه است که از نتایج آن به تغیرات اکولوژیکی به ویژه تخریب مناظر طبیعی و کاهش آنها به نفع مناظر انسانساخت و بر هم زدن الگوهای مکانی پوشش طبیعی میباشد. هدف از این پژوهش ارزیابی تغییرات اکولوژیکی و تحلیل الگوهای حاکم بر چشماندازهای شهرستان ورزقان با استفاده از متریکهای کمی و کیفی سیمای سرزمین در سالهای 1363، 1381، 1398 است. ماهیت تحقیق توسعهای-کاربردی و توصیفی-تحلیلی میباشد. دادهها از طریق مطالعات کتابخانهای و بررسیهای میدانی گردآوری و پس از تهیه نقشههای پوشش زمین به محاسبه کشف تغییرات، و اندازه-گیری متریکهای کمی و کیفی سیمای سرزمین با روشهای مبتنی بر سنجش از دور پرداخته شد. نتایج نشان داد که بیشترین تغییرات مربوط به کلاسهای پوشش گیاهی بلاخص در سطح کم تراکم و در بازه 1381 تا 1398 است که علاوه بر کاهش مساحت شامل افزایش تعداد لکه نیز هست و در این بازه رشد کلاس بایر و مرتع بیشتر است. همچنین دو متریک کمی تعداد لکه (NE) و درصد چشم انداز (PLand) از متریکهای کمی و شاخص مساحت لکه (Patch Area) و فشردگی لکه (Patch Compactnees) به نحو مطلوب تری تغییرات و الگوهای حاکم بر سیمای یک سرزمین را نشان میدهند.
علمی - پژوهشی
فریده تاری پناه؛ ابوالفضل رنجبرفردوئی؛ عباسعلی ولی؛ مرضیه مکرم
چکیده
یکی از بخشهای نوین و کم سابقه به ویژه در مطالعات داخلی، بررسی کمی ناهمواریها است. شناخت علمی و کمیگرایانه موقعیت توپوگرافی همواره یکی از مباحثی بوده که در تحقیقات داخلی بسیار اندک به آن توجه شده است. این مبحث تأثیر بسزایی در تحلیلهای ژئومورفولوژیک، هیدرولوژی و محیطشناسی دارد .وجود انواع لندفرمها و تنوع آنها به طور عمده با ...
بیشتر
یکی از بخشهای نوین و کم سابقه به ویژه در مطالعات داخلی، بررسی کمی ناهمواریها است. شناخت علمی و کمیگرایانه موقعیت توپوگرافی همواره یکی از مباحثی بوده که در تحقیقات داخلی بسیار اندک به آن توجه شده است. این مبحث تأثیر بسزایی در تحلیلهای ژئومورفولوژیک، هیدرولوژی و محیطشناسی دارد .وجود انواع لندفرمها و تنوع آنها به طور عمده با تغییر در شکل و موقعیت زمین کنترل میشود. بنابراین، طبقهبندی و شناسایی مناطق مختلف با توجه به ویژگیهای مورفومتری آن ها ضروری میباشد. از اینرو پژوهش حاضر سعی در طبقهبندی لندفرمها در شمال غربی استان فارس، منطقه خارستان و عوامل موثر بر آن دارد. در همین راستا در مرحله اول از روش شاخص موقعیت توپوگرافی (TPI) به منظور طبقهبندی لندفرمها و روش کورین برای تعیین کلاسهای ریسک واقعی فرسایش استفاده شد. همچنین به منظور تعیین شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) از تصاویر ماهواره لندست 8 مربوط به خرداد 1396 استفاده شد. در مرحله بعد رابطه انواع مختلف لندفرم با فاکتورهای زمینی ارتفاع، شیب، جهت شیب، شاخص خیسی توپوگرافی (TWI)، شاخص ناهمواری زمین(TRI) و NDVI مشخص شد. در مرحله آخر وضعیت لندفرمهای مختلف در کلاسهای مختلف ریسک فرسایش تعیین شد. نتایج نشاندهنده 10 نوع لندفرم در منطقه مورد مطالعه بود. بیشترین نوع لندفرم در منطقه مورد مطالعه آبراهه و قلههای مرتفع به ترتیب با مساحت71/27 و 48/27 درصد بود، در صورتیکه دشتهای کوچک کمترین (18/1درصد) مساحت منطقه مورد مطالعه را شامل شد. کلاسهای لندفرم با شاخص خیسی توپوگرافی در سطح 95 درصد همبستگی معنیداری را نشان داد. از نظر توزیع مکانی بیشترین سطح (71/91 درصد) منطقه را NDVI کلاس 1/0 تا 3/0 در برگرفت. NDVI بزرگتر از 4/0 در لندفرمهای آبراهه و دره های u شکل مشاهده شد. ریسک واقعی فرسایش در سه کلاس کم، متوسط و زیاد با مساحتهای 14/31% ، 11/31% و 78/37% طبقهبندی شد. در کلاس فرسایش کم، متوسط و زیاد لندفرمهای آبراهه، یالهای مرتفع و قله به ترتیب با 44، 57 و 59 درصد بیشترین سطح را به خود اختصاص دادند.
