مرتضی شریف؛ سارا عطارچی
چکیده
چرخه فنولوژیکی گیاهان نقش مهمی در چرخه جهانی کربن دارد. با توجه به اهمیت نقش گیاهان در اکوسیستم شهری و نقش آن در سلامت جامعه، مطالعه و پایش چرخه فنولوژیکی گیاهان در فصول مختلف سال در مناطق شهری در مقیاسهای مکانی-زمانی مختلف ضروری است. از این رو، با استفاده از دو شاخص پرکاربرد NDVI و EVI محاسبه شده از تصاویر سنجنده OLI ماهواره لندست-8 و تصاویر ...
بیشتر
چرخه فنولوژیکی گیاهان نقش مهمی در چرخه جهانی کربن دارد. با توجه به اهمیت نقش گیاهان در اکوسیستم شهری و نقش آن در سلامت جامعه، مطالعه و پایش چرخه فنولوژیکی گیاهان در فصول مختلف سال در مناطق شهری در مقیاسهای مکانی-زمانی مختلف ضروری است. از این رو، با استفاده از دو شاخص پرکاربرد NDVI و EVI محاسبه شده از تصاویر سنجنده OLI ماهواره لندست-8 و تصاویر محصول MOD13Q1 سنجنده مودیس ماهواره ترا، چرخه فنولوژی گیاهان در سطح کلانشهر اهواز در دوره زمانی 2015 تا دسامبر 2019 تجزیه و تحلیل شد. در این تحقیق، تصاویر ماهوارهای از طریق پلتفرم گوگل ارث انجین فراخوانی و تهیه شد. سپس، با توجه به نوع پوشش گیاهی، چرخه فنولوژیکی گیاهان بر اساس شاخصهای پوشش گیاهی بدست آمد و با چرخه فنولوژیکی بدست آمده از بررسیهای زمینی، مقایسه شد. با توجه به احتمال وجود نویز و پیکسلهایی با اختلاط طیفی، برای هموار سازی چرخه فنولوژیکی گیاهان از فیلتر Savitzky–Golay استفاده شد. نتایج بدست آمده حاکی از روند افزایش مقادیر هر دو شاخص NDVI و EVI به ترتیب با 03/0 و 04/0 در سنجنده OLI و 01/0 (در سال) در محصول سنجنده مودیس است. این تغییرات در ماههای ژانویه، مارس، اکتبر، نوامبر و دسامبر در هر دو سنجنده افزایشی بوده است که به معنای شرایط بهتر زیستی گیاه است. زمان دورههای فنولوژی گیاهان در هر دو سنجنده متفاوت بود. بیشترین اختلاف در هر دو سنجنده در سالهای 2018 و 2019 مشاهده شد. با توجه به مناسبتر بودن شرایط محیطی در این دو سال در مقایسه با سایر سالها، میتوان نتیجه گرفت که با افزایش میزان کلروفیل گیاه، میزان اختلاف بین نتایج این دو سنجنده بیشتر میشود. دورههای انتقال فصل رشد بدست آمده از سنجنده OLI جزئیات بیشتری را در مقایسه با مجموعه دادههای با وضوح متوسط مودیس نشان داد. در سنجنده مودیس در مقایسه با سنجنده OLI زمان شروع دورههای فصل رشد، زودتر بود. نتایج مقایسه دورههای فصل رشد در سنجنده OLI و مودیس (به ترتیب) با واقعیت زمینی نشان میدهد کمترین اختلاف در شروع فصل رشد با 7 و 10 روز بوده است. بیشترین اختلاف بین نتایج بدست آمده از سنجندههای OLIو مودیس (به ترتیب) با واقعیت زمینی در اوج فصل رشد با 20 و 35 روز و پایان فصل رشد 20 روز دیرتر و 20 زودتر بوده است. طول فصل رشد در سنجنده مودیس حدود چهار ماه و در سنجنده OLI حدود پنج ماه مشاهده شد که نتایج لندست به واقعیت زمینی نزدیکتر است. این تفاوت را میتوان به افزایش تعداد پیکسلهای مخلوط با توجه به قدرت تفکیک مکانی تصاویر سنجنده مودیس نسبت داد. نتایج این تحقیق، میتواند راهگشای بررسی تغییرات چرخههای فنولوژیکی در پاسخ به تغییرات محیطی با استفاده از تصاویر سنجشازدور در مناطق شهری باشد.
ناهید حق شناس؛ علی شمس الدینی
چکیده
دادههای سنجش از دوری با قدرت تفکیک مکانی بالا اغلب دارای قدرت تفکیک زمانی و طیفی پایین و دادههای با قدرت تفکیک مکانی پایین دارای قدرت تفکیک طیفی و زمانی بالا هستند. با این حال، در حال حاضر سنجندههای ماهوارهای به تنهایی نمی-توانند دادههایی با قدرت تفکیک زمانی و قدرت تفکیک مکانی بالا به صورت همزمان ارائه کنند. این درحالی است ...
بیشتر
دادههای سنجش از دوری با قدرت تفکیک مکانی بالا اغلب دارای قدرت تفکیک زمانی و طیفی پایین و دادههای با قدرت تفکیک مکانی پایین دارای قدرت تفکیک طیفی و زمانی بالا هستند. با این حال، در حال حاضر سنجندههای ماهوارهای به تنهایی نمی-توانند دادههایی با قدرت تفکیک زمانی و قدرت تفکیک مکانی بالا به صورت همزمان ارائه کنند. این درحالی است که در برخی از کاربردها دسترسی به دادههایی با قدرت تفکیک مکانی و زمانی بالا به صورت همزمان ضروری است. لذا، دراین مطالعه با هدف دستیابی به دادههایی با قدرت تفکیک مکانی و زمانی بالا، تصاویر مادیس درکلاسهای کاربری شهری، باغ، مرتع، کشاورزی و آب توسط الگوریتمهای STARFM ، ESTARFM وFSDAF به قدرت تفکیک مکانی سنتینل-2، ریزمقیاس شد. منطقه مطالعاتی با تنوع پوششهای زمین مختلف در اطراف شهر مهاباد انتخاب شد. در این مطالعه باندهای مرئی و مادونقرمزنزدیک در سنتینل-2 و مادیس انتخاب و پیشپردازشهای لازم از جمله تصحیح هندسی بر روی آنها انجام گرفت. سپس با استفاده از الگوریتمهای ریزمقیاسنمایی، تصاویر مادیس به تصاویر سنتینل_2، ریزمقیاس شد. نتایج نشاندهندهی صحت بالای کلاسهای شهری، باغ و مرتع نسبت به کلاسهای کشاوری و آب است. به طوری که الگوریتمهای ESTARFM، FSDAF و STARFM به صورت میانگین در همه باندها به ترتیب برای کلاس شهری ضریب تعیین 88.25، 87.25 و86.5، کلاس باغ ضریب تعیین 83.75 ،83.25 و 80.5 و کلاس مرتع ضریب تعیین 90.75 ،70.5 و 87.5 را نشان دادند و به صورت کلی الگوریتم ESTARFM نتیجه بهتری را درمقایسه با دیگر الگوریتمها در این تحقیق داشت.
امیر هدایتی؛ دکتر محمد حسن وحیدنیا؛ حسین آقامحمدی
چکیده
در بسیاری از کشورها بهویژه ایران، برنج به یکی از اقلام اساسی بهلحاظ امنیت غذایی تبدیل شده است. در این تحقیق، بهمنظور تهیة نقشة سطوح شالیزاری، با توجه به ویژگیهای فنولوژیکی گیاه برنج و بهکمک دادههای سالیانة دمای سطح زمین سنجندة مادیس، ابتدا برنامة زمانی برای انتخاب تصاویر سری زمانی ماهوارة لندستـ 8 تنظیم شد. پس از دریافت ...
