فریده تاری پناه؛ ابوالفضل رنجبرفردوئی؛ عباسعلی ولی؛ مرضیه مکرم
چکیده
یکی از بخشهای نوین و کمسابقه، بهویژه در مطالعات داخلی، بررسی کمّی ناهمواریهاست. شناخت علمی و کمّیگرایانة موقعیت توپوگرافی همواره از مباحثی بوده که در تحقیقات داخلی، چندان به آن توجه نشده است. این مبحث تأثیر بسزایی در تحلیلهای ژئومورفولوژیک، هیدرولوژی و محیطشناسی دارد. وجود انواع لندفرمها و تنوع آنها معمولاً با تغییر ...
بیشتر
یکی از بخشهای نوین و کمسابقه، بهویژه در مطالعات داخلی، بررسی کمّی ناهمواریهاست. شناخت علمی و کمّیگرایانة موقعیت توپوگرافی همواره از مباحثی بوده که در تحقیقات داخلی، چندان به آن توجه نشده است. این مبحث تأثیر بسزایی در تحلیلهای ژئومورفولوژیک، هیدرولوژی و محیطشناسی دارد. وجود انواع لندفرمها و تنوع آنها معمولاً با تغییر شکل و موقعیت زمین کنترل میشود؛ بنابراین طبقهبندی و شناسایی مناطق گوناگون، با توجه به ویژگیهای مورفومتری آنها، ضروری است و ازاینرو پژوهش حاضر سعی در طبقهبندی لندفرمها در منطقة خارستان، واقع در شمالغرب استان فارس و عوامل مؤثر در آن دارد. در همین زمینه، در مرحلة اول، از روش شاخص موقعیت توپوگرافی (TPI) بهمنظور طبقهبندی لندفرمها و روش کورین برای تعیین کلاسهای ریسک واقعی فرسایش استفاده شد. همچنین بهمنظور تعیین شاخص تفاضلی نرمالشدة پوشش گیاهی (NDVI) از تصاویر ماهوارة لندست 8، مربوط به خرداد 1396، بهره گرفته شد. در مرحلة بعد، رابطة انواع گوناگون لندفرم با فاکتورهای زمینی ارتفاع، شیب، جهت شیب، شاخص خیسی توپوگرافی (TWI)، شاخص ناهمواری زمین (TRI) و NDVI مشخص شد. در مرحلة آخر، وضعیت لندفرمهای گوناگون در کلاسهای متفاوت ریسک فرسایش، تعیین شد. نتایج نشاندهندة ده گونه لندفرم در منطقة مورد مطالعه بود. بیشترین نوع لندفرمها در منطقة مورد مطالعه، آبراهه و قلههای مرتفع، بهترتیب با مساحت 71/27 و 48/27% بود؛ درصورتیکه دشتهای کوچک کمترین مساحت (18/1%) منطقة مورد مطالعه را شامل میشد. کلاسهای لندفرم با شاخص خیسی توپوگرافی در سطح 95% همبستگی معنیداری را نشان داد. از نظر توزیع مکانی، بیشترین سطح (71/91%) منطقه را NDVI کلاس 1/0 تا 3/0 دربر میگرفت. NDVI بزرگتر از 4/0 در لندفرمهای آبراهه و درههای Uشکل مشاهده شد. ریسک واقعی فرسایش در سه کلاس کم، متوسط و زیاد با مساحتهای 14/31%، 11/31% و 78/37% طبقهبندی شد. در کلاس فرسایش کم، متوسط و زیاد، لندفرمهای آبراهه و یالهای مرتفع و قله بهترتیب با 44%، 57% و 59% بیشترین سطح را به خود اختصاص دادند.
رسول آتشی دلیگانی؛ مینا مرادی زاده؛ بهنام تشیع
چکیده
ازن نزدیک به سطح زمین یکی از آلایندههای بسیار خطرناک است که تأثیرات زیانبار درخور توجهی در سلامت ساکنان مناطق شهری دارد. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل مؤثر در غلظت ازن و مدلسازی تغییرات آن، با استفاده از دادههای ماهوارهای و روشهای گوناگون یادگیری ماشین در شهر تهران است. بدینمنظور دادههای غلظت آلایندهها، دادههای ...
بیشتر
ازن نزدیک به سطح زمین یکی از آلایندههای بسیار خطرناک است که تأثیرات زیانبار درخور توجهی در سلامت ساکنان مناطق شهری دارد. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل مؤثر در غلظت ازن و مدلسازی تغییرات آن، با استفاده از دادههای ماهوارهای و روشهای گوناگون یادگیری ماشین در شهر تهران است. بدینمنظور دادههای غلظت آلایندهها، دادههای هواشناسی و دمای سطح خاک، طی بازة زمانی بین سالهای 2015 تا 2021، بهکار رفت. پساز محاسبة همبستگی بین غلظت ازن و پارامترهای مستقل، طی پنج حالت متفاوت، با پارامترهای ورودی و روش یادگیری متفاوت و بهکارگیری پالایش دادهها، غلظت ازن مدلسازی شد. در حالت اول و دوم، مدلسازی با استفاده از دادههای غلظت آلایندهها و دادههای هواشناسی با روش رگرسیون خطی چندمتغیره انجام شد. تنها تفاوت این دو حالت، پالایش دادههای ورودی بهشیوة WTEST در روش دوم است. در حالت سوم، دمای سطح خاک به دادههای ورودی افزوده شد و در حالت چهارم و پنجم، بهترتیب مدلسازی ازن با استفاده از شبکة عصبی چندلایهای و شبکة عصبی بازگشتی انجام شد. مقایسة این حالتها نشان داد که مدلسازیهای مراحل اول تا پنجم، بهترتیب با ضریب تعیین تعدیلشدة 5/0، 64/0، 69/0، 74/0 و 8/0 توانایی بازیابی غلظت ازن را داشتهاند. همچنین مشخص شد در بین آلایندههای گوناگون، مونوکسید نیتروژن، دیاکسید نیتروژن، نیتراکس و از میان دادههای هواشناسی دما، رطوبت و سرعت باد بیشترین تأثیر را در غلظت ازن دارند. افزودن دمای سطح خاک به دادههای ورودی نیز افزایش پنجدرصدی دقت را در برآورد غلظت ازن، بههمراه داشت.
علیاکبر متکان؛ محمد حاجب؛ محمد اسلامی
دوره 7، شماره 2 ، بهمن 1394، ، صفحه 19-34
چکیده
دسترسی به اطلاعات راهها اهمیت زیادی در کاربردهای مختلف نظیر حملونقل، کنترل ترافیک، سیستمهای هدایت خودکار وسایل نقلیه و مانند اینها دارد. در سالهای اخیر طراحی الگوریتمهای استخراج راه، هدف مطالعات بسیاری از پژوهشگران بوده است. باوجود پیشرفتهایی که در این زمینه حاصل شده است، همچنان نواقصی در عملکرد این الگوریتمها ...
بیشتر
دسترسی به اطلاعات راهها اهمیت زیادی در کاربردهای مختلف نظیر حملونقل، کنترل ترافیک، سیستمهای هدایت خودکار وسایل نقلیه و مانند اینها دارد. در سالهای اخیر طراحی الگوریتمهای استخراج راه، هدف مطالعات بسیاری از پژوهشگران بوده است. باوجود پیشرفتهایی که در این زمینه حاصل شده است، همچنان نواقصی در عملکرد این الگوریتمها وجود دارد که یکی از مهمترین آنها وجود بریدگی در شبکة راههای استخراجشده است. این بریدگیها ممکن است بهدلایل مختلفی نظیر قرارگرفتن راهها در زیر درختان یا واقعشدن در سایه باشند. ازآنجاکه پیوستهبودن راهها یکی از ویژگیهای مهم توپولوژیکی آنهاست، رفع این نقیصه ضروری بهنظر میرسد. هدف پژوهش حاضر ارائة روشی خودکار برای یافتن و اتصال بریدگیهای موجود در راههای استخراجشده بهوسیلة الگوریتمهای استخراج راه است. در این الگوریتم ابتدا با استفاده از روشی مبتنی بر تبدیل رادون سر و ته بریدگیها شناسایی میشوند، سپس این نقاط با بهکارگیری روشی بر پایة تکنیک درونیابی اسپلاین به یکدیگر متصل میشوند. این الگوریتم روی خروجی یک روش استخراج راه که در آن چهار بریدگی در راههای مستقیم و دو بریدگی در تقاطعها وجود دارد، پیادهسازی شد. نتایج نشان دادند که الگوریتم قادر به اتصال تمام بریدگیهای واقع در راههای مستقیم بود، ولی دو مورد بریدگی در تقاطعها را نتوانست الگوریتم متصل کند. بنابراین میتوان گفت که صرفنظر از محل بریدگی که در راههای مستقیم یا در تقاطعها واقع شدهاند، الگوریتم حدود 7/66 درصد از بریدگیهای موجود در تصویر را شناسایی و متصل کرده است. این الگوریتم در محیط نرمافزار MATLAB برنامهنویسی شد.
