علی رضا شورشی؛ حسن ذوقی
چکیده
در میان شبکۀ معابر شهری، شبکۀ راههای اضطراری در امدادرسانی حین زلزله، بهویژه در مرحلۀ پاسخ به بحران، نقش مهمی ایفا میکنند. حفظ عملکرد این شبکه از معابر، در ساعات اولیۀ پس از زلزله، اهمیت بسزایی دارد. محافظت و مقاومسازی اجزای آسیبپذیر شبکه، بهخصوص پلها، پیش از وقوع بحران، تأثیر شایان توجهی در کاهش خسارات و آسیبها دارد. ...
بیشتر
در میان شبکۀ معابر شهری، شبکۀ راههای اضطراری در امدادرسانی حین زلزله، بهویژه در مرحلۀ پاسخ به بحران، نقش مهمی ایفا میکنند. حفظ عملکرد این شبکه از معابر، در ساعات اولیۀ پس از زلزله، اهمیت بسزایی دارد. محافظت و مقاومسازی اجزای آسیبپذیر شبکه، بهخصوص پلها، پیش از وقوع بحران، تأثیر شایان توجهی در کاهش خسارات و آسیبها دارد. در اغلب اوقات مقاومسازی تمامی اجزای آسیبپذیر، بهدلیل محدودیت بودجه، عملاً ناممکن است. این محدودیت ایجاب میکند که با شناسایی دقیق اجزای آسیبپذیر، گزینههای مقاومسازی در ابتدا اولویتبندی و در نهایت، مناسبترین آنها انتخاب شود. طی پژوهش حاضر، ابتدا پلهای نیازمند مقاومسازی واقع در شبکۀ راههای اضطراری، با استفاده از یک روششناسی پنجمرحلهای شناسایی میشود و با توجه به محدودیتهای مالی و گزینههای تخصیص بودجه، گزینههای مقاومسازی منتخب برمبنای شبکۀ لایههای ایجادشده در محیطGIS (با عنوان ورودی) اولویتبندی میشود. بررسی همة حالات ممکن برای پایداری پلها پس از وقوع زلزلهای مشخص، طراحی شبکۀ معابر اضطراری برای همۀ این حالات، بررسی گزینههای متفاوت مقاومسازی پلها، ارزیابی اثر این مقاومسازی در طول شبکۀ اضطراری و در نهایت، اولویتبندی گزینههای مقاومسازی، با توجه به تأثیر آنها در طول شبکۀ اضطراری، مراحل اصلی روش پیشنهادی این مطالعه را تشکیل میدهد. کارآیی روش یادشده پس از بهکارگیری آن روی بخشی از شبکۀ معابر اضطراری شهر تهران بهمنزلة شبکهای واقعی با ابعاد بزرگ، ارزیابی شد.
زهره معصومی؛ مژگان امیراصلانی؛ ابوالفضل رضایی
دوره 9، شماره 4 ، مرداد 1396، ، صفحه 37-58
چکیده
توسعة روزافزون شهر و رشد بیرویة جمعیت شهری منجر به گسترش مهارنشدنی ساختار فضایی شهرها شده است. این مسئله لزوم هدایت آگاهانه، ساماندهی و آمایش سرزمین را دوچندان کرده است. شهر زنجان، با توجه به محدودیتهای فیزیکی و زیستمحیطی، نیازمند برنامهریزی دقیق درمورد توسعة شهری است. هدف تحقیق حاضر تعیین جهت بهینة گسترش شهر، با درنظرگرفتن ...
بیشتر
توسعة روزافزون شهر و رشد بیرویة جمعیت شهری منجر به گسترش مهارنشدنی ساختار فضایی شهرها شده است. این مسئله لزوم هدایت آگاهانه، ساماندهی و آمایش سرزمین را دوچندان کرده است. شهر زنجان، با توجه به محدودیتهای فیزیکی و زیستمحیطی، نیازمند برنامهریزی دقیق درمورد توسعة شهری است. هدف تحقیق حاضر تعیین جهت بهینة گسترش شهر، با درنظرگرفتن معیارهای توسعة آتی است. برای تعیین زمینهای مناسب برای توسعة بهینة آتی، از مجموعة دَه معیار در قالب عوامل زیستمحیطی، فیزیکی و اجتماعی استفاده شد. بهمنظور تجزیه و تحلیل معیارهای منتخب پژوهش، با استفاده از دیدگاههای کارشناسان مربوط به حوزة بحث و با استفاده از فرایند تحلیل سلسلهمراتبی (AHP)، این معیارها ارزشگذاری شدند. در ادامه، با اوزان بهدستآمده در قالب تحلیلهای مکانی در محیط، سیستمهای اطلاعات مکانی بر معیارها اعمال شد. در پایان، با بهکارگیری روش تاپسیس (TOPSIS) بهمنزلة روش تصمیمگیری چندمعیاره، اولویت اراضی مناسب توسعة شهر در محدودة قانونی بهدست آمد. نتایج بیانگر آن است که مناسبترین مکانها برای گسترش آتی شهر، نخست، زمینهای شمالشرق و شرقی و در اولویت دوم، زمینهای شمالغرب است. همچنین، 15٪ گسترش از سال 2005 در زمینهای نامطلوب بوده است.