علمی - پژوهشی
مهوش نداف سنگانی؛ سیدرضا حسین زاده؛ خوزه فرانسیسکو مارتین داک؛ مهناز جهادی طرقی؛ ناصر حافظی مقدس
چکیده
اوایل دهه ۱۹۹۰ تداخل سنجی راداری به عنوان از ابزاری مفید در مطالعه کلیه پدیده هایی که سبب تغییر سطح زمین می شوند مطرح شده و مورد استفاده قرار گرفته است. اگر سطح زمین بین دو تصویر راداری تغییر شکل پیدا کند ، می توان نقشه جابجایی سطح با وضوح و دقت میلی متری را ایجاد کرد. این مقاله یافته های حاصل از نتایج سری زمانی مجموعه داده های سنتینل ...
بیشتر
اوایل دهه ۱۹۹۰ تداخل سنجی راداری به عنوان از ابزاری مفید در مطالعه کلیه پدیده هایی که سبب تغییر سطح زمین می شوند مطرح شده و مورد استفاده قرار گرفته است. اگر سطح زمین بین دو تصویر راداری تغییر شکل پیدا کند ، می توان نقشه جابجایی سطح با وضوح و دقت میلی متری را ایجاد کرد. این مقاله یافته های حاصل از نتایج سری زمانی مجموعه داده های سنتینل 1 با استفاده از الگوریتم SBAS برای شناسایی تغییر شکل دقیق سطحی، در معدن سنگ آهن سنگان گزارش می دهد. معدن سنگ آهن سنگان بزرگترین ذخایر آهن روباز در خاورمیانه ، می باشد. این معدن در اثر برداشت و استخراج سنگ آهن از لحاظ توپوگرافی و ژئومورفولوژی دچار تغییرات فراوان شده است که این تغییرات می تواند سبب تشدید فرایندهای ژئومورفولوژیکی شود. برای تشخیص و بدست آوردن مقدار تغییر شکل زمین از 48 تصویر SAR معدن سنگ آهن سنگان به دست آمده توسط ماهواره سنتینل 1 آژانس فضایی اروپا استفاده شده است. سری زمانی (2014-2020)بدست آمده از تغییر شکل در محدوده معادن پلاسری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نرخ متوسط جابجایی 20- تا 30- میلی متر در سال و حداکثر نرخ تجمعی تغییرات 120- میلی متر را نشان می دهد. بررسی نیمرخ عرضی دردو قسمت راس و مرکز مخروطه افکنه در معادن پلاسری در طی بازه زمانی2014-2017 تغییرات توپوگرافی را به خوبی نشان می دهد. و برای ارزیابی قابلیت اطمینان نتایج ، نتایج مشتق شده از SBAS به دلیل نبود داده در محدوده معادن پلاسری با مقادیر اندازه گیری شده به وسیله توتال استیشن مربوط به واحد کوهستان در سالهای ۲۰۲۰ -۲۰۱۴ استفاده شده است. نتایج نشان داد که میزان تغییرات حاصل از داد ه های راداری با استفاده از الگوریتم SBAS در مقایسه با داده های ترازیابی تقریبا الگوی مشابهی را طی کرده است. با این حال ممکن است مقداری خطا وجود داشته باشد که ناشی ازماهیت متفاوت برداشت هاست، یعنی در ترازیابی تغییرات ارتفاعی برای یک نقطه اندازه گیری می شود اما در تداخل سنجی نرخ میانگین از نقاط مجاور یکدیگر بدست می آید.
