علمی - پژوهشی
فرزانه حدادی بارفروشی؛ داود عاشورلو؛ علیرضا شکیبا؛ علی اکبر متکان
چکیده
تغییر اقلیم به عنوان یکی از مهمترین چالشهای پیش روی بشر میباشد. این پدیده تاکنون تاثیرات قابل توجهی را بر تولیدات کشاورزی در اکثر نقاط جهان مخصوصا مناطق خشک و نیمه خشک بر جای گذاشته است. همچنین، در اکثر مناطق دنیا طی دهههای اخیر، متوسط درجه حرارت افزایش یافته است. امروزه در تحقیقات مختلف، شاخصهای سنجش از دور به عنوان یکی از ...
بیشتر
تغییر اقلیم به عنوان یکی از مهمترین چالشهای پیش روی بشر میباشد. این پدیده تاکنون تاثیرات قابل توجهی را بر تولیدات کشاورزی در اکثر نقاط جهان مخصوصا مناطق خشک و نیمه خشک بر جای گذاشته است. همچنین، در اکثر مناطق دنیا طی دهههای اخیر، متوسط درجه حرارت افزایش یافته است. امروزه در تحقیقات مختلف، شاخصهای سنجش از دور به عنوان یکی از روشهای نوین در شناسایی تغییر اقلیم استفاده میشوند. یکی از شاخصهای مهم سنجش از دور، ویژگیهای فنولوژی پوشش گیاهی است که در مطالعات اخیر توانایی خوبی در شناسایی و تخمین پوشش گیاهی نشان داده است. در مطالعه حاضر، با استفاده از سری زمانی 5 روزه شاخص نرمال شده پوششگیاهی (NDVI) از تصاویر NOAA-AVHRR و پارامترهای فنولوژی گیاه، تغییرات پوششگیاهی مناطق مراتع و اراضی دیم حوضه دریاچه ارومیه در طول سالهای 2013-1984 مورد بررسی قرار گرفت. دادههای اقلیمی دما و بارش از ایستگاههای هواشناسی حوضه دریاچه ارومیه اخذ و در مقایسه با نتایج تصاویر ماهوارهای استفاده گردید. نتایج تحلیل سری زمانی در طی سی سال دوره آماری در حوضه دریاچه ارومیه نشان داد، پارامتر شروع فصل رشد در منطقه اشنویه، سقز و سراب در سال 2013 نسبت به سال 1984 زودتر آغاز شده است. اما در منطقه مراغه دیرتر آغاز شده است. پارامتر پایان فصل رشد در اشنویه، سقز و تکاب زودتر به پایان رسیده است. همچنین پارامتر اوج رشد در شهرستانهای مذکور پوشش گیاهی زودتر به حداکثر مقدار خود رسیده است. طول فصل رشد در شهرستانهای اشنویه، مراغه و سقز به ترتیب کوتاهتر شده است. نتایج تحلیلهای آماری بدست آمده از تصاویر ماهوارهای و دادههای اقلیمی نشان داد که تغییرات پارامترهای فنولوژی به مکان وابسته میباشد و همچنین شبهای سرد و روزهای گرم در ابتدای فصل رشد به ترتیب کاهش و افزایش یافته است. اما در انتهای فصل رشد روزهای گرم افزایش داشته است. این تغییرات باعث افزایش شیب منحنی فنولوژی رشد گیاه در زمان پیری گیاه شده است و در نهایت طول فصل رشد را کاهش داده است.
علمی - پژوهشی
محمد منصورمقدم؛ ایمان روستا؛ محمد صادق زمانی؛ محمد حسین مختاری؛ محمد کریمی فیروزجایی؛ سید کاظم علوی پناه
چکیده
اثر جزیره گرمایی شهری بهدلیل تلاقی با چالشهای محیط زیستی مهم قرن بیست و یکم یکی از مهمترین بررسیها در مورد پدیدههای محیط زیستی است. در همین راستا، مطالعه دمای سطح زمین (LST)، چشمانداز واضحی از بررسی جزایر گرمایی در شهرها بهدست میدهد که با توجه به اقلیم گرم و خشک شهر یزد، بررسی وضعیت و عوامل اثرگذار بر LST در این شهر را ضروری ...
بیشتر
اثر جزیره گرمایی شهری بهدلیل تلاقی با چالشهای محیط زیستی مهم قرن بیست و یکم یکی از مهمترین بررسیها در مورد پدیدههای محیط زیستی است. در همین راستا، مطالعه دمای سطح زمین (LST)، چشمانداز واضحی از بررسی جزایر گرمایی در شهرها بهدست میدهد که با توجه به اقلیم گرم و خشک شهر یزد، بررسی وضعیت و عوامل اثرگذار بر LST در این شهر را ضروری مینمایاند. این پژوهش با استفاده از تصویر فیوژن شده طیفی و مکانی لندست-8 برای ماه آگوست سال 2020 میلادی و با بهرهگیری از الگوریتمهای یادگیری ماشین سعی دارد تا تغییرات LST را با محاسبه پارامترهای مختلف مرتبط با چشمانداز سطح زمین شهری مدل کند. بر اساس نتایج این پژوهش، فیوژن طیفی-مکانی تصویر لندست-8 با سنتینل-2 به روش بارزسازی پن، موجب افزایش 10.7%ی دقت کلی و 16.5%ی ضریب کاپا در طبقه بندی این تصویر شد. این پژوهش همچنین نشان داد که اکثر پارامترهای مرتبط با همسایگی با پوشش اراضی در رده 1 تا 11 تأثیرگذاری بر LST شهر یزد قرار دارند. دراینبین، مجاورت با پوشش زمینهای بایر در شعاع 100، 50 و 150 متر بهترتیب رتبه 1 تا 3 مهمترین پارامترهای اثرگذار بر LST را از آن خود کردند. این پژوهش نشان داد که تغییر آرایش پوشش اراضی میتواند بر LST اثرگذار بوده و تغییر پوشش زمینهای بایر به مناطق ساختهشده، تا °C 1.1، به پوشش گیاهی، تا °C 2.1 و تغییر 30% از زمینهای بایر به پوشش گیاهی، تا °C 1.6 میتواند میانگین LST را در شهر یزد کاهش دهد. همچنین این پژوهش با بررسی دو رویکرد مختلف شبیهسازی ایجاد پوشش گیاهی در سطح شهر یزد نشان داد که رویکرد صرفه جویی در زمین میتواند میانگین LST را در شهر یزد تا 1.3 درجه و رویکرد تقسیم زمین تا °C 1.4 کاهش دهد.
علمی - پژوهشی
آذر پویان جم؛ حسن محمودزاده
چکیده
افزایش جمعیت شهرنشین در پی مهاجرت از روستاها و گاه توسعه نا هماهنگ روستا-ها و تبدیل شدن روستا به شهر از عوامل مشکلزا در ساختار محیطی کشورهای در حال توسعه است که از نتایج آن به تغیرات اکولوژیکی به ویژه تخریب مناظر طبیعی و کاهش آنها به نفع مناظر انسانساخت و بر هم زدن الگوهای مکانی پوشش طبیعی میباشد. هدف از این پژوهش ارزیابی ...
بیشتر
افزایش جمعیت شهرنشین در پی مهاجرت از روستاها و گاه توسعه نا هماهنگ روستا-ها و تبدیل شدن روستا به شهر از عوامل مشکلزا در ساختار محیطی کشورهای در حال توسعه است که از نتایج آن به تغیرات اکولوژیکی به ویژه تخریب مناظر طبیعی و کاهش آنها به نفع مناظر انسانساخت و بر هم زدن الگوهای مکانی پوشش طبیعی میباشد. هدف از این پژوهش ارزیابی تغییرات اکولوژیکی و تحلیل الگوهای حاکم بر چشماندازهای شهرستان ورزقان با استفاده از متریکهای کمی و کیفی سیمای سرزمین در سالهای 1363، 1381، 1398 است. ماهیت تحقیق توسعهای-کاربردی و توصیفی-تحلیلی میباشد. دادهها از طریق مطالعات کتابخانهای و بررسیهای میدانی گردآوری و پس از تهیه نقشههای پوشش زمین به محاسبه کشف تغییرات، و اندازه-گیری متریکهای کمی و کیفی سیمای سرزمین با روشهای مبتنی بر سنجش از دور پرداخته شد. نتایج نشان داد که بیشترین تغییرات مربوط به کلاسهای پوشش گیاهی بلاخص در سطح کم تراکم و در بازه 1381 تا 1398 است که علاوه بر کاهش مساحت شامل افزایش تعداد لکه نیز هست و در این بازه رشد کلاس بایر و مرتع بیشتر است. همچنین دو متریک کمی تعداد لکه (NE) و درصد چشم انداز (PLand) از متریکهای کمی و شاخص مساحت لکه (Patch Area) و فشردگی لکه (Patch Compactnees) به نحو مطلوب تری تغییرات و الگوهای حاکم بر سیمای یک سرزمین را نشان میدهند.
علمی - پژوهشی
فریده تاری پناه؛ ابوالفضل رنجبرفردوئی؛ عباسعلی ولی؛ مرضیه مکرم
چکیده
یکی از بخشهای نوین و کم سابقه به ویژه در مطالعات داخلی، بررسی کمی ناهمواریها است. شناخت علمی و کمیگرایانه موقعیت توپوگرافی همواره یکی از مباحثی بوده که در تحقیقات داخلی بسیار اندک به آن توجه شده است. این مبحث تأثیر بسزایی در تحلیلهای ژئومورفولوژیک، هیدرولوژی و محیطشناسی دارد .وجود انواع لندفرمها و تنوع آنها به طور عمده با ...
بیشتر
یکی از بخشهای نوین و کم سابقه به ویژه در مطالعات داخلی، بررسی کمی ناهمواریها است. شناخت علمی و کمیگرایانه موقعیت توپوگرافی همواره یکی از مباحثی بوده که در تحقیقات داخلی بسیار اندک به آن توجه شده است. این مبحث تأثیر بسزایی در تحلیلهای ژئومورفولوژیک، هیدرولوژی و محیطشناسی دارد .وجود انواع لندفرمها و تنوع آنها به طور عمده با تغییر در شکل و موقعیت زمین کنترل میشود. بنابراین، طبقهبندی و شناسایی مناطق مختلف با توجه به ویژگیهای مورفومتری آن ها ضروری میباشد. از اینرو پژوهش حاضر سعی در طبقهبندی لندفرمها در شمال غربی استان فارس، منطقه خارستان و عوامل موثر بر آن دارد. در همین راستا در مرحله اول از روش شاخص موقعیت توپوگرافی (TPI) به منظور طبقهبندی لندفرمها و روش کورین برای تعیین کلاسهای ریسک واقعی فرسایش استفاده شد. همچنین به منظور تعیین شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) از تصاویر ماهواره لندست 8 مربوط به خرداد 1396 استفاده شد. در مرحله بعد رابطه انواع مختلف لندفرم با فاکتورهای زمینی ارتفاع، شیب، جهت شیب، شاخص خیسی توپوگرافی (TWI)، شاخص ناهمواری زمین(TRI) و NDVI مشخص شد. در مرحله آخر وضعیت لندفرمهای مختلف در کلاسهای مختلف ریسک فرسایش تعیین شد. نتایج نشاندهنده 10 نوع لندفرم در منطقه مورد مطالعه بود. بیشترین نوع لندفرم در منطقه مورد مطالعه آبراهه و قلههای مرتفع به ترتیب با مساحت71/27 و 48/27 درصد بود، در صورتیکه دشتهای کوچک کمترین (18/1درصد) مساحت منطقه مورد مطالعه را شامل شد. کلاسهای لندفرم با شاخص خیسی توپوگرافی در سطح 95 درصد همبستگی معنیداری را نشان داد. از نظر توزیع مکانی بیشترین سطح (71/91 درصد) منطقه را NDVI کلاس 1/0 تا 3/0 در برگرفت. NDVI بزرگتر از 4/0 در لندفرمهای آبراهه و دره های u شکل مشاهده شد. ریسک واقعی فرسایش در سه کلاس کم، متوسط و زیاد با مساحتهای 14/31% ، 11/31% و 78/37% طبقهبندی شد. در کلاس فرسایش کم، متوسط و زیاد لندفرمهای آبراهه، یالهای مرتفع و قله به ترتیب با 44، 57 و 59 درصد بیشترین سطح را به خود اختصاص دادند.
علمی - پژوهشی
مهوش نداف سنگانی؛ سیدرضا حسین زاده؛ خوزه فرانسیسکو مارتین داک؛ مهناز جهادی طرقی؛ ناصر حافظی مقدس
چکیده
اوایل دهه ۱۹۹۰ تداخل سنجی راداری به عنوان از ابزاری مفید در مطالعه کلیه پدیده هایی که سبب تغییر سطح زمین می شوند مطرح شده و مورد استفاده قرار گرفته است. اگر سطح زمین بین دو تصویر راداری تغییر شکل پیدا کند ، می توان نقشه جابجایی سطح با وضوح و دقت میلی متری را ایجاد کرد. این مقاله یافته های حاصل از نتایج سری زمانی مجموعه داده های سنتینل ...
