سعید رشیدی؛ محمدنبی طالعی؛ احید نعیمی
دوره 7، شماره 1 ، اسفند 1394، ، صفحه 1-20
چکیده
مکان فعالیتهای تجاری ازجمله مراکز خرید، نقش تعیینکنندهای در موفقیت یا عدمموفقیت هر فعالیت دارد. در مکانیابی مراکز خرید میبایست به معیارها و اهداف متنوعی توجه داشت. در پژوهش حاضر دو هدف حداکثرسازی جذب تقاضای موجود و حداکثرسازی دسترسی به مراکز خرید در نظر گرفته شد. هرکدام از این اهداف، معیارهای ...
بیشتر
مکان فعالیتهای تجاری ازجمله مراکز خرید، نقش تعیینکنندهای در موفقیت یا عدمموفقیت هر فعالیت دارد. در مکانیابی مراکز خرید میبایست به معیارها و اهداف متنوعی توجه داشت. در پژوهش حاضر دو هدف حداکثرسازی جذب تقاضای موجود و حداکثرسازی دسترسی به مراکز خرید در نظر گرفته شد. هرکدام از این اهداف، معیارهای مختلفی مانند جمعیت، شرایط رقابتی بین مراکز خرید، دسترسی به معابر اصلی، ایستگاههای حملونقل و پارکینگهای عمومی، پارکها و مکانهای تفریحی را دربرمیگیرند. در این پژوهش، روش تصمیمگیری چندهدفه برای حل مسئله بهکار گرفته شد. روشهای گوناگونی برای حل مسئلههای چندهدفه ارائه شده است که به دو گروه کلی روشهای سنتی و تکاملی تقسیم میشوند. روشهای سنتی عموماً در حل مسئلههایی از این دست، نقصانهایی دارند که پژوهشگران را بهسوی استفاده از روشهای تکاملی سوق دادهاند. در پژوهش حاضر از میان روشهای تکاملی، الگوریتم جستوجوی تابوی چندهدفه بهکار گرفته شد. در این مدل، ابتدا با توجه به کاربری اراضی، مکانهای نامناسب از فضای مسئله حذف شدند و سپس الگوریتم جستوجوی تابو برای دستیابی به توازن اهداف در محیط رقابتی بهکار گرفته شد. بهمنظور ارزیابی موقعیتهای پیشنهادشده در مدل تابو، مراکز پیشنهادی با نتایج حاصل از همپوشانی نقشههای معیار اولیه مطابقت داده شدند. کلیدواژهها: مراکز خرید، مکانیابی در شرایط رقابتی، بهینهسازی چندهدفه، جستوجوی تابو.
امین باغانی؛ محمدجواد ولدان زوج؛ مهدی مختارزاده
دوره 7، شماره 2 ، بهمن 1394، ، صفحه 1-18
چکیده
در غیاب دادههای افمریز ماهواره و مدل سنجنده، تبدیلات غیرپارامتریک نظیر مدل توابع کسری از مهمترین و پرکاربردترین انواع مدلهای ریاضی در جوامع فتوگرامتری و سنجش از دور بهشمار میآیند. وابستگی این مدلها به تعداد زیادی نقاط کنترل زمینی، مشکلات عددی موجود در حل آنها و مشکل انتخاب ترمهای سازندة ساختار تابع کسری را میتوان از ...
بیشتر
در غیاب دادههای افمریز ماهواره و مدل سنجنده، تبدیلات غیرپارامتریک نظیر مدل توابع کسری از مهمترین و پرکاربردترین انواع مدلهای ریاضی در جوامع فتوگرامتری و سنجش از دور بهشمار میآیند. وابستگی این مدلها به تعداد زیادی نقاط کنترل زمینی، مشکلات عددی موجود در حل آنها و مشکل انتخاب ترمهای سازندة ساختار تابع کسری را میتوان از ضعفهای عمدة این روش برشمرد. ازآنجاکه ضرایب در توابع غیرپارامتریک دارای تفسیر و معنای فیزیکی مشخصی نیستند، در روشهای معمول کلیة ترمها وارد فرایند محاسباتی میشوند و خطای وابستگی میان ترمها ایجاد میکنند. در پژوهش حاضر، الگوریتم کلونی مورچهها برای بهینهسازی توابع کسری مناسبسازی شد و از الگوریتم ویژهسازیشده بهمنظور یافتن ترکیب بهینة ترمها در ساختار توابع کسری استفاده گردید. الگوریتم مذکور، روی سه تصویر در سطوح تصحیح هندسی مختلف با ترکیبهای گوناگونی از نقاط کنترل و نقاط چک مستقل در سه سیستم مختصات زمینی UTM، CT و ژئودتیک و بدون نرمالکردن مختصاتهای زمینی و تصویری آزمون شد. نتایج آزمونهای تجربی نشان دادند که الگوریتم ویژهسازیشدة کلونی مورچهها در پژوهش حاضر از نظر تعداد ترمها و دقت موقعیت مکانی قابلیت بالایی دارد. نتایج نشان دادند که استفاده از سیستم مختصات CT برای فضای زمین، نتایج بهتری را از نظر دقت و نحوة همگرایی الگوریتم به توابع کسری بهینه بهدست میدهد. نتایج برای تصاویر مختلف و حتی تصاویر خام با استفاده از چهار نقطة کنترل، دقت زیرپیکسل را نشان داد.
میلاد نیرومند جدیدی؛ مهدی مختارزاده؛ محمودرضا صاحبی
دوره 7، شماره 3 ، بهمن 1394، ، صفحه 1-16
چکیده
یکی از چالشهای بسیار مهم در تهیۀ نقشۀ پوشش اراضی با استفاده از تصاویر سنجش از دور، مشکل مربوط به پیکسلهای مخلوط است. با توسعۀ روشهای تجزیۀ اختلاط طیفی و طبقهبندیکنندههای نرم، امکان برآورد سهم کلاسها در سطح زیرپیکسل فراهم میآید و برچسبهای چندگانه به پیکسلها اختصاص داده میشود. با وجود این، تولید نقشۀ پوششی در سطح زیرپیکسل ...
بیشتر
یکی از چالشهای بسیار مهم در تهیۀ نقشۀ پوشش اراضی با استفاده از تصاویر سنجش از دور، مشکل مربوط به پیکسلهای مخلوط است. با توسعۀ روشهای تجزیۀ اختلاط طیفی و طبقهبندیکنندههای نرم، امکان برآورد سهم کلاسها در سطح زیرپیکسل فراهم میآید و برچسبهای چندگانه به پیکسلها اختصاص داده میشود. با وجود این، تولید نقشۀ پوششی در سطح زیرپیکسل نیازمند جانمایی مکانی زیرپیکسلها است. در سالهای اخیر، روشهای تهیۀ نقشه در سطح زیرپیکسل توسعه یافتهاند و با استفاده از نتایج طبقهبندیکنندههای نرم و بهرهگیری از مفاهیم وابستگی مکانی، آرایش مکانی زیرپیکسلها را بهینهسازی میکنند. در این تحقیق، دقت کلی الگوریتم شبیهسازی تبرید برای تهیۀ نقشۀ پوششی در سطح زیرپیکسل مورد ارزیابی قرار گرفته و همچنین، مکانیزم جدیدی در این روش، برای تولید پاسخهای جدید در هر مرحله از الگوریتم پیشنهاد شده و با نتایج روش موجود مقایسه شده است. از دیگرسو، پارامترهای مؤثر بر عملکرد الگوریتم مانند ضریب بزرگنمایی، نوع تابع خنکسازی و تکرارهای ایستا و پویا در عملکرد الگوریتم بررسی شدهاند. در فرایند ارزیابی دقت کلی الگوریتم، دو روش مستقل از خطای طبقهبندی نرم و وابسته به این خطا لحاظ شده است. براساس نتایج، افزایش ضریب بزرگنمایی موجب کاهش دقت الگوریتم شبیهسازی تبرید شده و همچنین، تابع خنکسازی هندسی به لحاظ دقت و زمان اجرای الگوریتم، بهمنزلۀ تابع بهینه انتخاب شده است. از طرف دیگر، تکرارهای پویا نیز، در مقایسه با حالت ایستا دقت بیشتری داشته است. روش پیشنهادی برای تولید پاسخهای جدید در الگوریتم شبیهسازی تبرید دستاورد مهم تحقیق به شمار میآید که دقت کلی را به نسبت روش موجود، افزایش داده و همچنین، زمان اجرای الگوریتم را تا 50% کاهش داده است. بیشترین دقت کلی الگوریتم براساس روش پیشنهادی و مستقل از خطای طبقهبندی نرم 97/94% برآورد شد.