مجتبی جنتی؛ محمدجواد ولدان زوج؛ علی محمدزاده؛ علیرضا صفدرینژاد
دوره 8، شماره 1 ، بهمن 1395، ، صفحه 19-36
چکیده
در تصاویر نرمال که براساس هندسۀ اپیپلار بازنمونهبرداری شدهاند، نقاط متناظر در زوج تصویر در راستای یک سطر یا ستوناند و پارالاکس قائم نخواهند داشت. این ویژگی تصاویر نرمال را بهمنزلۀ پیشنیاز اصلی طیف وسیعی از کارهای فتوگرامتری نظیر تناظریابی، مثلثبندی هوایی خودکار، تولید مدل رقومی زمین، تولید ارتوفتو، و برجستهبینی مطرح ...
بیشتر
در تصاویر نرمال که براساس هندسۀ اپیپلار بازنمونهبرداری شدهاند، نقاط متناظر در زوج تصویر در راستای یک سطر یا ستوناند و پارالاکس قائم نخواهند داشت. این ویژگی تصاویر نرمال را بهمنزلۀ پیشنیاز اصلی طیف وسیعی از کارهای فتوگرامتری نظیر تناظریابی، مثلثبندی هوایی خودکار، تولید مدل رقومی زمین، تولید ارتوفتو، و برجستهبینی مطرح کرده است. در این مقاله، روش جدیدی مبتنی بر استفاده از مدل پارامترهای مداری برای بازنمونهبرداری اپیپلار تصاویر خطی پوشبروم پیشنهاد شده است. روش پیشنهادی براساس تصحیح پارامترهای توجیه خارجی مدل پارامترهای مداری در فضای شیئ توسعه یافته است. از مزایای این مدل میشود به امکان تصحیح اثر دید غیرقائم سنجنده بهواسطۀ تعبیرپذیری فیزیکی پارامترهای مدل و امکان پیادهسازی روند پیشنهادی، با استفاده از دیگر مدلهای مطرح در حوزۀ تصحیح هندسی تصاویر ماهواره اشاره کرد. طبق نتایج حاصل از ارزیابی دقت تصاویر نرمال تولیدشده به روش پیشنهادی در سطح نقاط چک مستقل، متوسط پارالاکس x باقیمانده در سطح مدل 73/0 پیکسل حاصل شد که بر کارآیی مدل پیشنهادی دلالت دارد.
سوگل مرادیان؛ محمد طالعی؛ قاسم جوادی
چکیده
تأمین آب و مدیریت صحیح منابع آب، یکی از چالشهای جدی مدیران و تصمیمگیراناین حوزه است. مسأله تصمیمگیری و تلاش برای یافتن یک راهکار مناسب در حوضههای کمآب جهت حل مشکل کمآبی، به تخصیص بهینه و اولویتبندی مصرف آب بین بخشهای کشاورزی، شرب و صنعت و تأمین نیازهای زیستمحیطی منطقه توجه دارد.این تحقیق با ارائه چارچوبی سیستماتیک ...
بیشتر
تأمین آب و مدیریت صحیح منابع آب، یکی از چالشهای جدی مدیران و تصمیمگیراناین حوزه است. مسأله تصمیمگیری و تلاش برای یافتن یک راهکار مناسب در حوضههای کمآب جهت حل مشکل کمآبی، به تخصیص بهینه و اولویتبندی مصرف آب بین بخشهای کشاورزی، شرب و صنعت و تأمین نیازهای زیستمحیطی منطقه توجه دارد.این تحقیق با ارائه چارچوبی سیستماتیک و مدلسازی با استفاده از نرمافزار WEAP، به بررسی اثرات شکلهای مختلف توسعه بر سیستم میپردازد. جهت بررسی موردی،این مدل در حوضه آبریز دریاچه ارومیه به کار گرفته شد. سیاستهای موجود برای حل مشکلاتاین حوضه (ارائه شده توسط ستاد احیای دریاچه ارومیه)، به انتقال آب از دریاچه خزر بهاین دریاچه تأکید دارند که فعالیتی پر هزینه بوده و اثرات زیست محیطی و مشکلات متعددی دربر خواهد داشت. دراین مطالعهاین سناریو به همراه تعدادی از دیگر سناریوهای پیشنهاد شده توسطاین ستاد، با استفاده از جعبهابزار حامیتصمیمگیری مبتنی بر تصمیمگیری چندمعیاره مورد ارزیابی قرار گرفته و انتخاب بهترین سناریو به کمکاین ابزار و بر مبنای روش TOPSIS انجام گرفت. در ادامه به منظور تعیین نحوه تخصیص بهینه آب به بخشهای مصرفی و بر اساس دیدگاه همکاری ذینفعان در حل مشکلاین حوضه، با پیشنهاد 4 سناریو مبتنی بر ائتلاف های مختلف ذینفعان، از نظریه بازیها استفاده شد و نتایج نشان داد که با تخصیص آب به ذینفعان و تشکیل بازی کاملاَ همکارانه و استفاده از روش ارزش شاپلی، سود همه ذینفعان افزایش مییابد و سناریوی کاملا همکارانه میتواند به عنوان جایگزینی برای سناریوی انتقال آب بهاین حوضه مطرح شود.
مریم امیدپور؛ رومینا سیاح نیا؛ یوسف رضایی
چکیده
با افزایش روزافزون جمعیت در شهرها، مدیریت توسعه شهری امری اجتناب ناپذیر است. شهر، متشکل از سیستمهای باز و زنده و تلفیقی از سیستمهای اجتماعی- اکولوژیکی است که روند شتاب زده توسعه شهری موجب تغییر کاربری زمین و در نتیجه آسیب رسیدن به ساختار، عملکرد و فرآیندهای اکولوژیکی میشود. در این میان، بهرهگیری از دانش اکولوژی با رویکرد سیمای ...
بیشتر
با افزایش روزافزون جمعیت در شهرها، مدیریت توسعه شهری امری اجتناب ناپذیر است. شهر، متشکل از سیستمهای باز و زنده و تلفیقی از سیستمهای اجتماعی- اکولوژیکی است که روند شتاب زده توسعه شهری موجب تغییر کاربری زمین و در نتیجه آسیب رسیدن به ساختار، عملکرد و فرآیندهای اکولوژیکی میشود. در این میان، بهرهگیری از دانش اکولوژی با رویکرد سیمای سرزمین و تابآوری میتواند به تحلیل وضعیت موجود و یافتن راهحلهای بهینه کمک کند. تابآوری در الگوی ساختار طبیعی شبکه اکولوژیک به میزان وسعت و پیوستگی لکههای سبز بستگی دارد. به همین دلیل، برای رسیدن به هدف اصلی این پژوهش که ارزیابی ساختار شبکه اکولوژیک در روند توسعه شهری با رویکرد تابآوری است، به بررسی روند تغییر پوشش گیاهی در فاصله سالهای 1982 تا 2015 در شهر همدان پرداخته شد. در این مطالعه، چارچوب مفهومی برگرفته از دانش اکولوژی، نظریههای تابآوری و با استفاده از تصاویر ماهوارهای و تکنیکهای سامانه اطلاعات جغرافیایی GIS شکل گرفت تا بتوان مناطق حساس زیستی نسبت به تغییرات و ساخت و سازهای شهری در برنامهریزیهای آتی توسعه شهر را مشخص و مانع از آسیب رسیدن به اکوسیستم طبیعی شهر و حفظ و ارتقاء منابع زیستی باقیمانده در این سرزمین شد. تصاویر ماهوارهای Landsat در سالهای 1982، 2000 و 2015 با استفاده از نرمافزارهای ArcMap, ENVI در چهار طبقه: «کاربری اراضی بایر، زمین ساخته شده، راههای ارتباطی و پوشش گیاهی» به روش نظارت شده بیشترین شباهت، کلاسبندی شدند. پس از تحلیل این نقشهها به منظور یافتن نوع تغییرات در کاربری اراضی، با استفاده از نرم افزار TerrSetنقشهها مورد پردازش و تحلیل قرار گرفت و سه نوع متریک سیمای سرزمین شامل ایجاد شدگی، سست شدگی و جدا شدگی در بین این سالها بررسی شد. نتایج نشان میدهد پوشش گیاهی منطقه از 2/2820 هکتار در سال 1982 به 2/1304 هکتار در سال 2015 تقلیل یافته و در مقابل اراضی ساخته شده و راههای ارتباطی نیز از 4/606 هکتار در سال 1982 به 2/4274 هکتار در سال 2015 افزایش یافته است که این میزان تغییرات نشان از رشد و گسترش بالای مناطق شهری و کاهش، خرددانگی و انقطاع سطح پوشش گیاهی و در نهایت افول در تابآوری شبکه اکولوژی شهری دارد. در پایان تحقیق، راهبردهایی به منظور ترمیم آسیب های وارده به شبکه طبیعی اکولوژیک شهر همدان و توسعه آن ارائه شد.
امیر حسین ناظمی؛ حامد سبزچی دهخوارقانی؛ علی اشرف صدرالدینی؛ ابوالفضل مجنونی هریس
چکیده
توسعة روشهای سنجش از دور در پهنهبندی اراضی زیر کشت محصولات کشاورزی در مقیاس گستردة مکانی و زمانی، بهصورت جایگزین شیوههای پرهزینه و زمانبر جمعآوری آمار میدانی، در حال گسترش است. تا کنون، روشهایی برای شناسایی اراضی زراعی، با استفاده از تصاویر سنجندههای اپتیک و راداری، مطرح شده است. برخی از این روشها، با تأکید بر فرایندهای ...