بیشتر
در بسیاری از کشورها بهویژه ایران، برنج به یکی از اقلام اساسی بهلحاظ امنیت غذایی تبدیل شده است. در این تحقیق، بهمنظور تهیة نقشة سطوح شالیزاری، با توجه به ویژگیهای فنولوژیکی گیاه برنج و بهکمک دادههای سالیانة دمای سطح زمین سنجندة مادیس، ابتدا برنامة زمانی برای انتخاب تصاویر سری زمانی ماهوارة لندستـ 8 تنظیم شد. پس از دریافت دادههای ماهوارهای، بهروش شیءمبنا و با بهرهگیری از توابع فازی، به طبقهبندی تصاویر و در نهایت، استخراج اراضی شالیزاری در حوزة شهرستان رشت پرداخته شد. بهمنظور بهبود و ارتقای نتایج، در این تحقیق طی فرایند طبقهبندی تصاویر ماهوارهای، از دادههای متنوعی مانند مدل رقومی زمین، دادههای دمای سطح زمین و شاخصهای طیفی همچون NDVI، EVI، NDBI و LSWI در کنار اطلاعاتی دربارة ویژگیهای خاص عوارض و اشیای داخل تصویر، استفاده شد. با توجه به خصوصیات ویژة اراضی شالیزاری، از مدل رقومی ارتفاعی 12.5متری برای تشخیص بهتر اراضی شالیزاری از دیگر پوششهای گیاهی، بهره گرفته شد. همچنین بین نتایج حاصل از طبقهبندی بهروش شیءمبنا و پیکسلمبنا، مقایسهای صورت گرفت؛ در نهایت، مشخص شد که روش طبقهبندی شیءمبنا میتواند، با ملاحظات خاصی، نتایجی بهتر از روش پیکسلمبنا دربر داشته باشد. نتیجة طبقهبندی با روش پیکسلمبنا، پس از اعتبارسنجی، دقت کلی 92% را نشان داد و ضریب کاپا در این روش 89/0 برآورد شد. طبق روش طبقهبندی شیءمبنا، نتایجی با دقت کلی 94% بهدست آمد و ضریب کاپا نیز 92/0 حاصل شد.
مجید هاشمی تنگستانی؛ مرجان کریمی
چکیده
در سالهای اخیر، نظارت دریایی و هوایی برای مهار آلودگیهای دریایی رایج شده است اما این روشها، بهدلیل محدودیتهای شرایط آبوهوا، زمان و مکان، بهتنهایی نمیتوانند پایش سریع و منظمی فراهم آورند. در این زمینه، سنجش از دور ماهوارهای میتواند نقش مهمی در تشخیص اولیه و پایش مداوم نشت نفت در دریا ایفا کند. سنجندة رادار آنتن مصنوعی ...
بیشتر
در سالهای اخیر، نظارت دریایی و هوایی برای مهار آلودگیهای دریایی رایج شده است اما این روشها، بهدلیل محدودیتهای شرایط آبوهوا، زمان و مکان، بهتنهایی نمیتوانند پایش سریع و منظمی فراهم آورند. در این زمینه، سنجش از دور ماهوارهای میتواند نقش مهمی در تشخیص اولیه و پایش مداوم نشت نفت در دریا ایفا کند. سنجندة رادار آنتن مصنوعی سیستم سنجش از دور فعالی است که میتواند، برای آشکارسازی نشت نفت همراه با سنجندههای اپتیکال مانند مادیس، با توانایی تصویربرداری همزمان، استفاده شود. هدف از این پژوهش آشکارسازی نشت نفت پیرامون سکوهای نفتی بخش شمالی خلیج فارس، در تاریخهای پانزدهم و هفدهم ژوئن 2015، با استفاده از تصاویر فروسرخ گرمایی مادیس و تصاویر راداری سنتینلـ 1 است. برای محاسبة دمای سطح دریا، الگوریتم پنجرة مجزا روی تصویر باند 20 سنجندة مادیس اجرا شد. نتایج نشان داد که منطقة دارای نشت نفت دمایی کمتر از مناطق پیرامونی دارد. برای آشکارسازی دقیقتر لکههای نفتی و درستیسنجی نتایج پردازشهای اعمالشده بر تصویر مادیس، از تصویر پلاریزاسیون VV سنتینلـ 1 و پردازشهای حذف نوفه مانند فیلترگذاری و مولتیلوکینگ استفاده شد. در پایان، از راه مقایسة دمای بویة موجنگار سازمان بنادر و دریانوردی بوشهر و دمای حاصل از تصویر مادیس و موقعیت جغرافیایی گسترة لکههای نفتی بارزشده، درستی نتایج این پژوهش و پردازشهای صورتگرفته تأیید شد. استفاده از باند 20 سنجندة مادیس با هدف استخراج دمای سطح دریا و باندهای فروسرخ گرمایی آن، بهمنظور آشکارسازی لکههای نفتی در سطح دریا، اولین بار در این پژوهش ارزیابی شده است.
محمدحسین قلی زاده؛ جمیل امان اللهی؛ فردین رحیمی
چکیده
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی دقت دادههای ماهوارهای سنجندة مادیس در پایش ریزگردها (ذرات PM10 )، بهمنظور مقایسه با دادههای ایستگاه زمینی سنجش آلودگی در شهر سنندج انجام گرفته است. بدینترتیب، میزان عملکرد دادههای ماهوارهای در اندازهگیری ریزگردها، در ایستگاه زمینی سنندج، مشخص میشود. ابتدا دادههای ماهوارهای عمق نوری (ذرات ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی دقت دادههای ماهوارهای سنجندة مادیس در پایش ریزگردها (ذرات PM10 )، بهمنظور مقایسه با دادههای ایستگاه زمینی سنجش آلودگی در شهر سنندج انجام گرفته است. بدینترتیب، میزان عملکرد دادههای ماهوارهای در اندازهگیری ریزگردها، در ایستگاه زمینی سنندج، مشخص میشود. ابتدا دادههای ماهوارهای عمق نوری (ذرات PM10 ) سنجندۀ مادیس، متناظر با دادههای PM10 زمینی تهیهشده از ایستگاه زمینی پایش آلودگی واقع در شهر سنندج، بهدست آمد؛ آنگاه ضریب همبستگی دو سری داده محاسبه شد. برای پیشبینی دقیق دادههای PM10، دو مدل آریما و شبکة عصبی مصنوعی بهکار رفت. دادههای AOD سنجندة مادیس با استفاده از روش حداکثر برآورد احتمال و وزن بهدستآمده از ریشة میانگین مربعات خطا، بهمنظور استفاده در این دو مدل، ترکیب شدند. در نهایت، روش مقایسۀ منفرد برای هریک از مدلها و نیز مقایسۀ مدلها، با هدف شناسایی مدل بهتر در تشخیص و پیشبینی دادههای PM10 حاصل از سنجندۀ مادیس، اعتبارسنجی شد. در مدل شبکۀ عصبی، ضریب همبستگی در مرحلۀ آموزش 52%، در مرحلۀ آزمون 53%، RMSE برابر با 62/1 و MAE برابر 62/2 بهدست آمد. طبق محاسبات، مدل آریمای 1-0-3 تنها مدل مورد قبول با R برابر با 46/0و 06/0MAE= و 69/0RMSE= است. این بیان میکند مدل آریما مدل مناسبی برای پیشبینی دادههاست اما دقت مدل شبکۀ عصبی، در ارزیابی میزان همبستگی بین دادهها، بیشتر تشخیص داده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین دادههای عمق نوری ریزگرد سنجندۀ مادیس با دادههای زمینی رابطۀ مستقیمی وجود دارد و این الگوریتم قادر به شناسایی گردوغبار است و میتواند جایگزین مناسبی برای محصولات PM10 تولیدشده از سوی ایستگاه زمینی باشد.
مسلم ترکی؛ سیدابوالفضل مسعودیان
چکیده
گسترش شهرنشینی و افزایش جمعیت در کلانشهرها و رشد فعالیتهای صنعتی در شهرها باعث ایجاد تغییراتی در خرداقلیم مناطق شهری شده است. یکی از نتایج این تغییرات، جزایر گرمایی شهر است. شهر مشهد نیز، طی سالهای اخیر، رشد شتابناکی داشته است. در این پژوهش، جزیرۀ گرمایی/ سرمایی رویهپایۀ کلانشهر مشهد براساس آبوهوای پسزمینه بررسی شده ...