الهام خدابندهلو؛ عباس علیمحمدی سراب؛ ابوالقاسم صادقی نیارکی؛ علی درویشی بلورانی؛ علیاصغر آلشیخ
دوره 8، شماره 1 ، بهمن 1395، ، صفحه 1-18
چکیده
طوفانهای گردوغبار یکی از مهمترین چالشهای اخیر در منطقۀ غرب آسیا محسوب میشود. این پدیده بهعلت خشکسالی شدت بیشتری یافته و آثار منفی فراوانی در زندگی مردم منطقه گذاشته است. ازآنجاکه این منطقه در کمربند خشک و گردوغباری جهان قرار گرفته، ضروری است تا ابعاد گوناگون ریزگردها بهخوبی واکاوی شود. پیشبینی و مدلسازی این پدیده میتواند ...
بیشتر
طوفانهای گردوغبار یکی از مهمترین چالشهای اخیر در منطقۀ غرب آسیا محسوب میشود. این پدیده بهعلت خشکسالی شدت بیشتری یافته و آثار منفی فراوانی در زندگی مردم منطقه گذاشته است. ازآنجاکه این منطقه در کمربند خشک و گردوغباری جهان قرار گرفته، ضروری است تا ابعاد گوناگون ریزگردها بهخوبی واکاوی شود. پیشبینی و مدلسازی این پدیده میتواند از به خطر افتادن جان میلیونها انسان جلوگیری کند. بنابراین، ارائۀ مدلی منطقهای برای بررسی ابعاد گوناگون این پدیده ضروری است. المانهای هواشناسی و اقلیمی مؤثر در پدیدۀ ریزگرد همواره درحال تغییرند بنابراین، باید از مدلهای مکانی- زمانی برای مدلسازی و بصریسازی آن بهره برد. بدین منظور، در این مطالعه با استفاده از قابلیتهای مدلسازی مکانی- زمانی سیستم اطلاعات مکانی (GIS) و دادههای بهدستآمده از سنجش از دور (RS) همچون سرعت باد، رطوبت خاک، بافت خاک و مدل ارتفاعی زمین مدلی برای برآورد میزان گردوغبار برخاسته از سطح زمین طراحی و توسعه داده شد. مدل طراحیشده که DustEM (Dust Emission Model) نامیده شده است، میزان انتشار جریانهای افقی ریزگرد را محاسبه میکند. در این مطالعه مدلسازی برای بازۀ زمانی سال 2001 تا 2007 صورت گرفت و نتایج بهدستآمده از آن با دادههای AOD سنجندۀ MODIS ارزیابی شد. بهمنظور شناسایی مناطق با فعالیت ریزگرد بالا، خروجی مدل در سه طبقۀ مناطق با فعالیت کم، متوسط و زیاد با استفاده از حد آستانههای 3/0 و 6/0 برای شاخص AOD طبقهبندی شد و این مدل بهصورت مکانی- زمانی مناطق بحرانی را شناسایی میکند. میانگین شاخص صحت برای دورۀ مورد مطالعه % 6/73 بهدست آمد که بیانگر دقت بالای مدل در شناسایی مناطق بحرانی است.
زهره معصومی؛ محمدسعدی مسگری
دوره 7، شماره 1 ، اسفند 1394، ، صفحه 59-79
چکیده
افزایش نیاز به زمین و محدودیت عرضة آن، نحوة استفاده از زمین را به چالشی اساسی در عرصة برنامهریزی شهری تبدیل کرده است. در این میان، چینش مناسب و بهینة کاربریها در کنار یکدیگر از چالشهای اصلی برنامهریزی کاربری اراضی شهری بهشمار میآید. هدف اصلی پژوهش حاضر، بهکارگیری الگوریتم بهینهسازی چندهدفة تجمعی ذرات (MOPSO) بهمنظور ...