علمی - پژوهشی
علی صادقی؛ سهام میرزایی؛ مهدی غلام نیا؛ ساغر چاخرلو؛ حسینعلی بهرامی
چکیده
کلروفیل و نیتروژن برگ به دلیل نقش مهم آنها در فتوسنتز از شاخصهای-بیولوژیک مهم وضعیت فیزیولوژیک گیاهان میباشند. توانایی در کمی سازی میزان کلروفیل و نیتروژن میتواند اطلاعات مهمی برای فعالیتهای کشاورزی دقیق، برنامهریزی مدیریت منابع گیاهی و کشاورزی و مدلسازی خدمات و قابلیتهای تولید اکوسیستم تهیه نماید. هدف از این مطالعه، ...
بیشتر
کلروفیل و نیتروژن برگ به دلیل نقش مهم آنها در فتوسنتز از شاخصهای-بیولوژیک مهم وضعیت فیزیولوژیک گیاهان میباشند. توانایی در کمی سازی میزان کلروفیل و نیتروژن میتواند اطلاعات مهمی برای فعالیتهای کشاورزی دقیق، برنامهریزی مدیریت منابع گیاهی و کشاورزی و مدلسازی خدمات و قابلیتهای تولید اکوسیستم تهیه نماید. هدف از این مطالعه، ارزیابی قابلیت شاخصها برای تخمین میزان کلروفیل و نیتروژن گندم با دادههای طیفسنجی در سطح تاجپوشش و همچنین تعیین مناسبترین نواحی طیفی و پدیدههای جذبی می-باشد. این پژوهش در محیط گلخانه انجام و اندازهگیری طیفی با استفاده از دستگاه طیفسنج Fieldspec-3-ASD انجام شد. چهار شاخص باریک باند گیاهی در قالب دو دسته شاخصهای نسبتی (NDVI، RVI و DVI) و شاخص تعدیلکننده تأثیر خاک (SAVI2) برای بازتاب طیفی و مشتق اول طیف برای کل نمونهها محاسبه و نتایج آنها مقایسه شدند. پارامترهای عمق باند ماکزیمم، طولموج عمق باند ماکزیمم، مساحت، چولگی و پهنای کامل در نصف مقدار بیشینه برای ۷ پدیده جذبی محاسبه و همبستگی این شاخصها با غلظت کلروفیل و نیتروژن گندم موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که درصورتیکه از طیف بازتابندگی استفاده شود، شاخص SAVI2 ارتباط قویتری (۱۲/۰ =RMSE، ۸۵/۰=R2) نسبت به دیگر شاخصها با میزان کلروفیل و شاخص NDVI ارتباط قویتری (۳۰/۰ =RMSE، ۶۹/۰=R2) نسبت به دیگر شاخصها با میزان نیتروژن نشان میدهند درحالیکه با استفاده از مشتق اول بازتاب طیفی شاخص NDVI نتایج بهتری ارائه میدهند. مساحت و عمق محدوده جذبی ۷۶۰-4۳0 نانومتر برای مطالعه میزان کلروفیل و نیتروژن گندم بهترین شاخصها میباشند.
مقاله پژوهشی
پویا احمدی؛ طیبه مناقبی؛ حمید عبادی
چکیده
با توسعه علم سنجش از دور، استفاده از تصاویر هایپراسپکترال روز به روز گسترده تر می شود. طبقه بندی یکی از محبوب ترین موضوعات در سنجش از دور ابرطیفی است. در دو دهه گذشته، تعداد زیادی روش ها برای مقابله با مشکل طبقه بندی داده های هایپراسپکترال پیشنهاد شده است که در پژوهش حاضر از ساختاری مبتنی بر یادگیری شبکههای کپسول برای طبقهبندی تصاویر ...