بیشتر
توسعة روشهای سنجش از دور در پهنهبندی اراضی زیر کشت محصولات کشاورزی در مقیاس گستردة مکانی و زمانی، بهصورت جایگزین شیوههای پرهزینه و زمانبر جمعآوری آمار میدانی، در حال گسترش است. تا کنون، روشهایی برای شناسایی اراضی زراعی، با استفاده از تصاویر سنجندههای اپتیک و راداری، مطرح شده است. برخی از این روشها، با تأکید بر فرایندهای حذف پیکسلهای ابری، مناسب اقلیم مرطوب با روزهای متعدد ابرناکی هستند و برخی دیگر، بهدلیل روش بهکاررفته در آنها بهمنظور ترکیب تصاویر هر دو سیستم اپتیک و راداری، پیچیدهگیهای خاص خود را دارند. در این میان، روشهای مبتنیبر استفاده از ویژگیهای منحصربهفرد سری زمانی شاخص گیاهی هریک از محصولات زراعی فرایند نسبتاً سادهتری در پهنهبندی اراضی زراعی دارد. هدف از این پژوهش بهبود یکی از روشهای مطرحشده برای تفکیک اراضی زیر کشت گندم دیم است که در آن از الگوریتم حذف گامبهگام پیکسلهای غیرگندم و تصاویر سنجندة مادیس استفاده شده بود. برای بهبود الگوریتم مذکور، طی فرایندی، از قدرت تفکیک زمانی تصاویر سنجندة مادیس و قدرت تفکیک مکانی تصاویر ماهوارة لندست8 بهره گرفته شد. فرایند جدید، ضمن رفع نقاط ضعف الگوریتم سابق در تشخیص مراتع و اراضی غیرگندم از اراضی گندم دیم، بهخصوص در پیکسلهای ناهمگن، موجب افزایش دقت این الگوریتم در پهنهبندی اراضی گندم دیم شد؛ بهطوریکه روش مطرحشده توانست با مقادیر صحت کلی، شاخص کاپا و F1 بهترتیب برابر با 92.5%، 0.67 و 0.71، با دقت قابلقبولی، سطوح زیر کشت گندم دیم را تفکیک کند.
زهره رودسرابی؛ علی سام خانیانی؛ عباس کیانی
چکیده
مطالعات متعددی که طی چندین دهة اخیر درمورد پدیدة آتشسوزی انجام شده، مجموعة گستردهای از دادههای ورودی و روشهای اجرا و ارزیابی را فراهم کرده است. بااینحال این مجموعة گستردة نتایج و تحقیقات، بهصورت ساختاریافته، بهمنظور ارائة نقشة راه به کاربران جدید این حوزه و راهنمایی در زمینة کاربردها و شرایط گوناگونی فراهم آمده است که ...
بیشتر
مطالعات متعددی که طی چندین دهة اخیر درمورد پدیدة آتشسوزی انجام شده، مجموعة گستردهای از دادههای ورودی و روشهای اجرا و ارزیابی را فراهم کرده است. بااینحال این مجموعة گستردة نتایج و تحقیقات، بهصورت ساختاریافته، بهمنظور ارائة نقشة راه به کاربران جدید این حوزه و راهنمایی در زمینة کاربردها و شرایط گوناگونی فراهم آمده است که تا کنون تحلیل نشدهاند. بهعبارتی دیگر، خلأ تحقیقی منسجم درمورد عملکرد نسبی فرایندهای گوناگون سنجش از دور در این حوزه، بهمنظور تولید اطلاعات متفاوت و مرتبط با کاربریها، احساس میشود. برای رفع این خلأ، در این تحقیق، تحلیلی نسبتاً جامع از مطالعات انجامشده دربارة آتشسوزی در نشریات سنجش از دور صورت پذیرفته است. چند عامل کلی مورد ارزیابی در مطالعات پیش، حین و پس از آتشسوزی، تغییر در دادههای ورودی، بررسی الگوریتمها و توسعة آنها بودند زیرا تحلیلگران میتوانند این عوامل را کنترل کنند تا دقت نهایی تحلیلها و نتایج حاصل را بهبود بخشند. یکی از مسائل مهم در موضوع آتشسوزی، پس از شناسایی و کشف آتش، با توجه به تغییرات دائمی ایجادشده در ساختار و ترکیب پوشش گیاهی، بررسی نحوة بازیابی پوشش گیاهی و میزان رشد آن طی سالیان پس از آتشسوزی است. براساس بررسی انجامشده دربارة مطالعات آتشسوزی در کشور، حدود 48% از این پژوهشها به شناسایی و گسترش آتشسوزی و حدود 52% دیگر به احیا و بازیابی پرداختهاند. در بررسی تحقیقات دربارة مطالعات شناسایی، مشخص شد که تقریباً 5% از آنها با استفاده از روشهای یادگیری و 43% دیگر با روشهای سنتی انجام شدند. درعینحال از سهم مرتبط با مطالعات احیا نیز، تقریباً 21% به بررسی پوشش گیاهی و 31% به بررسی خاک زیر سطح آتش پرداختند. یافتههای این تحقیق میتواند به محققان، برای تصمیمگیری در انتخاب دادهها و الگوریتمهای مورد استفاده، با توجه به هدف مطالعه، در شاخههای گوناگون مطالعات مرتبط با آتشسوزی کمک مؤثری برساند. بااینحال تحلیلگران میتوانند، علاوهبر این دستورالعملهای کلی، ترجیحات شخصی یا مزایای الگوریتم ویژهای را که ممکن است به برنامهای خاص مربوط باشد، در نظر بگیرند.
مینا حمیدی؛ حمید عبادی؛ عباس کیانی
چکیده
با بهبود حد تفکیک مکانی تصاویر سنجش از دور، اطلاعات دقیقتری از صحنة تصویر همچون ساختارهای بافت، فراهم شده است. این منابع داده، بهدلیل جزئیات بسیار، دارای واریانس درونکلاسی زیاد و واریانس بینکلاسی اندکاند؛ ازاینرو استخراج اطلاعات پوشش زمین از آنها به فرایندی چالشبرانگیز تبدیل شده است. در این تصاویر، تفسیر بصری زمانبر ...
بیشتر
با بهبود حد تفکیک مکانی تصاویر سنجش از دور، اطلاعات دقیقتری از صحنة تصویر همچون ساختارهای بافت، فراهم شده است. این منابع داده، بهدلیل جزئیات بسیار، دارای واریانس درونکلاسی زیاد و واریانس بینکلاسی اندکاند؛ ازاینرو استخراج اطلاعات پوشش زمین از آنها به فرایندی چالشبرانگیز تبدیل شده است. در این تصاویر، تفسیر بصری زمانبر و پرهزینه است و تفسیر اتوماتیک آنها لزوماً به دقت بالا منجر نمیشود و رسیدن به دقت تفسیر مطلوب نیازمند طراحی الگوریتمهای اتوماتیک است؛ بهصورتیکه توانایی مقابله با مشکلات ناشی از پیچیدگی صحنة تصویر را داشته باشند. برای غلبه بر این مشکل، روش آنالیز عارضهمبنای تصویر که به مورفولوژی صحنة تصویر حساس است، بهویژه در مطالعهای شهری که تراکم ساختارهای شکلگرفته بهدست انسان بالاست، ممکن است کارآمد باشد. در طبقهبندی عارضهمبنا، پیکسلهای بیانگر یک عارضه در ترکیب با یکدیگر، تجزیه و تحلیل میشوند؛ در نتیجه، فضای مسئله بهنسبت طبقهبندی پیکسلمبنا کاهش مییابد و مزیت این امر افزایش سرعت محاسبات است. درعینحال بهدلیل اندازة متنوع اشیای تصویری، طبقهبندی نظارتشدة عارضهمبنا در ایجاد مجموعة آموزشی بهینه با چالشهایی مواجه است. در تحقیق حاضر، بهمنظور طبقهبندی عارضهمبنا، از الگوریتم آدابوست استفاده شده است. برای غلبه بر مشکل فقدان تناسب فضای ویژگی ناشی از تعداد اندک نمونههای آموزشی و توزیع نامتناسب آنها در مقایسه با ابعاد بالای فضای ویژگی (شامل ویژگیهای طیفی، مکانی و هندسی)، دو راهبرد دنبال شده است. در یک رویکرد برای تولید مجموعة آموزشی بهینه، مکانیسم یادگیری فعال با الگوریتم آدابوست ادغام شده و در رویکردی دیگر بهمنظور کاهش ابعاد فضای ویژگی، براساس همبستگی بین ویژگیها (افزونگی) و همبستگی بین ویژگیها و کلاسها (مطابقت)، زیرمجموعة ویژگی منتخب استخراج شده است. روش پیشنهادی روی مجموعه دادة استاندارد وهینگن کشور آلمان اجرا و نتایج حاصل از آن با طبقهبندی پیکسلمبنا مقایسه شده است. بهمنظور بررسی معنیداری اختلافهای حاصلشده در نتایج ارزیابیها نیز، آزمون آماری مکنمار بهکار رفته است. نتایج تجربی نشان دادند که رویکرد عارضهمبنای پیشنهادی، در قیاس با رویکرد پیکسلمبنا، بهطور متوسط 6% دقت کلی و 7% ضریب کاپا را بهبود داده است. همچنین سرعت محاسبات در روش آدابوست عارضهمبنای پیشنهادی، در مقایسه با رویکرد پیکسلمبنا افزایش چشمگیری یافته است. این نتایج بیانگر عملکرد بهینة رویکرد پیشنهادی، هم از نظر دقت و هم از نظر سرعت محاسبات است.