علی اکبر متکان؛ بابک میرباقری؛ عباس بیگی؛ مصطفی قیاسوند
دوره 7، شماره 4 ، بهمن 1394، ، صفحه 1-12
چکیده
محققان همواره بهدنبال توسعۀ روشهای بهتر در طراحی، اجرا و بهرهبرداری از شبکههای توزیع آب در قالب سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بودهاند. اما GIS را، بهدلیل نداشتن توابع تحلیلی هیدرولیکی، نمیشود بهتنهایی بهمنزلۀ سیستم پشتیبان تصمیمگیری مکانی (SDSS) در بحث مدیریت اینگونه شبکهها درنظر گرفت. این پژوهش درصدد است ازطریق تلفیق ...
بیشتر
محققان همواره بهدنبال توسعۀ روشهای بهتر در طراحی، اجرا و بهرهبرداری از شبکههای توزیع آب در قالب سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بودهاند. اما GIS را، بهدلیل نداشتن توابع تحلیلی هیدرولیکی، نمیشود بهتنهایی بهمنزلۀ سیستم پشتیبان تصمیمگیری مکانی (SDSS) در بحث مدیریت اینگونه شبکهها درنظر گرفت. این پژوهش درصدد است ازطریق تلفیق توابع تحلیلی هیدرولیکی پیشرفته با قابلیتهای تحلیل مکانی نرمافزار GIS، سیستم پشتیبان تصمیمگیری مکانی را در قالب نرمافزاری مستقل توسعه دهد تا شبکۀ توزیع آب شهرستان فریدونشهر را مدیریت کند. در این راستا پس از مرحلۀ شناخت و نیازسنجی، جهت توسعۀ مؤلفههای SDSS ازطریق توسعۀ مؤلفه های مدیریت پایگاه داده، مدیریت مدلها و واسطهای کاربری بهمنزلۀ عناصر اصلی SDSS، اقدام شد. در مؤلفۀ مدیریت پایگاه داده با پیادهسازی مدلهای مفهومی، منطقی و فیزیکی، پایگاه دادۀ مکانی منطقۀ مورد نظر توسعه داده شد. در مؤلفۀ واسط های گرافیکی، برای ارتباط مؤثر کاربران با سیستم، از واسطهای گرافیکی کاربرپسند و با درک آسان استفاده شد. سپس در مؤلفۀ مدیریت مدلها، مدلهای هیدرولیکی کاربردی در شبکههای توزیع آب همچون مدلهای تحلیل سرعت در لولهها و فشار بر گرهها توسعه داده شد.درنهایت، مدلهای ارزیابی سناریوها برای حل مسائل نیمهساختاریافتۀ شبکه های توزیع آب شهری طراحی شد. با پیادهسازی سیستم یادشده بر مبنای رویکردی علمی، برای نخستین بار در کشور، مدیران و تحلیلگران این شبکهها میتوانند این نرمافزار را همچون سیستم پشتیبان تصمیمگیری مکانی جامعی در تحلیل شبکههای توزیع آب شهری بهکار گیرند.
الهام خدابندهلو؛ عباس علیمحمدی سراب؛ ابوالقاسم صادقی نیارکی؛ علی درویشی بلورانی؛ علیاصغر آلشیخ
دوره 8، شماره 1 ، بهمن 1395، ، صفحه 1-18
چکیده
طوفانهای گردوغبار یکی از مهمترین چالشهای اخیر در منطقۀ غرب آسیا محسوب میشود. این پدیده بهعلت خشکسالی شدت بیشتری یافته و آثار منفی فراوانی در زندگی مردم منطقه گذاشته است. ازآنجاکه این منطقه در کمربند خشک و گردوغباری جهان قرار گرفته، ضروری است تا ابعاد گوناگون ریزگردها بهخوبی واکاوی شود. پیشبینی و مدلسازی این پدیده میتواند ...
بیشتر
طوفانهای گردوغبار یکی از مهمترین چالشهای اخیر در منطقۀ غرب آسیا محسوب میشود. این پدیده بهعلت خشکسالی شدت بیشتری یافته و آثار منفی فراوانی در زندگی مردم منطقه گذاشته است. ازآنجاکه این منطقه در کمربند خشک و گردوغباری جهان قرار گرفته، ضروری است تا ابعاد گوناگون ریزگردها بهخوبی واکاوی شود. پیشبینی و مدلسازی این پدیده میتواند از به خطر افتادن جان میلیونها انسان جلوگیری کند. بنابراین، ارائۀ مدلی منطقهای برای بررسی ابعاد گوناگون این پدیده ضروری است. المانهای هواشناسی و اقلیمی مؤثر در پدیدۀ ریزگرد همواره درحال تغییرند بنابراین، باید از مدلهای مکانی- زمانی برای مدلسازی و بصریسازی آن بهره برد. بدین منظور، در این مطالعه با استفاده از قابلیتهای مدلسازی مکانی- زمانی سیستم اطلاعات مکانی (GIS) و دادههای بهدستآمده از سنجش از دور (RS) همچون سرعت باد، رطوبت خاک، بافت خاک و مدل ارتفاعی زمین مدلی برای برآورد میزان گردوغبار برخاسته از سطح زمین طراحی و توسعه داده شد. مدل طراحیشده که DustEM (Dust Emission Model) نامیده شده است، میزان انتشار جریانهای افقی ریزگرد را محاسبه میکند. در این مطالعه مدلسازی برای بازۀ زمانی سال 2001 تا 2007 صورت گرفت و نتایج بهدستآمده از آن با دادههای AOD سنجندۀ MODIS ارزیابی شد. بهمنظور شناسایی مناطق با فعالیت ریزگرد بالا، خروجی مدل در سه طبقۀ مناطق با فعالیت کم، متوسط و زیاد با استفاده از حد آستانههای 3/0 و 6/0 برای شاخص AOD طبقهبندی شد و این مدل بهصورت مکانی- زمانی مناطق بحرانی را شناسایی میکند. میانگین شاخص صحت برای دورۀ مورد مطالعه % 6/73 بهدست آمد که بیانگر دقت بالای مدل در شناسایی مناطق بحرانی است.
فرزانه شفیعی؛ علی درویشی بلورانی؛ سعید پورمنافی؛ عباس شاهسونی
دوره 8، شماره 2 ، بهمن 1395، ، صفحه 1-16
چکیده
طوفان گردوغبار یکی از پدیدههای جوی است که آثار و پیامدهای زیستمحیطی نامطلوبی برجای میگذارد. بررسی ترکیبات فیزیکی و شیمیایی گردوغبارهای اخیر نشان میدهد این گردوغبارها صرفاً متشکل از دانههای خاک، شن، ماسه و ذرات نمک نیستند، بلکه ترکیب پیچیدهای از عناصر شیمیاییاند، عناصری از قبیل فلزات قلیایی خاکی، کربن، سیلیس، آلومینیوم، ...