بیشتر
اوایل دهه ۱۹۹۰ تداخل سنجی راداری به عنوان از ابزاری مفید در مطالعه کلیه پدیده هایی که سبب تغییر سطح زمین می شوند مطرح شده و مورد استفاده قرار گرفته است. اگر سطح زمین بین دو تصویر راداری تغییر شکل پیدا کند ، می توان نقشه جابجایی سطح با وضوح و دقت میلی متری را ایجاد کرد. این مقاله یافته های حاصل از نتایج سری زمانی مجموعه داده های سنتینل 1 با استفاده از الگوریتم SBAS برای شناسایی تغییر شکل دقیق سطحی، در معدن سنگ آهن سنگان گزارش می دهد. معدن سنگ آهن سنگان بزرگترین ذخایر آهن روباز در خاورمیانه ، می باشد. این معدن در اثر برداشت و استخراج سنگ آهن از لحاظ توپوگرافی و ژئومورفولوژی دچار تغییرات فراوان شده است که این تغییرات می تواند سبب تشدید فرایندهای ژئومورفولوژیکی شود. برای تشخیص و بدست آوردن مقدار تغییر شکل زمین از 48 تصویر SAR معدن سنگ آهن سنگان به دست آمده توسط ماهواره سنتینل 1 آژانس فضایی اروپا استفاده شده است. سری زمانی (2014-2020)بدست آمده از تغییر شکل در محدوده معادن پلاسری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نرخ متوسط جابجایی 20- تا 30- میلی متر در سال و حداکثر نرخ تجمعی تغییرات 120- میلی متر را نشان می دهد. بررسی نیمرخ عرضی دردو قسمت راس و مرکز مخروطه افکنه در معادن پلاسری در طی بازه زمانی2014-2017 تغییرات توپوگرافی را به خوبی نشان می دهد. و برای ارزیابی قابلیت اطمینان نتایج ، نتایج مشتق شده از SBAS به دلیل نبود داده در محدوده معادن پلاسری با مقادیر اندازه گیری شده به وسیله توتال استیشن مربوط به واحد کوهستان در سالهای ۲۰۲۰ -۲۰۱۴ استفاده شده است. نتایج نشان داد که میزان تغییرات حاصل از داد ه های راداری با استفاده از الگوریتم SBAS در مقایسه با داده های ترازیابی تقریبا الگوی مشابهی را طی کرده است. با این حال ممکن است مقداری خطا وجود داشته باشد که ناشی ازماهیت متفاوت برداشت هاست، یعنی در ترازیابی تغییرات ارتفاعی برای یک نقطه اندازه گیری می شود اما در تداخل سنجی نرخ میانگین از نقاط مجاور یکدیگر بدست می آید.
علمی - پژوهشی
پویا احمدی؛ طیبه مناقبی؛ حمید عبادی؛ بهنام اصغری بیرامی
چکیده
با توسعه علم سنجش از دور، استفاده از تصاویر هایپراسپکترال روز به روز گسترده تر می شود. طبقه بندی یکی از محبوب ترین موضوعات در سنجش از دور ابرطیفی است. در دو دهه گذشته، تعداد زیادی روش ها برای مقابله با مشکل طبقه بندی داده های هایپراسپکترال پیشنهاد شده است که در پژوهش حاضر از ساختاری مبتنی بر یادگیری شبکههای کپسول برای طبقهبندی تصاویر ...
بیشتر
با توسعه علم سنجش از دور، استفاده از تصاویر هایپراسپکترال روز به روز گسترده تر می شود. طبقه بندی یکی از محبوب ترین موضوعات در سنجش از دور ابرطیفی است. در دو دهه گذشته، تعداد زیادی روش ها برای مقابله با مشکل طبقه بندی داده های هایپراسپکترال پیشنهاد شده است که در پژوهش حاضر از ساختاری مبتنی بر یادگیری شبکههای کپسول برای طبقهبندی تصاویر ابر طیفی استفاده شده است، به گونهای که ساختار شبکه بتواند با استفاده از یک لایه کانوولوشنی و یک لایه کپسول بهترین حالت تولید ویژگیها را داشته باشد و در عین حال از بیشبرازش شبکه بر روی نمونههای آموزشی جلوگیری کند. نتایج به دست آمده نشان از کیفیت بالای ویژگیهای تولیدی در ساختار پیشنهادی دارد. در راستای بهبود دقت طبقه-بندی، رویکرد استخراج ویژگی از طریق شبکهی طراحیشده و طبقهبندی توسط الگوریتم درخت تقویتی XGBoost، با روش طبقهبندی توسط شبکهی عمیق سراسری مقایسه شد تا علاوه بر بررسی و کیفیتسنجی ویژگیهای عمیق برداری تولیدی توسط روش پیشنهادی در طبقه بندی کنندههای مختلف، میزان توانایی شبکههای عمیق سراسری نیز در کاربرد طبقهبندی مورد بررسی قرار گیرد. رویکرد کپسول پیشنهادی شامل 3 لایه اساسی: 1) Prime caps که کپسولهایی به اندازه 8 و 32 فیلتر 9×9 و گام حرکتی 2 ،2) Digitcaps دارای10 کپسول 16 بعدی و3)لایه تماما متصل می باشد. که نتایج حاصل از بررسی دو رویکرد برای شبکهی عمیق و نیز ترکیب شبکههای کپسول با الگوریتم درخت تقویتی XGBoost مقایسه شد. رویکرد های نظیر SVM, RF-200, LSTM, GRU و GRU-Pretanh برای مقایسه ی رویکرد پیشنهادی براساس پیکربندی هایی که در تحقیقات ان ها اشاره شده بود در نظر گرفته شدند. برای ارزیابی مدل پیشنهادی همچنین مجموعه داده ی Indian Pines که شامل 16 کلاس مختلف می باشد مورد استفاده قرار گرفت. با استفاده از روش پیشنهادی ترکیبی، طبقهبندی تصاویر با دقت 99 درصد بر رویدادههای آموزش و دقت 5/97 درصد بر رویدادههای تست انجام میشود.
علمی - پژوهشی
مهدی فهمیده مدامی؛ مسعود ایاز؛ احمد الاجه گردی؛ مهدی جوانشیری
چکیده
با توجه به روند بی سابقه و بی روبه رشد جمعیت و گسترش شهری در دهههای اخیر، با افزایش نگران کننده ساختوسازها و خصوصاً ساخت و سازهای غیرمجاز در محدوده شهری مواجه بوده ایم؛ که این امر نظام مدیریت و برنامهریزی شهری را تحتالشعاع قرار داده است، ازاینرو جلوگیری از ساختوسازهای غیرمجاز شهری یکی از عمده-ترین مشکلات مدیران شهری است. ...
بیشتر
با توجه به روند بی سابقه و بی روبه رشد جمعیت و گسترش شهری در دهههای اخیر، با افزایش نگران کننده ساختوسازها و خصوصاً ساخت و سازهای غیرمجاز در محدوده شهری مواجه بوده ایم؛ که این امر نظام مدیریت و برنامهریزی شهری را تحتالشعاع قرار داده است، ازاینرو جلوگیری از ساختوسازهای غیرمجاز شهری یکی از عمده-ترین مشکلات مدیران شهری است. روش کنونی کنترل تخلفات ساختمانی شامل بازرسیهای میدانی بر مبنای دانش انسانی است، که نیاز به صرف هزینه گزاف مالی، زمانی و انسانی داشته و ممکن است حتی به عدم شناسایی بهموقع تخلفات ساختمانی منجر گردد. در همین راستا ارائه یک روش هوشمند و دقیق برای شناسایی تخلفات ساختمانی و هدفمند کردن جستجوی گشتهای نظارت بر ساختوسازها بیشازپیش موردنیاز است. پژوهش حاضر با این هدف به دنبال ارائه یک مدل راهبردی هوشمند در پایش تخلفات است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی و علّی بوده و دادهها به روش کتابخانهای و میدانی جمعآوریشده است. در این تحقیق، از تصاویر ماهواره ای، تصاویر پهپاد، دوربین های نصب شده بر روی خودرو و AVL به عنوان ورودی های سیستم مانیتوریگ هوشمند استفاده شده است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که با استفاده از سیستم مانیتورینگ هوشمند امکان پایش هوشمند ساختوسازهای غیرقانونی توسط فنون پردازش تصاویر و دادههای موردنیاز، با کمترین حضور عامل انسانی و در زمان کوتاهتر وجود دارد. دقت کلی 94 درصد و ضریب کاپای 71 درصد برای طبقهبندی تصویر در این سیستم، صحت نتایج فوق را تائید کرده و نشان میدهد در این روش سرعت و دقت طبقهبندی تصاویر، شناسایی ساختمانهای در حال تغییر و شناسایی ساختوسازهای غیرقانونی بهمراتب بالاتر از روشهای فیزیکی و موجود میباشد.
علمی - پژوهشی
رضا جعفری؛ مرتضی انصاری؛ مصطفی ترکش
چکیده
دما مهمترین پارامتر اقلیمی در مطالعه تغییرات مکانی و زمانی فنولوژی گیاهان می باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی پتانسیل دادههای دمایی سنجنده مودیس در تهیه نقشههای درجه روز رشد (GDD) و مراحل مختلف فنولوژی برای گونههای مرتعی Astragalus effusus وBromus tomentllus در استان چهارمحال و بختیاری صورت گرفت. نقشه های دمایی (حداکثر، حداقل و میانگین)، GDD و ...
بیشتر
دما مهمترین پارامتر اقلیمی در مطالعه تغییرات مکانی و زمانی فنولوژی گیاهان می باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی پتانسیل دادههای دمایی سنجنده مودیس در تهیه نقشههای درجه روز رشد (GDD) و مراحل مختلف فنولوژی برای گونههای مرتعی Astragalus effusus وBromus tomentllus در استان چهارمحال و بختیاری صورت گرفت. نقشه های دمایی (حداکثر، حداقل و میانگین)، GDD و مراحل مختلف فنولوژی گونه های مذکور از داده های مودیس مربوط به فصل رویش در سالهای 1396 و 1397 استخراج و با استفاده از داده های ایستگاههای هواشناسی و همچنین داده های فنولوژی میدانی در سه سایت مرتعی در منطقه با ارتفاع های مختلف توسط آزمون پیرسون مقایسه و صحت سنجی گردید. نتایج حاکی از آن بود که تولیدات دمایی و GDD حاصل از تصاویر مودیس به ترتیب با داده های دمایی ایستگاههای هواشناسی و همچنین GDD محاسبه شده در سایت ها بیش از 91 و 99 درصد همبستگی دارد (p<0.001). در اوایل فصل رویش نقشه ها مقدار GDD را کمتر از 16 و در اواخر فصل بیش از 5200 نشان دادند که به ترتیب بیانگر یک مرحله و کلیه مراحل فنولوژی گونه های مطالعاتی در منطقه بود. یافته های تحقیق نشان داد که داده های مودیس قابلیت تفکیک پذیری مکانی و زمانی کلیه مراحل فنولوژی گونه های مورد بررسی را دارا می باشد. با توجه به اینکه حفظ بقای گونه ها و بهره برداری پایدار از مراتع مستلزم دانستن مراحل مختلف فنولوژی است، لذا نقشه فنولوژی گونه ها می تواند مانند یک ابزار کارآمد در مدیریت مراتع در سازمانهای مرتبط مورد استفاده قرار گیرد.
علمی - پژوهشی
فاطمه کافی؛ الهام یوسفی روبیات؛ فاطمه جهانی شکیب
چکیده
جهان در حال گرم شدن است و جمعیت جهان به سکونت در شهرها روی میآورند. این دو حقیقت در ظاهر باهم ارتباطی ندارند؛ اما پدیدهای به نام جزایر حرارتی شهری، این دو را به هم پیوند میدهد. مهاجرت مردم و ازدحام جمعیت در طی چند سال اخیر، تعداد بیشماری سطوح ساختمانی مثل سقفها و دیوارها و همینطور سطوح سنگفرشهای معابر که معمولاً تیره هستند ...
بیشتر
جهان در حال گرم شدن است و جمعیت جهان به سکونت در شهرها روی میآورند. این دو حقیقت در ظاهر باهم ارتباطی ندارند؛ اما پدیدهای به نام جزایر حرارتی شهری، این دو را به هم پیوند میدهد. مهاجرت مردم و ازدحام جمعیت در طی چند سال اخیر، تعداد بیشماری سطوح ساختمانی مثل سقفها و دیوارها و همینطور سطوح سنگفرشهای معابر که معمولاً تیره هستند را در شهر بیرجند ایجاد کرده است که میتواند انرژی خورشیدی زیادی را به خود جذب کنند. با توجه به اینکه یکی از بزرگترین تهدیدات توسعه شهرنشینی، پدیده جزایر حرارتی است و در اقلیمشناسی شهری کاربرد دارد، بررسی حرارتی آن بیش از پیش احساس میشود. در پژوهش حاضر بهمنظور برآورد LST از چهار الگوریتم تک کاناله لندست، تک پنجره، معادله پلانک و معادله انتقال تابش در محیط نرمافزار QGIS در بازه زمانی 2000 و 2019 در فصول تابستان و زمستان در شهر بیرجند استفادهشده است. همچنین اثر تغییر کاربری بر جزایر حرارتی موردبررسی قرارگرفته است. در پژوهش حاضر ابتدا دمای سطح زمین در شهر بیرجند با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست 7 سنجنده +ETM و لندست 8 سنجنده TIRS/OLI در سالهای 2000 و 2019 با چهار روش استخراج شد. بهمنظور، بررسی توانایی کلی الگوریتمها در محاسبه دمای سطح زمین، از شاخصهای آماری میانگین خطای مربعات، ضریب ناش-ساتکلیف، میانگین خطای مطلق و ضریب تعیین استفاده شد. نتایج نشان داد الگوریتم تک کاناله لندست جهت محاسبه دمای سطح زمین در شهر بیرجند دقت بالاتری نسبت به الگوریتمهای دیگر دارد.