مجتبی جنتی؛ محمدجواد ولدانزوج؛ علی محمدزاده
دوره 7، شماره 1 ، اسفند 1394، ، صفحه 21-38
چکیده
نتیجة فرایند بازآرایی اپیپلار، تولید تصاویر شبهنرمال است که نقاط متناظر در آنها در امتداد سطرها یا ستونها قرار میگیرند. برخلاف تصاویر نرمالِ حاصل از فرایند بازنمونهبرداری اپیپلار، هیچ تضمینی برای تناسب پارالاکس موازی و ارتفاع نقاط متناظر در این تصاویر وجود ندارد. بااینحال، تولید تصاویر شبهنرمال میتواند انجام طیف ...
بیشتر
نتیجة فرایند بازآرایی اپیپلار، تولید تصاویر شبهنرمال است که نقاط متناظر در آنها در امتداد سطرها یا ستونها قرار میگیرند. برخلاف تصاویر نرمالِ حاصل از فرایند بازنمونهبرداری اپیپلار، هیچ تضمینی برای تناسب پارالاکس موازی و ارتفاع نقاط متناظر در این تصاویر وجود ندارد. بااینحال، تولید تصاویر شبهنرمال میتواند انجام طیف وسیعی از کارهای فتوگرامتری نظیر تناظریابی، مثلثبندی هوایی خودکار، تولید مدل رقومی زمین، تولید ارتوفتو، و برجستهبینی را میسر سازد. در پژوهش حاضر، روش جدیدی مبتنی بر مدل مراکز تصویر چندگانه برای بازآرایی اپیپلار تصاویر خطی پوشبروم ارائه شد و روند بازآرایی برای دو سیستم تصویربرداری Cross Track و Along Track جداگانه بررسی گردید. اساس روش پیشنهادی، تصحیح مسیر حرکت و پارامترهای وضعیتی سنجندة توسعهیافته است. از مزایای این مدل میتوان به امکان تصحیح اثر دید غیرقائم سنجنده بهسبب تعبیرپذیری فیزیکی پارامترهای مدل اشاره کرد. برمبنای نتایج حاصل از ارزیابی دقت تصاویر شبهنرمال تولیدشده بهروش پیشنهادی برای یک زوج تصویر استریوی Cross Track در سطح نقاط چک، متوسط پارالاکس قائم باقیمانده در سطح مدل 94/0 پیکسل بهدست آمد، که میتواند مؤید صحت و کارایی مدل پیشنهادی باشد. کلیدواژهها: فتوگرامتری، بازآرایی اپیپلار، تصویر شبهنرمال، تصاویر خطی پوشبروم، مدل مراکز تصویر چندگانه، تصحیح مسیر حرکت سنجنده.
سارا صالحی؛ محمدجواد ولدان زوج؛ محمودرضا صاحبی
دوره 9، شماره 2 ، اسفند 1396، ، صفحه 21-40
چکیده
استفاده از دادههای چندکانالة1 سنجندههای رادار با روزنة مجازی (SAR)2، بهدلیل مستقلبودن از شرایط جوی و نور خورشید و نیز دارابودن قابلیت بالا در استخراج تغییرات، در مقایسه با حالت تککاناله، در کاربردهای متفاوتی مانند نظارت بر محیطزیست و مدیریت بلایای طبیعی بسیار توجیهپذیر است. با این حال، بهرهبرداری از این قابلیتها به استفاده ...
بیشتر
استفاده از دادههای چندکانالة1 سنجندههای رادار با روزنة مجازی (SAR)2، بهدلیل مستقلبودن از شرایط جوی و نور خورشید و نیز دارابودن قابلیت بالا در استخراج تغییرات، در مقایسه با حالت تککاناله، در کاربردهای متفاوتی مانند نظارت بر محیطزیست و مدیریت بلایای طبیعی بسیار توجیهپذیر است. با این حال، بهرهبرداری از این قابلیتها به استفاده از روشهای دقیق و اتوماتیک برای تولید نقشههای تغییرات از تصاویر اخذشده از منطقة جغرافیایی یکسان، در پلاریزاسیونها یا فرکانسهای گوناگون مربوط به زمانهای متفاوت، نیاز دارد. از سوی دیگر، حساسیت به بافت صحیح برای یک پیکسل میتواند به حذف خطاهای برچسبگذاری پیکسلهای منفرد کمک کند و نقشة تغییرات را بهبود بخشد. حذف نویز لکهای و ماهیت ایزوتروپیک مدلسازی میدانهای تصادفی مارکوف موجب نرمشدن مرزهای مکانی بین مناطق تغییریافته و تغییرنیافته در نقشة تغییرات نهایی میشود. بهمنظور حذف یا دستکم کاهش این اثر نامطلوب، استفاده از مدل مارکوف با هدف دخیلکردن اطلاعات لبهها در فرایند برچسبگذاری پیشنهاد میشود. این روند دقت لبهها در محل مرزهای مکانی را بهبود میبخشد و دقت آشکارسازی تغییرات را ارتقا میدهد. در این تحقیق، یک مدل مارکوف بهمنظور تشخیص نظارتنشدة تغییرات، ازطریق ترکیب اطلاعات موجود در هریک از کانالهایSAR ، اطلاعات بافت مکانی و نیز اطلاعات لبه، معرفی شده و با استفاده از «توابع انرژی» فرموله شده است. بهمنظور برآورد پارامترهای مدل، الگوریتم بیشینهسازی امید ریاضی (EM)3 با روش مشتقات لگاریتمی (MoLC)4 ترکیب شده است. الگوریتم پیشنهادی با استفاده از تصاویر ASAR-ENVISAT بهروش شبیهسازی ارزیابی شده است. براساس نتایج، روش پیشنهادی دقت کلی را، در مقایسه با روشهای موجود آشکارسازی تغییرات (با میانگین 12%)، افزایش داده و قابلیت شناسایی هر سه نوع تغییرات (اندک- متوسط- زیاد) را داراست. این در حالی است که، با درنظرگرفتن اطلاعات باندها و بافت مکانی، قدرت شناسایی تغییرات اندک و متوسط بسیار پایین برآورد شده است. همچنین، با توجه به تعداد دفعات تکرار پایین، زمان اجرای الگوریتم بسیار کاهش یافته است. بهطورکلی، بیشترین دقت الگوریتم، براساس روش پیشنهادی، 67/99% برآورد شد.
مژگان احمدی؛ عباس کاویانی؛ پیمان دانشکار آراسته؛ زهره فرجی
چکیده
تخمین بارش در محاسبات بیلان انرژی، مطالعات هیدرولوژیکی و هواشناسی از اهمیت چشمگیری برخوردار است. با توجه به اهمیت دادههای بارش در علوم مختلف و عدم وجود شبکه بارانسنجی گسترده و مناسب، لازم است دادههای بارش به نحوی برآورد شوند. یکی از راههای برآورد بارش، استفاده از دادههای ماهوارهای است. دراین پژوهش، به ارزیابی دادههای ...
بیشتر
تخمین بارش در محاسبات بیلان انرژی، مطالعات هیدرولوژیکی و هواشناسی از اهمیت چشمگیری برخوردار است. با توجه به اهمیت دادههای بارش در علوم مختلف و عدم وجود شبکه بارانسنجی گسترده و مناسب، لازم است دادههای بارش به نحوی برآورد شوند. یکی از راههای برآورد بارش، استفاده از دادههای ماهوارهای است. دراین پژوهش، به ارزیابی دادههای بارش مدل GLDAS، CRU، GPCP، TRMM، CMAP و NCEP-NCAR با دادههای ایستگاهی در استانهای البرز، قزوین، زنجان، کردستان و همدان پرداخته شد. نتایج نشان داد که در این مناطق، بارش GPCP، TRMM، CMAPو NCEP-NCAR نتایج خوبی داشتند و از میان آنها GPCP وTRMM نتیجه بهتری را ارائه کردهاند. در ارزیابی GPCP با میانگین ایستگاههای منطقه مورد مطالعه در پیکسل 3 در سال 2003، ضریب تبیین (R2)، ضریب کارایی مدل(EF)، خطای اریب میانگین (MBE)، میانگین مطلق خطا (MAE) و ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE) به ترتیب برابر 96/0، 94/0، 13/3، 30/5 و 58/6 میلیمتر بر ماه به دست آمد. همچنین دادههای بارش مدل GLDAS با دادههای ایستگاهی مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج نشان داد که در مناطقی که بارش زیاد است، مانند ایستگاه رشت و نوشهر مدل GLDAS از دقت خوبی برخوردار نیست
ناصر فرجزاده؛ مهدی هاشم زاده
چکیده
تصاویر هوایی ثبتشده توسط ماهوارهها و یا پهپادها، معمولا شامل نواحی مربوط به منابع طبیعی و نواحی حاوی سازههای ساخت بشر است. با تفکیک این نواحی از یکدیگر، قادر خواهیم بود اطلاعات مهمی نظیر آرایش ساختاری سطوح و شکل آنها را استخراج و نقشههای هواییِ برچسبدار ایجاد کنیم. دستیابی به چنین اطلاعاتی میتواند کاربردهای بسیار مفیدی ...