بیشتر
گسترش شهرنشینی و افزایش جمعیت در کلانشهرها و رشد فعالیتهای صنعتی در شهرها باعث ایجاد تغییراتی در خرداقلیم مناطق شهری شده است. یکی از نتایج این تغییرات، جزایر گرمایی شهر است. شهر مشهد نیز، طی سالهای اخیر، رشد شتابناکی داشته است. در این پژوهش، جزیرۀ گرمایی/ سرمایی رویهپایۀ کلانشهر مشهد براساس آبوهوای پسزمینه بررسی شده که هدف آن شناخت رفتار زمانی و مکانی این جزیرة گرمایی بوده است. بدینمنظور، دادههای دمای رویۀ زمین سنجندههای مودیس تررا و مودیس آکوا دریافت و جزیرة گرمایی، براساس آن، بررسی شد. برای سنجش جزیرة گرمایی، از روش نوینی استفاده شد. در این روش، نقشههای کاربری اراضی مودیس برای تعیین محدودۀ شهر و غیرشهر و همچنین، تعیین نوع کاربری اراضی منطقۀ مورد مطالعه بهکار رفت. آبوهوای پسزمینه برپایة دمای دورسو مشخص شد، نمایندة دمای غیرشهر طبق بیشترین تکرار دما انتخاب شد و جزیرۀ گرمایی براساس آن محاسبه شد. بررسی جزیرۀ گرمایی/ سرمایی در بازۀ روزانه نشان داد که در کلانشهر مشهد، طی روز، میانگین دما کمتر و در شب، دمای شهر بیشتر از دمای بیرون شهر است. همچنین، بررسی فصلی جزیرۀ گرمایی/ سرمایی این کلانشهر نشان میدهد که جزیرۀ سرمایی، روزهنگام، طی فصلهای گرم سال بیشترین مقدار و در فصلهای سرد کمترین مقدار را دارد و تغییرات فصلی جزیرة گرمایی شبانه کمتر از جزیرة سرمایی روزهنگام است. هستة جزیرۀ سرمایی روزهنگام مشهد در محدودۀ حرم مطهر تا میدان شهید فهمیده بهسمت حاشیة غربی شهر قرار دارد. این منطقه منطبقبر پارکها و باغهای بزرگ شهری است. هستۀ جزیرۀ گرمایی شبانه در بافت قدیمی، پرتراکم و پررفتوآمد شهر و در محدودۀ حرم مطهر بهسمت شمالغرب قرار دارد. شدت جزیرة گرمایی/ سرمایی نیز ارتباط مستقیمی با سرعت وزش باد دارد. نقش کاربری اراضی در تشدید و یا کاهش شدت جزیرة گرمایی شهر مشهد بهخوبی مشخص است. در توسعة شهر، میتوان توجه بیشتری به کاربری اراضی شهری داشت تا دمای شهر را با استفادة درست از آن، تعدیل کرد.
امید رضا کفایت مطلق؛ محمود خسروی؛ سیدابوالفضل مسعودیان
چکیده
سپیدایی از ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎی ﻣﻮرد ﻧﻴﺎز در ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت زﻳﺴﺖﻣﺤﻴﻄﻲ و آبوﻫﻮاﻳﻲ بهشمار میرود؛ ازاینرو، بررسی رفتار زمانی و مکانی آن میتواند ابزاری برای شناخت تغییرات محیطی باشد. ﺳﻨﺠﻨﺪة مودیس سپیدایی ﺳﻄﺢ زﻣﻴﻦ را بهطور ﻣﺴﺘﻤﺮ، در ﻣﻘﻴﺎﺳﻲ ﺟﻬﺎﻧﻲ و ﺑﺎ ﻗﺪرت ﺗﻔﻜﻴﻚ ﻣﻜﺎﻧﻲ مناسب ﺗﻮﻟﻴﺪ و در دسترس پژوهشگران ...
بیشتر
سپیدایی از ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎی ﻣﻮرد ﻧﻴﺎز در ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت زﻳﺴﺖﻣﺤﻴﻄﻲ و آبوﻫﻮاﻳﻲ بهشمار میرود؛ ازاینرو، بررسی رفتار زمانی و مکانی آن میتواند ابزاری برای شناخت تغییرات محیطی باشد. ﺳﻨﺠﻨﺪة مودیس سپیدایی ﺳﻄﺢ زﻣﻴﻦ را بهطور ﻣﺴﺘﻤﺮ، در ﻣﻘﻴﺎﺳﻲ ﺟﻬﺎﻧﻲ و ﺑﺎ ﻗﺪرت ﺗﻔﻜﻴﻚ ﻣﻜﺎﻧﻲ مناسب ﺗﻮﻟﻴﺪ و در دسترس پژوهشگران ﻗﺮار داده است. در این پژوهش، برای واکاوی موانع برداشت/ دیدبانی سپیدایی ایرانزمین، نخست دادههای روزانة سپیدایی سنجندة مودیس در محدودة ایران، در بازة زمانی 1/1/1379 تا 10/10/1397 و بهمدت 6867 روز، از تارنمای مودیس استخراج شد. پس از موزاییککردن کاشیها، فراوانی بلندمدت دیدبانیهای سپیدایی ایرانزمین برای هریک از فصلهای سال جداگانه محاسبه شد. یافتهها نشان داد که عوامل محدودکنندة دیدِ ماهواره، در زمانها و مکانهای گوناگون، متفاوت است؛ بهطوریکه در فصل تابستان، بهویژه در کرانههای دریای عمان، رطوبت نقش محدودکننده دارد. درحالیکه در فصل زمستان، بهخصوص در رشتهکوههای البرز و زاگرس، ابرناکی عامل محدودکننده بهحساب میآید. گذشته از عوامل رطوبت و ابرناکی، ریزگردها نیز عامل محدودکنندة برداشت سپیدایی شناخته میشوند. بررسیهای انجامشده روی 394 ایستگاه زمینی اثبات کرد، در زمانی که ماهواره نتوانسته است سپیدایی را اندازهگیری کند، در بیش از 70% موارد، عوامل یادشده گزارش شده است.
امیر حسین ناظمی؛ حامد سبزچی دهخوارقانی؛ علی اشرف صدرالدینی؛ ابوالفضل مجنونی هریس
چکیده
توسعة روشهای سنجش از دور در پهنهبندی اراضی زیر کشت محصولات کشاورزی در مقیاس گستردة مکانی و زمانی، بهصورت جایگزین شیوههای پرهزینه و زمانبر جمعآوری آمار میدانی، در حال گسترش است. تا کنون، روشهایی برای شناسایی اراضی زراعی، با استفاده از تصاویر سنجندههای اپتیک و راداری، مطرح شده است. برخی از این روشها، با تأکید بر فرایندهای ...
بیشتر
توسعة روشهای سنجش از دور در پهنهبندی اراضی زیر کشت محصولات کشاورزی در مقیاس گستردة مکانی و زمانی، بهصورت جایگزین شیوههای پرهزینه و زمانبر جمعآوری آمار میدانی، در حال گسترش است. تا کنون، روشهایی برای شناسایی اراضی زراعی، با استفاده از تصاویر سنجندههای اپتیک و راداری، مطرح شده است. برخی از این روشها، با تأکید بر فرایندهای حذف پیکسلهای ابری، مناسب اقلیم مرطوب با روزهای متعدد ابرناکی هستند و برخی دیگر، بهدلیل روش بهکاررفته در آنها بهمنظور ترکیب تصاویر هر دو سیستم اپتیک و راداری، پیچیدهگیهای خاص خود را دارند. در این میان، روشهای مبتنیبر استفاده از ویژگیهای منحصربهفرد سری زمانی شاخص گیاهی هریک از محصولات زراعی فرایند نسبتاً سادهتری در پهنهبندی اراضی زراعی دارد. هدف از این پژوهش بهبود یکی از روشهای مطرحشده برای تفکیک اراضی زیر کشت گندم دیم است که در آن از الگوریتم حذف گامبهگام پیکسلهای غیرگندم و تصاویر سنجندة مادیس استفاده شده بود. برای بهبود الگوریتم مذکور، طی فرایندی، از قدرت تفکیک زمانی تصاویر سنجندة مادیس و قدرت تفکیک مکانی تصاویر ماهوارة لندست8 بهره گرفته شد. فرایند جدید، ضمن رفع نقاط ضعف الگوریتم سابق در تشخیص مراتع و اراضی غیرگندم از اراضی گندم دیم، بهخصوص در پیکسلهای ناهمگن، موجب افزایش دقت این الگوریتم در پهنهبندی اراضی گندم دیم شد؛ بهطوریکه روش مطرحشده توانست با مقادیر صحت کلی، شاخص کاپا و F1 بهترتیب برابر با 92.5%، 0.67 و 0.71، با دقت قابلقبولی، سطوح زیر کشت گندم دیم را تفکیک کند.
مهدی امیری؛ سیفاله سلیمانی؛ فاخته سلطانی تفرشی
چکیده
طی دهههای گذشته، طوفانهای گردوغبار از لحاظ مکانی و زمانی همواره در حال افزیش بودهاند. طوفانهای گردوغبار خاورمیانه سبب رسیدن آسیبهای بیشماری در حوزة سلامت اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی و دیگر موارد به ساکنان مناطق جنوب و جنوبغرب ایران شده است. در این مقاله، بهمنظور بررسی طوفانهای گردوغبار، از دادههای سنجندة MODIS استفاده ...