بیشتر
طوفان گردوغبار یکی از پدیدههای جوی است که آثار و پیامدهای زیستمحیطی نامطلوبی برجای میگذارد. بررسی ترکیبات فیزیکی و شیمیایی گردوغبارهای اخیر نشان میدهد این گردوغبارها صرفاً متشکل از دانههای خاک، شن، ماسه و ذرات نمک نیستند، بلکه ترکیب پیچیدهای از عناصر شیمیاییاند، عناصری از قبیل فلزات قلیایی خاکی، کربن، سیلیس، آلومینیوم، پتاسیم، کلسیم و برخی دیگر از عناصر آلی مشاهده میشود که تمامی این عناصر میتوانند اثرات مضری در سلامت محیطزیست و بهویژه بر موجودات زنده داشته باشند. در این تحقیق شهر اهواز که طی دهۀ گذشته شاهد طوفانهای چندی بوده است، بررسی شد. با استفاده از نمونههای اندازهگیریشدۀ عناصر مورد مطالعه در ایستگاه زمینی و آنالیزهای آزمایشگاهی، محتویات هفت رخداد گردوغبار تعیین شد. تصاویر ماهوارهای MODIS و دادههای CALIPSO، بهترتیب، جهت شناسایی عناصر و تعیین غلظت این طوفانها مورد تحلیل قرار گرفتند. پس از تهیۀ تصاویر MODIS و انجام دادن تصحیحات مورد نیاز، مقادیر طیفی محل نمونهبرداری ایستگاه زمینی روی تصاویر مشخص شد. با استفاده از روش کمترین مربعات و cross-validation مدلسازی ارتباط بین باندهای MODIS و نتایج حاصل از مشاهدات زمینی ایجاد شد. پس از مقایسه و تحلیل نتایج بهدستآمده، مشخص شد که برای عنصر سیلیس، نسبت باند 21 به باند 26 با میزان RMSE در حدود 1.28، شاخص مناسبی جهت تعیین ترکیبات طوفانهای گردوغبار با استفاده از تصاویر ماهوارهای MODIS بهشمار میرود. همچنین، آلومینیوم از نسبت باند 25 به باند 26 با میزان RMSE در حدود 2.08، کلسیم از نسبت باند 24 به باند 25 با میزان RMSE در حدود 2.3، سدیم از نسبت باند 23 به باند 27 با میزان RMSE در حدود 0.48 و منیزیم از نسبت باند 15 به باند 24 با میزان RMSE در حدود 0.78، برای شناسایی این عناصر در تصاویر ماهوارهای MODIS شاخصهای مناسبیاند. با توجه به نتایج و شاخصهای بهدستآمده برای هر عنصر، تعیین ترکیبات و میزان غلظت عناصر موجود در طوفانهای گردوغبار، بدون استفاده از نمونههای زمینی و فقط با بهکارگیری تصاویر MODIS و روش بهدستآمده امکانپذیر میشود. همچنین، با استفاده از دادههای ماهوارهای CALIPSO در روزهای مورد مطالعه، مشخص شد که در روزهای گرم سال که نمونهبرداری زمینی انجام گرفته، میزان غلظت و تراکم گرد غبار بیشتر از روزهای سرد سال است و ارتفاع گردوغبار به شش کیلومتری سطح زمین میرسد.
سمیه یاوری؛ محمدجواد ولدان زوج؛ محمودرضا صاحبی؛ مهدی مختارزاده
دوره 8، شماره 3 ، تیر 1395، ، صفحه 1-10
چکیده
زمینمرجعسازی تصاویر ماهوارهای با توان تفکیک بالا، با استفاده از معادلات ریاضی مناسب یکی از مهمترین مراحل استخراج اطلاعات مکانی سهبعدی دقیق است. بهمنظور زمینمرجعسازی تصاویر ماهوارهای، ابتدا باید مجموعهای عوارض کنترلی مانند نقاط، خطوط و یا سطوح در دو فضا استخراج شوند. سپس عوارض متناظر از بین کل عوارض استخراجشده ...
بیشتر
زمینمرجعسازی تصاویر ماهوارهای با توان تفکیک بالا، با استفاده از معادلات ریاضی مناسب یکی از مهمترین مراحل استخراج اطلاعات مکانی سهبعدی دقیق است. بهمنظور زمینمرجعسازی تصاویر ماهوارهای، ابتدا باید مجموعهای عوارض کنترلی مانند نقاط، خطوط و یا سطوح در دو فضا استخراج شوند. سپس عوارض متناظر از بین کل عوارض استخراجشده تعیین و بهطور مستقیم برای حل تابع انتقال بین دو فضا مشخص شوند. ازآنجاکه دقت تصحیح هندسی تصاویر دقت زمینمرجعسازی را تحت تأثیر مستقیم قرار میدهد، در این مقاله این مسئله براساس استفاده از عوارض کنترلی خطی و نیز تلفیق آن با نقاط کنترلی در حل معادلة رشنال بررسی شده است. همچنین اثر آنها در حذف خطاهای سیستماتیک بررسی شده است. نتایج بهدستآمده نشان میدهد که دقت حل معادلة رشنال با استفاده از خطوط کنترلی پایین و درحدود 3 پیکسل است. همچنین دیاگرام بردار باقیماندهها نیز وجود میزان چشمگیر خطاهای سیستماتیک در نتایج نهایی را نشان میدهد. دلیل این امر، افزون بر دقت و توزیع خطوط کنترلی، ماهیت خطوط بهمنزلة اطلاعات کنترلی نیز محسوب میشود. از سوی دیگر تلفیق خطوط و نقاط کنترلی بهمنظور حل معادله سبب ارتقای دقت تا 1 پیکسل و حذف بسیاری از خطاهای سیستماتیک میشود. ازاینرو، نتایجْ قابلیت بالای تلفیق خطوط و نقاط کنترلی در ارتقای دقت و نیز کاهش خطاهای سیستماتیک را نشان میدهد.
حسین آقابابایی؛ محمودرضا صاحبی
دوره 8، شماره 4 ، آذر 1395، ، صفحه 1-16
چکیده
هدف این مقاله ارزیابی توانمندی استخراج پارامترهای جنگلی همچون ارتفاع درختان با تکنیکهای تداخلسنجی راداری با روزنة ترکیبی است. هدف عمده از تصاویر پلاریمتری راداری، در کاربردهای جنگلی، جداسازی مراکز فاز ناشی از توپوگرافی سطح زمین و تاج درختان است. یکی از روشهای بسیار مرسوم در این زمینه بهکارگیری ساختار دولایهای مبتنیبر ...
بیشتر
هدف این مقاله ارزیابی توانمندی استخراج پارامترهای جنگلی همچون ارتفاع درختان با تکنیکهای تداخلسنجی راداری با روزنة ترکیبی است. هدف عمده از تصاویر پلاریمتری راداری، در کاربردهای جنگلی، جداسازی مراکز فاز ناشی از توپوگرافی سطح زمین و تاج درختان است. یکی از روشهای بسیار مرسوم در این زمینه بهکارگیری ساختار دولایهای مبتنیبر مدل پرکاربرد پراکنش حجمی نامنظم روی سطوح (RVOG) است. این مدل در یک دستگاه معادلات غیرخطی پارامترهای گوناگون —مانند توپوگرافی زمین، ارتفاع درخت، ضریب میرایی موج و نسبت دامنه— پراکنش سطحی به حجمی را تخمین میزند. با این حال بهدلیل وابستگی شدید نتایج مدل به مقادیر اولیة مجهولات و بهدلیل زمانبربودن و پیچیدگی حل دستگاه غیرخطی برای تمامی سلولهای تصویر، بیشتر اوقات مسئله براساس فرضیات خاصی در ارتباط با مدلهای پراکنش حل میشود. با وجود این، نتایج این روشها نیز تحت تأثیر فرضیات قرار میگیرند و غالباً نمیتوانند منجر به تعیین مناسب پارامترها شوند. ازاینرو برای حل مسائل پیش رو در این مقاله، با درنظرگرفتن ساختار دولایهای جنگل، روشی مدلمبنا در تعیین توپوگرافی سطح زمین و ارتفاع درختان مطرح میشود. روش در نظر گرفتهشده بدون هیچ پیشفرضی در ارتباط با پارامترهای مجهول، سعی در تخمین بهینة آنها دارد و یافتههای پژوهش نشان میدهد که این مدل کارآیی بهتری از دو روش مرسوم مدل معکوس و SPIRIT دارد؛ بهطوری که شاخص RMSE تخمین ارتفاع درختان از مقدار 26/13 و 41/11 متر بهترتیب در روش مدل معکوس و SPIRIT به مقدار 34/7 متر در روش عرضهشده کاهش یافته است.
یوسف رضائی؛ محمدجواد ولدان زوج؛ محمودرضا صاحبی
دوره 9، شماره 1 ، دی 1396، ، صفحه 1-16
چکیده
یخچالهای طبیعی و تغییرات و حرکت آنها در جایگاه شاخصهایی برای نشاندادن تغییرات آبوهوایی بهکار میروند و بهمنظور ارزیابی تغییرات سطحی یخچال ناشی از تغییرات اقلیمی، باید مطالعات بلندمدت انجام شود. استفاده از تصاویر ماهوارهای راهی مؤثر برای استخراج سرعت حرکت یخچال محسوب میشود. در این تحقیق با استفاده از عکسهای هوایی ...