علمی - پژوهشی
نجمه ستاری؛ ملیحه عرفانی؛ فاطمه جهانی شکیب
چکیده
بررسی روند رشد شهرها و پیشبینی تغییرات آنها در آینده جهت برنامهریزیهای فضایی ضروری است. به این منظور نیاز به نقشهسازی پهنههای ساخت و ساز شده است. در بسیاری از مناطق خصوصاً در اقلیم خشک تفکیک مناطق ساخت و ساز شده از محیط اطراف به سادگی و با روشهای معمول طبقهبندی تصاویر ماهوارهای و یا نمایههای متداول با دقت قابل ...
بیشتر
بررسی روند رشد شهرها و پیشبینی تغییرات آنها در آینده جهت برنامهریزیهای فضایی ضروری است. به این منظور نیاز به نقشهسازی پهنههای ساخت و ساز شده است. در بسیاری از مناطق خصوصاً در اقلیم خشک تفکیک مناطق ساخت و ساز شده از محیط اطراف به سادگی و با روشهای معمول طبقهبندی تصاویر ماهوارهای و یا نمایههای متداول با دقت قابل قبول امکانپذیر نیست. از این رو بسیاری از پژوهشگران نمایههای طیفی مختلفی را جهت استخراج مناطق ساخت و ساز شده توسعه دادهاند. استفاده از تغییرات دمای سطح زمین جهت نشاندادن مناطق ساخت و ساز شده بهکمک الگوریتم زونهای اقلیمی محلی (LCZ) کمتر مورد توجه بوده و روش نسبتاً جدیدی محسوب میشود. لذا در این مقاله تفکیک مناطق ساخت و ساز شده از سایر انواع پوشش اراضی پیرامونی آن با استفاده از الگوریتم LCZ انجام شد. با توجه به عدم محدودیت تعداد باند در این روش از چهار سری از تصاویر ماهوارهای لندست مربوط به سال 2020 استفاده شد و صحت آن با جدیدترین نمایههای ساخت و ساز شده (DBI، BLFEI، BAEI و BAEM) که بهصورت خودکار طبقهبندی شدهاند، مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که صحت طبقهبندی ناشی از الگوریتم LCZ 96% است، حال آنکه نمایههای BLFEI و BAEM قادر به تفکیک کامل مناطق ساخت و ساز شده از سایر انواع پوشش اراضی نبوده و صحت کلی نمایه BAEI نیز 37% به دست آمد. بنابراین استفاده از روش LCZ کارایی بالایی نسبت به نمایههای ساخت و ساز شده دارد و برای مناطق خشک و نیمهخشک توصیه میشود.
علمی - پژوهشی
مرتضی شریف؛ ابوذر کیانی
چکیده
آتشسوزی در پوششهای جنگلی در سطح جهان باعث خسارات شدید در پوششهای گیاهی، خاک و زیستگاههای طبیعی میشود که در نتیجه تأثیرات زیست محیطی منفی به صورت مستقیم و غیرمستقیم از جمله جنگلزدایی، تغییرات آب و هوا و خشکسالی را به همراه دارد. از این رو، تشخیص و تعیین خطرات پوششهای گیاهی که دچار آتشسوزی میشوند برای مدیریت و توسعه آنها ...
بیشتر
آتشسوزی در پوششهای جنگلی در سطح جهان باعث خسارات شدید در پوششهای گیاهی، خاک و زیستگاههای طبیعی میشود که در نتیجه تأثیرات زیست محیطی منفی به صورت مستقیم و غیرمستقیم از جمله جنگلزدایی، تغییرات آب و هوا و خشکسالی را به همراه دارد. از این رو، تشخیص و تعیین خطرات پوششهای گیاهی که دچار آتشسوزی میشوند برای مدیریت و توسعه آنها بسیار مهم است. گسترش تصاویر سنجش از دوری همچون محصولات آتش فعال دو ماهواره Terra و Aqua طی دو دهه گذشته از جمله روشهای مهم در تشخیص این آتشسوزیها بوده است. با این حال، محصول آتش فعال سنجنده مودیس طی مطالعات گذشته نشان داده به تنهایی نتایج مناسبی از مناطق تحت تأثیر آتش ارائه نمیکنند. از این رو، نیاز است تا با نقشههای پایه پوششهای گیاهی ارزیابی شوند. این تحقیق با هدف، بررسی دو نوع محصولات گیاهی و کشف آتش فعال سنجنده مودیس و نقشه پوششهای جنگلی و غیر جنگلی FNF-JAXA برای تفکیک بهتر مناطق آتشسوزی شده پوششهای گیاهی در کشور ایران بین روزهای ژولیوسی 1 تا 160 (11 دی 1398 تا 18 خرداد 1399) سال 2020 صورت گرفت. نتایج بدست آمده بیانگر بیشترین مساحت آتشسوزی در روز ژولیوسی 144 (3 خرداد 1399) با بیش از 49 هزار هکتار و روز ژولیوسی 128 (18 اردیبهشت 1399) بیش از 45 هزار هکتار است. اما بیشترین مساحت آتشسوزی پوششهای جنگلی در روزهای 120 تا 160 (10 اردیبهشت تا 18 خرداد 1399) با بیش از 14 هزار هکتار برآورد شده است. استان خوزستان بیشترین مساحت آتشسوزی را در دوره زمانی مورد مطالعه داشته که عمده این مناطق در اراضی کشاورزی است. سه استان فارس، کهگیلویه و بویراحمد و بوشهر بیشترین مساحت آتشسوزیها را در پوششهای جنگلی داشتهاند. بیشترین فراوانی آتشسوزیها در اراضی کشاورزی مشاهده شد که عمده دلایل آن میتواند ناشی از دخالتهای انسانی باشد. همچنین ارزیابی نهایی نتایج نشان داد استفاده از محصول FNF-JAXA (با صحت نهایی %4/87 و ضریب کاپای 85/0) نسبت به محصولا مودیس (با صحت نهایی%3/80 و ضریب کاپای 78/0) در تفکیک مناطق جنگلی قابلیت بهتری دارد. با این حال، توانایی محصولات مودیس در تفکیک نوع پوشش گیاهی مرتع و کشاورزی یک مزیت مهم به شمار میرودکه محصول FNF-JAXA چنین ویژگی ندارد. به طور کلی، یافتههای تحقیق حاکی از قابلیت مناسب تصاویر محصولات گیاهی مودیس و نقشههایFNF-JAXA به عنوان نقشههای مرجع برای تفکیک پوششهای گیاهی مختلف که دچار آتشسوزی میشوند، در ارزیابی خسارت و مدیریت آنها استفاده گردند.
علمی - پژوهشی
رسول آتشی دلیگانی؛ مینا مرادی زاده؛ بهنام تشیع
چکیده
ازن نزدیک به سطح زمین یکی از آلایندههای بسیار خطرناک است که اثرات زیانبار قابل توجهی برای ساکنین مناطق شهری دارد. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل موثر بر غلظت ازن و مدلسازی تغییرات آن با استفاده از دادههای ماهوارهای و روشهای مختلف یادگیریماشین در شهر تهران میباشد. بدین منظور دادههای غلظت آلایندهها، دادههای هواشناسی ...
بیشتر
ازن نزدیک به سطح زمین یکی از آلایندههای بسیار خطرناک است که اثرات زیانبار قابل توجهی برای ساکنین مناطق شهری دارد. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل موثر بر غلظت ازن و مدلسازی تغییرات آن با استفاده از دادههای ماهوارهای و روشهای مختلف یادگیریماشین در شهر تهران میباشد. بدین منظور دادههای غلظت آلایندهها، دادههای هواشناسی و دمایسطحخاک برای بازهزمانی بین سالهای 2015 تا 2021 مورد استفاده قرارگرفت. پس از محاسبه همبستگی بین غلظت ازن و پارامترهای مستقل، طی پنج حالت مختلف، با پارامترهای ورودی و روش یادگیری متفاوت و بکارگیری پالایش دادهها، مدلسازی غلظت ازن انجام پذیرفت. در حالت اول و دوم، مدلسازی با استفاده از دادههای غلظت آلایندهها و دادههای هواشناسی با روش رگرسیون خطی چند متغیره انجام شد. تنها تفاوت این دو حالت، پالایش دادههای ورودی به روش WTEST در روش دوم می باشد. در حالت سوم، دمایسطحخاک به دادههای ورودی افزوده شد و در حالت چهارم و پنجم به ترتیب مدلسازی ازن با استفاده از شبکه عصبی چند لایهای و شبکه عصبی بازگشتی صورت گرفت. مقایسه این حالتها نشان داد که مدلسازیهای مراحل اول تا پنجم به ترتیب با ضریب تعیین تعدیل شده 0.5 ،0.64 ،0.69 ،0.74 و 0.8 توانایی بازیابی غلظت ازن را داشتهاند. همچنین مشخص شد که در بین آلایندههای مختلف، نیتروژنمونوکسید ، نیتروژندیاکسید ، نیتراکس و در بین دادههای هواشناسی دما، رطوبت و سرعت باد بیشترین تاثیر را بر روی غلظت ازن دارند. هم چنین اضافه نمودن دمایسطحخاک به دادههای ورودی، افزایش 5 درصدی دقت را در برآورد غلظت ازن به همراه داشت.
علمی - پژوهشی
پری ناز احمدی؛ حسین مصطفوی
چکیده
از آنجایی که تغییر اقلیم یکی از مهمترین و بزرگترین تهدیدات برای طبیعت و تنوع زیستی محسوب میشود، مدیریت و حفاظت گونهها را دشوار میسازد، پیشبینی و تعیین اثرات آن کمک شایانی به ارائه راهکارهای متناسب حفاظتی و اتخاذ تصمیمات مدیریتی خواهد کرد. در مطالعه حاضر، اثرات تغییر اقلیم بر پراکنش ماهی بنی (Mesopotamichthys sharpeyi) با استفاده از ...
بیشتر
از آنجایی که تغییر اقلیم یکی از مهمترین و بزرگترین تهدیدات برای طبیعت و تنوع زیستی محسوب میشود، مدیریت و حفاظت گونهها را دشوار میسازد، پیشبینی و تعیین اثرات آن کمک شایانی به ارائه راهکارهای متناسب حفاظتی و اتخاذ تصمیمات مدیریتی خواهد کرد. در مطالعه حاضر، اثرات تغییر اقلیم بر پراکنش ماهی بنی (Mesopotamichthys sharpeyi) با استفاده از مدل مکسنت (MaxEnt) در محیط نرمافزار R پیشبینی گردید. متغیرهای محیطی استفاده شده شامل شیب (Slope)، محدودهی سالانه دما (Temperature annual range)، جریان تجمعی (Flow accumulation)، بارش سالانه (Annual precipitation)، دمای متوسط سالانه (Annual mean temperature) و مساحت حوضهی بالادست (Upstream drainage area) است. با توجه به نتایج بدست آمده، عملکرد مدل در پیشبینی گونه بر اساس معیار AUC (Area Under the Curve) عالی (989/0) بود. همچنین دمای متوسط سالانه و شیب به ترتیب مهمترین متغیرهای محیطی مؤثر در تعیین پراکنش این گونه میباشد. بعلاوه، دامنه پراکنش این گونه در هر دو سناریو خوشبینانه (RCP 2.6) و بدبینانه (RCP 8.5) 2050 و 2080 میلادی با کاهش مواجه خواهد شد. در نتیجه، به منظور حفاظت از این گونه، لازم است مدیران اقدامات مناسب در راستای تعدیل اثرات تغییرات اقلیمی و کاهش تهدیدات مرتبط با این اثرات را شناسایی و به انجام برسانند.
علمی - پژوهشی
حمید رضا متین فر؛ علی اکبر شمسی پور؛ حدیث صادقی
چکیده
پوششگیاهی نقش مهمی در حفاظت از منابع آب و خاک، تثبیت کربن و بهبود کیفیت هوا دارد. در زاگرس میانی پوشش گیاهی جنگلی و مرتعی در رابطه با حفاظت از منابع خاک و آب و پایداری فعالیتهای اقتصادی بسیار حایز اهمیت است. در این پژوهش با استفاده از پلتفرم گوگلارث انجین و تصاویر ماهواره لندست 7 ، خشکسالی زاگرس میانی با شاخصهای گیاهی NDVI، SAVI و ...