بیشتر
طی دهههای گذشته، طوفانهای گردوغبار از لحاظ مکانی و زمانی همواره در حال افزیش بودهاند. طوفانهای گردوغبار خاورمیانه سبب رسیدن آسیبهای بیشماری در حوزة سلامت اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی و دیگر موارد به ساکنان مناطق جنوب و جنوبغرب ایران شده است. در این مقاله، بهمنظور بررسی طوفانهای گردوغبار، از دادههای سنجندة MODIS استفاده شد. از محاسن دادههای سنجندة MODIS، توان تفکیک طیفی و زمانی بالای آن است. در این پژوهش، از دو مجموعه دادة MODIS استفاده شد؛ بخش اول، دادههای توسعة مدل (رخداد 21-18 ژانویة 2018) و بخش دوم، دادههای تست و ارزیابی مدل. دادههای هواشناسی نیز، با توجه به بازة زمانی مورد مطالعه، جمعآوری شد. پس از پیشپردازش دادهها و آمادهکردن مشاهدات میدانی، ویژگی (ورودی شبکة عصبی مصنوعی) از دادههای سنجندة MODIS، بهروش پیشنهادی، تولید میشود. ازطریق شبکة عصبی مصنوعی، مدلی مناسب توسعه یافت که، بدینترتیب، میتوان گردوغبار استخراج و پارامتر دید افقی را، همزمان، برآورد کرد. خروجی مدل با خروجی شاخص NDDI مقایسة بصری شد. سپس، برای بررسی کارآیی روش پیشنهادی، مدل توسعهیافته با دادههای مربوط به زمان دیگر تست و خروجی مدل با خروجی شاخص NDDI مقایسة بصری شد. در نهایت، بهمنظور نشاندادن نقاط قوت و ضعف روش پیشنهادی، ارزیابی دقت ازطریق مقایسة نتایج روش پیشنهادی و پارامتر دید افقی در ایستگاههای سینوپتیک انجام شد. میزان خطای کلی، بهترتیب، 10%، 10%، 15% و 10% درمورد پردازش تصاویر هجدهم ژانویه، نوزدهم ژانویه، بیستم ژانویه و 21اُم ژانویة 2018 و 20% و 25% درمورد پردازش تصاویر 26اُم ژانویة 2019 و 28اُم اکتبر 2018 بهدست آمد. با اتصال به پایگاه دادة سازمان هواشناسی کشوری، روش پیشنهادی دارای قابلیت بهکارگیری در سیستم خودکار استخراج گردوغبار است.
زهرا همتی؛ کریم سلیمانی؛ میرحسن میریعقوب زاده
چکیده
حوضه آبخیز تکاب، یکی از مهمترین حوضههای آبخیز دریاچه ارومیه است. این حوضه آبخیز، کاملا مرتفع و کوهستانی بوده و رواناب ناشی از ذوب برف آن، اهمیت بسیار زیادی دارد. تجمع برف در ماههای زمستان یک سال، در ماههای بهار سال بعدی پراهمیت تلقی میشود و آب حاصل از ذوب برف، برای تاسیسات آبی از اهمیت ویژهای برخوردار است. بهطوری که ...
بیشتر
حوضه آبخیز تکاب، یکی از مهمترین حوضههای آبخیز دریاچه ارومیه است. این حوضه آبخیز، کاملا مرتفع و کوهستانی بوده و رواناب ناشی از ذوب برف آن، اهمیت بسیار زیادی دارد. تجمع برف در ماههای زمستان یک سال، در ماههای بهار سال بعدی پراهمیت تلقی میشود و آب حاصل از ذوب برف، برای تاسیسات آبی از اهمیت ویژهای برخوردار است. بهطوری که سیلابهای قابل توجهی را در زمانی که ذوب برف با بارندگی گرم بهاره همراه باشد، بهوجود میآورد. بنابراین پیشبینی ذوب برف، لازم و ضروری بهنظر میرسد و بدون در نظر گرفتن این عامل مدیریت منابع و مخازن و برنامهریزی منابع آبی و هیدرولوژی رودخانهها میسر نخواهد بود. برای شبیهسازی جریان در حوضه آبخیز تکاب از مدل رواناب ذوب برف SRM، از سالهای آبی 83-84 و برای اعتبارسنجی آن از سالهای آبی 84-85 استفاده شد. با توجه به اینکه تصاویر سنجندهی MODIS از قدرت تفکیک زمانی مناسب در برفسنجی برخوردار هستند، برای برآورد سطح تحت پوشش برف از این تصاویر استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق، نشان داد که استفاده از نقشههای پوشش برفی بهدست آمده از تصاویر MODIS در پیشبینی رواناب حوضه مفید است. همچنین نتایج نشان میدهد که مدل، قابلیت و توانایی شبیهسازی جریان رواناب حاصل از ذوب برف را دارا است. برای ارزیابی مدل از دو شاخص ضریب تعیین و تفاضل حجمی استفاده شده است که در این مطالعه به ترتیب برابر 75/0و 84/27 درصد هستند. مقادیر بدست آمده، نشان میدهند که مدل در برآورد رواناب حاصل از ذوب برف این حوضه دقت بالایی دارد و نشانگر قابلیت کاربرد مدل برای حوضههای دیگر منطقه است
فاطمه فیروزی؛ تقی طاوسی؛ پیمان محمودی؛ سید مهدی امیرجهانشاهی
دوره 10، شماره 4 ، اردیبهشت 1397، ، صفحه 69-84
چکیده
بیلان انرژی تابشی دریافتی و برگشتی از کره زمین، بیانگر انرژی قابلدسترس در هر بخش از سامانه زمین-جو است. همچنین تابش خالص خورشیدی، بنیادیترین نیروی محرکه، برای تبخیر و تعرق و تمامی کنش و واکنشهای میان رویه زمین و اتمسفر است. این برهمکنشها، بهگونهای معنیدار، بر اقلیم و دگرگونی آن سایه میافکنند. ازاینرو، برآورد ریزبینانه ...
بیشتر
بیلان انرژی تابشی دریافتی و برگشتی از کره زمین، بیانگر انرژی قابلدسترس در هر بخش از سامانه زمین-جو است. همچنین تابش خالص خورشیدی، بنیادیترین نیروی محرکه، برای تبخیر و تعرق و تمامی کنش و واکنشهای میان رویه زمین و اتمسفر است. این برهمکنشها، بهگونهای معنیدار، بر اقلیم و دگرگونی آن سایه میافکنند. ازاینرو، برآورد ریزبینانه انرژی خالص در مقیاس گسترده از نظر مدلهای اقلیمی جهانی و منطقهای حائز اهمیت است. در این پژوهش، بهمنظور مطالعه روند تغییرات بلندمدت میانگین ماهانه آلبیدوی سطحی دشت سیستان، از تولیدات آلبیدوی سنجنده تابشسنج تصویربردار طیفی با وضوح متوسط ماهوارهِ ترا با نام (MCD43B3) استفاده شد. تصاویر اخذشده، برای یک دوره آماری 15 ساله (2014-2000) برای سه ماه آوریل، می و ژوئن با قدرت تفکیک فضایی یک در یک کیلومتر بوده است. بعد از اخذ تصاویر از مرکز آرشیو فعال توزیع فرایندهای سطح زمینِ ناسا، تمامی 45 تصویر دانلود شده برای منطقه مورد مطالعه دشت سیستان به فرمت ASCII تبدیل شد، که هر ASCII، 30080 پیکسل را شامل میشود. در نهایت، با استفاده از دو روش آماری برآورد کننده شیب سن (Sen) و رگرسیون خطی کلاسیک، روند تغییرات بلندمدت میانگین ماهانه آلبیدو در سطح معناداری پنج درصد، در یک مقیاس پیکسل-مبنا مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از این دو مدل نشان دادند که این دو مدل در برآورد روند تغییرات میانگین آلبیدو، دقیقا مانند همدیگر عمل کردهاند و تفاوتی با یکدیگر نداشتهاند. همچنین نتایج حاصل از این تحقیق نشانداد که کانون بیشترین روند کاهشی شیب تغییرات آلبیدو در شمال شرق است که در این قسمت از دشت به دلیل جاری بودن رودخانه هیرمند، کشاورزی بهصورت گستردهای در آن رواج دارد. مقادیر افزایشی شیب روند تغییرات نیز بهصورت بسیار محدود و لکههایی کوچک و گهگاه بزرگ در شمال، جنوب شرق و مرکز دشت قابل مشاهده است. این روند افزایشی در مقادیر شاخص آلبیدو نیز در شمال دشت دقیقاً منطبق بر خشک شدن دریاچههای سهگانه هامون بوده است. بقیه مساحت دشت نیز که دارای چشماندازی بیابانی و فاقد هرگونه پوششگیاهی و همچنین جمعیت انسانی است، روند خاصی را از خود نشان نداده است. در این مطالعه، همچنین بهروشنی مشخص شد که استفاده از روش غیرپارامتریک، برآوردکننده شیب سن و روش پارامتریک رگرسیون خطی کلاسیک، در مطالعات روند تغییرات آلبیدو مناطق خشک منتج از تولیدات ماهوارهای سنجنده مودیس، می تواند بسیار کارآمد باشد.