بیشتر
یخچالهای طبیعی و تغییرات و حرکت آنها در جایگاه شاخصهایی برای نشاندادن تغییرات آبوهوایی بهکار میروند و بهمنظور ارزیابی تغییرات سطحی یخچال ناشی از تغییرات اقلیمی، باید مطالعات بلندمدت انجام شود. استفاده از تصاویر ماهوارهای راهی مؤثر برای استخراج سرعت حرکت یخچال محسوب میشود. در این تحقیق با استفاده از عکسهای هوایی قدیمی و تصاویر ماهوارهای جدید، تغییرات سطحی و بردارهای جابهجایی و سرعت یخچال علمچال، با استفاده از الگوریتم خودکار، محاسبه شده است. تمامی دادهها، شامل عکسهای هوایی و تصاویر، بهصورت ارتو[1] درآمدند و از نظر رادیومتریکی و هندسی همسانسازی شدند. با استفاده از عکس هوایی سال 1955 و مقایسة آن با تصویر SPOT سال 2003، میزان عقبنشینی یخچال در قسمت پیشانی آن بهدست آمد. همچنین، تغییرات کوتاهمدت در دو بازة زمانی بین 1998 تا 2003 و 2003 تا 2005، با استفاده از عکسهای هوایی و تصاویرSPOT و Quick Bird، استخراج شد. در این تحقیق، با استفاده از روش مبتنیبر تبدیل فوریه و محاسبة همبستگی، بردارهای سرعت سطحی با خطای کمتر از دو متر استخراج شد. نتایج دقت و قابلیت روش پیشنهادی را برای ارزیابی میزان عقبنشینی و نیز اندازهگیری سرعت سطحی یخچال نشان میدهند و میتوان این نتایج را بهمنظور مطالعات مربوط به تغییرات اقلیمی در سطح منطقهای بهکار برد.
محمد آخوندی؛ محمد سعدی مسگری؛ محمدرضا ملک؛ امید عسگری سیچانی
دوره 9، شماره 2 ، اسفند 1396، ، صفحه 1-20
چکیده
ترافیک شهری در دنیای امروز، بهخصوص در کلانشهرها، یکی از مشکلات مهم و فراگیر محسوب میشود. در سالهای اخیر برای غلبه بر این مشکل، راهحلهای بسیاری پیشنهاد شده که بیشتر آنها برمبنای مدلسازی کلان ترافیک شهری عرضه شدهاند. ولی بهدلیل پیچیدگیهای زیاد محیط شهری و عوامل متعدد و متفاوت مؤثر در ترافیک شهری، این مدلها نمیتوانند ...
بیشتر
ترافیک شهری در دنیای امروز، بهخصوص در کلانشهرها، یکی از مشکلات مهم و فراگیر محسوب میشود. در سالهای اخیر برای غلبه بر این مشکل، راهحلهای بسیاری پیشنهاد شده که بیشتر آنها برمبنای مدلسازی کلان ترافیک شهری عرضه شدهاند. ولی بهدلیل پیچیدگیهای زیاد محیط شهری و عوامل متعدد و متفاوت مؤثر در ترافیک شهری، این مدلها نمیتوانند بهخوبی فضای دینامیک و متغیر ترافیک شهری را مدلسازی کنند. در مقابل، بهدلیل قابلیت بالای عاملها در مدلسازی تعاملات مؤلفههای مؤثر در ترافیک و همچنین مدلسازی فضای متغیر محیط شهری، روش عامل مبنا روشی مناسب و نویدبخش برای مدلسازی ترافیک شهری بهشمار میرود. با توجه به مطالب بیانشده، در این تحقیق، بهمنظور ارتقا و بهبود مسیریابی وسائط نقلیه برمبنای ایجاد قابلیت ارسال و دریافت اطلاعات ترافیکی در میان مؤلفههای ترافیک، یک مدل عامل مبنا مطرح شده است. همچنین، در این مدل، چراغهای راهنمایی و در واقع کنترل سبز و قرمزشدن آنها، با توجه به وضعیت ترافیکی (تعداد اتومبیلها) در خیابانهای متصل به تقاطعهای در معرض کنترل، هوشمندسازی شده است. در مدل مطرحشده، فرض شده است تمامی وسایل نقلیه به GPS و وسایل ارتباطی مناسب مجهزند. برای پیادهسازی از پلتفُرم JADE و کتابخانة کلاسهای آن استفاده شده است. درنهایت، دادههای شبیهسازی مناسب به مدل وارد شده و نتایج حاصل از روشها و سناریوهای گوناگون مطرحشده در مدل، از منظر کاهش ترافیک و میانگین زمان سفر در شبکة حملونقل شهری، ارزیابی شده است.
فاروق محمودی؛ مهدی مختارزاده مختارزاده؛ محمدجواد ولدان زوج
دوره 9، شماره 3 ، اردیبهشت 1396، ، صفحه 1-14
چکیده
در این تحقیق، طرح روشی مناسب جهت شناسایی تغییرات در زمینهای کشاورزی، با استفادة همزمان از روش شیءگرا و روش ترکیب رنگی بهصورت نظارتشده، بررسی شده است. بدینمنظور، از تصاویر چندزمانة سنجندههای 7Landsat استفاده شده است. درواقع در این روش، برخلاف روشهای رایج که تصاویر با هم مقایسه میشوند و سپس تغییرات شناسایی میشود، برای ...
بیشتر
در این تحقیق، طرح روشی مناسب جهت شناسایی تغییرات در زمینهای کشاورزی، با استفادة همزمان از روش شیءگرا و روش ترکیب رنگی بهصورت نظارتشده، بررسی شده است. بدینمنظور، از تصاویر چندزمانة سنجندههای 7Landsat استفاده شده است. درواقع در این روش، برخلاف روشهای رایج که تصاویر با هم مقایسه میشوند و سپس تغییرات شناسایی میشود، برای شناسایی تغییرات از ترکیب تصاویر و درنتیجه، آشکارشدن تغییرات با رنگهایی متفاوت با رنگ اولیه استفاده شده و مقایسهای جداگانه صورت نگرفته است. ایدة اصلی عرضة روشی شیءگراست که در آن، با استفاده از دو تصویر، یک تصویر هممرجعشدة چندزمانه، شامل کل لایههای دو تصویر، تهیه شده است. سپس با انتخاب پارامترهای مناسب قطعهبندی، تکتصویر ایجادشده قطعهبندی و پس از آن، با استفادة همزمان از روش ترکیب رنگی و روشهای طبقهبندی شیءگرا، به نواحی تغییریافته و تغییرنیافته طبقهبندی شده است. درواقع، روش ترکیب رنگی با ایجاد نواحی رنگی متفاوت با تصاویر اولیه، قطعههای تغییریافته را بهصورت بصری مشخص میکند و با انتخاب چند نمونه از آن قطعهها از سوی کاربر خبره، با اعمال طبقهبندی شیءگرا، این قطعهها در کل تصویر شناسایی میشوند. درنهایت، با انتخاب نمونههای آموزشی فقط از یک تصویر، نواحی برچسبخورده و نواحی تغییریافتة نهایی بهدست آمده است. نتایج بیانگر آن است که این روش بهعلت استفاده از اطلاعات مکانی افزونبر اطلاعات طیفی، از جهت کاهش نمونههای آموزشی، افزایش دقت (تقریباً 3٪) و افزایش درصد اطمینانِ طبقهبندی بر روشهای معمولی شناسایی تغییرات، که از مقایسة دو تصویر چندزمانه استفاده میکنند، برتری دارد.
فرزانه محسنی؛ مهدی مختارزاده
دوره 9، شماره 4 ، مرداد 1396، ، صفحه 1-22
چکیده
رطوبت خاک در فرایندهای تعاملی بین جو و زمین و تغییرات جهانی اقلیم نقش مهمی ایفا میکند. در سه دهة گذشته، محققان بسیاری به تعیین رطوبت خاک، با استفاده از دادههای سنجش از دوری، توجه داشتهاند. روشهای مثلثی و ذوزنقهای از روشهای سنجش از دوریاند که با ترکیب دادههای حرارتی و مرئی، شاخصی برای میزان رطوبت را تعیین میکنند. یکی از ...