بیشتر
با توسعه علم سنجش از دور، استفاده از تصاویر هایپراسپکترال روز به روز گسترده تر می شود. طبقه بندی یکی از محبوب ترین موضوعات در سنجش از دور ابرطیفی است. در دو دهه گذشته، تعداد زیادی روش ها برای مقابله با مشکل طبقه بندی داده های هایپراسپکترال پیشنهاد شده است که در پژوهش حاضر از ساختاری مبتنی بر یادگیری شبکههای کپسول برای طبقهبندی تصاویر ابر طیفی استفاده شده است، به گونهای که ساختار شبکه بتواند با استفاده از یک لایه کانوولوشنی و یک لایه کپسول بهترین حالت تولید ویژگیها را داشته باشد و در عین حال از بیشبرازش شبکه بر روی نمونههای آموزشی جلوگیری کند. نتایج به دست آمده نشان از کیفیت بالای ویژگیهای تولیدی در ساختار پیشنهادی دارد. در راستای بهبود دقت طبقه-بندی، رویکرد استخراج ویژگی از طریق شبکهی طراحیشده و طبقهبندی توسط الگوریتم درخت تقویتی XGBoost، با روش طبقهبندی توسط شبکهی عمیق سراسری مقایسه شد تا علاوه بر بررسی و کیفیتسنجی ویژگیهای عمیق برداری تولیدی توسط روش پیشنهادی در طبقه بندی کنندههای مختلف، میزان توانایی شبکههای عمیق سراسری نیز در کاربرد طبقهبندی مورد بررسی قرار گیرد. رویکرد کپسول پیشنهادی شامل 3 لایه اساسی: 1) Prime caps که کپسولهایی به اندازه 8 و 32 فیلتر 9×9 و گام حرکتی 2 ،2) Digitcaps دارای10 کپسول 16 بعدی و3)لایه تماما متصل می باشد. که نتایج حاصل از بررسی دو رویکرد برای شبکهی عمیق و نیز ترکیب شبکههای کپسول با الگوریتم درخت تقویتی XGBoost مقایسه شد. رویکرد های نظیر SVM, RF-200, LSTM, GRU و GRU-Pretanh برای مقایسه ی رویکرد پیشنهادی براساس پیکربندی هایی که در تحقیقات ان ها اشاره شده بود در نظر گرفته شدند. برای ارزیابی مدل پیشنهادی همچنین مجموعه داده ی Indian Pines که شامل 16 کلاس مختلف می باشد مورد استفاده قرار گرفت. با استفاده از روش پیشنهادی ترکیبی، طبقهبندی تصاویر با دقت 99 درصد بر رویدادههای آموزش و دقت 5/97 درصد بر رویدادههای تست انجام میشود.
مقاله پژوهشی
فرزانه عقیقی؛ امیدمهدی عبادتی؛ حسین عقیقی
چکیده
تشخیص نقاط پرت و حذف آن از ابر نقاط لیدار به عنوان یک گام ضروری در پردازش ابر نقاط لیدار شناخته شده است. در دهههای گذشته، چندین تکنیک تشخیص نقاط پرت در ادبیات موضوع معرفی شده است، اما بیشتر آنها از نظر زمانی گران هستند و نیاز به نیروی متخصص انسانی دارند. به منظور کاهش این محدودیتها، این مقاله یک رویکرد اتوماتیک جدید برای تشخیص ...
بیشتر
تشخیص نقاط پرت و حذف آن از ابر نقاط لیدار به عنوان یک گام ضروری در پردازش ابر نقاط لیدار شناخته شده است. در دهههای گذشته، چندین تکنیک تشخیص نقاط پرت در ادبیات موضوع معرفی شده است، اما بیشتر آنها از نظر زمانی گران هستند و نیاز به نیروی متخصص انسانی دارند. به منظور کاهش این محدودیتها، این مقاله یک رویکرد اتوماتیک جدید برای تشخیص نقاط پرت با استفاده از تکنیک میدان شرطی تصادفی بر پایهی ماشین بردار پشتیبان (SVM-CRF) و روش نمودار جعبهای معرفی کرده است. در این رویکرد نمودار جعبهای انرژی SVM-CRF را برای تشخیص نقاط پرت تجزیهوتحلیل میکند. این روشها به کمک مجموعه داده محک ISPRS که برای مجموعه دادهی وایهینگن با هدف طبقهبندی سهبعدی و بازسازی سهبعدی ساختمان ایجاد شده بود، ارزیابی شد. ارزیابی این تحقیق عملکرد مدل پیشنهادی را با دقت کلی 62% نشان داد. اگرچه الگوریتم RANSAC عملکرد بهتری از مدل پیشنهادی دارد ولی تکنیک زمانبر و پرهزینهتری نسبت به تکنیک تشخیص نقاط پرت پیشنهادی است.