بیشتر
پوششگیاهی نقش مهمی در حفاظت از منابع آب و خاک، تثبیت کربن و بهبود کیفیت هوا دارد. در زاگرس میانی پوشش گیاهی جنگلی و مرتعی در رابطه با حفاظت از منابع خاک و آب و پایداری فعالیتهای اقتصادی بسیار حایز اهمیت است. در این پژوهش با استفاده از پلتفرم گوگلارث انجین و تصاویر ماهواره لندست 7 ، خشکسالی زاگرس میانی با شاخصهای گیاهی NDVI، SAVI و VCI برای دوره آماری 2000-2020 پایش شد. همچنین برای بررسی وضعیت کلی خشکسالی در سطح ناحیه مورد مطالعه با استفاده از شاخص SPI از دادههای بارش 9 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک با پراکنش مکانی مناسب و طول دوره آماری (2000-2020) استفاده شد. نتایج شاخص VCI نشان داد که عمدتاُ منطقه مورد مطالعه در طول دوره آماری 2000-2020 تحت تأثیر خشکسالی خفیف بوده است. سال 2008 بیشترین میزان مساحت خشکسالی مربوط به طبقه متوسط را با 6/5880 هکتار در بین سالهای مورد مطالعه دارا بود. نتایج شاخص-های NDVI و SAVI نیز گویای افزایش طبقات پوشش گیاهی تنک و مناطق فاقد پوشش گیاهی به ترتیب به میزان 1/331679 و 115164 هکتار و کاهش پوشش گیاهی نرمال و متراکم به ترتیب به میزان 7/446160 و 4/682 هکتار در سال 2008 نسبت به سالهای 2006 و 2007 بود. براساس نتایج هر سه شاخص مورد بررسی شرایط مساعد پوشش گیاهی و ترسالی اکولوژیک در سالهای 2016، 2019 و 2020 بدست آمد. بطور کلی نتایج نشان می دهد که افزایش یا کاهش پوشش گیاهی میتواند ناشی از رخداد یا نبود خشکسالی باشد، ضمن آن که دیگر عوامل مانند تغییرات کاربری اراضی نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
علمی - پژوهشی
بهاره قره داغی؛ امیر قاسم زاده
چکیده
ایران به دلیل تنـوع محیطـی بالا، رتبـه بالایی در بحرانهای ناشی از سوانح طبیعی دارد. سیل بعنوان یکی از سوانح طبیعی، در پی رشد سریع شهرها و تغییرات اقلیمی در بسیاری از مناطق سبب ایجاد خسارات اجتماعی و اقتصادی، بهداشتی و آسیبهای محیط زیستی شدیدی شده است. لذا پیشبینی فضایی سیل به قدری حیاتی است که عدم شناسایی مناطق مستعد سیل در یک ...
بیشتر
ایران به دلیل تنـوع محیطـی بالا، رتبـه بالایی در بحرانهای ناشی از سوانح طبیعی دارد. سیل بعنوان یکی از سوانح طبیعی، در پی رشد سریع شهرها و تغییرات اقلیمی در بسیاری از مناطق سبب ایجاد خسارات اجتماعی و اقتصادی، بهداشتی و آسیبهای محیط زیستی شدیدی شده است. لذا پیشبینی فضایی سیل به قدری حیاتی است که عدم شناسایی مناطق مستعد سیل در یک حوضه آبریز ممکن است اثرات مخرب آن را افزایش دهد. اخیرا با پیشرفت ابزارهای سنجش از دور، اطلاعات جغرافیایی، یادگیری ماشین و مدلهای آماری، امکان ایجاد نقشه دقیقتر حساسیت به سیل کاملاً امکانپذیر است. به همین منظور در این پژوهش، با استفاده از تصاویر ماهواره Sentinel و استفاده از رویکرد نوین همادی با شش مدل یادگیری ماشین به پیشبینی مکانهای مستعد سیل در حوضه آبریز کارون پرداخت شد. مدلهای منفرد شامل مدل خطی تعمیم یافته (GLM)،رگرسیون درختی پیشرفته (BRT)، مدل ماشین بُردار پشتیبان (SVM)، مدل جنگل تصادفی (RF)، مدل رگرسیون سازشی چندمتغیره (MARS)، مدل بیشینه بینظمی (MAXENT) است. نتایج این مطالعه نشان میدهد شمال شرق شهرستان الیگودرز، بخشهایی از دورود و ازنا در استان لرستان، خادممیرزا، شهرکرد و کیار در استان چهارمحال بختیاری، دنا و بویراحمد در استان کهکیلویه و بویراحمد، شهرستان سمیرم در استان اصفهان و مناطق جنوبی حاشیهی رودخانه کارون در استان خوزستان بیشترین پتانسیل وقوع سیل را در این حوضه دارند. نتایج این پژوهش برای مدیران و برنامهریزان کارامد بوده و سبب جلوگیری از توسعه در مناطق آسیبپذیر و کاهش زیان مالی و اقتصادی در آینده میشود.
علمی - پژوهشی
زهره صالحی نژاد؛ سیدعلی المدرسی
چکیده
تخلفات ساختمانی به سبب سطح فراگیر و آثار بلندمدت و پایدار آن در نیمرخ شهرها از مهمترین چالشهای شهرنشینی نوین محسوب میشوند. روشهای سنتی که امروزه برای کنترل ساختوسازها مورد استفاده قرار می گیرد، بسیار زمان بر و پرهزینه است. هدف اصلی این پژوهش ارائه چارچوبی نوین جهت برآورد سریع و کمهزینه، در آشکارسازی و نظارت برساخت وسازها ...
بیشتر
تخلفات ساختمانی به سبب سطح فراگیر و آثار بلندمدت و پایدار آن در نیمرخ شهرها از مهمترین چالشهای شهرنشینی نوین محسوب میشوند. روشهای سنتی که امروزه برای کنترل ساختوسازها مورد استفاده قرار می گیرد، بسیار زمان بر و پرهزینه است. هدف اصلی این پژوهش ارائه چارچوبی نوین جهت برآورد سریع و کمهزینه، در آشکارسازی و نظارت برساخت وسازها و شناسایی ساختمانهای غیرمجاز شهری با استفاده از تصاویر ماهواره سنتینل _1 در دوره زمانی 2017 تا 2022 و سیستمهای اطلاعات مکانی است. برای این منظور در مرحله اول بر اساس تحلیل و پردازش در نرمافزار SNAP، ضریب پراکنش سیگما نات تصاویر استخراج و به دوطبقه ساختمان و غیر ساختمان تفکیک و حد آستانه بیشتراز0.01 به دست آمده است. سپس با استفاده از الگوریتم پیکسل مبنا تصویر باینری ساختمان و غیر ساختمان بهصورت صفر و یک تهیه و بر اساس اختلاف دو تصویر، منطقهای که ساختوساز در آن انجامشده مشخص شد. پس از آشکارسازی مناطق ساختمانی تغییریافته، با استفاده از الگوریتمهای طبقهبندی حداکثر احتمال و جنگل تصادفی به سه کلاس (ساختمان، در حال ساخت و سایر اراضی) طبقهبندی شدند و با نقشه برداشت میدانی و پارسلهای بدون پروانه ارزیابی گردید. نتایج نشان داد تعداد ساختمانهای بدون پروانه با استفاده از الگوریتم حداکثر احتمال، جنگل تصادفی و برداشت میدانی به ترتیب 130،135 و 48 است؛ همچنین دقت اجرای روش حداکثر احتمال به بیشترین میزان 89/0 و ضریب کاپا 83/0 نسبت به روش جنگل تصادفی با دقت کلی 86/0 و ضریب کاپا 81/0 بوده است.
علمی - پژوهشی
فاطمه احمدی؛ یاسر ابراهیمیان قاجاری؛ عباس کیانی
چکیده
سنجشازدور یک منبع داده قدرتمند برای نقشهبرداری از مناطق شهری و نظارت بر پویایی شهرنشینی است. از بین دادههای سنجشازدوری، تصاویری که در شب اخذ میشوند راهی مؤثر برای نظارت بر فعالیتهای انسانی در مقیاس جهانی فراهم کرده است؛ زیرا این تصاویر با توجه به ویژگیها و قابلیتهایی که دارند میتوانند مناطق شهری و سایر فعالیتهای ...
بیشتر
سنجشازدور یک منبع داده قدرتمند برای نقشهبرداری از مناطق شهری و نظارت بر پویایی شهرنشینی است. از بین دادههای سنجشازدوری، تصاویری که در شب اخذ میشوند راهی مؤثر برای نظارت بر فعالیتهای انسانی در مقیاس جهانی فراهم کرده است؛ زیرا این تصاویر با توجه به ویژگیها و قابلیتهایی که دارند میتوانند مناطق شهری و سایر فعالیتهای انسانی، که ویژگی اصلی آنها استفاده از نور در شب میباشد را با اندازهگیری صحیح مکانی، از پسزمینهی بدون نور جدا نمایند. این تصاویر با یک نظارت مستمر و مداوم از منظره شبانه جهانی، منبع و نتایج ارزشمندی از فعالیتهای انسانی از گذشته تا امروز فراهم میکند و تجزیهوتحلیل سری زمانی این دادهها برای کشف، تخمین و نظارت بر پویایی اجتماعی و اقتصادی در کشورها، بهویژه مناطق فرعی که در آن آمار رسمی قابلاعتماد وجود ندارد، بسیار ارزشمند است. با پیشرفت سنجندههای ماهوارهای نور شب در سالهای اخیر و تحقیقات جدید انجامشده در زمینهی دادههای نور شب، هدف از این تحقیق، بررسی پیشرفتهای موجود در سنجنده شبانه، معرفی انواع دادهها و محصولات موجود، بررسی و بیان مزایا و معایب هر کدام و همچنین مروری بر روشها و راهحلهای ارائهشده در تحقیقات پیشین انجامشده جهت حل مشکلات و محدودیتهای موجود در این تصاویر انجامشده است. ازاینرو با توجه به بررسیهای انجامشده از 225 مقاله مورد بررسی از مجلههای معتبر مختلف در زمینهی تصاویر نور شب، نتایج بدین گونه بدست آمد که 65 درصد از مقالات موجود، از دادههای نور شب در زمینهی شهری (59 درصد شهری مربوط به استخراج و بررسی دینامیک شهری و 6 درصد آن در زمینهی بررسی جمعیت) و 35 درصد در زمینهی غیرشهری (17 درصد در زمینهی مصرف انرژی،13 درصد در زمینهی مسائل اقتصادی و 5 درصد مربوط به باقی مسائل مانند آلودگی) استفاده کردهاند. از سوی دیگر در مقالاتی که سعی داشتهاند در زمینهی تصحیح تصاویر نور شب، روشهایی را ارائه دهند میتوان گفت در تصحیح داده DMSP-OLS 44 درصد از مقالات با هدف بررسیهای شهری، 14 درصد با اهداف اقتصادی، 38 درصد باهدف کلی تصحیح و 4 درصد با اهداف دیگر نگارش یافتهاند، همچنین در تصحیح داده(VIIRS) Visible and Infrared Imaging Radiometer Suite 57 درصد با اهداف اقتصادی، 36 درصد با هدف بررسی شهری و 7 درصد با اهداف دیگر ارائه شده است. درنهایت نتایج و یافتههای این تحقیق میتواند یک دید کلی به محققان در جهت آشنایی و درک روندهای مطالعاتی مختلف در زمینهی استفاده از داده نور شب ارائه دهد؛ همچنین میتواند کمک کند تا محققان با توجه به هدف و زمینه مطالعاتی موردنظرشان، داده و الگوریتم مناسب را انتخاب کنند.
علمی - پژوهشی
حسن شرفی؛ رضا فرجی
چکیده
به منظور شناخت ساختگاه، بدست آوردن پارامترهای مقاومتی خاک امری ضروری و در عین حال هزینه بردار و زمان بر می باشد. در این پژوهش، با استفاده از 135 گمانه ژئوتکنیکی حفر شده در شهر کرمانشاه، پهنه بندی پارامترهای مقاومت برشی خاک (زاویه اصطکاک و چسبندگی) با استفاده از نرمافزار ArcGIS و روش درون یابی کریجینگ معمولی ( با شبه واریوگرامهای کروی، ...
بیشتر
به منظور شناخت ساختگاه، بدست آوردن پارامترهای مقاومتی خاک امری ضروری و در عین حال هزینه بردار و زمان بر می باشد. در این پژوهش، با استفاده از 135 گمانه ژئوتکنیکی حفر شده در شهر کرمانشاه، پهنه بندی پارامترهای مقاومت برشی خاک (زاویه اصطکاک و چسبندگی) با استفاده از نرمافزار ArcGIS و روش درون یابی کریجینگ معمولی ( با شبه واریوگرامهای کروی، نمایی و گوسی)، تا عمق 9 متر در بازه های سه متری انجام شده است و با استفاده از شاخصهای جذر میانگین مربعات خطا (RMSE) و میانگین قدر مطلق خطا (MAE)، بهترین مدل برای پیش بینی مشخصه ها انتخاب شده است. براساس شاخص های ارزیابی خطا، بهترین واریوگرام ها برای پهنه بندی زاویه اصطکاک و چسبندگی در عمق 0 تا 3 متر گوسی، 3 تا 6 متر نمایی و 6 تا 9 متر به ترتیب گوسی و کروی می باشد. مطابق نتایج بدست آمده، عمدتا با افزایش عمق، زاویه اصطکاک و چسبندگی افزایش پیداکرده است و بخش های شمالی و جنوب غربی کرمانشاه نسبت به سایر مناطق، دارای خاکی با زاویه اصطکاک بالاتر و چسبندگی پایینتر (درشت دانه)، و بخش های شمال غربی شهر دارای خاک های رسی و آبرفتی می باشند، که با توجه به گذر رودخانه قره سو از این ناحیه و قرارگیری مناطق شمالی و جنوبی کرمانشاه در کوهپایه نتایج تصدیق میگردند.
علمی - پژوهشی
مریم حقیقی؛ محمد پناهنده؛ محمدجواد تجدد؛ فریبرز جمالزاد فلاح؛ مهسا عبدلی
چکیده
تالابها بهعنوان جزء اساسی اکوسیستم جهانی در پیشگیری یا کاهش شدت سیل، تغذیه سفرههای آب زیرزمینی و فراهمآوردن زیستگاه منحصربهفرد برای گیاهان و جانوران و دیگر خدمات و سودمندیها، از عناصر اصلی برای استراتژی حفاظت منطقهایاند. تالاب بینالمللی انزلی در استان گیلان یکی از 10 تالاب ارزشمند جهان بوده که به لحاظ تغییرات ساختاری ...