بیشتر
رطوبت خاک در فرایندهای تعاملی بین جو و زمین و تغییرات جهانی اقلیم نقش مهمی ایفا میکند. در سه دهة گذشته، محققان بسیاری به تعیین رطوبت خاک، با استفاده از دادههای سنجش از دوری، توجه داشتهاند. روشهای مثلثی و ذوزنقهای از روشهای سنجش از دوریاند که با ترکیب دادههای حرارتی و مرئی، شاخصی برای میزان رطوبت را تعیین میکنند. یکی از مهمترین موارد تأثیرگذار در دقت این روشها، دقت تعیین لبههای خشک و مرطوب در نمودار پراکندگی دما/ پوشش گیاهی است. درنتیجه، ناتوانی در تعیین لبههای مذکور، در برخی روزها و شرایط، امکان استفاده از این روشها را محدود میکند. هدف این مطالعه مطرحکردن روشی برای تعیین دقیق لبههای خشک و اشباع، در تمامی روزها و شرایط، با استفاده از تلفیق دادههای سری زمانی دما و پوشش گیاهی است. بهمنظور تحقق این هدف، خطوط همرطوبت بهمنزلة خطوطی معرفی میشوند که رطوبت در امتداد آنها مقدار ثابتی است و برای تعیین لبههای خشک و مرطوب در هر روز بهکار رفتهاند. شاخص میزان رطوبت خاک پیشنهادی برای 28 روز در سال 2014، در منطقهای از شهر مونیتوبا در کشور کانادا، با استفاده از ویژگیهای دو خط انتخابشده از میان خطوط همرطوبت بهدستآمده ازطریق دادههای دمای سطح، دمای هوا و شاخص پوشش گیاهی سنجندة MODIS، محاسبه و با استفاده از دادههای زمینی ایستگاههای رطوبتسنجی شبکة RISMA واقع در این منطقه، ارزیابی شده است. در تمامی 28 روز، تصویر شاخص پیشنهادی که معرف میزان رطوبت خاک است، بهمنزلة خروجی روش پیشنهادی بهدست آمد. ضریب همبستگی شاخص بهدستآمده با میزان رطوبت خاک در روزهای بدون پوشش گیاهی به 92/0 رسیده و این مقدار ضریب همبستگی، در روزهای با پوشش گیاهی انبوه، کمتر بوده است.
پرویز ضیائیان فیروزآبادی؛ پریسا صفربیرانوند؛ علی حسینقلیزاده؛ رحیم حسنیتبار؛ مهدی صفربیرانوند
دوره 10، شماره 1 ، شهریور 1397، ، صفحه 1-16
چکیده
مسئلة تهیة نقشة واحدهای سنگی، در روندی رو به بهبود، به نقطهای رسیده است که امروزه آشکارسازی و طبقهبندی واحدهای سنگی بهکمک سنجش از دور ابرطیفی انجام میشود. در این پژوهش، تصاویر هایپریون با درنظرگرفتن نتایج کار محققان پیشین و استفاده از الگوریتم طبقهبندی نظارتشدةSAM در تشخیص و تفکیک واحدهای سنگی در منطقة خرمآباد استان لرستان ...
بیشتر
مسئلة تهیة نقشة واحدهای سنگی، در روندی رو به بهبود، به نقطهای رسیده است که امروزه آشکارسازی و طبقهبندی واحدهای سنگی بهکمک سنجش از دور ابرطیفی انجام میشود. در این پژوهش، تصاویر هایپریون با درنظرگرفتن نتایج کار محققان پیشین و استفاده از الگوریتم طبقهبندی نظارتشدةSAM در تشخیص و تفکیک واحدهای سنگی در منطقة خرمآباد استان لرستان بهکار رفته است. SAM یک روش ردهبندی سریع است که، از راه ارزیابی، میزان تشابه طیفهای تصویر و مرجع عمل نقشهبرداری واحدهای زمینشناختی را نشان میدهد. پس از پیشپردازشهای لازم، ازجمله تصحیح اتمسفری که بهروشFLAASH اجرا شد، تبدیل خطیMNF بهمنظور مشخصکردن بعد و حجم اصلی تصویر، جداسازی نویز از دیگر اطلاعات و کاهش میزان پردازش در مراحل بعد استفاده شد و الگوریتمPPI برای پیداکردن پیکسلهایی با خلوص بیشتر در تصاویر چندطیفی یا فراطیفی بهکار رفت. از همپوشانی پیکسلهای خالص با واحدهای سنگی و برپایة دادههای زمینی از منطقة مورد مطالعه، طیف میانگین برای هر عضو استخراج شد. سپس این اعضای خالص، بهمنزلة ورودی جهت الگوریتم ذکرشده، استفاده و طبقهبندی تصویر صورت گرفت. درنهایت، نقشة طبقهبندیشدة حاصل از این روش با نقشههای موجود و دادههای زمینی مقایسه و میزان صحت آن بررسی شد. دقت اجرای روش SAM با بررسی صحت الگوریتم، ازطریق محاسبة ماتریس خطا، به بیشترین میزان 83/68٪ و ضریب کاپای 49/0٪ بوده است که خود اهمیت تصاویر فراطیفی و روش SAM در تفکیک واحدهای سنگی را نشان میدهد.
سیدیوسف سجادی؛ سعید پارسیان
دوره 10، شماره 2 ، آذر 1397، ، صفحه 1-14
چکیده
در این مقاله، پژوهشی نوین از تلفیق دادههای ابرطیفی و لیدار را برای تشخیص و استخراج عوارض ساختمانی، با استفاده از الگوریتم یادگیری ماشین، بررسی کردیم. مجموعه دادههایی که بنیاد ملی علوم (NSF) در اختیار گذاشته (این بنیاد را مرکز ارزیابی لیزر هوایی(NCALM) تأسیس کرده است) و پیشتر، دانشگاه هیوستن در منطقة مجاور شهری بهکار گرفته است مورد ...
بیشتر
در این مقاله، پژوهشی نوین از تلفیق دادههای ابرطیفی و لیدار را برای تشخیص و استخراج عوارض ساختمانی، با استفاده از الگوریتم یادگیری ماشین، بررسی کردیم. مجموعه دادههایی که بنیاد ملی علوم (NSF) در اختیار گذاشته (این بنیاد را مرکز ارزیابی لیزر هوایی(NCALM) تأسیس کرده است) و پیشتر، دانشگاه هیوستن در منطقة مجاور شهری بهکار گرفته است مورد استفاده قرار گرفت. در این روش، ابتدا، فرض بر آن است که، با تلفیق دادههای فراطیفی و لیدار که هریک توانایی استخراج برخی از ویژگیهای عوارض ساختمانی را دارد، میتوان همان عارضه را، با دقت و صحت بیشتری، استخراج کرد. اعمال روش یادگیری ماشین روی دادههای ابرطیفی تصویرِ سطحبندیشده از عوارض ساختمانی و دیگر عوارض را ایجاد خواهد کرد. پس از اعمال سطحبندی، روش پیشنهادی و دیگر روشهای موجود در این زمینه مقایسه میشوند تا کیفیت روش پیشنهادی مشخص شود. چنین مقایسهای نیازمند بررسی تعدادی پارامتر ارزیابی است که، در قسمت کنترل کیفیت، مطرح خواهند شد. بههرحال، دقت بهدستآمده از نتایج روش انجامگرفته در این مقاله برابر با 56/95%، میزان کاملبودن 100%، صحت کلی 66/98% و ضریب کاپا برابر با 9430/0 محاسبه شد. هدف این مقاله استخراج خودکار ساختمانهای موجود در دادههای ابرطیفی هوایی و لیدار دریافتشده از یک منطقه (automation)، استخراج حداکثر تعداد ساختمانهای موجود در تصاویر نامبردهشده (completeness) و افزایش دقت و صحت در استخراج ساختمان (accuracy and precision) بوده است که، براساس نتایج حاصل از پارامترهای ارزیابی، محقق شدهاند.
علی شمس الدینی؛ حسن مهرزاد؛ ببراز کریمی
دوره 10، شماره 3 ، فروردین 1397، ، صفحه 1-16
چکیده
کشـاورزی یکی از مهمترین بخش های اقتصادی کشـور است که هر محصول آن شرایط اقلیمی و محیطی خاصی را می طلبد، لذا اقلیم شناسان توجه ویژهای به آمایش سرزمین داشـته و منابع اکولوژیکی را با روشهای مناسب ارزیابی می کنند. هدف این تحقیق، شناخت عوامل و عناصر اقلیمی مؤثر در کاشت انجیر در استان فارس و پهنه بندی نواحی مستعد کاشت این محصول از نظر اقلیمی ...
بیشتر
کشـاورزی یکی از مهمترین بخش های اقتصادی کشـور است که هر محصول آن شرایط اقلیمی و محیطی خاصی را می طلبد، لذا اقلیم شناسان توجه ویژهای به آمایش سرزمین داشـته و منابع اکولوژیکی را با روشهای مناسب ارزیابی می کنند. هدف این تحقیق، شناخت عوامل و عناصر اقلیمی مؤثر در کاشت انجیر در استان فارس و پهنه بندی نواحی مستعد کاشت این محصول از نظر اقلیمی و محیطی، با استفاده از توانایی GIS در تلفیق لایههای مختلف و در قالب مدلهای مختلف است. در این بررسی، شش عنصر اقلیمی (میانگین، حداکثر و حداقل مطلق دما، میانگین و حداکثر رطوبت و بارش) از 21 ایستگاه سینوپتیک، اقلیمشناسی و بارانسنجی در استان فارس و نیز 5 پارامتر محیطی (ارتفاع، شیب، نوعخاک، فرسایش و کاربریاراضی) به کار گرفتهشده است. ابتدا عناصر اقلیمی، با توجه به ناقص بودن آنها، با دو روش «تفاضلها» و «نسبتها» بازسازی شده، سپس نقشههای مربوط به این پارامترها و عناصر در GIS تهیه و با استفاده از منطقفازی و معیارهایی که برای کاشت درخت انجیر در نظر گرفته میشود، استاندارد و وزندهی شده و درنهایت با استفاده از منطقفازی با هم تلفیق، و نقشه پهنهبندی اراضی مستعد کاشت انجیر در استان فارس بدست آمد. نتایج تحقیق، نشان داد که 32 درصد از اراضی برای کاشت انجیر بسیار مناسب، 40 درصد دارای قابلیت متوسط و 22 درصد نیز برای کاشت انجیر نامناسب هستند. ضمن اینکه 6 درصد از اراضی نیز فاقد ارزش مکانیابی بوده (اراضی دریاچهای، شورهزارها و ...) که از تحلیل حذف شده است.