علمی - پژوهشی
رضا شاه حسینی؛ کمال عزیزی؛ ارسطو زارعی؛ فاطمه مرادی
چکیده
نقشههای کاربری زمین، توزیع فضایی منابع طبیعی، مناظر فرهنگی و سکونتگاههای انسانی را توصیف میکنند که به عنوان یک ابزار برنامهریزی مهم برای تصمیمگیرندگان عمل میکند. بنابراین، دقت نقشههای حاصل از طبقهبندی تصاویر ماهوارهای، در عدم قطعیت جهت مدیریت شهری بسیار تاثیر گذار است. با توجه به کیفیت یکنواخت تصاویر در مناطق ...
بیشتر
نقشههای کاربری زمین، توزیع فضایی منابع طبیعی، مناظر فرهنگی و سکونتگاههای انسانی را توصیف میکنند که به عنوان یک ابزار برنامهریزی مهم برای تصمیمگیرندگان عمل میکند. بنابراین، دقت نقشههای حاصل از طبقهبندی تصاویر ماهوارهای، در عدم قطعیت جهت مدیریت شهری بسیار تاثیر گذار است. با توجه به کیفیت یکنواخت تصاویر در مناطق بزرگ در مراحل زمانی منظم، تصاویر سنجش از دور ورودی ضروری برای تولید نقشههای کاربری زمین هستند. هدف اصلی از این تحقیق ارائه یک روش پیشنهادی به منظور ایجاد نقشه پوشش اراضی دقیق در مناطق شهری با استفاده از تلفیق دادههای سنتینل-1 و سنتینل-2 میباشد. به این منظور ویژگیهای ضریب بازپراکنش راداری VV و دو پارامتر حاصل از روش تجزیه H-α (آنتروپی، آلفا) از تصاویر راداری سنتینل-1 و ویژگیهای باند آبی، سبز، قرمز، شاخصهای NDVI، NDWI، MNDWI و SWI از تصاویر اپتیک سنتینل-2 استخراج و به عنوان مولفههای تاثیرگذار جهت طبقه بندی منطقه شهری استفاده شدند. در این مطالعه به منظور جداسازی مناطق کشاورزی از سایر پوششها از شاخص رطوبت SWI استفاده شد. همچنین از دادههای ارتفاعی نیز به منظور تفکیک بهینه کلاسهای پیچیده با توپوگرافی متفاوت استفاده شده است. استخراج شاخصهای تاثیرگذار از این دو مجموعه داده را در یک رویکرد شیءگرا مبتنی بر الگوریتمهای ماشین بردار پشتیبان و جنگل تصادفی را جهت طبقهبندی کاربری زمین ارزیابی کردیم. نتایج نشان داد که استفاده از ویژگیهای استخراج شده از تصاویر راداری و اپتیک به طور همزمان در روش طبقهبندی شیء گرا میتواند به طور کامل ویژگیهای شیء را در ناحیه مورد مطالعه استخراج کند. برای هر دو الگوریتم طبقهبندی، زمانی که از دادههای اپتیک و راداری بطور همزمان استفاده شد، افزایش دقت کلی طبقهبندی را به دنبال داشت. برای روش جنگل تصادفی که بالاترین دقتها را ارائه داد دقت کلی برای رویکرد ترکیب دادههای راداری و اپتیک به میزان 13 و 5 درصد به ترتیب نسبت به رویکرد تنها ویژگی راداری و تنها رویکرد ویژگی اپتیک افزایش پیدا کرده است. همچنین اختلاف معنیداری در دقت طبقهبندی در تمام سطوح بین الگوریتم طبقهبندی ماشین بردار پشتیبان و جنگل تصادفی وجود داشت. نتایج نشان داد، دقت کلی برای روش طبقهبندی جنگل تصادفی و ماشین بردار پشتیبان به ترتیب برابر 83.3 و 79.8 درصد و ضریب کاپا به ترتیب 0.72 و 0.68 درصد بوده است.
مقاله پژوهشی
منیره امینی؛ رومینا سیاح نیا
چکیده
توسعه با مفهوم عام آن، پیشرفت صنعتی، تکونولوژیکی و فضایی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، تاثیرات نامطلوب بر محیطزیست را نه تنها در مقیاس ناحیهای سیمای سرزمین که در سطوح مختلف منطقهای، ملی و بعضا جهانی منجر شده است. تا به امروز بیشتر تحقیقات در مورد امنیت اکولوژیکی براساس مدل فشار- وضعیت - پاسخ انجام شده است و کمتر مطالعاتی براساس ...