بیشتر
تصاویر هوایی ثبتشده توسط ماهوارهها و یا پهپادها، معمولا شامل نواحی مربوط به منابع طبیعی و نواحی حاوی سازههای ساخت بشر است. با تفکیک این نواحی از یکدیگر، قادر خواهیم بود اطلاعات مهمی نظیر آرایش ساختاری سطوح و شکل آنها را استخراج و نقشههای هواییِ برچسبدار ایجاد کنیم. دستیابی به چنین اطلاعاتی میتواند کاربردهای بسیار مفیدی در زمینههای نظامی، شهری و زیست محیطی داشته باشد. از آنجاییکه پردازش حجم عظیمی از تصاویر بهدست آمده از ماهوارهها و پهپادها بصورت دستی امکانپذیر نیست، لذا استفاده از روشهای خودکارِ مبتنی بر هوش مصنوعی در این حوزه، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. تاکنون پژوهشهای متعددی در اینباره انجام شده است که از اهم آنها میتوان به شناسایی ساختمانها، وسایل نقلیه، جادهها و همچنین تشخیص ساختار پوشش گیاهی در تصاویر هوایی اشاره کرد. در این مقاله، قصد داریم با معرفی مجموعهای از ویژگیهای آماری مبتنی بر رنگ که به سادگی قابل استخراج از تصاویر هوایی هستند و با استفاده از یک مدل مبتنی بر یادگیری، راهکاری کارآمد برای تشخیص دقیق و سریع سازههای ساخت بشر و تفکیک آنها از منابع طبیعی ارایه دهیم. نتایج آزمایشهای انجام گرفته بر روی بانک تصاویر ماساچوست که بهصورت عمومی، قابل دسترس است، نشان دهنده دقت مناسب و سرعت عمل بالای راهکار پیشنهادی است. بهطوریکه، دقت و میانگین سرعت پردازش بهدست آمده بهترتیب برابر با ٪۰۷/۹۰ و 96/0 ثانیه است.
زهره هاشمی؛ حمید سودائی زاده؛ محمدحسین مختاری
چکیده
دمای سطح زمین یکی از پارامترهای مؤثر و مهم در فرایندهای فیزیک سطح زمین در تمامی مقیاسها، از محلی تا جهانی، محسوب میشود. در این مطالعه، رابطة بین دمای سطح زمین با پوششگیاهی و رطوبت سطحی خاک، در کاربریهای اراضی منطقة زهک دشت سیستان، بررسی شد. بدینمنظور تصاویر ماهوارهای لندست TM (1987)، TM (2001) و OLI(2018) بهکار رفت. پس از مراحل پیشپردازش ...
بیشتر
دمای سطح زمین یکی از پارامترهای مؤثر و مهم در فرایندهای فیزیک سطح زمین در تمامی مقیاسها، از محلی تا جهانی، محسوب میشود. در این مطالعه، رابطة بین دمای سطح زمین با پوششگیاهی و رطوبت سطحی خاک، در کاربریهای اراضی منطقة زهک دشت سیستان، بررسی شد. بدینمنظور تصاویر ماهوارهای لندست TM (1987)، TM (2001) و OLI(2018) بهکار رفت. پس از مراحل پیشپردازش و پردازش تصاویر، نقشههای کاربری اراضی براساس روش طبقهبندی نظارتشده و از طریق الگوریتم حداکثر احتمال در دورة سیساله استخراج شد. همچنین دمای سطح زمین با روش پنجرة مجزا بهدست آمد و ارتباط بین آن با پوشش گیاهی و رطوبت خاک، با روش آماری، ارزیابی شد. طبق نتایج، دقت طبقهبندی بهروش حداکثر احتمال با بررسی از طریق دادههای حقایق زمینی، تصاویر TM و OLI، برحسب ضریب آماری کاپا، بهترتیب 89/0، 95/0 و 84/0 و براساس صحت کلی 8/91، 45/96 و 89/87% بهدست آمد. طی سالهای 1987، 2001 و 2018 میانگین شاخصهای دمای سطح زمین 13/38، 73/45 و 14/41 درجة سانتیگراد، شاخص تفاضلی نرمالشدة پوشش گیاهی 11/0-، 13/0- و 16/0- و شاخص تفاضلی نرمالشدة رطوبت 64/0، 63/0 و 58/0 برآورد شد. ارتباط دمای سطح زمین و شاخص تفاضلی نرمالشدة پوشش گیاهی فاقد همبستگی بود. همبستگی بین دمای سطح زمین و شاخص تفاضلی نرمالشدة رطوبت نیز معکوس و منفی شد. بر اثر عوامل پدیدآورندة خشکسالی هیدرولوژیکی و شرایط اقلیمی ناشی از کاهش بارندگی، افزایش دمای هوا و وزش طوفانهای گردوغبار، زادآوری و رشد گیاهان کاهش یافته است؛ بنابراین، بهدنبال فقدان پوشش گیاهی مناسب، پوشش گیاهی در کاهش دمای سطح زمین منطقة مورد مطالعه تأثیری ندارد.
حامد حبیبی؛ محمد طالعی؛ قاسم جوادی
دوره 9، شماره 4 ، مرداد 1396، ، صفحه 22-36
چکیده
انبارهای توزیع در اقتصاد کشور اهمیت فراوانی دارند و درصد معتنابهی از داراییها در انبارها انباشته شده است. انتخاب بهترین مکان تأثیر مهمی در عملکرد و بازدهی اقتصادی انبارها و کاهش هزینة زنجیرة تأمین دارد. ارزیابی موقعیت انبارها مسئلة تصمیمگیری چندمعیاره، شامل معیارهای کمی و کیفی است. در این پژوهش، یک مدل تصمیمگیری مبتنیبر سیستم ...
بیشتر
انبارهای توزیع در اقتصاد کشور اهمیت فراوانی دارند و درصد معتنابهی از داراییها در انبارها انباشته شده است. انتخاب بهترین مکان تأثیر مهمی در عملکرد و بازدهی اقتصادی انبارها و کاهش هزینة زنجیرة تأمین دارد. ارزیابی موقعیت انبارها مسئلة تصمیمگیری چندمعیاره، شامل معیارهای کمی و کیفی است. در این پژوهش، یک مدل تصمیمگیری مبتنیبر سیستم اطلاعات مکانی، برای ارزیابی موقعیتهای بالقوه مناسب جهت جانمایی انبارهای توزیع محصولات در سطح استان تهران، مطرح شده است. فرایند ارائهشده شامل چهار مرحلة اصلی است. در مرحلة اول، معیارهای گوناگون استخراج و دادههای مورد نیاز در بستر GIS جمعآوری شد. در گام دوم، کارشناسان و متخصصان مورد نظر شاخصهای ارزیابی را مشخص و با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP)، آنها را وزندهی و تلفیق کردند. سومین مرحله اجرای مدل و نیز تعریف سناریوهای متفاوت مبتنیبر روش میانگین وزندار ترتیبی (OWA) برای لحاظکردن میزان ریسک و جبرانشدگی در فرایند تصمیمسازی است. درنهایت، با استفاده از دادههای استان تهران، کارآیی مدل ارزیابی و نتایج تحلیل شد. در پایان، ازطریق تلفیق خروجی حاصل از سناریوهای گوناگون، مکانهایی که در بیشتر سناریوها بهمنزلة گزینة خوب تعیین شده بودند، گزینههای مناسب با پایداری در نتایج تصمیم در نظر گرفته شدند. استفاده از روش تلفیقی ANP-OWA در تولید و ارزیابی سناریوهای متفاوت مبتنیبر میزان ریسک در تصمیمگیری و تحلیل حساسیت، در قالب تولید نقشة جدید حاصل از تلفیق سناریوهای گوناگون، ازجمله نوآوریهای این تحقیق است که به بهبود انجامیده است.
سمیرا کرباسی؛ حسین ملکوتی؛ مهدی رهنما؛ دکتر مجید آزادی
چکیده
افزایش سطح غلظت گازهای گلخانهای و بهتبع آن، گرمشدن کرة زمین و تغییرات آبوهوایی یکی از مهمترین چالشهای قرن بیستویکم شناخته شده است. این پژوهش عملکرد الگوریتمهای موجود در بازیابی غلظت گازهای گلخانهای دیاکسید کربن را، براساس دادههای مشاهداتی ماهوارة نظارت بر گازهای گلخانهای گوست (GOSAT)، در مقایسه با دادههای مرجع ...