شعله ملکشاهی؛ ایرج رسا؛ نعمت الله رشیدنژاد عمران؛ محمد لطفی
دوره 10، شماره 4 ، اردیبهشت 1397، ، صفحه 1-26
چکیده
تفکیک و به نقشه درآوردن زونهای دگرسانی در اکتشاف تیپهای مس پورفیری از اهمیت ویژهای برخوردار است. به منظور بارزسازی این زونهای دگرسان از دادههای ماهواره ترا سنجنده استر استفاده شده است. محدوده سرکوه در کمربند ماگمایی ارومیه-دختر و نیز کمربند کانی زایی دهج- ساردوئیه قرار دارد. عمده رخنمونهای سنگی موجود در این محدوده را ...
بیشتر
تفکیک و به نقشه درآوردن زونهای دگرسانی در اکتشاف تیپهای مس پورفیری از اهمیت ویژهای برخوردار است. به منظور بارزسازی این زونهای دگرسان از دادههای ماهواره ترا سنجنده استر استفاده شده است. محدوده سرکوه در کمربند ماگمایی ارومیه-دختر و نیز کمربند کانی زایی دهج- ساردوئیه قرار دارد. عمده رخنمونهای سنگی موجود در این محدوده را رخنمونهای مربوط به ترشیری تشکیل میدهند. این رخنمونها شامل نهشتههای آتشفشانی مربوط به ائوسن و نیز تودههای نفوذی بعد از ائوسن به همراه سنگهای هورنفلسی شده هستند. نهشتههای آتشفشانی که عمدتاً ترکیب آندزیتی دارند به صورت نهشتههای ولکانوکلاستیکی و نیز گدازهای دیده میشوند. در محدوده سرکوه تودههای نفوذی متعددی شناسایی شده است. توده گرانیتی- گرانودیوریتی ممزار گستردهترین توده موجود در محدوده سرکوه است. تودههای گرانودیوریتی - کوارتز دیوریتی سرکوه پورفیری و نیز توده میکرودیوریت پورفیری در محدوده سرکوه رخنمون دارند که میزبان کانی زایی مس پورفیری و دگرسانیهای همراه هستند. در این منطقه، هالههای دگرسانی مختلفی وجود دارد که شامل پتاسیک، پروپیلیتیک، فیلیک، آرژیلیکی، سیلیسی و آغشتگیهای ثانویه به اکسید هیدروکسیدهای آهن بوده و با پردازش ماهواره ترا سنجنده استر بارزسازی شدند. برای تفکیک کانیهای شاخص مرتبط با دگرسانیهای مس، از روشهای تصاویر ترکیب رنگی کاذب، نسبت باندی، ترکیب رنگی کاذب حاصل از نسبت باندی و روشهای آنالیز طیفی ) Matched Filtering، Ls-fit ( کانیزایی استفاده شد. در دگرسانی آرژیلیک، اکسیدهای آهن و پروپیلیتیک از روشهای Matched Filtering، Ls-fit و روش نسبت باندی استفاده شده که از بین این روشها، الگوریتم MF و نسبت باندی نتایج بهتری داشت. در تفکیک دگرسانیهای فیلیک، روش نسبت باندی و دگرسانی سیلیسی در منطقه با روشهای ذکر شده جواب نداده است. با توجه به بررسیهای کانیشناسی از طریق مطالعات میکروسکوپی، نمونههای منطقه سرکوه در دگرسانی پتاسیک حاوی کوارتز + فلدسپار پتاسیک + بیوتیت + مگنتیت+ سولفید ها + سریسیت است، کانیهای موجود در دگرسانی پروپیلیتیک شامل کلسیت + کلریت + اپیدوت + اکتینولیت + سریسیت + پیریت در محیط پیرامونی استوک و سنگهای آتشفشانی اطراف است و کانیهای موجود در دگرسانی فیلیک هم شامل سریسیت و کوارتز است. نتایج به دست آمده از پردازش تصاویر ماهوارهای با نتایج حاصل از آنالیز XRD مطابقت دارد. مجموعه هالههای دگرسان با بازید صحرایی، منطقهبندی نسبتاً منظمی با روند شمالشرق- جنوبغرب با مرکزیت توده نفوذی سرکوه پورفیری را نشان میدهند.
بهروز مرادی؛ محمد جواد ولدان زوج؛ مجتبی جنتی؛ سمیه یاوری
چکیده
استفاده از توابع کسری، در غیاب اطلاعات افمریز مدار ماهواره و هندسه داخلی سنجنده، یکی از بهترین روشها برای زمینمرجعسازی تصاویر ماهوارهای و استخراج اطلاعات مکانی از تصاویر ماهوارهای است. تعداد زیاد ترمها و عدم تفسیرپذیری آنها، باعثشده تا تعدد نقاط کنترل موردنیاز و ایجاد خطای پارامترهای اضافه، بهعنوان مهمترین ضعفهای ...
بیشتر
استفاده از توابع کسری، در غیاب اطلاعات افمریز مدار ماهواره و هندسه داخلی سنجنده، یکی از بهترین روشها برای زمینمرجعسازی تصاویر ماهوارهای و استخراج اطلاعات مکانی از تصاویر ماهوارهای است. تعداد زیاد ترمها و عدم تفسیرپذیری آنها، باعثشده تا تعدد نقاط کنترل موردنیاز و ایجاد خطای پارامترهای اضافه، بهعنوان مهمترین ضعفهای توابع کسری وابسته به زمین شناخته شوند. استفاده از الگوریتمهای بهینهسازی، یکی از راهکارهای مناسب رفع این ضعفها است. بههمیندلیل از الگوریتمهای بهینهسازی مختلف، برای کشف ترکیب بهینه ترمهای توابع کسری وابسته به زمین استفاده شده است. از آنجا که سازوکار هریک از این الگوریتمها با یکدیگر متفاوت است، میزان کارایی و خصوصیات مختلف این الگوریتمها در کشف ترکیب بهینه ترمهای توابع کسری وابسته به زمین متفاوت است اما تفاوتهای موجود بهصورت جامع، مورد مقایسه و تحلیل قرار نگرفته است. در این مقاله، بهمنظور بررسی کامل و جامع تواناییهای سه الگوریتم بهینهسازی ژنتیک، ژنتیک بهبودیافته و ازدحام ذرات بهبودیافته در کشف ترکیب بهینه ترمهای توابع کسری از دیدگاههای مختلف از جمله دقت، سرعت، تعداد نقاط کنترل مورد نیاز و قابلیت اطمینان به نتایج بدست آمده، از 4 تصویر ماهوارهای متعلق به سنجندههای GeoEye-1، IKONOS-2، SPOT-3-1ª و SPOT-3-1B استفاده شده است. اختلاف دقت کمتر از 4/0 پیکسل در نتایج هر یک از الگوریتمهای بهینهسازی، 10 تا 12 برابربودن سرعت الگوریتم ژنتیک بهبودیافته نسبت به دو الگوریتم دیگر، به ترتیب برتری 25/45 و 27 درصدی درجه آزادی الگوریتم بهینهسازی ازدحام ذرات بهبودیافته نسبت به الگوریتم ژنتیک بهبودیافته و ژنتیک و پراکندگی نسبتا یکسان نتایج هر یک از الگوریتمها در 10 بار اجرای برنامه، حاکی از آن است که دقت هر سه الگوریتم بهینهسازی نسبتا یکسان، سرعت الگوریتم ژنتیک بهبودیافته بیشتر، تعداد نقاط کنترل مورد نیاز الگوریتم ازدحام ذرات بهبودیافته کمتر از دو الگوریتم دیگر و قابلیت اطمینان به نتایج هر یک از الگوریتمهای بهینهسازی به منظور کشف ترکیب بهینه ترمهای توابع کسری وابسته به زمین، یکسان است.