کریم سلیمانی؛ شادمان درویشی؛ فاطمه شکریان؛ مصطفی رشیدپور
دوره 10، شماره 3 ، فروردین 1397، ، صفحه 77-104
چکیده
برف، یک منبع عمده جریان آب در هر منطقه است. از این رو، آگاهی از توزیع زمانی و مکانی برف برای مدیریت مناسب منابع آب محدود در منطقه ضروری است. با توجه به شرایط سخت فیزیکی محیطهای کوهستانی، امکان اندازهگیری دائم زمینی جهت تخمین منابع برفابی و تشکیل پایگاه دادهها وجود ندارد. به همین جهت استفاده از دادههای سنجش از دور به منظور پایش ...
بیشتر
برف، یک منبع عمده جریان آب در هر منطقه است. از این رو، آگاهی از توزیع زمانی و مکانی برف برای مدیریت مناسب منابع آب محدود در منطقه ضروری است. با توجه به شرایط سخت فیزیکی محیطهای کوهستانی، امکان اندازهگیری دائم زمینی جهت تخمین منابع برفابی و تشکیل پایگاه دادهها وجود ندارد. به همین جهت استفاده از دادههای سنجش از دور به منظور پایش تغییرات سطح برف بسیار موثر است. هدف مطالعه حاضر نیز بررسی تغییرات زمانی- مکانی پوشش برف استان کردستان با استفاده از محصولات سنجندهی MODIS (MOD10A1، MOD10A2) در بازهی زمانی 17 ساله (1396-1379) است. همچنین به منظور ارزیابی دقت تصاویر و تحلیل رابطه بین تغییرات برف با دادههای بارش و دما از دادههای ایستگاه سینوپتیک منطقه مورد مطالعه استفاده شد. نتایج ارزیابی تصاویر با دادههای ایستگاه هواشناسی نشان میهد که این تصاویر از دقت مناسبی در استخراج سطوح برفی برخوردار است. همچنین نتایج بررسی تغیرات پوشش برف استان کردستان حاکی از آن است که بیشترین مساحت پوشیده از برف در سالهای 1379، 1380، 1383، 1385، 1386، 1387، 1389، 1390، 1391، 1392 و 1394 و کمترین آن در سالهای 1384، 1388، 1395 و 1396 اتفاق افتاده است. بیشترین مساحت پوشیده از برف در دی ماه 1386 با 2/28914 کیلومتر مربع بوده است. بررسی تغییرات ریزش برف در سطح استان نشان میدهد بیشترین ریزش برف در سطح استان از آبان تا اسفند در شهرستان دیواندره (آبان 1383، 57/59 درصد)، شهرستان بیجار (بهمن 1379، 93/25 درصد) و شهرستان قروه (دی ماه 1396، 38/25 درصد) اتفاق افتاده است. همچنین تحلیل ارتباط بین ذوب برف با دادههای اقلیمی نشان میدهد که در ماههای فروردین و اردیبهشت افزایش بارندگی و در خرداد ماه با کاهش باندگی، روند افزایشی دما موجب آب شدن سطوح برفی در سطح استان شده است.
زهرا فضیلتپور؛ کاظم رنگزن؛ غلامرضا اسکندری؛ عظیم صابری
دوره 9، شماره 1 ، دی 1396، ، صفحه 37-48
چکیده
محیط دریا فرصتهای مهمی را برای پیشرفت در زمینة شیلات و بهرهبرداری منابع طبیعی فراهم میکند. ماهیگیری منبعی برای تهیة مواد غذایی است و منبعی مهم برای درآمد در ایران شمرده میشود. با توجه به نیاز بسیار برای شناسایی میزان توزیع منابع ماهی، اطلاعات بهدستآمده از ماهوارهها نقش مهمی در برنامههای کاربردی شیلات ایفا میکنند. دادههای ...
بیشتر
محیط دریا فرصتهای مهمی را برای پیشرفت در زمینة شیلات و بهرهبرداری منابع طبیعی فراهم میکند. ماهیگیری منبعی برای تهیة مواد غذایی است و منبعی مهم برای درآمد در ایران شمرده میشود. با توجه به نیاز بسیار برای شناسایی میزان توزیع منابع ماهی، اطلاعات بهدستآمده از ماهوارهها نقش مهمی در برنامههای کاربردی شیلات ایفا میکنند. دادههای سنجش از دور مربوط به رنگ اقیانوس میتوانند در کاربردهای بسیاری همچون ماهیگیری تجاری، حملونقل دریایی و استخراج معدن در اقیانوس استفاده شوند. با توجه به اینکه تصاویر ماهوارهای پوشش مکانی گسترده و تکرار بالایی فراهم میکنند، در پیشبینی مکانهای بالقوة ماهیگیری میتوانند بسیار یاریگر باشند. توان تفکیک طیفی بالای سنجندة مودیس (MODIS) و دارابودن باندهای حرارتی متعدد آن را بهنسبت دیگر سنجندهها در موقعیت ممتازی قرار میدهد. اعتبارسنجی تصاویر دمای سطح دریا مربوط به سنجندة مودیس با دادههای برداشتشده در ایستگاههای زمینی با ضریب همبستگی 84/0 انجام شد. در این تحقیق پس از تهیة لایههای دمای سطح آب، ارتفاع سطح دریا، غلظت کلروفیل -a و شیب حرارتی سطح آب، نقشة مکانهای مستعد صید ماهی در خلیج فارس تهیه شد. روشهای فازی نمایشی قوی از اجزای مهم تصمیمگیری مکانی و همچنین، نمایش مفاهیم مبهم و غیردقیق را فراهم میکنند. وزندهی لایهها بهروش FAHP صورت گرفت و بیشترین وزن به دادة دمای سطح دریا، در جایگاه پارامتر مؤثر در این تصمیمگیری داده شد. پس از رویهمگذاری لایهها، نتایج ارزیابی دقت نقشههای نهایی نشان میدهد که 82% از میزان صید انجامشده در دریا در مکانهایی صورت گرفته است که بهترین مناطق در نقشههای مناطق مستعد صید شمرده میشوند. با صید هدفمند میتوان بازدهی صید را در زمانی کمتر از زمان کنونی افزایش داد. این امر میتواند با ادغام سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی تحقق یابد.
مرتضی رحیمپور؛ نعمتالله کریمی؛ رضا روزبهانی؛ عبدالعلی رضایی
دوره 9، شماره 3 ، اردیبهشت 1396، ، صفحه 71-90
چکیده
دسترسی همزمان به تصاویر ماهوارهای با قدرت تفکیک زمانی و مکانی بالا در بسیاری از مطالعات ضروری است. این در حالی است که، فقط با استفاده از تصاویر یک سنجنده، این نیاز تأمین نخواهد شد. اما میتوان با استفاده از تلفیق تصاویر سنجندههای گوناگون، که قدرت تفکیک زمانی (مانند MODIS) و مکانی (همانند Landsat) بالا دارند، به این مهم دست یافت. بدینترتیب، ...