بیشتر
تالابها بهعنوان جزء اساسی اکوسیستم جهانی در پیشگیری یا کاهش شدت سیل، تغذیه سفرههای آب زیرزمینی و فراهمآوردن زیستگاه منحصربهفرد برای گیاهان و جانوران و دیگر خدمات و سودمندیها، از عناصر اصلی برای استراتژی حفاظت منطقهایاند. تالاب بینالمللی انزلی در استان گیلان یکی از 10 تالاب ارزشمند جهان بوده که به لحاظ تغییرات ساختاری حاصل از فرآیندهای انسانساخت دچار تغییرات زیادی در کاربری اراضی و پوشش گیاهی شده و ماهیت و کارکردهای اکولوژیک آن به خطر افتاده است. هدف این مطالعه، بررسی کاربرد دادههای سنجشازدور در نقشهسازی تغییرات الگو فضایی سیمایسرزمین به کمک نمونهبرداری زمینی در سطح بستر تالاب و تجزیهوتحلیل تغییرات انسجام سرزمینی بر اساس متریکهای سیمایسرزمین است. بنابراین ابتدا دادههای ماهوارهای بررسی و از طبقهبندی تصاویر سنتینل-2 سالهای 2016 تا 2020 با نقاط نمونهبرداری زمینی، نقشه کلاسهای پوشش اراضی در 7 طبقه کشاورزی، بایر، نیزار، جنگل، مرتع، پهنه آبی و شهری برای نقشهسازی و تجزیهوتحلیل متریکهای سیمایسرزمین ایجاد گردید. پس از استخراج متریکهای سیمایسرزمین در سطح کلاس و سیمایسرزمبن با نرمافزار Fragstats و تعیین متریکهای مناسب با استفاده از روش PCA با نرمافزارهای R و Canoco ، متریکهای LPI, LSI, ENN_MN, CA, TE, NP, SHAPE_MN, PARA_MN, IJI, AREA_MN به عنوان متریکهای کاربردی جهت تحلیل بهتر منطقه انتخاب شدند. آنالیز متریکها بیانگر آن است که بهطورکلی، سیمایسرزمین ازهم گسیخته شده، ازنظر شکلی پیچیدهتر و نامنظمتر و ازنظر میزان یکپارچگی عناصر ساختاری، ناپیوستهتر شده است.
علمی - پژوهشی
محسن ابراهیمی خوسفی؛ زهره ابراهیمی خوسفی
چکیده
حوضه آبریز فلات مرکزی ایران بهدلیل تغییرات اقلیمی و کاهش منابع آب قابل دسترس از یک سو و افزایش جمعیت و به تبع آن افزایش تقاضا از سوی دیگر با بحران شدید آبی مواجه است. علم سنجش از دور و در دسترس بودن محصولات متعدد ماهوارهای امکان پایش روند تغییرات پارامترهای مختلف محیطی بویژه منابع آب سطحی و زیرزمینی را با دقت مناسب فراهم آورده است. ...
بیشتر
حوضه آبریز فلات مرکزی ایران بهدلیل تغییرات اقلیمی و کاهش منابع آب قابل دسترس از یک سو و افزایش جمعیت و به تبع آن افزایش تقاضا از سوی دیگر با بحران شدید آبی مواجه است. علم سنجش از دور و در دسترس بودن محصولات متعدد ماهوارهای امکان پایش روند تغییرات پارامترهای مختلف محیطی بویژه منابع آب سطحی و زیرزمینی را با دقت مناسب فراهم آورده است. بدین منظور، با استفاده از سامانه گوگل ارث انجین، 16 محصول مختلف ماهوارهای شامل پارامترهای محیطی مختلف نظیر بارش، دما، تبخیر و تعرق، رطوبت خاک، رواناب، ضخامت آب معادل (GRACE)، شاخص پوشش گیاهی و مساحت پیکرههای آبی در بازه زمانی سالهای 2000 تا 2022 دریافت و آمادهسازی شد. سپس با استفاده از آزمون ناپارامتریک من-کندال و تخمینگر شیب سن، روند تغییرات این پارامترها مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصله، تغییرات گرانش زمین که نشانگری از سطح آب زیرزمینی است و همچنین مساحت پیکرههای آبی که بیانگر منابع آب سطحی است و رطوبت خاک، روندی کاهشی و معنیدار را نشان داد. درحالیکه دمای حداکثر، دمای حداقل و تبخیر و تعرق پتانسیل و شاخص NDVI، روندی افزایشی معنیدار را نشان داد. علیرغم کاهش مساحت پیکرههای آبی، شاخص پوشش گیاهی افزایش یافته که بیانگر افزایش سطح زیرکشت محصولات کشاورزی و برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی است که روند کاهشی محصول ماهواره GRACE نیز موید این موضوع است. بررسی ضرایب همبستگی بین پارامترهای دارای روند معنیدار نیز نشان داد که همبستگی معنیداری بین GRACE و پارامترهای NDVI، دمای حداقل، دمای حداکثر، رطوبت خاک و مساحت پیکرههای آبی وجود دارد. در پژوهشهای آتی میتوان از محصولات ماهوارهای مرتبط با این پارامترها برای ارزیابی وضعیت منابع آب سطحی و زیرزمینی سایر مناطق و حوضههای آبریز کشور نیز استفاده نمود.
علمی - پژوهشی
مرتضی شریف؛ سارا عطارچی
چکیده
چرخه فنولوژیکی گیاهان نقش مهمی در چرخه جهانی کربن دارد. با توجه به اهمیت نقش گیاهان در اکوسیستم شهری و نقش آن در سلامت جامعه، مطالعه و پایش چرخه فنولوژیکی گیاهان در فصول مختلف سال در مناطق شهری در مقیاسهای مکانی-زمانی مختلف ضروری است. از این رو، با استفاده از دو شاخص پرکاربرد NDVI و EVI محاسبه شده از تصاویر سنجنده OLI ماهواره لندست-8 و تصاویر ...
بیشتر
چرخه فنولوژیکی گیاهان نقش مهمی در چرخه جهانی کربن دارد. با توجه به اهمیت نقش گیاهان در اکوسیستم شهری و نقش آن در سلامت جامعه، مطالعه و پایش چرخه فنولوژیکی گیاهان در فصول مختلف سال در مناطق شهری در مقیاسهای مکانی-زمانی مختلف ضروری است. از این رو، با استفاده از دو شاخص پرکاربرد NDVI و EVI محاسبه شده از تصاویر سنجنده OLI ماهواره لندست-8 و تصاویر محصول MOD13Q1 سنجنده مودیس ماهواره ترا، چرخه فنولوژی گیاهان در سطح کلانشهر اهواز در دوره زمانی 2015 تا دسامبر 2019 تجزیه و تحلیل شد. در این تحقیق، تصاویر ماهوارهای از طریق پلتفرم گوگل ارث انجین فراخوانی و تهیه شد. سپس، با توجه به نوع پوشش گیاهی، چرخه فنولوژیکی گیاهان بر اساس شاخصهای پوشش گیاهی بدست آمد و با چرخه فنولوژیکی بدست آمده از بررسیهای زمینی، مقایسه شد. با توجه به احتمال وجود نویز و پیکسلهایی با اختلاط طیفی، برای هموار سازی چرخه فنولوژیکی گیاهان از فیلتر Savitzky–Golay استفاده شد. نتایج بدست آمده حاکی از روند افزایش مقادیر هر دو شاخص NDVI و EVI به ترتیب با 03/0 و 04/0 در سنجنده OLI و 01/0 (در سال) در محصول سنجنده مودیس است. این تغییرات در ماههای ژانویه، مارس، اکتبر، نوامبر و دسامبر در هر دو سنجنده افزایشی بوده است که به معنای شرایط بهتر زیستی گیاه است. زمان دورههای فنولوژی گیاهان در هر دو سنجنده متفاوت بود. بیشترین اختلاف در هر دو سنجنده در سالهای 2018 و 2019 مشاهده شد. با توجه به مناسبتر بودن شرایط محیطی در این دو سال در مقایسه با سایر سالها، میتوان نتیجه گرفت که با افزایش میزان کلروفیل گیاه، میزان اختلاف بین نتایج این دو سنجنده بیشتر میشود. دورههای انتقال فصل رشد بدست آمده از سنجنده OLI جزئیات بیشتری را در مقایسه با مجموعه دادههای با وضوح متوسط مودیس نشان داد. در سنجنده مودیس در مقایسه با سنجنده OLI زمان شروع دورههای فصل رشد، زودتر بود. نتایج مقایسه دورههای فصل رشد در سنجنده OLI و مودیس (به ترتیب) با واقعیت زمینی نشان میدهد کمترین اختلاف در شروع فصل رشد با 7 و 10 روز بوده است. بیشترین اختلاف بین نتایج بدست آمده از سنجندههای OLIو مودیس (به ترتیب) با واقعیت زمینی در اوج فصل رشد با 20 و 35 روز و پایان فصل رشد 20 روز دیرتر و 20 زودتر بوده است. طول فصل رشد در سنجنده مودیس حدود چهار ماه و در سنجنده OLI حدود پنج ماه مشاهده شد که نتایج لندست به واقعیت زمینی نزدیکتر است. این تفاوت را میتوان به افزایش تعداد پیکسلهای مخلوط با توجه به قدرت تفکیک مکانی تصاویر سنجنده مودیس نسبت داد. نتایج این تحقیق، میتواند راهگشای بررسی تغییرات چرخههای فنولوژیکی در پاسخ به تغییرات محیطی با استفاده از تصاویر سنجشازدور در مناطق شهری باشد.
علمی - پژوهشی
مهدی امیری؛ فرزاد امیری؛ محمد حسین پوراسد؛ سیف اله سلیمانی
چکیده
کیفیت هوای پاک به عنوان یکی از ضروریترین نیازهای موجودات زنده، در اثر فعالیتهای طبیعی و مصنوعی به مخاطره افتاده است. در سالهای اخیر، طوفانهای گرد و غبار از حیث مکانی و زمانی همواره در حال افزیش بوده و سبب آسیبهای بیشمار در حوزه سلامت اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی و غیره برای ساکنان مناطق جنوب و جنوبغربی ایران شده است. ...
بیشتر
کیفیت هوای پاک به عنوان یکی از ضروریترین نیازهای موجودات زنده، در اثر فعالیتهای طبیعی و مصنوعی به مخاطره افتاده است. در سالهای اخیر، طوفانهای گرد و غبار از حیث مکانی و زمانی همواره در حال افزیش بوده و سبب آسیبهای بیشمار در حوزه سلامت اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی و غیره برای ساکنان مناطق جنوب و جنوبغربی ایران شده است. در پژوهش حاضر، جهت بررسی طوفانهای گرد و غبار و تشخیص عمق دید افقی از دادههای سنجنده مودیس استفاده شده است. از مزایای دادههای سنجنده مودیس میتوان به توان تفکیک طیفی و زمانی بالا اشاره نمود. همچنین دادههای ایستگاههای هواشناسی با توجه به بازه زمانی مورد مطالعه، جمعآوری شده است. پس از پیشپردازش دادهها و آمادهسازی مشاهدات میدانی، جهت استخراج ویژگیهای مورد نیاز برای انجام مدلسازیها، از طریق روش تفاضلی بین باندهای منتخب هر تصویر دادههای سنجنده مودیس به همراه ویژگیهای استخراج شده از سنسور های ایستگاههای هواشناسی زمینی استفاده شده است. با بررسی های بیشتر و ارزیابیهای صورت گرفته و استفاده از نظرات خبرگان هواشناسی تعداد 36 ویژگی تفاضلی از باندهای مختلف تصاویر مودیس و 6 ویژگی از دادههای ایستگاههای هواشناسی زمینی که مجموعا 42 ویژگی میباشد استخراج شده است. در ادامه از طریق تکنیکهای انتخاب ویژگی بهترین ویژگیها شناسایی و از یک روش جدید با عنوان ML-Based GMDH که حاصل بهبود شبکه عصبی GMDH از طریق تغییر توابع جزئی با مدلهای یادگیری ماشین است برای تشخیص غلظت گرد و غبار و دید افقی استفاده شد. همچنین، برای دستیابی به دقت مناسب ابر پارامترهای این مدل به صورت ابتکاری توسط الگوریتم بهینهسازی TLBO تنظیم شدند. در ادامه روشهای یادگیری ماشین Basic GMDH SVM,MLP,MLR,RFو مدل گروهی آنها نیز جهت مقایسه با رویکرد اصلی پیاده سازی گردیده و نتایج حاصل نشان دادند که روش ML-Based GMDH تنظیم شده با TLBOبا ایجاد بهبود نسبت به روشهای یادگیر ماشین ذکر شده، دقت بهتری را در تشخیص غلظت گرد و غبار فراهم کرده است.
علمی - پژوهشی
سمیه رفعتی؛ ابوذر رمضانی؛ علیرضا صادقی نیا
چکیده
همهگیری کووید-19 به عنوان پدیدهای جغرافیایی در نظر گرفته میشود که تجزیه و تحلیل فضایی و تأثیر جغرافیایی آن بر تصمیمگیری و زندگی روزمره، بسیار مهم است. سیستم اطلاعات جغرافیایی و تکنیکهای مکانی میتوانند نقش مهمی در تجزیه و تحلیل کلان دادههای شیوع کووید-19 در سطح جهانی ایفا کنند. در این پژوهش با کاربرد نرمافزار ArcGIS و روشهای ...