ناصر شفیعی ثابت؛ ملیحه ایوبی،؛ ابوالفضل فدایی باشی
چکیده
کلانشهرها بهدلیل تمرکز فوقالعاده قدرت، سرمایه و جمعیت به شکل افقی به مراکز پیرامونی کشیده میشوند و این توسعه فیزیکی، اغلب به صورت ناموزون شکل گرفته و باعث بروز مشکلات زیادی همچون تغییر کاربری اراضی، دگرگونیهای اجتماعی ـ اقتصادی، طبیعی و در نتیجه بروز مسائل زیستمحیطی میشود. عواملی مانند رشد شهری، ارزش زمین و تراکم توسعه ...
بیشتر
کلانشهرها بهدلیل تمرکز فوقالعاده قدرت، سرمایه و جمعیت به شکل افقی به مراکز پیرامونی کشیده میشوند و این توسعه فیزیکی، اغلب به صورت ناموزون شکل گرفته و باعث بروز مشکلات زیادی همچون تغییر کاربری اراضی، دگرگونیهای اجتماعی ـ اقتصادی، طبیعی و در نتیجه بروز مسائل زیستمحیطی میشود. عواملی مانند رشد شهری، ارزش زمین و تراکم توسعه از عوامل اساسی شکلگیری خزش شهری بهشمار میروند که ساختار درونی شهرها را دگرگون کرده و باعث گسترش شاخصهای شهری بهصورت ناهمگن در نواحی پیرامونی شده و این نواحی را تبدیل به فضاهای بیبرنامه میکند. در این پژوهش، الگوهای خزش شهری و تحلیل تغییرات بهوجود آمده طی سه دوره بهوسیله سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور و با استفاده از دادهها و تصاویر ماهواره ای لندست TM سال 1986 و +ETM سال 2000 و +ETM سال 2014 (1365-1379-1393) هجری شمسی انجام شد. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که طی سه دوره گذشته، ساختوسازهای مسکونی در این ناحیه بهطور چشمگیری افزایش پیدا کرده است. بهطوریکه مساحت این ساختوسازها از89/4 درصد در سال 1986 به 3/10 درصد در سال 2014 افزایش پیدا کرده و در مقابل، مساحت اراضی زراعی از33/61 درصد در سال 1986 به 7/44 درصد در سال 2014 کاهش یافته است. البته ساختوسازهای پراکنده و خزش شهری در ناحیه مورد مطالعه بهصورت الگوی خزش گسسته بوده که باعث رخداد ناپایداری در بخش کشاورزی و اقتصاد روستایی ناحیه شده است. همچنین گسترش شبکه راهها، بزرگراهها، شبکه برق و ساختوسازهای غیرمسکونی، خزش شهری گسسته را در ناحیه مورد مطالعه تشدید کرده است. لذا به منظور کاهش ناپایداری کشاورزی و تغییر کاربری اراضی ارزشمند کشاورزی و مرتعی، توجه به برنامهریزی یکپارچه کاربری زمین در کنار برنامهریزی یکپارچه شهری و روستایی، پیشنهاد میشود.
فاطمه هادیان؛ رضا جعفری؛ حسین بشری؛ مصطفی ترکش
چکیده
گیاهان، یکی از مهمترین اجزای اکوسیستم هستند که تحتتاثیر عوامل طبیعی و انسانی قرار میگیرند. بهطوریکه مطالعه تولید خالص اولیه، یکی از مهمترین موضوعات در بومشناسی بهحساب میآید. مهمترین هدف این تحقیق مدلسازی توزیع مکانی و زمانی تولید خالص اولیه (مدل CASA) و تاثیر تابش موثر نور خورشید (LUE) و همچنین اندازهگیری تخریب اراضی ...
بیشتر
گیاهان، یکی از مهمترین اجزای اکوسیستم هستند که تحتتاثیر عوامل طبیعی و انسانی قرار میگیرند. بهطوریکه مطالعه تولید خالص اولیه، یکی از مهمترین موضوعات در بومشناسی بهحساب میآید. مهمترین هدف این تحقیق مدلسازی توزیع مکانی و زمانی تولید خالص اولیه (مدل CASA) و تاثیر تابش موثر نور خورشید (LUE) و همچنین اندازهگیری تخریب اراضی با شاخص تاثیر بارندگی ( RUE ) در مراتع نیمهاستپی استان اصفهان است. برای انجام این مطالعه، تصاویر - NDVI ۱۶ روزه مودیس، دادههای هواشناسی، نقشه پوشش اراضی و دادههای زمینی به کار گرفته شد و نتایج نشان داد که نرخ NPP از ماه مارس (C/m2/mo 44/11) تا ماه می (C/m2/mo/07/41) افزایش داشته است، در حالیکه سیر نزولی را از اوایل ماه ژوئن (C/m2/mo 2/2) به دلیل خشکی خاک نشان میدهد. اقلیم، تیپ گیاهی و وضعیت مرتع نقش مهمیدرNPP سالیانه داشتند، لذا بیشترین و کمترین NPP به ترتیب در Astragalus- Daphnae 85/38 gC/m2 y-1) 85/38 ) و Artemisia sieberi – Scariola gC/m2 y-1) 4 ) همراه با حداکثر ( g C (MJ)-1 13/0) و حداقل تاثیر تابش موثر نور خورشید g C (MJ)-1) LUE 005/0 ) مشاهده شد. مقدار (RUE)، در مراتع تخریب یافته کاهش داشت. علاوه بر این از همبستگی بین دادههای زمینی و مدل CASA در اقلیم نیمهخشک گرم و مراتع تخریبیافته، کاسته شد. بنابراین توجه به وضعیت مرتع، تیپ گیاهی و اقلیم در پایش NPP و مدیریت مراتع ضروری است.
منیره موسی بیگی؛ ایمان بهارلو؛ علیرضا وفائی نژاد
چکیده
شناسایی عوامل مؤثر در گسترش فرسایش خاک و پهنهبندی آن یکی از عوامل اساسی، جهت مدیریت و کنترل این پدیده و تعیین راهکارهای مناسب در مقابله با گسترش آن است. هدف از این پژوهش، پهنه بندی فرسایش خاک در حوضه قلعهچای، در غرب استان آذربایجان شرقی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکهای و سیستم اطلاعات جغرافیایی است. بدین منظور با بررسی منابع ...
بیشتر
شناسایی عوامل مؤثر در گسترش فرسایش خاک و پهنهبندی آن یکی از عوامل اساسی، جهت مدیریت و کنترل این پدیده و تعیین راهکارهای مناسب در مقابله با گسترش آن است. هدف از این پژوهش، پهنه بندی فرسایش خاک در حوضه قلعهچای، در غرب استان آذربایجان شرقی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکهای و سیستم اطلاعات جغرافیایی است. بدین منظور با بررسی منابع و نظر کارشناسان، عوامل مؤثر بر فرسایش خاک از قبیل شیب، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری اراضی، شاخص تفاوت پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI)، بارندگی سالانه و خاک مورد ارزیابی قرار گرفته و سپس با استفاده از نرم افزار ArcGIS و ضرایب استخراج شده در فرآیند تحلیل شبکه، نقشه پهنهبندی فرسایش خاک تهیه و در پنج کلاس، فرسایشی خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم، باز طبقهبندی شد. نتایج این تحقیق نشان داد کلاسهای خطر زیاد و بسیار زیاد، در مجموع 12/37 درصد از مساحت منطقه که 56/118 کیلومترمربع را شامل میشود، در بر میگیرد. همچنین در بخشهای جنوبی و مرکزی حوضه، مقدار فرسایش خاک زیاد است، این مناطق شرایط بحرانی و حادی را از نظر فرسایش نشان میدهند و با توجه به احداث و آبگیری سد قلعهچای، میبایست در اولویت اجرای برنامههای حفاظت خاک و آبخیزداری قرار گیرند.
امیرحسین وحدت؛ عباس علی محمدی
چکیده
مدلسازی ارتباط بین کاربری با آلودگی هوا کاربردهای فراوانی در مطالعات شهری دارد اما نقش کاربری و پارامترهای گوناگون آن در تغییر غلظت آلودگی هوا، در ساعات متفاوت، میتواند در پیشبینی دقیقتر مکانیـ زمانی آلودگی بهکار رود. در این پژوهش، با مدلسازی رگرسیون کاربری اراضی (LUR) ساعتی بهمنظور پیشبینی مکانیـ زمانی آلایندة ...