بیشتر
توسعه با مفهوم عام آن، پیشرفت صنعتی، تکونولوژیکی و فضایی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، تاثیرات نامطلوب بر محیطزیست را نه تنها در مقیاس ناحیهای سیمای سرزمین که در سطوح مختلف منطقهای، ملی و بعضا جهانی منجر شده است. تا به امروز بیشتر تحقیقات در مورد امنیت اکولوژیکی براساس مدل فشار- وضعیت - پاسخ انجام شده است و کمتر مطالعاتی براساس رویکرد مدل اکولوژی سیمای سرزمین به این مقوله پرداخته است. همچنین تحقیقات اندکی با تمرکز بر تغییرات پویای امنیت اکولوژیکی، به ویژه شبیهسازی و پیشبینی روند توسعه آینده امنیت محیطزیست وجود دارد. هدف از این تحقیق پایش و پیشبینی وضعیت امنیت محیطزیست در دوره زمانی سالهای 1991 تا 2035 با تلفیق الگوریتم ماشین بردار پشتیبانی ، مدل اکولوژی سیمای سرزمین، مدل ترکیبی زنجیره مارکوف و سلولهای خودکار برای حوزه شهرستان نظرآباد در استان البرز است.برای این منظور با استفاده از طبقهبندی تصاویر ماهواره ای لندست در دو بازه زمانی پانزده ساله بین سالهای 1991 و 2006 و 2021، روند تغییرات کاربری اراضی منطقه مورد مطالعه در پنج کلاس کاربری؛ اراضی ساخته شده ، اراضی کشت شده ، زمین های مرطوب ، پوشش گیاهی و اراضی بایر مورد بررسی قرار گرفت و جهت کمی کردن الگوهای سیمای سرزمین در سطح کلاس متریکهای MPS،CA،NP،PLAND،AWMSIT،PD و در سطح سیمای سرزمین متریکهای LPI،CONTAG و SHDI محاسبه شدند. برای تهیه نقشههای کاربری سال 2035 از مدل CA-Markov استفاده گردید و سپس شاخص امنیت اکولوژیک برای متریکهای سیمای سرزمین منطقه مورد مطالعه مدل سازی شد. نتایج حاکی از کاهش یکپارچگی و افزایش تعداد لکه ها در کلاس اراضی کشت شده و توسعه و گسترش اراضی انسان ساخت در این اراضی بوده و از طرف دیگر شاهد بروز پدیده یکپارچگی در اراضی بایر منطقه بوده ایم. از این رو امنیت اکولوژیکی منطقه، طی دوره مورد بررسی، متاثر از وقایع فوق، طی سال های 1991 تا 2006 با شدت بیشتر و در سال های 2006 تا پیشبینی 2035 با شیب ملایم تری رو به کاهش ارزیابی شد. از این رو رعایت بیش از پیش ملاحظات محیط زیستی و اصول حفاظت و حمایت در برنامههای توسعه ای منطقه، ضروری به نظر میرسد.
علمی - پژوهشی
محمدرضا گیلی؛ داود عاشورلو؛ حسین عقیقی؛ علی اکبر متکان؛ علیرضا شکیبا
چکیده
تغییرات رشد محصولات کشاورزی در فواصل زمانی نسبتا کوتاه، عدم همزمانی کشت محصولات مشابه، شباهت طیفی میان محصولات مختلف در برخی از زمانهای دوره کشت و کمبود دادههای زمینی، طبقهبندی محصولات زراعی در تصاویر ماهواره ای را به کاری چالش برانگیز مبدل میکند. تغییر مقدار درصد پوشش و سبزینگی در طول فصل رشد، از برجسته ترین ویژگی پوششهای ...