بیشتر
افزایش سطح غلظت گازهای گلخانهای و بهتبع آن، گرمشدن کرة زمین و تغییرات آبوهوایی یکی از مهمترین چالشهای قرن بیستویکم شناخته شده است. این پژوهش عملکرد الگوریتمهای موجود در بازیابی غلظت گازهای گلخانهای دیاکسید کربن را، براساس دادههای مشاهداتی ماهوارة نظارت بر گازهای گلخانهای گوست (GOSAT)، در مقایسه با دادههای مرجع بهدستآمده از شبکة سطحی (TCCON)، در هشت سایت منتخب در دورة زمانی 2015-2011 بررسی میکند. الگوریتمهای مورد ارزیابی عبارتاند از الگوریتم NIES، ACOS و RemoTeC (SRFP). این الگوریتمها بر بازیابی فراوانی ستونی از گازهای مورد نظر متمرکز شدهاند تا از مقادیر مولکولی هوای خشک اتم دیاکسید کربن (XCO2) بهره بگیرند. برای ارزیابی محصولات هر الگوریتم با مقدار معادل مشاهداتی زمینی آن، از شاخصهای آماری اریبی (Bias)، جذر میانگین مربع خطاها (RMSE)، خطای مطلق (MAE)، انحراف معیار (SD) و ضریب همبستگی پییرسون (CR) در هر ایستگاه استفاده شده است. نتایج بررسی مقادیر دادهشده نشان میدهد که، در بیشتر ایستگاههای زمینی مورد نظر، بهترتیب الگوریتمهای NIES، ACOS، RemoTeC (SRFP) دارای کمترین خطای RMSE، MAE، و کمترین خطای اریبی بودهاند. همچنین، کمترین مقادیر همبستگی (بین هر الگوریتم و شبکة سطحی) متعلق به الگوریتم (SRFP) و بیشترین مقادیر آن، درمورد بیشتر ایستگاهها، متعلق به الگوریتم NIES در یک میانگین پنجساله (2015-2011) است.
عباس کیانی؛ حمید عبادی؛ حکمت الله خانلو
دوره 10، شماره 4 ، اردیبهشت 1397، ، صفحه 27-54
چکیده
طبقهبندی پوشش اراضی در تصاویر سنجشازدور، یکی از پرکاربردترین روشهای استخراج اطلاعات مکانی است که میتواند با تولید کلاسهای تصویری عوارض سطح زمین بهمنظور اتوماسیون و تسریع در جهت رفع نیازهای اساسی برای در اختیار داشتن اطلاعات مکانی بهنگام از منابع، با هدف مدیریت، ساماندهی و بهرهبرداری از محیط مفید واقع شود. به دلیل مشابهت ...
بیشتر
طبقهبندی پوشش اراضی در تصاویر سنجشازدور، یکی از پرکاربردترین روشهای استخراج اطلاعات مکانی است که میتواند با تولید کلاسهای تصویری عوارض سطح زمین بهمنظور اتوماسیون و تسریع در جهت رفع نیازهای اساسی برای در اختیار داشتن اطلاعات مکانی بهنگام از منابع، با هدف مدیریت، ساماندهی و بهرهبرداری از محیط مفید واقع شود. به دلیل مشابهت رفتار پیکسلها، طبقهبندی تصاویر هوایی در مناطق پیچیده و متراکم شهری، صرفاً با استفاده از اطلاعات طیفی و بافتی منجر به ناکارآمدی طبقهبندی میشود. به عبارتی در طبقهبندی رایج، عمدتا با استفاده از خصوصیات طیف و ویژگیهای پیکسلهای تصویر، به شناسایی عوارض و کلاسها پرداخته میشود. درصورتیکه بتوان تطابق مکانی و مفهومی پیکسلها را نیز در نظر گرفت، به این ترتیب میتوان تمایز بیشتری بین کلاسهای تصویری قائل شد و فرآیند ماشینی را به تفسیر ذهنی و انسانی نزدیک کرده و بر کارایی سیستم افزود. تمرکز اصلی تحقیق حاضر، استفاده از مفاهیم سیستمهای خبره در طبقهبندی، بهمنظور آنالیز شئگرای تصاویر در سطوح مقیاس کلاسی است. به همین دلیل، با وارد نمودن قوانین دانشپایه بهمنظور کنترل هدفمند و قانونمندسازی روند توأمان قطعهبندی و تفسیر تصویر، با در نظر گرفتن ویژگیهای هندسی کلاسهای هدف، بهبود دقت را منجر شود. برای بررسی کارایی تکنیک پیشنهادی، ارزیابی و مقایسه روش پیشنهادی با چند روش دیگر بر روی تصاویر ماهوارهای IRS در منطقه شهری جزیره کیش صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق، نشان میدهد ویژگیهای هندسی و مفهومی میتوانند بهعنوان منبع اطلاعاتی مکمل، سبب بهبود نتایج طبقهبندی در منطقه شهری با عوارض ناهمگون طیفی شوند. بهطوریکه در بررسی مورد اشاره، صحت کلی و ضریب کاپا به ترتیب 8 درصد و 11/5 درصد افزایش پیدا کردهاند.
مهوش نداف سنگانی؛ سیدرضا حسین زاده؛ خوزه فرانسیسکو مارتین داک؛ مهناز جهادی طرقی؛ ناصر حافظی مقدس
چکیده
معدنکاری سابقهای طولانی دارد و در طیف گستردهای از محیطهای ژئومورفیک رخ میدهد. میزان تغییراتی که این فعالیتهای معدنکاری در مورفولوژی و محیط معدنی بهوجود میآورند گاه بهاندازهای است که محیط اطراف را دچار تغییرات اساسی و خسارات فراوانی میکند و ازاینرو این تغییرات نیازمند پایش دقیق است. از اوایل دهة ۱۹۹۰U ...
بیشتر
معدنکاری سابقهای طولانی دارد و در طیف گستردهای از محیطهای ژئومورفیک رخ میدهد. میزان تغییراتی که این فعالیتهای معدنکاری در مورفولوژی و محیط معدنی بهوجود میآورند گاه بهاندازهای است که محیط اطراف را دچار تغییرات اساسی و خسارات فراوانی میکند و ازاینرو این تغییرات نیازمند پایش دقیق است. از اوایل دهة ۱۹۹۰U تداخلسنجی راداری بهصورت ابزاری مفید در مطالعة تمامی پدیدههایی که سبب تغییر سطح زمین میشوند، مطرح شده و بهکار رفته است؛ بدینمعنا که اگر سطح زمین بین دو تصویر راداری تغییرشکل بیابد، میتوان نقشة جابهجایی سطحی را با وضوح و دقت میلیمتری ایجاد کرد. این مقاله یافتههای حاصل از اجرای روش SBAS روی سری زمانی مجموعه دادههای سنتینل– 1 برای شناسایی تغییرشکلهای سطحی، در معدن سنگآهن سنگان– خواف بهمنزلة یک معدن سطحی روباز را گزارش میدهد. معدن سنگآهن سنگان از بزرگترین و غنیترین ذخایر سنگآهن در خاورمیانه و ایران است. این معدن، براَثر برداشت و استخراج سنگآهن، دچار تغییرات فراوان توپوگرافی و ژئومورفولوژی شده است که این تغییرات میتواند سبب تشدید فرایندها و مخاطرات ژئومورفولوژیکی شود. برای تخمین و بهدستآوردن مقدار تغییرشکل سطح زمین، از 48 تصویر SAR از معدن سنگآهن سنگان استفاده شده است. این تصاویر با استفاده از ماهوارة سنتینل– 1 آژانس فضایی اروپا بهدست آمد. سری زمانی (2014-2020) حاصل از تغییرشکل در محدودة معادن پلاسری تجزیهوتحلیل شد. نتایج بهدستآمده میزان متوسط جابهجایی 20- تا 35- میلیمتر در سال و حداکثر میزان تجمعی تغییرات 120- میلیمتر را نشان میدهد. بررسی نیمرخ عرضی در نواحی ابتدایی مخروطافکنه در معادن پلاسری، طی بازة زمانی 2014-2020، شدت تغییرات توپوگرافی را بهخوبی نشان میدهد. برای ارزیابی قابلیت اطمینان نتایج، بهدلیل نبود داده (ایستگاه GPS) در محدودة معادن پلاسری، نتایج مشتق از SBAS با مقادیر اندازهگیریشده ازطریق توتال استیشن مربوط به واحد ژئومورفولوژی کوهستان منطقة معدنی در سالهای ۲۰۲۰ -۲۰۱۴ بهکار رفته است. نتایج نشان داد که میزان تغییرات حاصل از دادههای راداری با استفاده از روش SBAS، در مقایسه با دادههای نقشهبرداری زمینی، الگوی تقریباً مشابهی را طی کرده است اما تفاوتهایی نیز دارد که ممکن است ناشی از ماهیت متفاوت برداشت (در نقشهبرداری زمینی، تغییرات ارتفاعی برای یک نقطه اندازهگیری میشود اما، در تداخلسنجی، مقدار میانگین از نقاط مجاور یکدیگر بهدست میآید) و از همه مهمتر، وجودنداشتن دادههای متوالی ترازیابی در سطح پلاسریها بهمنظور ارزیابی دقیقتر نتایج است.
مهدی امیری؛ سیفاله سلیمانی؛ فاخته سلطانی تفرشی
چکیده
طی دهههای گذشته، طوفانهای گردوغبار از لحاظ مکانی و زمانی همواره در حال افزیش بودهاند. طوفانهای گردوغبار خاورمیانه سبب رسیدن آسیبهای بیشماری در حوزة سلامت اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی و دیگر موارد به ساکنان مناطق جنوب و جنوبغرب ایران شده است. در این مقاله، بهمنظور بررسی طوفانهای گردوغبار، از دادههای سنجندة MODIS استفاده ...