بیشتر
همهگیری کووید-19 به عنوان پدیدهای جغرافیایی در نظر گرفته میشود که تجزیه و تحلیل فضایی و تأثیر جغرافیایی آن بر تصمیمگیری و زندگی روزمره، بسیار مهم است. سیستم اطلاعات جغرافیایی و تکنیکهای مکانی میتوانند نقش مهمی در تجزیه و تحلیل کلان دادههای شیوع کووید-19 در سطح جهانی ایفا کنند. در این پژوهش با کاربرد نرمافزار ArcGIS و روشهای رگرسیون فضایی عمومی و محلی، بر اساس نرخ ابتلا به این بیماری در 73 شهرستان، به بررسی عوامل تاثیرگذار بر پراکنش آن پرداخته شد. برای این منظور عوامل ارتفاع، تراکم جمعیت و میانگین سنی، نسبت جمعیت بالای 55 سال به جمعیت کل و همچنین پارامترهای هواشناسی شامل رطوبت، دما، فشار و سرعت باد به عنوان متغیرهای پیشبینی کننده در نظر گرفته شدند. بر اساس روش رگرسیون گامبهگام، تراکم جمعیت، فشار هوا، میانگین سن و سرعت باد به عنوان پیشبینی کنندههای معنیدار تعیین و با تکنیک OLS مدلسازی نرخ ابتلا انجام شد. نتایج نشان داد مدل ارایه شده به لحاظ آماری معنیدار است، اما رابطه متغیرهای مستقل با متغیر وابسته هم در بعد فضایی و هم در بعد دادهها ناایستا است. بنابراین تکنیک GWR به کار گرفته شد و برای افزایش تغییرپذیری فضایی و برطرف نمودن مشکل همراستایی خطی، روش تحلیل مولفههای اصلی و نرمافزار SPSS به کار گرفته شد. در نهایت تراکم جمعیت، عامل هواشناسی و عامل سن به عنوان متغیرهای پیشبینی کننده در مدل محلی در نظر گرفته شدند. به دلیل بهبود نسبی عملکرد این مدل نسبت به مدل عمومی، میتوان گفت توانایی مدلهای محلی نسبت به مدلهای عمومی برای مدلسازی بیماری کوید 19 بیشتر است. نتایج آزمون خودهمبستگی فضایی موران و تحلیل نقاط داغ نشان داد دستکم یک متغیر تاثیرگذار بر بروز این بیماری وجود دارد که در این مطالعه در نظر گرفته نشده است. هرچند، نتایج این مطالعه اهمیت عوامل جمعیتشناختی و هواشناسی را بر نرخ ابتلا به بیماری کوید 19 روشن کرده است.
علمی - پژوهشی
همایون خوشروان؛ پرستو کریمی؛ پیام عالمی صف اول؛ پریسا پورصفری یکرنگ
چکیده
سازه های دریایی مانند بنادر نقش بسیار مهمی بر شدت فرسایش پذیری مناطق ساحلی دارند و تاثیر مشترک آنها با نوسانات سطح تراز آب دریا، سبب جابجایی خطوط ساحلی پیرامون بنادر می گردد. ارزیابی و مقایسه شدت جابجایی خطوط ساحلی و شدت فرسایش پذیری سواحل جنوبی دریای خزر در محدوده بنادر اصلی شمال ایران: امیرآباد، فریدونکنار، نوشهر، انزلی و آستارا، ...
بیشتر
سازه های دریایی مانند بنادر نقش بسیار مهمی بر شدت فرسایش پذیری مناطق ساحلی دارند و تاثیر مشترک آنها با نوسانات سطح تراز آب دریا، سبب جابجایی خطوط ساحلی پیرامون بنادر می گردد. ارزیابی و مقایسه شدت جابجایی خطوط ساحلی و شدت فرسایش پذیری سواحل جنوبی دریای خزر در محدوده بنادر اصلی شمال ایران: امیرآباد، فریدونکنار، نوشهر، انزلی و آستارا، هدف اصلی پژوهش می باشد. وضعیت مورفولوژی سواحل به لحاظ ویژگیهای فرسایشی و رسوبگذاری و تنوع لندفرم های ساحلی موجود از طریق تصاویر ماهواره ای لندست مطالعه گردید. به منظور بررسی میزان تغییرات خطوط ساحلی در بنادر مورد مطالعه طی سال های 1374 تا 1400 اقدام به محاسبه تغییرات در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی با استفاده از نرم افزار آنالیز رقومی خطوط ساحلی (DSAS) شد. نتایج نشان می دهد که رفتار خطوط سواحل جنوبی دریای خزر در مقابل ساخت سازه های بندری و نوسانات سطح تراز آب دریای خزر متفاوت بوده و بیشترین میزان جابجایی خط ساحل و نرخ رسوبگذاری و فرسایش پذیری به ترتیب به ناحیه ساحلی بندر امیر آباد و آستارا تعلق دارد. سواحل مشرف به بنادر نوشهر و انزلی دارای رسوبگذاری مناسبی بوده اند و نرخ فرسایش پذیری در ساحل فریدونکنار بسیار کم می باشد. بنادر شمال کشور ایران همراه با نوسانات سطح تراز آب دریای خزر تاثیر مستقیم بر روی مناطق ساحلی پیرامون می گذارند و مدیریت منابع رسوبی متمرکز در سواحل راهکاری مطمئن برای کاهش میزان فرسایش و استفاده از منابع ماسه ای برای سواحل آسیب دیده می باشد
علمی - پژوهشی
بهنام اصغری بیرامی؛ مهدی مختارزاده
چکیده
در سالهای اخیر استفاده از ویژگیهای مکانی به منظور افزایش صحت طبقهبندی تصاویر ابرطیفی بسیار رایج شده است. تا به امروز روشهای مختلفی برای طبقهبندی طیفی-مکانی تصاویر ابرطیفی معرفی شده است و تحقیقات مربوطه در راستای معرفی روشهایی با ساختار سادهتر و صحت بالاتر تا اکنون نیز در جریان است. در این مقاله یک روش جدید مبتنی بر ترکیب ...
بیشتر
در سالهای اخیر استفاده از ویژگیهای مکانی به منظور افزایش صحت طبقهبندی تصاویر ابرطیفی بسیار رایج شده است. تا به امروز روشهای مختلفی برای طبقهبندی طیفی-مکانی تصاویر ابرطیفی معرفی شده است و تحقیقات مربوطه در راستای معرفی روشهایی با ساختار سادهتر و صحت بالاتر تا اکنون نیز در جریان است. در این مقاله یک روش جدید مبتنی بر ترکیب ویژگیهای مستخرج از ماتریس محلی کرنل وزندار ویژگیهای طیفی-فرکتالی به منظور تولید ویژگیهای کارا برای طبقهبندی تصاویر ابرطیفی معرفی شده است. مزیت اصلی روش ماتریس محلی کرنل وزندار این است که موجب میشود تا وابستگیهای محلی غیرخطی میان ویژگیها که در روشهای کلاسیک مورد توجه نیست، در فرآیند تولید ویژگی لحاظ شوند. در روش ارائه شده این تحقیق از روش ماتریس محلی کرنل وزندار به منظور تولید ویژگیهای جدید از ویژگیهای طیفی و ویژگیهای بعد فرکتال جهتدار استفاده میشود. سپس این دو بردار ویژگی برای هر پیکسل با هم الصاق شده و تشکیل یک بردار غنی از اطلاعات طیفی-مکانی را میدهد. در نهایت به منظور تعیین برچسب هر پیکسل، بردار ویژگی حاصل شده توسط الگوریتم ماشین بردار پشتیبان طبقهبندی می-شود. نتایج حاصل از روی دو تصویر ابرطیفی واقعی ایندین پاین و دانشگاه پاویا نشان میدهد که صحتها در روش پیشنهادی به طور متوسط در هر دو مجموعه داده بالای 98% است که بیش از 5% بالاتر از میانگین صحت چند روش دیگر طبقهبندی تصاویر ابرطیفی است.
علمی - پژوهشی
علی شمس الدینی؛ بهار اسدی
چکیده
شناسایی و نقشه کردن محصولات زراعی اطلاعات مهمی برای مدیریت زمینهای کشاورزی و برآورد سطح زیر کشت محصولات زراعی فراهم میکند. این پژوهش به بررسی اهمیت باندهای لبه قرمز جهت تفکیک محصولات زراعی شامل گندم، جو، یونجه، لوبیا، باقلا، کتان، ذرت، چغندر قند و سیبزمینی با استفاده از روش جنگل تصادفی و ماشین بردار پشتیبان میپردازد. بدین ...
بیشتر
شناسایی و نقشه کردن محصولات زراعی اطلاعات مهمی برای مدیریت زمینهای کشاورزی و برآورد سطح زیر کشت محصولات زراعی فراهم میکند. این پژوهش به بررسی اهمیت باندهای لبه قرمز جهت تفکیک محصولات زراعی شامل گندم، جو، یونجه، لوبیا، باقلا، کتان، ذرت، چغندر قند و سیبزمینی با استفاده از روش جنگل تصادفی و ماشین بردار پشتیبان میپردازد. بدین منظور سری زمانی تصاویر سنتینل -1 و 2 در سال 2019 از شمال غرب شهر اردبیل در پلتفرم ارث انجین فراخوانی شد. ترکیبهای متفاوت باندها برای بررسی تأثیرات اطلاعات طیفی و زمانی، شاخصهای گیاهی و اطلاعات بازپراکنش برای طبقهبندی محصولات مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از روش انتخاب ویژگی جنگل تصادفی ویژگیهای مهم شناسایی و بهعنوان ورودی الگوریتم جنگل تصادفی و ماشین بردار پشتیبان معرفی شدند. جنگل تصادفی برای تمامی سناریوها بهترین نتیجه را به دست آورد. نتایج نشان داد افزودن طولموجهای لبه قرمز و شاخصهای مشتق شده از آن باعث شد محصولاتی نظیر جو، لوبیا، باقلا و کتان نسبت به سایر محصولات با صحت بالاتری تفکیک شود. بهترین نتیجه در میان ترکیبات مختلف ویژگیها مربوط به تلفیق سری زمانی ویژگیهای طیفی تصاویر سنتینل-2 با سری زمانی تصاویر سنتینل-1 بود. صحت کلی 67/84 درصد و ضریب کاپا 31/ 82 درصد به دست آمد. نتایج نشان داد باندهای لبه قرمز و شاخصهای پوشش گیاهی مبتنی بر آن بهتنهایی قابلیت جداسازی محصولات زراعی را از همدیگر دارند.
علمی - پژوهشی
ناهید حق شناس؛ علی شمس الدینی
چکیده
دادههای سنجش از دوری با قدرت تفکیک مکانی بالا اغلب دارای قدرت تفکیک زمانی و طیفی پایین و دادههای با قدرت تفکیک مکانی پایین دارای قدرت تفکیک طیفی و زمانی بالا هستند. با این حال، در حال حاضر سنجندههای ماهوارهای به تنهایی نمی-توانند دادههایی با قدرت تفکیک زمانی و قدرت تفکیک مکانی بالا به صورت همزمان ارائه کنند. این درحالی است ...
بیشتر
دادههای سنجش از دوری با قدرت تفکیک مکانی بالا اغلب دارای قدرت تفکیک زمانی و طیفی پایین و دادههای با قدرت تفکیک مکانی پایین دارای قدرت تفکیک طیفی و زمانی بالا هستند. با این حال، در حال حاضر سنجندههای ماهوارهای به تنهایی نمی-توانند دادههایی با قدرت تفکیک زمانی و قدرت تفکیک مکانی بالا به صورت همزمان ارائه کنند. این درحالی است که در برخی از کاربردها دسترسی به دادههایی با قدرت تفکیک مکانی و زمانی بالا به صورت همزمان ضروری است. لذا، دراین مطالعه با هدف دستیابی به دادههایی با قدرت تفکیک مکانی و زمانی بالا، تصاویر مادیس درکلاسهای کاربری شهری، باغ، مرتع، کشاورزی و آب توسط الگوریتمهای STARFM ، ESTARFM وFSDAF به قدرت تفکیک مکانی سنتینل-2، ریزمقیاس شد. منطقه مطالعاتی با تنوع پوششهای زمین مختلف در اطراف شهر مهاباد انتخاب شد. در این مطالعه باندهای مرئی و مادونقرمزنزدیک در سنتینل-2 و مادیس انتخاب و پیشپردازشهای لازم از جمله تصحیح هندسی بر روی آنها انجام گرفت. سپس با استفاده از الگوریتمهای ریزمقیاسنمایی، تصاویر مادیس به تصاویر سنتینل_2، ریزمقیاس شد. نتایج نشاندهندهی صحت بالای کلاسهای شهری، باغ و مرتع نسبت به کلاسهای کشاوری و آب است. به طوری که الگوریتمهای ESTARFM، FSDAF و STARFM به صورت میانگین در همه باندها به ترتیب برای کلاس شهری ضریب تعیین 88.25، 87.25 و86.5، کلاس باغ ضریب تعیین 83.75 ،83.25 و 80.5 و کلاس مرتع ضریب تعیین 90.75 ،70.5 و 87.5 را نشان دادند و به صورت کلی الگوریتم ESTARFM نتیجه بهتری را درمقایسه با دیگر الگوریتمها در این تحقیق داشت.