بیشتر
دسترسی همزمان به تصاویر ماهوارهای با قدرت تفکیک زمانی و مکانی بالا در بسیاری از مطالعات ضروری است. این در حالی است که، فقط با استفاده از تصاویر یک سنجنده، این نیاز تأمین نخواهد شد. اما میتوان با استفاده از تلفیق تصاویر سنجندههای گوناگون، که قدرت تفکیک زمانی (مانند MODIS) و مکانی (همانند Landsat) بالا دارند، به این مهم دست یافت. بدینترتیب، هدف اصلی تحقیق حاضر اجرا و ارزیابی میزان دقت یکی از جدیدترین و کارآمدترین مدلهای ترکیب تصاویر ماهوارهای با عنوان ESTRAFM است. برای اجرا و ارزیابی این مدل، دو دورة زمانی (مقطع نخست بین روزهای 204 تا 220 و مقطع دوم بین روزهای 220 تا 236 سال 2016) در نظر گرفته شد. برای اعتبارسنجی نتایج، از تصاویر سنجندة OLI در موزائیک کناری، در جایگاه دادة مشاهداتی (تصویرمبنا)، استفاده شد. نتایج ارزیابی این دو دوره نشان داد میانگین همبستگی باندهای آبی، سبز، قرمز و فروسرخ نزدیکِ تخمینزدهشده با تصویر دریافتی از سنجندة OLI، بهصورت میانگین در این دو دوره، بهترتیب برابر با 90/0، 91/0، 91/0 و 85/0 و میانگین میزان مجذور میانگین مربعات خطا و چهار باند مذکور بهترتیب برابر با 025/0، 030/0 ، 036/0 و 049/0 است که، بهترتیب، معادل 3/15، 2/16، 5/16 و 7/13 درصد خطا در باندهای مورد نظر است. افزونبر این، با توجه به میزان همبستگی بالا (87/0R2=) و مجذور میانگین مربعات خطای ناچیز (056/0RMSE=) بین مقادیر NDVI پیشبینیشده و NDVI حاصل از باندهای مشاهداتی، میتوان بیان کرد علاوهبر اینکه این مدل در برآورد مقادیر بازتابندگی سطحی دقت مطلوبی دارد؛ میتوان از آن (مانند NDVI) برای پیشبینی میزان محصولات نیز استفاده کرد. براساس نتایج مدل ESTARFM، میتوان عنوان کرد مقادیر پیشبینیشدة باندهای گوناگون دقت مناسبی دارند و میتوان از این مدل برای ترکیب تصاویر، بهقصد افزایش قدرت تفکیکهای مکانی و زمانی، استفاده کرد.
حامد کاچار؛ محمدرضا مباشری؛ علیاکبر آبکار؛ مجید رحیمزادگان
دوره 7، شماره 2 ، بهمن 1394، ، صفحه 35-53
چکیده
وارونگی دمایی زمانی رخ میدهد که در تروپوسفر و تا ارتفاعی مشخص، با افزایش ارتفاع، دما افزایش یابد. از مشخصههای وارونگی دمایی، پارامترهای قدرت و عمق وارونگی دمایی است. قدرت وارونگی به اختلاف دمایی بین قلة وارونگی و سطح زمین اطلاق میشود و ارتفاع متناظر با این اختلاف دمایی، عمق وارونگی نام دارد. راهکار متداول برای تعیین این مشخصهها، ...
بیشتر
وارونگی دمایی زمانی رخ میدهد که در تروپوسفر و تا ارتفاعی مشخص، با افزایش ارتفاع، دما افزایش یابد. از مشخصههای وارونگی دمایی، پارامترهای قدرت و عمق وارونگی دمایی است. قدرت وارونگی به اختلاف دمایی بین قلة وارونگی و سطح زمین اطلاق میشود و ارتفاع متناظر با این اختلاف دمایی، عمق وارونگی نام دارد. راهکار متداول برای تعیین این مشخصهها، اندازهگیریهای میدانی بهوسیلة رادیوساند است، که نوعی اندازهگیری نقطهای در جو قلمداد میشود. بهمنظور مدلسازی برای استخراج مشخصههای وارونگی دمایی از تصاویر ماهوارهای میتوان ارتباط بین اختلاف دمای درخشندگی زوج باندهای مختلف با قدرت و عمق وارونگی دمایی منتج از دادههای رادیوساند را بهدست آورد. در پی شایعبودن پدیدة وارونگی دمایی در شهر تهران، ایستگاه هواشناسی فرودگاه مهرآباد تهران بهعنوان منطقة نخست مورد مطالعه انتخاب شد. ضرایب همبستگی خطی بهدستآمده بین اختلاف دمای درخشندگی زوج باندهای مختلف با عمق و قدرت وارونگی محاسبهشده از دادههای رادیوساند بسیار ضعیف بود که میتواند ناشی از تغییرات زیاد بخارآب جو و قدرت و عمق وارونگی دمایی نسبتاً ضعیف رویداده در تهران باشد. برای اثبات فرضیة مذکور، در ادامة روند تحقیق حاضر، عوامل مؤثر در افزایش ضریب همبستگی خطی بین اختلاف دمای درخشندگی زوج باندهای مذکور با عمق و قدرت وارونگی محاسبهشده از دادههای رادیوساند بررسی شدند. با توجه به رویدادن وارونگیهای عمیق و قدرتمندتر در منطقة کرمانشاه درمقایسه با تهران، این منطقه بهعنوان منطقة دوم مورد مطالعه انتخاب شد. افزایش ضرایب همبستگی محاسبهشده برای کرمانشاه نشاندهندة تأثیر عامل میزان قدرت و عمق وارونگی دمایی است. برای مثال، ضریب همبستگی بین BT7.2-BT11 با قدرت و عمق وارونگی دمایی در تهران بهترتیب 16/0 و 32/0 و در کرمانشاه بهترتیب 51/0 و 70/0 است. بهمنظور بررسی تأثیر میزان بخار آب موجود در جو بر ضرایب همبستگی، با توجه به آنکه میزان بخار آب موجود در جو طی فصول سرد کمتر از فصول گرم است، دادههای تهران و کرمانشاه به دو دستة تمام فصول و فصول سرد تقسیم شدند. افزایش ضرایب همبستگی محاسبهشده برای تهران و کرمانشاه طی فصول سرد نشاندهندة تأثیر عامل میزان بخار آب موجود در جو است. بهعنوان نمونه، ضریب همبستگی بین BT7.2-BT11 با قدرت و عمق وارونگی دمایی در کرمانشاه برای تمامی فصول بهترتیب 51/0 و 70/0 و طی فصول سرد بهترتیب 78/0 و 85/0 است.
هادی تاجی؛ نعمتالله کریمی
دوره 7، شماره 2 ، بهمن 1394، ، صفحه 89-106
چکیده
دادههای سنجش از دور دارای کاربرد وسیعی در برآورد تبخیر و تعرق واقعی هستند و بدین منظور روشهای مختلفی شرح و بسط یافته است. در این میان، سبال و متریک بهعنوان مدلهای شار انرژی و تیویتی برپایة پوشش گیاهی توجه زیادی را بهخود جلب کرده و برپایة برخی پارامترهایی هستند که برای استفاده نیاز به ارزیابی دارند. در پژوهش حاضر، 12 تصویر ...
بیشتر
دادههای سنجش از دور دارای کاربرد وسیعی در برآورد تبخیر و تعرق واقعی هستند و بدین منظور روشهای مختلفی شرح و بسط یافته است. در این میان، سبال و متریک بهعنوان مدلهای شار انرژی و تیویتی برپایة پوشش گیاهی توجه زیادی را بهخود جلب کرده و برپایة برخی پارامترهایی هستند که برای استفاده نیاز به ارزیابی دارند. در پژوهش حاضر، 12 تصویر مودیس طی دورة سال آبی 88-1387 که محدودة مطالعاتی اهواز شمالی را (طبق طبقهبندی وزارت نیرو) میپوشاند، فراهم شد تا برای تخمین تبخیر و تعرق واقعی با استفاده از مدلهای سنجش از دور بهکار گرفته شود. بهمنظور ارزیابی و مقایسة نتایج، از تبخیر و تعرق تخمین زدهشده با استفاده از مدل بیلان آبی مرسوم برای همان دوره استفاده شد. افزون بر اینها، بهترین تخمین تبخیر و تعرق واقعی با استفاده از مدل سنجش از دور برای مزارع یونجه با مقادیر متناظر در سند ملی آب مقایسه شد. نتایج بهدستآمده، عملکرد بهتر سبال و سپس متریک و تیویتی را نشان دادند. مدل بیلان آب میزان تبخیر و تعرق واقعی را 341 میلیمتر بر سال و سبال آن را 2/347 میلیمتر بر سال برای همان دوره نمایش داد. ارزیابی پارامترهای این مدلها، تأثیر معنادار کاربرد معادلات کالیبرهشدة شار گرمای خاک و طول زبری مومنتوم را بر عملکرد و کاهش عدمقطعیت آنها نشان داد.