بیشتر
طی دهههای گذشته، طوفانهای گردوغبار از لحاظ مکانی و زمانی همواره در حال افزیش بودهاند. طوفانهای گردوغبار خاورمیانه سبب رسیدن آسیبهای بیشماری در حوزة سلامت اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی و دیگر موارد به ساکنان مناطق جنوب و جنوبغرب ایران شده است. در این مقاله، بهمنظور بررسی طوفانهای گردوغبار، از دادههای سنجندة MODIS استفاده شد. از محاسن دادههای سنجندة MODIS، توان تفکیک طیفی و زمانی بالای آن است. در این پژوهش، از دو مجموعه دادة MODIS استفاده شد؛ بخش اول، دادههای توسعة مدل (رخداد 21-18 ژانویة 2018) و بخش دوم، دادههای تست و ارزیابی مدل. دادههای هواشناسی نیز، با توجه به بازة زمانی مورد مطالعه، جمعآوری شد. پس از پیشپردازش دادهها و آمادهکردن مشاهدات میدانی، ویژگی (ورودی شبکة عصبی مصنوعی) از دادههای سنجندة MODIS، بهروش پیشنهادی، تولید میشود. ازطریق شبکة عصبی مصنوعی، مدلی مناسب توسعه یافت که، بدینترتیب، میتوان گردوغبار استخراج و پارامتر دید افقی را، همزمان، برآورد کرد. خروجی مدل با خروجی شاخص NDDI مقایسة بصری شد. سپس، برای بررسی کارآیی روش پیشنهادی، مدل توسعهیافته با دادههای مربوط به زمان دیگر تست و خروجی مدل با خروجی شاخص NDDI مقایسة بصری شد. در نهایت، بهمنظور نشاندادن نقاط قوت و ضعف روش پیشنهادی، ارزیابی دقت ازطریق مقایسة نتایج روش پیشنهادی و پارامتر دید افقی در ایستگاههای سینوپتیک انجام شد. میزان خطای کلی، بهترتیب، 10%، 10%، 15% و 10% درمورد پردازش تصاویر هجدهم ژانویه، نوزدهم ژانویه، بیستم ژانویه و 21اُم ژانویة 2018 و 20% و 25% درمورد پردازش تصاویر 26اُم ژانویة 2019 و 28اُم اکتبر 2018 بهدست آمد. با اتصال به پایگاه دادة سازمان هواشناسی کشوری، روش پیشنهادی دارای قابلیت بهکارگیری در سیستم خودکار استخراج گردوغبار است.
جواد صابریان؛ عباس علیمحمدی
دوره 1، شماره 1 ، تیر 1388
چکیده
داده های تهیه شده از طریق درون یابی در بسیاری از پروژه های اجرایی و مهندسی و مطالعاتی در زمینه های مختلف مانند زمین شناسی، هواشناسی، مدیریت بحران، منابع طبیعی و محیط زیست مورد استفاده قرار می گیرند. رایج ترین معیارها بیان کننده میزان دقت درون یابی، برآورد خطای جذر میانگین مربعات (RMSE) و نمایش بزرگی خطا در نقاط نمونه با ارتفاع معلوم اند ...
بیشتر
داده های تهیه شده از طریق درون یابی در بسیاری از پروژه های اجرایی و مهندسی و مطالعاتی در زمینه های مختلف مانند زمین شناسی، هواشناسی، مدیریت بحران، منابع طبیعی و محیط زیست مورد استفاده قرار می گیرند. رایج ترین معیارها بیان کننده میزان دقت درون یابی، برآورد خطای جذر میانگین مربعات (RMSE) و نمایش بزرگی خطا در نقاط نمونه با ارتفاع معلوم اند که به علت مکانی بنودن یا فراگیر نبودن اطلاعات، اشخص های مذکور قابلیت استفاده محدودی دارند، زیرا RMSE میانگین خطاری درون یابی در نقاط محدودی را نشان می دهد و نمایش بزگی خطا در نقاط نمونه با ارتفاع معلوم نیز برای آگاهی از میزان خطا و قابلیت اطمینان درون یابی در هر نقطه و موقعیت دلخواه قابل استفاده نیست. بدین تربیت، به نظر می رسد که ایجاد روش های موثرتر و کاربردی تر برای ارزیابی و نمایش مکانی دقت خروجی درون یابی در کنار RMSE ضرورت دارد. در این مقاله، ضمن بیان برخی از محدویت های خطای جذر میانگین مربعات (RMSE)، روشی کاربردی مبتنی بر مثلث بندی نقاط با ارتفاع معلوم برای مدل سازی و تهیه نقشه خطاری درون یابی ارائه شده است. در این روش ویژگی های هندسی مثلث های محاط بر نقاط مجهول – مانند محیط، مساحت و اختلاف ارتفاع بین رئوس برای مدل سازی و پیش بینی خطا – مورد استفاده قرار می گیرد. کارای روش پیشنهادی با استفاده از مطالعه موردی، بررسی گردیده و رابطه معنی داری بین خطای واقعی و خطای برآورد شده با مدل، مشاهده شده است. تولید لایه قابلیت اطمینان درون یابی نه تنها برای ارزش گذاری و استفاده موثر از نقشه های حاصل از درون یابی می تواند مفید باشد، بلکه برای نمونه برداری تکمیلی و ترمیم نقاط ضعف نقشه های تولید شده با درون یابی نیز می تواند قابل استفاده باشد.
میثم شلیبی؛ محمدرضا ملک؛ علی اصغر آل شیخ؛ پوریا امیریان
دوره 1، شماره 2 ، شهریور 1388
چکیده
نقشه مهم ترین وسیله برای ارائه اطلاعات ناوبری به رانندگان در سامانه های ناوبری خودروست. کیفیت نقشه های ارائه شده به رانندگان تاثیر بسیار زیادی بر استفاده پذیری و کارایی سامانه دارد. در این زمینه، نمایش نقشه های متناسب با وضعیت ها و شرایط بافتی کاربران نقشی حیاتی دارد. کاربران در شرایط متفاوت به نقشه هایی با ابعاد بزرگ نمایی و سطح جزئیات ...
بیشتر
نقشه مهم ترین وسیله برای ارائه اطلاعات ناوبری به رانندگان در سامانه های ناوبری خودروست. کیفیت نقشه های ارائه شده به رانندگان تاثیر بسیار زیادی بر استفاده پذیری و کارایی سامانه دارد. در این زمینه، نمایش نقشه های متناسب با وضعیت ها و شرایط بافتی کاربران نقشی حیاتی دارد. کاربران در شرایط متفاوت به نقشه هایی با ابعاد بزرگ نمایی و سطح جزئیات متفاوتی نیاز دارند تا بتوانند الزام ها و خواسته های اطلاعاتی شان را به راحتی مرتفع سازند. از آنجا که استفاده ازسامانه ناوبری فعالیت اولیه و اصلی رانندگان نیست باید انتخاب مقیاس مناسب و نمایش نقشه در آن مقیاس به صورت هوشمندانه و خودکار به وسیله سامانه انجام پذیرد. در این مقاله، روشی برای تعیین خودکار سطح بزرگ نمای و نیز سطح جزئیات نقشه به منظور ارائه نقشه هایی خوانا در وضعیت هایی مختلف کابری پیشنهاد شده است . مقادیر دو مورد پیش گفته بر اساس بافت هایی که کاربر در آن قرار دارد به دست می آید. از این رو پردازشگری بافت آگاه در این روش مورد استفاده قرار گرفته است. پردازشگری بافت آگاه، نوع پردازشگری است که سامانه ها را قادر می سازد تا بافت جاری کاربر را برگیرد و رفتار خود را بر اساس آن سازوار کند. در مقاله حاضر بافت های مختلفی که می توانند بر روی مقیاس نقشه تاثیر گذار باشند مورد مطالعه قرار گرفته و روشی برای انتخاب مقیاس مناسب در مقادیر بافتی مختلف ارائه شده است. همچنین نحوه سازوار کردن مقیاس نقشه با بافت های جاری مدل سازی شده و براساس آن یک سامانه ناوبری خودروی بافت آگاه نمونه با قابلیت نمایش نقشه در مقیاس های متناسب با بافت، طراحی و پیاده سازی گشته است.
علی اکبر متکان؛ علی محمد زاده؛ سعید صادقیان؛ محمد حاجب
دوره 1، شماره 3 ، آذر 1388
چکیده
امروزه لیزر اسکنر هوایی (لیدار) نقش مهمی در برداشت اطلاعات سه بعدی عوارض سطح زمین ایفا می کند. استخراج عوارض از داده های لیدار، به صورت دستی زمان بر و پر هزینه است. راه ها مهمترین گروه عوارض خطی هستند و استخراج اطلاعات مربوط به آن ها اهمین ویژه ای برای سازمان ها و نهادهای مرتبط در هر کشوری دارد. هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوریتمی برای اشکارسازی ...