مقاله پژوهشی
هانیه ژنده خطیبی؛ افشین شریعت مهیمنی؛ متین شهری
چکیده
در سالهای اخیر استفاده از کلان دادههای تلفن همراه در مطالعات حملونقلی بسیار مورد توجه متخصصان قرار گرفته است. منشأ ایجاد سفرهای شهری، نیاز افراد به انجام فعالیت است. از طرفی، سطح فعالیتهای شهری و الگوی آن نیز در زمانها و مکانهای مختلف متغیر است. دادههای تلفن همراه، به عنوان نوعی از دادههای پیوسته مکانی-زمانی، حضور افراد ...
بیشتر
در سالهای اخیر استفاده از کلان دادههای تلفن همراه در مطالعات حملونقلی بسیار مورد توجه متخصصان قرار گرفته است. منشأ ایجاد سفرهای شهری، نیاز افراد به انجام فعالیت است. از طرفی، سطح فعالیتهای شهری و الگوی آن نیز در زمانها و مکانهای مختلف متغیر است. دادههای تلفن همراه، به عنوان نوعی از دادههای پیوسته مکانی-زمانی، حضور افراد در مکانها و زمانهای مختلف را ثبت میکنند و بنابراین به منظور شناسایی سطح فعالیت شهری و استخراج الگوی فعالیت افراد در زمانهای مختلف، مناسب و پرکاربرد هستند. در مطالعه حاضر با بهکارگیری دادههای تلفن همراه، تراکم سطح فعالیت افراد (استاندارد شده نسبت به مساحت) در سطح ۳۲۱ ناحیه ترافیکی شهر شیراز محاسبه شد. میزان خودهمبستگی مکانی سطح فعالیت، با استفاده از شاخص خودهمبستگی مکانی Moran’s I عمومی و محلی در روزهای کاری، نیمهکاری و غیرکاری مورد بررسی قرار گرفت و وجود خودهمبستگی مکانی مثبت و معنادار فعالیت در واحد مساحت نواحی ترافیکی (P_Value < 0.001) تأیید گردید. بهاینترتیب، نواحی مهم با تراکم فعالیت بالا در مناطق مرکزی شهری شناسایی شدند. سپس، با استفاده از تحلیلهای سری زمانی و تحلیل یکنواختی سری زمانی، الگوی زمانی سطح فعالیتها، بازه زمانی آغاز فعالیتها (ساعت 8 صبح در روزهای کاری و نیمه کاری و ساعت 9 صبح برای روزهای غیرکاری)، بازه اوج میانروز (ساعت ۱۴-۱۲)، بازه اوج عصر (ساعت ۲۲-۲۰) و سایر مشخصههای سری زمانی بررسی گردید. همچنین کمترین سطح فعالیت روزانه بین ساعت ۳ تا ۶ صبح تشخیص داده شد. نتایج این تحلیل میتواند در فرآیند برنامهریزی و سیاستگذاری صحیح، مدیریت تقاضا و حضور افراد در مکانهای پرتراکم شهر و در بازه زمانی دلخواه و همچنین تحلیلهای مرتبط با اثرات زیست محیطی حملونقل شهری تاثیرگذار باشد.
علمی - پژوهشی
فریبا گلریحان؛ خلیل ولیزاده کامران؛ داوود مختاری؛ علی اکبر رسولی
چکیده
چکیده
دریاچهی ارومیه یکی از بزرگترین دریاچههای آبشور در جهان میباشد که متأسفانه در حال خشک شدن است و خطرات و نگرانیهای بسیاری را خصوصاً در ارتباط با گردوغبارهای نمکی در پهنههای خشکشده خود به وجود آورده است. لذا در این پژوهش سعی شد، به بررسی ارتباط پوشش گیاهی و گردوغبار در شهرستانهای اطراف دریاچه ارومیه پرداخته شود. شوری ...
بیشتر
چکیده
دریاچهی ارومیه یکی از بزرگترین دریاچههای آبشور در جهان میباشد که متأسفانه در حال خشک شدن است و خطرات و نگرانیهای بسیاری را خصوصاً در ارتباط با گردوغبارهای نمکی در پهنههای خشکشده خود به وجود آورده است. لذا در این پژوهش سعی شد، به بررسی ارتباط پوشش گیاهی و گردوغبار در شهرستانهای اطراف دریاچه ارومیه پرداخته شود. شوری در گیاهان باعث بی نظمی های فیزولوزیک می شود، تنش شوری رشد، فتوسنتز، پروتئین، تنفس، تولید انرژی، پیری زودرس، کاهش آب در گیاه می شود. با توجه به این تاثیرات سعی شد با استفاده از شاخص های مرتبط شامل NDVI, CIre, GCI, CRI2, NDWI, NDII, MSI,PSRI سلامت کلی گیاهان ارزیابی شود. این شاخص ها میزان آب گیاه، تنش های آبی گیاه، ظرفیت فتوسنتز، رشد گیاهان و کمبود آب، میزان کلروفیل، نیتروژن و رنگدانه ها که مربوط به انرژی و سلامت گیاه است را ارزیابی می کند. طبق این شاخص ها سلامت گیاهان به طور کلی در وضعیت مطلوبی قرار دارند و عمدتا بالاترین ارزش عددی شاخص ها به باغات اختصاص داشت. با استفاده از تصاویر لندست و سنتینل2 و شاخص NDVI تغییرات پوشش گیاهی منطقه در بازه زمانی 2010 تا 2020 تعیین و سپس با استفاده از پایگاه داده MERRA-2 میزان غلظت گردوغبار نیز برای سالهای مذکور استخراج گردید. نتایج نشاندهندهی این بود که میانگین NDVI در منطقه موردمطالعه از یک روند ثابت با میانگین کلی 2957/0 پیروی میکند و گاهاً براثر تأثیرگذاری عواملی بیرونی مانند گردوغبار بر میزان آن افزوده و یا کاسته میشود. بر این اساس بیشترین میزان (3495/0) میانگین NDVI مربوط به سال 2018 و کمترین میزان (2579/0) آن مربوط به سال 2013 میباشد. همچنین برای بررسی میزان ارتباط پوشش گیاهی و گردوغبار از دو روش رگرسیون خطی و لگاریتمی استفاده گردید که نتایج بیانگر این بود که بر اساس رگرسیون خطی (7703/0) و لگاریتمی (7915/0) بیشترین ضریب تبیین بین دو شاخص مذکور در ماه می بوده است.
کلمات کلیدی: گرد و غبار، شاخص های سلامت گیاه ، شوری ، دریاچه ارومیه
علمی - پژوهشی
سلمان گودرزدشتی؛ محمد سیفی؛ مهشید کهندل؛ داود عاشورلو؛ حسین عقیقی
چکیده
محصول سیبزمینی، چهارمین محصول کشت شده در جهان میباشد. با توجه به اهمیت استراتژیک این محصول در تامین امنیت غذایی، تهیه نقشههای دقیق از سطوح زیر کشت محصول سیبزمینی، اطلاعات ضروری برای تخمین و پیشبینی میزان عملکرد محصول در مقیاسهای مختلف را فراهم میکند. اگرچه رویکردهای سنجش از دور مبتنی بر سنجندههای اپتیکی و یا مایکروویو ...
بیشتر
محصول سیبزمینی، چهارمین محصول کشت شده در جهان میباشد. با توجه به اهمیت استراتژیک این محصول در تامین امنیت غذایی، تهیه نقشههای دقیق از سطوح زیر کشت محصول سیبزمینی، اطلاعات ضروری برای تخمین و پیشبینی میزان عملکرد محصول در مقیاسهای مختلف را فراهم میکند. اگرچه رویکردهای سنجش از دور مبتنی بر سنجندههای اپتیکی و یا مایکروویو بهطور گسترده برای پایش مزارع (شامل سطح زیر کشت محصول، شرایط و پیشبینی عملکرد آن) استفاده شده است، اما به شناسایی مزارع سیبزمینی با استفاده از دادههای سنجش از دور کمتر پرداخته شده است. لذا این پژوهش با ارائه رویکردی موثر در نگاشت مزارع سیبزمینی با استفاده از تصاویر ماهواره سنتینل-2، سامانه Google Earth Engine و روش یادگیری ماشین به مطالعه این موضوع میپردازد. از آنجا که اکثر محصولات کشاورزی دارای ویژگیهای طیفی-زمانی منحصر بفرد در طول دوره رشد خود هستند، این پژوهش روشی برای تمایز مزارع سیبزمینی از سایر محصولات با استفاده از تصاویر سری زمانی و بدون آستانهگذاری صریح را ارائه کرده است. بمنظور بهینه سازی پارامترها، آموزش و ارزیابی مدل از دادههای نوع محصول در سایت مورد مطالعه که شامل 1648 نمونه از مزارع سیبزمینی و سایر محصولات است استفاده شد. این دادهها توسط گیرنده GPS دستی نمونهبرداری گردید. کارایی روش پیشنهادی در شهرستانهای همدان و بهار که بیشترین میزان کشت این محصول را در ایران دارند، مورد ارزیابی قرار گرفته است. شناسایی دقیق مزارع سیب زمینی با تهیه لایههای ورودی مناسب شامل، شاخص فنولوژیکی محصول و میانههای NDVI (سری زمانی تصاویر سنتینل-2) انجام شد. در ادامه، این لایهها بهعنوان ورودیهای ماشینبردارپشتیبان مورد استفاده قرار گرفت. بهمنظور آموزش مدل بهینه برای ماشینبردارپشتیبان با استفاده از کرنل RBF، مقادیر gamma و C با کمک روش 5-fold cross validation بهینهسازی شد. سپس، این مقادیر در فرایند پیادهسازی الگوریتم، تحت سامانه رایانش ابری GEE مورد استفاده قرارگرفت. صحت کلی و ضریب کاپا بهترتیب برای همدان %90.9 و 82/0 و برای بهار %93.3 و 87/0 برآورد شد. نتایج پژوهش حاضر نشاندهنده کارایی روش ماشینبردارپشتیبان در شناسایی سطوح زیر کشت محصول سیبزمینی است. همچنین شاخصهای استفاده شده، مانند شاخص فنولوژی سیبزمینی، میتوانند بهعنوان ویژگیهای متمایز کننده، جهت شناسایی بهتر مزارع محصول مورد استفاده قرار گیرند.
علمی - پژوهشی
مریم سلطانی کاظمی؛ سعید مینایی؛ حسین شفیع زاده مقدم؛ علیرضا مهدویان
چکیده
رطوبت غلاف پارامتر مهمی در طول دوره رشد نیشکر است که از منظر تنش آبی و مدیریت آبیاری مزرعه از اهمیت زیادی برخوردار است. دادههای سنجش از دور ظرفیت بالایی برای به روز نمودن سیستمهای پایش رشد محصول دارند. در این راستا، میتوان از تصاویر ماهوارهای که اطلاعات متنوعی را در اختیار کاربران قرار میدهند، بهره برد. در سال زراعی 1399 با هدف ...
بیشتر
رطوبت غلاف پارامتر مهمی در طول دوره رشد نیشکر است که از منظر تنش آبی و مدیریت آبیاری مزرعه از اهمیت زیادی برخوردار است. دادههای سنجش از دور ظرفیت بالایی برای به روز نمودن سیستمهای پایش رشد محصول دارند. در این راستا، میتوان از تصاویر ماهوارهای که اطلاعات متنوعی را در اختیار کاربران قرار میدهند، بهره برد. در سال زراعی 1399 با هدف پیشبینی رطوبت غلاف نیشکر، 4 شاخص طیفی و 7 تک باند سنجنده ماهواره سنتینل-2، مورد ارزیابی قرار گرفت. برای مدلسازی و پیشبینی رطوبت غلاف، چهار روش PLSR، RF، GRNN و SVR به کار گرفته شد. از الگوریتم بیز به منظور بهینه کردن پارامترها در مدلهای RF، GRNN و SVR استفاده گردید. بعلاوه از آنالیز حساسیت به روش گام به گام بهبود یافته برای یافتن تاثیرگذارترین پارامتر ورودی در برآورد رطوبت غلاف بهرهگیری شد. نتایج بررسی نشان داد که مدل SVR زمانی که پارامترهای NDVI، EVI، SRWI، Clgreen، B2، B3، B5، B4، B11و B12 بعنوان ورودی به چهار مدل داده شدند، نسبت به مدلهای دیگر تخمین قابل قبولتری از رطوبت غلاف ارائه داده است. طبق آنالیز حساسیت، پارامتر SRWI به عنوان موثرترین شاخص در فرآیند مدلسازی قرار گرفت. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در میان ورودیهای داده شده به مدل، ترکیبی از شاخصها و باندهای NDVI، EVI، SRWI، Clgreen، B2، B3، B5، B4، B11و B12 تخمین بهتری از رطوبت غلاف نیشکر به دست میدهند.
علمی - پژوهشی
محمد کریمی؛ سجاد حقی؛ احمد علی حنفی بجد
چکیده
تب دانگ، یکی از بیماریهای واگیر و ویروسی میباشد که از طریق دو گونه پشه آئدس اجیپتی و پشه آئدس آلبوپیکتوس منتقل میشود و به سرعت در جهان در حال گسترش است. هدف اصلی این تحقیق مدلسازی توزیع مکانی ناقلین این بیماری در ایران میباشد که با توجه به عدم وجود دادههای ناقلین کافی در کشور، از دادههای ناقلین موجود در سطح جهان و همچنین ...
