رضا شاکری؛ کامران شایسته؛ مهدی قربانی
چکیده
فعالیتهای طبیعی و انسانی در مناطق ساحلی، باعث تغییرات پویای کاربری و پوشش زمین میشود. رشد سریع جمعیت در این مناطق، باعث تسریع در روند تغییر کاربریها و پوشش طبیعی زمین و انتقال به کاربریهای مسکونی و توسعه زیرساختها میشود. این پژوهش، بهمنظور بررسی و مدلسازی تغییرات کاربری زمین در حوزه تالاب انزلی بین سالهای 1975 تا 2015، ...
بیشتر
فعالیتهای طبیعی و انسانی در مناطق ساحلی، باعث تغییرات پویای کاربری و پوشش زمین میشود. رشد سریع جمعیت در این مناطق، باعث تسریع در روند تغییر کاربریها و پوشش طبیعی زمین و انتقال به کاربریهای مسکونی و توسعه زیرساختها میشود. این پژوهش، بهمنظور بررسی و مدلسازی تغییرات کاربری زمین در حوزه تالاب انزلی بین سالهای 1975 تا 2015، با استفاده از تصاویر ماهوارهای و پیشبینی تغییرات احتمالی کاربری زمین در سال 2045 با استفاده از مدل LCM انجام شده است. به منظور دستیابی به تغییـرات کمی و کیفـی رخداده در منطقه مورد مطالعه، نقشههای کاربری حوزه آبخیز تالاب انزلی از تصاویر ماهواره لندست سالهای 1975، 1989، 2000 و 2015 استفاده شده است. بر این اساس، شش طبقه کاربری کشاورزی، مرتع، جنگل، اراضی تالابی، اراضی مسکونی و تالاب با استفاده از روش طبقهبندی الگوریتم حداکثر احتمال مـدنظـر قـرار گرفـت. ارزیابی صحت نقشههای کاربری زمین مستخرج از تصاویر ماهوارهای به دو صورت دقت کلی و ضریب کاپا به ترتیب برابر 87 درصد و 0.71 با استفاده از 323 نقطه از طریق الگوریتم نمونهگیری لایهای تصادفی محاسبه شد. تجزیه و تحلیل ماتریس تشخیص تغییرات نشان میدهد که در طی دوره زمانی 1975 تا 2015 کل تغییرات و انتقال کاربریهای مختلف به یکدیگر 76648.14 هکتار است. بیشترین تغییرات بین کاربریهای مختلف در طی این زمان مربوط به انتقال کاربریهای مختلف به کاربری کشاورزی به میزان 49827.69 هکتار است که این میزان معادل 65 درصد کل تغییرات کاربریهای مختلف است. در تغییر کاربریهای صورت گرفته به کشاورزی، کاربریهای جنگل (64 درصد)، مرتع(16 درصد)، اراضی تالابی (10 درصد)، تالاب(8 درصد) و مناطق مسکونی (2 درصد) بیشترین سهم را دارند. در طول مدت مطالعه، گسترش کاربری مسکونی همواره روندی مثبت و منطبق بر افزایش جمعیت داشته است. مدلسازی پتانسیل انتقال با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و استفاده از 7 متغیر و 8 زیر مدل انجام شد. نتایج مدلسازی با استفاده از شبکه عصبی در اکثر سناریوها صحت بالایی (60.14 تا 88.73 درصد) را نشان داد. به منظور بررسی صحت مدلسازی ضریب کاپای استاندارد (0.8948) و مقادیر خطای Null Successes (77.9 درصد), Hits (3.1 درصد), Misses (15.9 درصد), False Alarms (3.1 درصد) محاسبه و وضعیت صحت برای موقعیت و کمیت پیکسلهای هر طبقه به دست آمد. نسبت Hits به کل پیکسلهای تغییر کرده (14.2) بیانگر قابلقبول بودن نتایج مدل در پیشبینی تغییرات کاربری زمین است. مقایســه نتایج حاصــل از تبدیل و تغییر کلاس کـاربریهـای زمین در دوره زمـانی 2015 تـا 2045 (پیشبینیشده) در منطقه، نشـــان میدهد اگر روند بهرهبرداری از ســـرزمین با شـــیوه مدیریت فعلی ادامه یابد، 10036.26 هکتار اراضی جنگلی به اراضی کشاورزی (67.69 درصد)، مرتع(32.04 درصد)، مناطق مسکونی(0.16 درصد) و اراضی تالابی تبدیل می شود و با احتساب انتقال سایر کاربریها به کاربری جنگل در مجموع در طول این مدت، شاهد کاهش 9963.36 هکتار جنگل خواهیم بود. به طور کلی در این مدت اراضی کشاورزی، مرتع و مناطق مسکونی افزایش یافته و کاربریهای جنگل، تالاب و اراضی تالابی کاهش خواهد داشت.