مجید رحیمزادگان؛ محمدرضا مباشری
دوره 6، شماره 2 ، آبان 1393
چکیده
در پژوهش حاضر روشی برای جایگزینکردن چگالیهای شار تصاویر سنجندة MODIS با استفاده از مدل انتقال انرژی مجمع (CRTM) که از مدلهای حل معادلة انتقال انرژی است، ارائه شده است. بدین منظور اندازهگیریهای رادیوساند مربوط به ایستگاه سینوپتیک بندرعباس بههمراه چگالیهای شار اندازهگیریشده از تصاویر شب سنجندة MODIS مستقر بر سکوی Aqua برای ...
بیشتر
در پژوهش حاضر روشی برای جایگزینکردن چگالیهای شار تصاویر سنجندة MODIS با استفاده از مدل انتقال انرژی مجمع (CRTM) که از مدلهای حل معادلة انتقال انرژی است، ارائه شده است. بدین منظور اندازهگیریهای رادیوساند مربوط به ایستگاه سینوپتیک بندرعباس بههمراه چگالیهای شار اندازهگیریشده از تصاویر شب سنجندة MODIS مستقر بر سکوی Aqua برای آبهای عمیق خلیجفارس مورد استفاده قرار گرفت. بنابراین با استفاده از پیشبینیکنندههای استاندارد نسخة هشتم مدل گذردهی مسیر نوری (OPTRAN) که بخش اصلی مدل CRTM است، اختلاف چگالیهای شار محاسبهشده بهوسیلة مدل CRTM و اندازهگیریشده بهوسیلة سنجندة MODIS مدلسازی شده است. پس از پیادهسازی روش مورد نظر، مقدار میانگین RMSE چگالیهای شار محاسبهشده از مدل CRTM با مقدار اندازهگیریشده برای تصاویر سنجندة MODIS منتخب برای آزمون کارایی روش، در تمام باندها W/(m2.µm.sr) 47/0 محاسبه شد که با اعمال تصحیحات ارائهشده در پژوهش حاضر به 39/0 تغییر یافت. مقدار میانگین RMSE دمای درخشندگی میانگین معادل این چگالیهای شار نیز به ترتیب 45/6 و 27/5 درجة کلوین محاسبه گردید. با استفاده از روش ارائهشده در این پژوهش، مقادیر چگالیهای شار حاصل از مدل CRTM به مقادیر چگالیهای شار سنجندة MODIS نزدیکتر میشود. بنابراین میتوان از این مدل برای ارزیابی چگالیهای شار سنجندة MODIS استفاده کرد و در مواردی نظیر وجود نویز بالا یا وجود ابر در تصاویر یا ازکارافتادن سنجنده، دادههای آن را با دادههای محاسباتی مدل CRTM تصحیحشده جایگزین کرد. کلیدواژهها: پروفایل دما، MODIS، CRTM، ماهواره.
مینا شمس؛ محمد رضا مباشری؛ سید باقر فاطمی
دوره 6، شماره 1 ، تیر 1393
چکیده
سطوح برفی در طول زمان تغییرات زیادی مییابند و در نتیجه برای پایش آنها به استفاده از تصاویری با قدرت تفکیک زمانی نسبتاً بالا نیاز است. برای این منظور، سنجندة MODIS مستقر روی ماهوارههای Terra/Aqua مناسب به نظر میرسد. پارامترهای گوناگونی بر دقت برآورد سطح پوشش برف (SCS) تأثیر میگذارند که توپوگرافی سطح (شیب و جهت شیب) یکی از آنهاست. قدرت تفکیک ...
بیشتر
سطوح برفی در طول زمان تغییرات زیادی مییابند و در نتیجه برای پایش آنها به استفاده از تصاویری با قدرت تفکیک زمانی نسبتاً بالا نیاز است. برای این منظور، سنجندة MODIS مستقر روی ماهوارههای Terra/Aqua مناسب به نظر میرسد. پارامترهای گوناگونی بر دقت برآورد سطح پوشش برف (SCS) تأثیر میگذارند که توپوگرافی سطح (شیب و جهت شیب) یکی از آنهاست. قدرت تفکیک مکانی پایین تصاویر MODIS و وجود پیکسلهای مختلط، دقت برآورد SCS با استفاده از این تصاویر را کم میکند. در پژوهش حاضر، نتایج SCS حاصل از تصاویر MODIS، از طریق مقایسه با تصاویر دارای قدرت تفکیک مکانی متوسط مانند ASTER واقع بر سکوهای مشابه MODIS، ارزیابی میشود. در این پژوهش شاخص NDSI برگرفته از MODIS و ASTER در مناطقی با شیب 20 تا 50 درصد مقایسه گردید و دو مدل MODMASTER و MODFASTER برای بهبود دقت تخمین SCS بهوسیلة MODIS ایجاد شد. نتایج بهدستآمده از MODMASTER، نشانگر پارامتر همبستگی (R2) با شاخص برف مشابه MODIS بهمیزان تقریباً 76 درصد و RMSE در حدود 047/0 است. در مدل MODFASTER، که برای تخمین کسر پوشش برف در هر پیکسل ایجاد شده، پارامتر همبستگی (R2) درحدود 75 درصد و RMSE درحدود 09/0 در مقایسه با کسر پوشش برف محاسبهشده بهوسیلة ASTER است. مقایسة نتایج حاصل از این پژوهش با مقادیر بهدستآمده از سایر پژوهشها نشاندهندة بهبود در برآورد سطح پوشیدهشده از برف است.
هادی علیزاده؛ میرمسعود خیرخواه زرکش؛ علی اکبر آبکار؛ علی رضا وفائی نژاد؛ علی صادقی نائینی
دوره 4، شماره 2 ، شهریور 1391
چکیده
داده های چندطیفی و چند زمانه برای آماده سازی اطلاعات مربوط به توزیع مکانی اراضی برنج از آن رو سودمند هستند که تمامی اراضی برنج با توجه به زمان در تقویم زراعی می توانند تحت پوشش مخلوطی از آب و خاک باشند. در این مطالعه به شرح و بسط الگوریتمی به منظور شناسایی و تفکیک شالیزارهای برنج، با استفاده از داده های سری زمانی NDVI و LSWI2105 مشتق شده از ...
بیشتر
داده های چندطیفی و چند زمانه برای آماده سازی اطلاعات مربوط به توزیع مکانی اراضی برنج از آن رو سودمند هستند که تمامی اراضی برنج با توجه به زمان در تقویم زراعی می توانند تحت پوشش مخلوطی از آب و خاک باشند. در این مطالعه به شرح و بسط الگوریتمی به منظور شناسایی و تفکیک شالیزارهای برنج، با استفاده از داده های سری زمانی NDVI و LSWI2105 مشتق شده از محصول شاخص های پوشش گیاهی 16 روزه MODIS با توان تفکیک مکانی 250 متر (MOD13Q1) پرداخته شده است. این الگوریتم بر مبنای حساسیت شاخص های LSWI2105 به افزایش رطوبت سطح در مرحله غرقابی، و نشاکاری و NDVI به افزایش محتوای کلروفیل و تاج پوشش گیاه برنج است. بر طبق مشاهده ها، طی دوره نشاکاری برنج به دلیل غرقاب کردن زمین، شاخص LSWI2105 افزایش می یابد و بعد از رشد برنج از ارزش آن کاسته می شود، به گونه ای که در همان زمان شاخص NDVI رفتاری معکوس نشان می دهد. در این تحقیق دو روش برای تعریف این رابطه بین NDVI و LSWI2105 به منظور تفکیک مکان شالیزارهای برنج شهرستان آمل در استان مازندران (سال 1390) تکوین گردید. نتایج با استفاده از عملیات میدانی جامعی با برداشت 183 نقطه کنترلی برای دو کلاس (برنج- غیربرنج) انجام گرفت و دقت کلی روش ها به ترتیب 21/67 و 87/80 درصد بود. نتایج این مطالعه نشان از آن داشت که تهیه نقشه مکانی برنج مبتنی بر MOD13Q1، بالقوه می تواند در مقیاس متوسط برای پایش اراضی کشاورزی برنج بر اساس زمان اجرا شود.
محمدحسین باقری هارونی؛ صالح ارشد؛ ابوالفضل مجنونی؛ سعید مرید
دوره 4، شماره 1 ، خرداد 1391
چکیده
تبخیر و تعرق واقعی از مهم ترین اجزای بیلان آب است که برآورد آن پیچیدگی های خاصی دارد. امروزه استفاده از فناوری سنجش از دور، با توجه به امکان برآورد مکانی اطلاعات و حداقل ساختن داده های هواشناسی، کاربرد وسیعی در این زمینه یافته است. بدین منظور مدل ها و روش های متفاوتی برای برآورد تبخیر و تعرق واقعی با این فناوری شرح و بسط یافته که در میان ...