بیشتر
امروزه لیزر اسکنر هوایی (لیدار) نقش مهمی در برداشت اطلاعات سه بعدی عوارض سطح زمین ایفا می کند. استخراج عوارض از داده های لیدار، به صورت دستی زمان بر و پر هزینه است. راه ها مهمترین گروه عوارض خطی هستند و استخراج اطلاعات مربوط به آن ها اهمین ویژه ای برای سازمان ها و نهادهای مرتبط در هر کشوری دارد. هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوریتمی برای اشکارسازی راه هاست که در آن منحصراً از داده های لیدار، استفاده شود. برای این منظور، ابتدا داده های شدت و سپس هر دو داده شدت و فاصله لیدار با استفاده از ماشین بردار پشتیبان طبقه بندی گردیدند. سپس با استفاده از الگوریتم فیلتر کردن شیب مبنا، عوارض ارتفاعی از مجموعه داده ها حدف شدند و مدل رقومی زمین و مدل رقومی عوارض غیرزمینی به دست آمد. در ادامه، نتایج مرحله طبقه بندی با بهره گیری از لایه اطلاعاتی مدل رقومی عوارض غیرزمینی بهبود داده شد. سرانجام با انجام عمیات پس پردازش 5 مرحله، پاکسازی مورفولوژی، حذف عناصر کوچک، اتصال قطع شدگی های راه ها، حذف عناصر ناپیوسته و انسداد مورفولوژی، راه ها از داده های لیدار شناسایی گردید. با مقایسه نتایج حاصل از اجرای الگوریتم با داده های مرجع مقادیر 35/84 درصد برای پارامت «کامل بودن»، 61/71 درصد برای پارامتر «صحیح بودن» و 22/63 درصد برای پارامتر «کیفیت» به دست آمد
خلیل قربانی؛ علی خلیلی؛ سیدکاظم علوی پناه؛ غلامرضا نخعی زاده
دوره 1، شماره 4 ، اسفند 1388
چکیده
برای مطالعه سطح زمین با تصاویر ماهواره ای، طبقه بندی و تشیخص درست پیکسل های ابری امری ضروری به شمار می آید. از میان روش های طبقه بندی موجود می توان به مدل های شبکه عصبی و درخت تصمیم در داده کاوی اشاره کرد که الگوریتم های متعددی از این دو دسته مدل، شکل گرفته و توسعه یافته اند، به منظور ارزیابی دقت این مدل ها در طبقه بندی و انتخاب بهترین ...
بیشتر
برای مطالعه سطح زمین با تصاویر ماهواره ای، طبقه بندی و تشیخص درست پیکسل های ابری امری ضروری به شمار می آید. از میان روش های طبقه بندی موجود می توان به مدل های شبکه عصبی و درخت تصمیم در داده کاوی اشاره کرد که الگوریتم های متعددی از این دو دسته مدل، شکل گرفته و توسعه یافته اند، به منظور ارزیابی دقت این مدل ها در طبقه بندی و انتخاب بهترین آن ها، یاده الگوریتم از این دو دسته مدل ارزیابی شدند. بدین منظور با انتخاب 40000 پیکسل با ویژگی های مناطق ابری، صاف، برفی و آب در چهار کلاس از تصاویر کالیبره شده ماهواره نوآ بر روی گستره ایران در فصول مختلف سال و با استخراج اطلاعات پنج باند نوآ محاسبه نسبت های باندی NDVI، نسبت بازتابندنگی باند یک باز تابندگی باند دو و اختلاف دمای درخشندگی باند پنج با دمای درخشتندگی باند چهار و معرفی آن ها به عنوان متغیرهای ورودی، دقت هر یک از الگوریتم ها در طبقه بندی این کلاس ها مقایسه شد. زمان اجرای سریع الگوریتم های درخت تصمیم در مقایسه با اجرای کندتر الگوریتم های شبکه عصبی ماتریس تطابق که تعداد درستی و خطا در طبقه بندی پیکسل هانشان می دهد، مشخص شد که در بین یازده الگوریتم مورد مقایسه، اگلوریتم درخت تصمیم C5، با 43 مورد خطا در تشخیص پیکسل های ابری، با دقتی معادل 56/99 درصد دارای بهترین دقت در طبقه بندی است. نیز با توجه به مزایای ذکر شده برای این دسته مدل های طبقه بندی، C5 مناسب ترین الگوریتم برای طبقه بندی پیکسل های ماهواره ای و تشخیص های ابری شناخته شد.
علی سلطانی؛ یوسف اسمعیلی ایوکی؛ علیرضا احمدیان
دوره 2، شماره 1 ، تیر 1389
چکیده
تحلیل تراکم شهری، راهی مفید برای مطالعه و شناخت نظام توزیع جمعیت و فعالیت است. برای جمعیت ساکن در شهر، تامین خدمات زیربنایی در صورتی از نظر افتصادی دارای توجیه کافی و کارایی لازم خواهد بود که آستانه تراکم شهری شناسایی شود. از طرفی دیگر، برنامه ریزان شهری می توانند با بررسی بازتاب های ناشی از سناریوهای مختلف توسعه، ساختار تراکم شهر ...
بیشتر
تحلیل تراکم شهری، راهی مفید برای مطالعه و شناخت نظام توزیع جمعیت و فعالیت است. برای جمعیت ساکن در شهر، تامین خدمات زیربنایی در صورتی از نظر افتصادی دارای توجیه کافی و کارایی لازم خواهد بود که آستانه تراکم شهری شناسایی شود. از طرفی دیگر، برنامه ریزان شهری می توانند با بررسی بازتاب های ناشی از سناریوهای مختلف توسعه، ساختار تراکم شهر را به گون های رقم بزنند که تاثیرات منفی توسعه به حداقل برسد. این موضوع، به خصوص در کلان شهرهای کشور ما که رشد شتابان و عمدتاً بدون برنامه دارند اهمیت بیشتری می یابد. در این مقاله سعی شده است تا رابطه میان تراکم شهری و برخی از متغیرهای احتماعی-اقتصادی شهر با استفاده از رویکرد آمارهای فضایی در منطقه 7 کلان شهر تهران مورد ارزیابی قرار گیرد. برای این منظور میزان تراکم جمعیتی و تراکم ساختمانی در محدوده ذکر شده به کمک برخی از متغیرها – مانند قیمت زمین، سطح سواد، مهاجرت یا بومی بودن، و اشتغال- در سطح محلی، و در سطح 1200 بلوک شهری با استفاده از دو روش کلاسیک و آمارهای فضایی مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور پی بردن به دقت روش به کار گرفته شده، خروجی آن با خروجی به دست آمده از روش کلاسیک به صورت عددی و تصویری مورد مقایسه قرار گرفته است. نتیجه این مقایسه، برتی روش آمارهای فضایی را در مقایسه با روش کلاسیک در تحلیل تراکم شهری نشان می دهد.
محمدرضا ملک؛ مهدی قطبی نژاد
دوره 2، شماره 2 ، شهریور 1389
چکیده
برای کاهش تلفات در حوادث- اعم از طبیعی یا غیر طبیعی- مدیریت صحیح در امر امدادرسانی به حادثه دیگان امری ضروری است. این امر می تواند تابعی از جمعیت حادثه دیگان باشد. سیستم های اطلاعت مکانی با توانایی جمع آوری، ذخیره سازی، روزآمد یا بهنگام سازی و بازیابی اطلاعات، کمک شایانی در تصمیم گیری – و به تبع آن مدیریت- خواهند کرد. با پیشرفت فناوری، ...
بیشتر
برای کاهش تلفات در حوادث- اعم از طبیعی یا غیر طبیعی- مدیریت صحیح در امر امدادرسانی به حادثه دیگان امری ضروری است. این امر می تواند تابعی از جمعیت حادثه دیگان باشد. سیستم های اطلاعت مکانی با توانایی جمع آوری، ذخیره سازی، روزآمد یا بهنگام سازی و بازیابی اطلاعات، کمک شایانی در تصمیم گیری – و به تبع آن مدیریت- خواهند کرد. با پیشرفت فناوری، امکان استفاده از ابزارهای جدید و امروزین در طراحی و پیاده سازی چنین سیستم هایی فراهم آمده است. در این مقاله، ضمن ارائه طرح کلی امداد رسانی بر پایه استفاده از سیستم های اطلاعات مکانی، چگونگی به کارگیری ابزارهای شناسایی رادیویی، برای جمع آوری، نگهداری، روزآمد کردن یا بهنگام سازی و نیز بازیابی اطلاعات در سیستم اطلاعات مکانی مطرح و تشریح می شود. این درحالی است که پیشتر استفاده از شناسایی رادویی پیشنهاد شده بود، ولی به عنوان مولفه ای در سیستم اطلاعات مکانی طراحی نگشته بود. گردش کار مرسوم در امداد و نجات حادثه دیدگان نیز شرح داده می شود و مراحل مختلف رده بندی درمانی (تریاژ) با ذکر جزئیات بررسی می گردد. در ادامه نشان داده می شود که برای مدیریت امداد رسانی با روش های مرسوم چه مشکلاتی وجود دارد و چگونه می توان با به کارگیری روش پیشنهادی بر این مشکلات غلبه کرد. همچنین به عنوان مهم ترین نوآوری فعالیت حاضر، معلوم خواهد شد که بهینه سازی مدیریتانتقال حادثه دیدگان به مراکز درمانی، منجر به حل مسئله حمل و نقل می شود. راه حل مسئله حمل و نقل، با نیاز تخصیص مجروحان متناسب می گردد و الگوریتمی درست و مناسب برای حل آن ارائه می گردد. سرانجام در محیطی نرم افزاری، با استفاده از داده های نمونه، پیاده سازی صورت می گیرد. از آن جا که موضوع انتقال حادثه دیدگان به یکی از موضوعات بهینه سازی بدل گردیده، بنابراین وجود و دریافت پاسخ بهینه نیز تضمین شده است.