بیشتر
افزایش نیاز به زمین و محدودیت عرضة آن، نحوة استفاده از زمین را به چالشی اساسی در عرصة برنامهریزی شهری تبدیل کرده است. در این میان، چینش مناسب و بهینة کاربریها در کنار یکدیگر از چالشهای اصلی برنامهریزی کاربری اراضی شهری بهشمار میآید. هدف اصلی پژوهش حاضر، بهکارگیری الگوریتم بهینهسازی چندهدفة تجمعی ذرات (MOPSO) بهمنظور دستیابی به چینش بهینة کاربریهای شهری در سطح ریزدانه است. در تدوین مدل پیشنهادی، از سامانة اطلاعات مکانی (GIS) بهعنوان مولد گزینهها و سناریوهای مکانی بررسیشده استفاده گردید. به این منظور پارامترهای روش بهکار گرفتهشده با کاربرد مورد نظر سازگار شدند و گزینههای تصمیمسازی برمبنای توابع هدف و شروط مسئله ایجاد گردید. سپس با نمایش جوابهای بهینه و تفاوت میان آنها، به کاربر امکان تصمیمگیری داده شد. این مدل در یک محدوده از منطقة هفت تهران اجرا شد و نتایج آن بهدست آمد، که نشاندهندة تکرارپذیری و ثبات روش بهکار گرفتهشده است. در چینش کاربریها در سطح ریزدانه با توجه به تعدد قطعات و تنوع کاربریها و نیاز به برآوردهکردن همزمان چند هدفِ گاه ناسازگار با هم، استفاده از MOPSO میتواند تا حد زیادی پیچیدگیهای مربوط به انتخاب و ارزیابی گزینههای تصمیمگیری را حل کند. ریزدانهبودن مدل ارائهشده، حالت دینامیک آن در پشتیبانی از تصمیمگیری مکانی، و ایجاد حالتهای گوناگون از چینش کاربریها برای تصمیمگیری براساس توابع هدف، از نوآوریهای پژوهش حاضر است. کلیدواژهها: چینش بهینة کاربری شهری، سیستم اطلاعات مکانی، الگوریتم بهینهسازی چندهدفة تجمعی ذرات (MOPSO)، تصمیمگیری چندهدفه.
محمد اصلانی؛ علی اصغر آل شیخ؛ روزبه شاد
دوره 2، شماره 2 ، شهریور 1389
چکیده
رانش زمین از جمله بلایای طبیعی است که هر ساله خسارت های مالی و جانی زیادی را به بار می آورد. گسترش بی رویه شهرها سبب گشته است تا مناطق مسکونی زیادی در محل هایی که رانش زمین در آن ها بسیار محتمل است پدیدار شوند. این گونه است که تهیه و تدوین نقشه حساسیت رانش زمین، امری بسیار ضروری برای سلامت و توسعه شهرها به شمار می آید. هدف از این مقاله، ...
بیشتر
رانش زمین از جمله بلایای طبیعی است که هر ساله خسارت های مالی و جانی زیادی را به بار می آورد. گسترش بی رویه شهرها سبب گشته است تا مناطق مسکونی زیادی در محل هایی که رانش زمین در آن ها بسیار محتمل است پدیدار شوند. این گونه است که تهیه و تدوین نقشه حساسیت رانش زمین، امری بسیار ضروری برای سلامت و توسعه شهرها به شمار می آید. هدف از این مقاله، ارائه روشی برای استخراج دانش (توابع عضویت فاری و قوانین فازی، برای پیش بینی رانش زمین در بخشی از استان مازندران است. به دلیل مکانی بودن پدیده رانش زمین و همچنین وجود عدم قطعیت مکانی، از تلفیق سیستم اطلاعات مکانی (GIS) و سیستم استنتاج قاعده مبنای فازی (FRBIS) استفاده شد. در این تحقیق FRBIS از طریق داده های آموزشی به صورت خودکار ایجاد گردید. گام نخست برای ایجاد چنین سیستمی، خوشه بندی داده هاست که بدین منظور از الگوریتم فازی C Means استفاده شده است. برای تعیین تعداد بهینه خوشه ها دو شاخص ارزیابی خوشه (CVI) و سه معیار «دفت و سازگاری و کامل بودن» پیشنهاد گردید و به کار گرفته شد. در ادامه و با تصویر کردن خوشه ها بر روی محورهای مختصات توابع عضویت و قوانین فازی استخراج شدند. در مرحله نهایی و با افزودن دانش کارشناسی به این سیستم عملکرد سیستم بهبود یافت. دقت نقشه حساسیت رانش زمین به دست آمده از طریق سیستم پیشنهادی بیش از 80 درصد است. همچنین با بررسی هیستوگرام نقشه حساسیت رانش زمین ملاحظه شد که 5/13 درصد از مساحت کل منطقه خطرپذیری بالایی دارد. با محاسبه وابستگی بین نقشه حساسیت به دست آمده و نقشه های معیار، مشخص گردید که نقشه حساسیت رانش زمین دارای بیشتری همبستگی با سه نقشه معیار سنگ شناسی و فاصله از جاده و نیز کاربری اراضی است.