بیشتر
تبخیر و تعرق واقعی از مهم ترین اجزای بیلان آب است که برآورد آن پیچیدگی های خاصی دارد. امروزه استفاده از فناوری سنجش از دور، با توجه به امکان برآورد مکانی اطلاعات و حداقل ساختن داده های هواشناسی، کاربرد وسیعی در این زمینه یافته است. بدین منظور مدل ها و روش های متفاوتی برای برآورد تبخیر و تعرق واقعی با این فناوری شرح و بسط یافته که در میان آنها مطالعات محدودی در خصوص مقایسه و ارزیابی آنها گزارش گردیده است. در پژوهش حاضر، سه دسته ی کلی این روش ها مورد ارزیابی قرار گرفته اند، که عبارت اند از: 1) مدل های تک منبعی METRIC . SEBAL که در آنها خاک و پوشش گیاهی به عنوان منبع واحدی در نظر گرفته می شوند که استفاده شان نیز رو به گسترش است؛ 2) مدل های دومنبعی STSEB . TSEB که خاک و پوشش گیاهی را به صورت دو جزء جداگانه در توازن انرژی سحطی به کار می گیرند؛ و 3) مدل تک منبعی- دومنبعی SETEB که ترکیبی از مدل های SEBAL و TSEB است. به منظور پیاده سازی این پنج مدل، داده های سنجش از دور سنجنده MODIS در 6 روز از ژوئیه 2011 تهیه شد و برای ارزیابی و مقایسه ی آنها، مقادیر تبخیر و تعرق لایسیمتر واقع در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تبریز نیز برای روزهای گذر ماهواره اندازه گیری گردید. نتایج تحقیق حاکی از عملکرد منطقی و مورد قبول کلی مدل ها دارد. ولی در مقام مقایسه، SETEB با خطای مطلق 73/8 و TSEB با خطای مطلق 94/27 به ترتیب بهترین و بدترین عملکرد را داشتند. مدل های تک منبعی METRIC . SEBAL با اینکه از فرضیات پیچیده ی مدل های دومنبعی بهره ای نگرفته بودند، نتایج مناسبی ارائه کردند و برای کار در سطوح بالا نیز توجیه دارند. همچنین مدل ترکیبی SETEB با وضعیتی پذیرفتنی رو به رو بود که برای استفاده از مدل های دومنبعی در مقیاس های وسیع مناسب تر به نظر می رسد.
علی سرکارگر اردکانی؛ محمدجواد ولدان زوج؛ علی محمدزاده؛ علی منصوریان
دوره 2، شماره 1 ، تیر 1389
چکیده
در پژوهش حاضر دقت مکانی و زمانی سنجنده MODIS مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. برای دستیابی به این هدف از آتش های کشف شده قبلی این سنجنده بهره گرفته شده و با تعیین بیضی خطا برای این نقاط، دقت آن ارزیابی و برآورد گردید. به این منظور تعداد 5127 نقطه آتش سوزی مربوط به 20 چاه نفت که به طور دائم در طول سال در حال سوختن هستند، مورد مطالعه قرار گرفت ...
بیشتر
در پژوهش حاضر دقت مکانی و زمانی سنجنده MODIS مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. برای دستیابی به این هدف از آتش های کشف شده قبلی این سنجنده بهره گرفته شده و با تعیین بیضی خطا برای این نقاط، دقت آن ارزیابی و برآورد گردید. به این منظور تعداد 5127 نقطه آتش سوزی مربوط به 20 چاه نفت که به طور دائم در طول سال در حال سوختن هستند، مورد مطالعه قرار گرفت ابتدا مختصات جغرافیایی نقاط انتخاب شده با دقت بالا تعیین گردید. سپس مختصات نقاط آتش سوزی آشکار شده به وسیله سنجنده MODIS در محدوده نقاط فوق برای سال 2008 استخراج و برای هر دو داده جمع آوری شده فوق shape file تهیه گردید. سپس اقدام به محاسبه انحراف استاندارد و تعیین بیضی خطا برای تمام نقاط آتش سوزی- به مطور مجزا- گردید. نتایج نشان می دهد که میانگین انحراف استاندارد این نقاط برابر 40/644 متر است. همچنین با محاسبه مقدار میانگین RMSE برای مختصات مرکز بیضی برازش داده شده بر مجموعه نقاط آتش سوزی کشف شده و مختصات دقیق زمینی همان نقاط، برابر 64/161 متر است. میانگین زاویه چرخش بیضی انحراف استاندارد نیز برابر 74 درجه است، که نشان دهنده کشیدگی نقاط در جهت عمود بر حرکت ماهواره (scan) است. به بیان دیگر دقت نقاط آتش های آشگار شده در جهت حرکت ماهواره (Track) بیشتر است. علاوه بر این، بیشترین آشکار سازی در ساعت 18 الی 19 و کمترین آشکار سازی در ساعت 9 الی 10 صبح به وقت گرینویچ اتفاق می افتد. همچنین با بررسی ماهیانه آتش های ثبت شده به وسیله سنجنده MODIS مشخص گردید که بیشتریت آشکار سازی مربوط به نیمه اول سال یعنی ماه های فروردین تامهر است
علی سرکارگر اردکانی؛ محمد جواد ولدان زوج؛ علی محمدزاده؛ علی منصوریان
دوره 1، شماره 3 ، آذر 1388
چکیده
سالیانه در کشور ما صدها مورد آتش سوزی در جنگل ها و مراتع اتفاق می افتد و هزاران هکتار از درختان، درختچه ها و گیاهان را طعمه خود می سازد. حریق علاوه بر خسارات اقتصادی، اثار مخرب زیست محیطی را نیز به دنبال دارد. وقوع آتش سوزی های مکرر در مناطق مختلف ایران در چند سال گذشته پژوهشگران منابع طببیعی را بر آن داشته است تا پژوهش های جدیدی در عرصه ...
بیشتر
سالیانه در کشور ما صدها مورد آتش سوزی در جنگل ها و مراتع اتفاق می افتد و هزاران هکتار از درختان، درختچه ها و گیاهان را طعمه خود می سازد. حریق علاوه بر خسارات اقتصادی، اثار مخرب زیست محیطی را نیز به دنبال دارد. وقوع آتش سوزی های مکرر در مناطق مختلف ایران در چند سال گذشته پژوهشگران منابع طببیعی را بر آن داشته است تا پژوهش های جدیدی در عرصه های باارزش جنگلی انجام دهند. در پژوهش حاضر از تصاویر ماهواره ای MODIS و Landsat ETM+ به منظور آشکارسازی، و تعیین وسعت مناطق دچار حریق در نخلستان های شهر خور از توابع استان اصفهان استفاده گردیده است. سنجنده MODIS در لحظه عبور از فراز این منطقه، آتش سوزی ای را در تاریخ یازدهم مرداد 1387 ثبت کرد، که با الگوریتم بومی شده کشف آتش، مکان حریق ها مشخص گردید. در روش های پیشنهادی، برای شناسایی آتش پس از انجام تصحیحات رادیومتری و هندسی با استفاده از ماسک ابر و اب این دو پدیده از تصویر حذذف شدند و سپس با تعیین حد آستانه مناسب، نواحی دارای پتانسیل آتش مشخص گردید. در این نوای پیکسل هایی که درجه حرارت روشنایی آن ها در باند 22 کمتر از 293 درجه کلوین و میزان انعکاس طیفی آن ها در باند 2 کمتر از 3/0 و اختلاف دمایی باند 22 و 31 کمتر از 10 درجه کلوین بود، به عنوان پیکسل هایی دارای پتانسیل آتش علامت گذاری شدند و با تعیین حد آستانه و آزمون ها مختلف، اقدام به استخراج پیکسل های داری پتانسیل آتش علامت گذاری شدند و با تعیین حد آستانه و آزمون های مختلف، اقدام به استخراخ پیکسل های آتش گردید. نتایج نشان می دهد که با استفاده از حد آستانه 310 درجه کلوین برای باند 22 که برای مقیاس جهانی درنظر گرفته شده است، آتش های سرد و کوچک آشکار نمی شوند. لذا از حد آستانه بهینه شده استفاده گردید. همچنین به منظور تعیین وسعت منطقه دچار حریق از تصاویر ماهواره ای Landsat ETM استفاده شد. پس از انجام طبقه بندی با روش طبقه بندی بیشترین شباهت، وسعت منطقه سوخته شده تعیین گردید. نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان می دهد که این آتش سوزی وسعتی حدود 9 هکتار را طعمه حریق ساخته است.