سید مجدالدین مصاحب؛ محمد طالعی؛ حمید عبادی؛ علی سلطانی
دوره 1، شماره 2 ، شهریور 1388
چکیده
در بیشتر مدل های برنامه ریزی شهری، ابعاد ارزیابی بر مبنای سامانه زون بندی و فرض توزیع یکسان مشخصات مورد ارزیابی در پهنه هر زون است. در این مدل ها تعامل میان زون های مختلف از طریق اتصال مراکز زون ها و ارزیابی موقعیت مراکز نسبت به یکدیگر صورت می گیرد. محدویت های مدل های مدل های مکانی در قالب سامانه ها زون مبنا، به طور جدی توانایی آن ها برای ...
بیشتر
در بیشتر مدل های برنامه ریزی شهری، ابعاد ارزیابی بر مبنای سامانه زون بندی و فرض توزیع یکسان مشخصات مورد ارزیابی در پهنه هر زون است. در این مدل ها تعامل میان زون های مختلف از طریق اتصال مراکز زون ها و ارزیابی موقعیت مراکز نسبت به یکدیگر صورت می گیرد. محدویت های مدل های مدل های مکانی در قالب سامانه ها زون مبنا، به طور جدی توانایی آن ها برای پاسخگویی به مابحث جاری برنامه ریزی را محدود می سازد و نبابراین به مدل هایی میتنی بر المان های مکانی ریزدانه و ناپیوسته نیاز سات. در این تحقیق، یک مدل ریز شبیه ساز به منظور محاسبه میزان دسترسی به خدمات شهری، با تمرکز بر تلفیق زیر سامانه های کاربری زمین و حمل و نقل، ارائه شده است. در این زمینه معیارهای مناسب، شامل تاثیرات نوع کاربری زمین و شاخصه های حمل و نقل، مورد بررسی قرار گرفته و نتایج آن در قالب برآورد پارامتر دسترسی، که مهم ترین بخش در سامانه تلفیقی کاربری زمین- حمل و نقل به شمار می آید، نمایش داده شده است. از سوی دیگر، برای در نظر گرفتن مشخصات و نیز وظایف و کارکرد خصا هر کابری در تکوین و توسعه مدل، کاربری ها به دو دسته کاربری های تک خدماتی و چند خدماتی دسته بندی گردیده و برای هر یک، مدل برآورد دسترسی جداگانه ای ازائه شده است. بدیهی است هر چه واحد مکانی مورد ارزیابی کوچک تر باشد، مدل برآودر دسترسی جزئیات بیشتری ار در بر خواهد گرفت و نتایج دقیق تر خواهد بود. بدین منظور، پلاک ساختمانی به عنوان کوچک ترین واحد ارزیابی میزان دسترسی به خدمات شهری در نظر گرفته شد و مدل ریز دانه پیشنهادی در محیط DIS و برای قسمتی از شهر شیراز به اجرا درآمد و مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که این مدل به خوبی توانسته است واقعیات شهودی را در بر گیرد و تلفیقی از تعریف نظری یا تئوریک و قابل تفسیر به وسیله تحلیل گران شهری و واقعیات فیزیکی دنیای بیرون را برای شاخص دسترسی، به دست می دهد. بررسی نتایج مدل به برنامه ریزان شهری این امکان را می دهد تا کمبودهای موجود، چه در شبکه های حمل و نقل و چه در سامانه کاربری زمین، مشص گردد و تصمیم های لازم برای رفع این کمبودها و همچنین مدیریت هر چه بهتر شهری، گرفته شود.