بیشتر
تغییرات رشد محصولات کشاورزی در فواصل زمانی نسبتا کوتاه، عدم همزمانی کشت محصولات مشابه، شباهت طیفی میان محصولات مختلف در برخی از زمانهای دوره کشت و کمبود دادههای زمینی، طبقهبندی محصولات زراعی در تصاویر ماهواره ای را به کاری چالش برانگیز مبدل میکند. تغییر مقدار درصد پوشش و سبزینگی در طول فصل رشد، از برجسته ترین ویژگی پوششهای گیاهی از جمله محصولات کشاورزی است که می تواند با استفاده از سری زمانی شاخص های گیاهی که اطلاعات بسیار مفیدی از توالی ویژگیهای فنولوژیک محصولات کشاورزی را در اختیار ما قرار می دهند، مورد نظارت قرار گیرد. استفاده از روشهای یادگیری عمیق با توانایی یادگیری اطلاعات متوالی حاصل از این سری ها میتواند در طبقه بندی محصولات کشاورزی و کاهش وابستگی به داده های زمینی مفید باشد. شبکه Long-Short Term Memory(LSTM) یکی از انواع شبکه های عصبی بازگشتی در تجزیه و تحلیل داده های متوالی است که توانایی یادگیری توالیهای بلند مدت در سری زمانی را دارد. بنابراین در این مطالعه، پس از محاسبه شاخص NDVI از باندهای ماهواره سنتینل-2 در 9 تاریخ مختلف و تشکیل سری زمانی آن شاخص برای ورود به شبکه، دو ناحیه مختلف در دشت مغان که نوع محصولات کشت شده در آنها طی عملیات زمینی برداشت شده بود، در نظر گرفته شد که در ناحیه اول، شبکه کانولوشنی LSTM، برای طبقه بندی محصولات، آموزش دیده و در ناحیه دیگر، کارایی این شبکه آموزش دیده در طبقه بندی محصولات، مورد ارزیابی قرار گرفت و دقت کلی 82 درصد و ضریب کاپای 8/0 به دست آمد. روش مورد استفاده را افزایش دهد.
علمی - پژوهشی
مهدی فهمیده مدامی؛ مسعود ایاز؛ احمد الاجه گردی؛ مهدی جوانشیری
چکیده
با توجه به روند بی سابقه و بی روبه رشد جمعیت و گسترش شهری در دهههای اخیر، با افزایش نگران کننده ساختوسازها و خصوصاً ساخت و سازهای غیرمجاز در محدوده شهری مواجه بوده ایم؛ که این امر نظام مدیریت و برنامهریزی شهری را تحتالشعاع قرار داده است، ازاینرو جلوگیری از ساختوسازهای غیرمجاز شهری یکی از عمده-ترین مشکلات مدیران شهری است. ...
بیشتر
با توجه به روند بی سابقه و بی روبه رشد جمعیت و گسترش شهری در دهههای اخیر، با افزایش نگران کننده ساختوسازها و خصوصاً ساخت و سازهای غیرمجاز در محدوده شهری مواجه بوده ایم؛ که این امر نظام مدیریت و برنامهریزی شهری را تحتالشعاع قرار داده است، ازاینرو جلوگیری از ساختوسازهای غیرمجاز شهری یکی از عمده-ترین مشکلات مدیران شهری است. روش کنونی کنترل تخلفات ساختمانی شامل بازرسیهای میدانی بر مبنای دانش انسانی است، که نیاز به صرف هزینه گزاف مالی، زمانی و انسانی داشته و ممکن است حتی به عدم شناسایی بهموقع تخلفات ساختمانی منجر گردد. در همین راستا ارائه یک روش هوشمند و دقیق برای شناسایی تخلفات ساختمانی و هدفمند کردن جستجوی گشتهای نظارت بر ساختوسازها بیشازپیش موردنیاز است. پژوهش حاضر با این هدف به دنبال ارائه یک مدل راهبردی هوشمند در پایش تخلفات است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی و علّی بوده و دادهها به روش کتابخانهای و میدانی جمعآوریشده است. در این تحقیق، از تصاویر ماهواره ای، تصاویر پهپاد، دوربین های نصب شده بر روی خودرو و AVL به عنوان ورودی های سیستم مانیتوریگ هوشمند استفاده شده است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که با استفاده از سیستم مانیتورینگ هوشمند امکان پایش هوشمند ساختوسازهای غیرقانونی توسط فنون پردازش تصاویر و دادههای موردنیاز، با کمترین حضور عامل انسانی و در زمان کوتاهتر وجود دارد. دقت کلی 94 درصد و ضریب کاپای 71 درصد برای طبقهبندی تصویر در این سیستم، صحت نتایج فوق را تائید کرده و نشان میدهد در این روش سرعت و دقت طبقهبندی تصاویر، شناسایی ساختمانهای در حال تغییر و شناسایی ساختوسازهای غیرقانونی بهمراتب بالاتر از روشهای فیزیکی و موجود میباشد.