بیشتر
تب دانگ، یکی از بیماریهای واگیر و ویروسی میباشد که از طریق دو گونه پشه آئدس اجیپتی و پشه آئدس آلبوپیکتوس منتقل میشود و به سرعت در جهان در حال گسترش است. هدف اصلی این تحقیق مدلسازی توزیع مکانی ناقلین این بیماری در ایران میباشد که با توجه به عدم وجود دادههای ناقلین کافی در کشور، از دادههای ناقلین موجود در سطح جهان و همچنین در سطح قاره آسیا، در دو مقیاس مختلف استفاده شد. از مهمترین جنبههای نوآوری این تحقیق میتوان به استفاده از لایهی هتروژنتی به عنوان یک فاکتور کمکی برای تحلیل نقاط حضور و کاهش خود همبستگی مکانی و به کارگیری و مقایسه دو مدل پراکنش گونه متکی به دادههای حضور برای انتخاب روش مدلسازی بهینه اشاره کرد. در این راستا، ابتدا با استفاده از روش آنتروپی بیشینه (MaxEnt) و یک نوع الگوریتم ژنتیک تحت عنوان گارپ (GARP) میزان مطلوبیت زیستگاهی در سطح جهان با قدرت تفکیک مکانی 5 کیلومتر برای هر دو گونه مدلسازی شد. برای ارزیابی مدلهای مذکور، متغیرهای تراکم جمعیت، اقلیم، تراکم پوشش گیاهی، ارتفاع و کربن آلی خاک لحاظ شدند. با توجه به دقت بالای روش MaxEnt، با استفاده از این روش، مطلوبیت زیستگاهی قاره آسیا با قدرت تفکیک 900 متر برای هر دو گونه مدلسازی شد. مقادیر سطح زیر منحنی (AUC) برای گونه آئدس اجیپتی 942/0 و برای گونه آئدس آلبوپیکتوس 948/0 محاسبه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که استانهای شمالی و جنوبی کشور مطلوبیت زیستگاهی بالاتری را برای هر دو گونه دارند با این تفاوت که گونه آئدس اجیپتی در قسمتهای جنوبی به سمت شرق در حاشیه دریایی عمان دارای احتمال پراکندگی بالاتری میباشد. در پیادهسازی روش MaxEnt برای گونه آئدس آلبوپیکتوس، استانهای موجود در غرب ایران نیز مطلوب تعیین شدند که این مهم در مقیاس کوچکتر به صورت درست مدلسازی نشده بود. در بهمن 1399 متاسفانه تعداد کمی پشه و تخم پشه آئدس در شهرستان بندرلنگه کشف شد که دقیقا این تحقیق آن را پیشبینی کرده بود. نتایج این مطالعه میتواند در راستای برنامهریزی برای مدیریت جمعیت این حشرات ناقل برای کنترل بیماری همزمان با پایش جمعیتها در فصول اپیدمی مورد استفاده قرار گیرد.
علمی - پژوهشی
مصطفی کرم پور؛ صمد خسروی یگانه؛ بهروز نصیری
چکیده
در سال های آتی خشکسالی یکی از تهدیدهای بالقوه برای کشورهای کم بارش به ویژه ایران به شمار می رود. ایران همواره با خشکسالی های بزرگ و کوچک روبه رو بوده است. موقعیت جغرافیایی و شرایط طبیعی کشور به گونه ای است که خشکسالی هایی با شدت و ضعف در آن به وقوع پیوسته است. ارزیابی اثرات خشکسالی بر روی پوشش گیاهی از اهمیت زیادی برخوردار است. به منظور ...
بیشتر
در سال های آتی خشکسالی یکی از تهدیدهای بالقوه برای کشورهای کم بارش به ویژه ایران به شمار می رود. ایران همواره با خشکسالی های بزرگ و کوچک روبه رو بوده است. موقعیت جغرافیایی و شرایط طبیعی کشور به گونه ای است که خشکسالی هایی با شدت و ضعف در آن به وقوع پیوسته است. ارزیابی اثرات خشکسالی بر روی پوشش گیاهی از اهمیت زیادی برخوردار است. به منظور کاهش خسارات و تبعات ناشی از خشکسالی، پایش خشکسالی با استفاده از روش سنجش از دور در اکثر کشور ها به دلیل مزیت های آن مورد توجه قرار می گیرد. در این مطالعه، به منظور آشکار سازی اثرات بارش بر روی پوشش گیاهی در کشور ایران، جهت محاسبه میانگین ماهانه شاخص استاندارد بارش (SPI) از داده های بارش 143 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک کشور در دوره زمانی 2000-2021 استفاده شده است. سپس با استفاده از تصاویر مادون قرمز قابل دید (VIIRS) به صورت میانگین هفتگی در دوره زمانی 2021-2013 (اول آوریل تا پایان ژولای هرسال) اخذ شده از سنجنده Suomi NPP به بررسی وضعیت خشکسالی پوشش گیاهی پرداخته شد. براساس نتایج حاصل شده می توان گفت که پوشش گیاهی در 2015 و 2021 نسبت به دیگر سال های مورد بررسی بیشتر تحت تاثیر خشکسالی قرار گرفته است. شدیدترین خشکسالی پوشش گیاهی در 2021 رخ داده است. در 2016 ،2019 و2020 پوشش گیاهی در شرایط مطلوب تری قرار داشته است. میزان همبستگی شاخص استاندارد بارش (SPI) با شاخص های (NDVI)،(VCI)،(TCI) و (VHI) به ترتیب 1906/0 ، 038/0 ، 016/0 و 002/0 محاسبه گردید.
علمی - پژوهشی
داود اکبری؛ علی اشرفی؛ مصطفی یعقوب زاده
چکیده
فنآوری سنجش از دور ابرطیفی دارای کاربردهای فراوان در طبقهبندی پوششهای زمین و بررسی تغییرات آنها است. با پیشرفتهای اخیر و ایجاد تصاویری با قدرت تفکیک مکانی بالا، استفاده همزمان از اطلاعات طیفی و مکانی در طبقهبندی تصاویر ابرطیفی ضروری است. در این تحقیق روشی جدید جهت طبقهبندی تصاویر ابرطیفی به کمک تکنیکهای کاهش ابعاد و ...
بیشتر
فنآوری سنجش از دور ابرطیفی دارای کاربردهای فراوان در طبقهبندی پوششهای زمین و بررسی تغییرات آنها است. با پیشرفتهای اخیر و ایجاد تصاویری با قدرت تفکیک مکانی بالا، استفاده همزمان از اطلاعات طیفی و مکانی در طبقهبندی تصاویر ابرطیفی ضروری است. در این تحقیق روشی جدید جهت طبقهبندی تصاویر ابرطیفی به کمک تکنیکهای کاهش ابعاد و استخراج ویژگیهای مکانی و الگوریتم شبکه عصبی معرفی میشود. در روش پیشنهادی ابتدا ابعاد تصویر ابرطیفی به کمک الگوریتم آنالیز مولفههای اصلی کاهش مییابد. سپس ده ویژگی مکانی، میانگین، انحراف معیار، درجه تباین، یکنواختی، همبستگی، عدم تشابه، انرژی، آنتروپی، تبدیل موجک و فیلتر گابور، استخراج و در ادامه بر روی ویژگیهای طیفی و مکانی بدستآمده، الگوریتم ژنتیک وزندار اعمال میشود. در الگوریتم ژنتیک وزندار به ویژگیها بر حسب اطلاعات موجود در آنها، وزنی بین صفر تا یک اختصاص یافت. در نهایت بر روی ویژگیهای موجود الگوریتم طبقهبندی شبکه عصبی پرسپترون چندلایه اعمال شد. روش پیشنهادی بر روی دو تصویر ابرطیفی پاویا و برلین پیادهسازی گردید، نتایج آزمایشات بدستآمده برتری روش پیشنهادی را نسبت به روشهای طبقهبندی ماشین بردار پشتیبان، شبکه عصبی پرسپترون چند لایه و جنگل پوشای مینیمم نشان میدهد، که این افزایش برای تصویر پاویا حدود 13، 6 و 5 درصد و برای تصویر برلین حدود 8، 6 و 5 درصد در پارامتر دقت کلی و در مقایسه با روشهای مذکور بهترتیب میباشد.
علمی - پژوهشی
داود اکبری
چکیده
پیچیدگی و حجم وسیع دادههای سنجندههای فراطیفی باعث شده است که روشهای خبره و پیشرفتهتر آنالیز دادهها به منظور استخراج اطلاعات مورد توجه قرار گیرند. یکی از آنالیزهایی که بر روی تصاویر فراطیفی انجام میشود، آشکارسازی هدف است. با پیشرفتهای اخیر و ایجاد تصاویری با قدرت تفکیک مکانی بالا، لزوم استفاده توأم از اطلاعات طیفی و مکانی ...
بیشتر
پیچیدگی و حجم وسیع دادههای سنجندههای فراطیفی باعث شده است که روشهای خبره و پیشرفتهتر آنالیز دادهها به منظور استخراج اطلاعات مورد توجه قرار گیرند. یکی از آنالیزهایی که بر روی تصاویر فراطیفی انجام میشود، آشکارسازی هدف است. با پیشرفتهای اخیر و ایجاد تصاویری با قدرت تفکیک مکانی بالا، لزوم استفاده توأم از اطلاعات طیفی و مکانی را در آشکارسازی تصاویر فراطیفی ایجاب میکند. در این تحقیق روشی جدید جهت آشکارسازی ساختمان در تصاویر فراطیفی بر اساس الگوریتم قطعهبندی هرمی مبتنی بر نشانه معرفی میشود. در روش پیشنهادی ابتدا دو الگوریتم طبقهبندی شبکه عصبی پرسپترون چندلایه (MLP) و ماشین بردار پشتیبان (SVM) پیادهسازی و نتایج آنها با یکدیگر ترکیب گردید. سپس از نقشه حاصل جهت انتخاب نشانهها و ترکیب با الگوریتم قطعهبندی هرمی مبتنی بر نشانه به کمک قانون تصمیم رأی اکثریت استفاده شد. تکنیکهای فوق بر روی یک سری از دادههای تصویری سنجنده CASI که از منطقه شهری تولوز واقع در جنوب فرانسه برداشت شده است، اعمال شدند. نتایج ارزیابی-های کمی و کیفی نشان میدهد که روش پیشنهادی مقدار ضریب کاپا را به میزان 33، 28، 19 و 17 درصد در مقایسه با الگوریتمهای تشابه همبستگی طیفی (SCS)، دیورژانس اطلاعات طیفی (SID)، SVM و MLP به ترتیب بهبود داده است.
علمی - پژوهشی
ساجده مرادی؛ مجید رضایی بنفشه
چکیده
دراین نوشتار تغییرات دمای شبانه در ارتباط با انتشار CO2 در پهنهی ایران با استفاده از تصاویر ماهوارهای سنجنده AIRS و نمودارهای سری زمانی، آزمونهای همبستگی، رگرسیون، من-کندال و نقشهها مورد مطالعه قرارگرفت. این تحقیق برای دورهی آماری 2016 -2003 و ماههای ژانویه، می، ژوئیه و نوامبر انجام شد. بررسی آماری توزیع میانگین ...
بیشتر
دراین نوشتار تغییرات دمای شبانه در ارتباط با انتشار CO2 در پهنهی ایران با استفاده از تصاویر ماهوارهای سنجنده AIRS و نمودارهای سری زمانی، آزمونهای همبستگی، رگرسیون، من-کندال و نقشهها مورد مطالعه قرارگرفت. این تحقیق برای دورهی آماری 2016 -2003 و ماههای ژانویه، می، ژوئیه و نوامبر انجام شد. بررسی آماری توزیع میانگین دمای شبانه در ایران نشان داد میانگین سال 2016 از میانگین کل دوره مطالعاتی به مقدار 42/0درجه کلوین، بیشتر بوده است. بیشترین نوسانات دمای شبانه مربوط به فصل زمستان و و ماههای نوامبر، ژانویه و کمترین نوسانات متعلق به فصل تابستان و ماه ژوئیه بوده است. روند میانگین فصلی CO2 در هر چهار فصل کاملا افزایشی بوده و نوسان کمیداشته است. بر اساس توزیع میانگین دمای شبانه فصلی، کمینه دمای شبانه در شمال غرب، رشته کوههای البرز، زاگرس و نواحی خراسان شمالی در هر چهار فصل قابل مشاهده بود. سواحل جنوبی و شهرهای ساحلی جنوب از استان خوزستان تا استان سیستان و بلوچستان و همچنین دشت کویر و کویر لوت، در تمام فصول، بیشینه دمای شبانه را به خود اختصاص داده است. مطابق نتایج آزمون من- کندال، تنها روند موجود در دمای شبانه ماه ژوئیه صعودی و معنیدار بوده و روند CO2، در همه ماهها صعودی و معنیدار بوده است. بر اساس نتایج آزمون پیرسون، دمای شبانه ژوئیه همبستگی بالایی (66/0) با CO2 داشته است. نتایج مدل رگرسیون غیرخطی بین دو متغیر، حاکی ازاین بود که با ضریب تعیین 44/0 بیشینه CO2 بیشترین تاثیر را بر بیشینه دمای شبانه در ماه ژوئیه در دوره مطالعاتی داشته است.