بیشتر
مدلسازی ارتباط بین کاربری با آلودگی هوا کاربردهای فراوانی در مطالعات شهری دارد اما نقش کاربری و پارامترهای گوناگون آن در تغییر غلظت آلودگی هوا، در ساعات متفاوت، میتواند در پیشبینی دقیقتر مکانیـ زمانی آلودگی بهکار رود. در این پژوهش، با مدلسازی رگرسیون کاربری اراضی (LUR) ساعتی بهمنظور پیشبینی مکانیـ زمانی آلایندة مونوکسید کربن (CO)، پارامترهای مؤثر در تغییرات زمانی و مکانی این آلاینده، در طول شبانهروز، بررسی شده است. دادههای ساعتی ثبتشده در 21 ایستگاه سنجش آلودگی هوا در شهر تهران، طی فصل تابستان، جمعآوری شده و پارامترهای پیشبینیکننده — شامل تراکم و فاصله از متغیرهای متفاوت، مانند شبکة راهها، پوشش گیاهی، ارتفاع و کاربریهای اراضی گوناگون در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) — شکل گرفته است. یک مدل کلی و هشت مدل ساعتی در ساعتهای 3 بامداد، 6 صبح، 9 صبح، 12 ظهر، 3 بعدازظهر، 6 عصر، 9 شب و 12 شب ایجاد شده است. ضریب تعیین ( ) مدل کلی ایجادشده برابر با 0.7899 است که عملکرد مطلوب و کارآیی این مدل را نشان میدهد. پس از تحلیل مدلهای ساعتی تولیدشده، تفاوتهایی در پارامترهای بهکاررفته در این مدلها مشاهده شد که بیان میکنند تغییرات زمانی نیز، بههمراه تغییرات مکانی، نقش مؤثری در تشکیل مدلها در طول شبانهروز ایفا میکنند. مدلهای ساعتی در بازة 0.51 تا 0.92 قرار دارند که بالاترین آن مربوط به مدلهای ساعات شبانه و پایینترین آن مربوط به ساعات ظهرگاهی است. پارامترهای راههای دسترسی محلی اصلی و فرعی و مراکز تجاری و اداری بیشترین تأثیر را در افزایش آلایندة CO، در ساعات متفاوت شبانهروز، دارند و وجود اماکن و فضاهای سبز، ورزشی و نیز درمانی در مناطق شهری مکانهایی با غلظت پایینتر آلایندة CO بهوجود میآورند.
حمید جنتی؛ محمدجواد ولدان زوج
چکیده
وجود اسپکل در تصاویر رادار با روزنه مصنوعی، به دلیل سیستم تصویربرداری همدوس، باعث ایجاد اثر دانه دانهای در تصویر شده و برخی پردازشهای شیگرا همانند قطعهبندی، خوشهبندی و یا شناسایی هدف را تحت تاثیر قرار میدهد. از اینرو میتوان اغلب الگوریتمهای مورد استفاده در کاهش اثر اسپکل را در یکی از روشهای مبتنی بر حوزه مکان، روشهای ...
بیشتر
وجود اسپکل در تصاویر رادار با روزنه مصنوعی، به دلیل سیستم تصویربرداری همدوس، باعث ایجاد اثر دانه دانهای در تصویر شده و برخی پردازشهای شیگرا همانند قطعهبندی، خوشهبندی و یا شناسایی هدف را تحت تاثیر قرار میدهد. از اینرو میتوان اغلب الگوریتمهای مورد استفاده در کاهش اثر اسپکل را در یکی از روشهای مبتنی بر حوزه مکان، روشهای مبتنی بر تبدیل و یا روشهای وابسته به بهینهسازی طبقهبندی کرد. از جمله محدودیتهای موجود در روشهای مورد استفاده اغلب میتوان به عدم حفظ بافت و ساختار تصویر و نیز وابستگی اجرای الگوریتم به یک یا چند پارامتر تنظیمکننده اشاره کرد که همین موضوع، استفاده از این روشها را در کاربردهای عملی با چالش رو به رو میسازد. از اینرو در پژوهش حاضر، با در نظر گرفتن رفتار فرکانسی تصاویر SAR، روشی بر مبنای فیلترینگ تطبیقی طیف اندازه در حوزه فرکانس ارائه شده است. ایده اصلی روش پیشنهادی تخصیص یک مدل تحلیلی بر مبنای رفتار فرکانسی تصویر SAR، به طیف اندازه تبدیل فوریه آن و بازیابی خروجی با اثر اسپکل کاهش یافته است. روش پیشنهادی ضمن حفظ بافتهای ظریف تصویر، به طور قابل ملاحظهای اثر اسپکل را کاهش میدهد. علاوه بر آن الگوریتم پیشنهادی به صورت خودکار اجرا شده و نیازی به برآورد پارامترهای تنظیمی ندارد. همچنین در تصاویر با پیچیدگی بافت زیاد و در روشهای کانوولوشن مکانی که نیاز به تنظیم ابعاد کرنل دارد، مرتبه محاسباتی پایینتری خواهد داشت. نتایج ارزیابی نشان میدهد که الگوریتم پیشنهادی در مقایسه با فیلترهای مکانی تطبیقی، ضمن بهبود 50 درصدی شاخص تعداد منظرهای معادل در تصاویر SAR، مقدار شاخص حفظ لبه را نیز به طور میانگین برای تصاویر SAR و شبیهسازی SAR حدوداً 50 و 30 درصد بهبود میبخشد.
هادی زارع خورمیزی؛ حمید غفاریان
چکیده
فنولوژی به مطالعة زمان وقوع رخدادهای تکرارپذیر زندگی گیاهان در رابطه با عوامل زنده و غیرزنده میپردازد. یکی از روشهای بررسی تغییرات روند رشد گیاه استفاده از سریهای زمانی تصاویر ماهوارهای و روشهای سنجش از دور است. هدف از پژوهش حاضر تعیین معنای فیزیکی هریک از مؤلفههای سری فوریه، درمورد انواع پوشش گیاهی و فرایندهای فنولوژی ...
بیشتر
فنولوژی به مطالعة زمان وقوع رخدادهای تکرارپذیر زندگی گیاهان در رابطه با عوامل زنده و غیرزنده میپردازد. یکی از روشهای بررسی تغییرات روند رشد گیاه استفاده از سریهای زمانی تصاویر ماهوارهای و روشهای سنجش از دور است. هدف از پژوهش حاضر تعیین معنای فیزیکی هریک از مؤلفههای سری فوریه، درمورد انواع پوشش گیاهی و فرایندهای فنولوژی گیاهان، با استفاده از تجزیة سریهای زمانی شاخص پوشش گیاهی (NDVI) حاصل از سنجش از دور است. هدف دیگر نیز تعیین روند تغییرات مؤلفههای سری فوریه، در زمینة تغییرات ارتفاع از سطح دریا و درجة حرارت فصل بهار است. بدینمنظور، در مطالعة حاضر، از محصول هشتروزة شاخص NDVI سنجندة MODIS، با نام MOD09Q1، با قدرت تفکیک مکانی 250 متر استفاده شد. ابتدا، با استفاده از الگوریتم HANTS و سریهای زمانی یکسالة NDVI سنجندة MODIS در سالهای 2013، 2014 و 2015، مؤلفههای سریهای فوریه یا همان تصاویر دامنه و فاز تولید شد. سپس تغییرات و ارتباط هریک از این مؤلفهها بهنسبت تغییرات ارتفاع و دما، در منطقة شیرکوه استان یزد، بررسی شد. براساس نتایج، با کاهش 1 درجة سانتیگراد در میانگین دمای فصل بهار، که با افزایش ارتفاع از سطح دریا رخ میدهد، تأخیر هفتروزهای در چرخههای سالیانه و تأخیری پنجروزه در چرخههای ششماهة سریهای زمانی NDVI ایجاد میشود. در چرخههای سالیانه، بیشترین مقدار واریانس با استفاده از گیاهان دارای دورههای رشد سالیانه و در چرخههای ششماهه، بیشترین مقدار واریانس با استفاده از گیاهان دارای دورة رشد کوتاه و فصلی کنترل میشود. براساس نتایج، الگوریتم HANTS و تحلیل سریهای فوریه میتواند، در شناخت تأثیرات عوامل اقلیمی در فرایندهای فنولوژی و زمان شروع رشد گیاهان، بسیار کارآمد باشد.
بهروز مرادی؛ عباسعلی مهربان؛ مرتضی محمدی
چکیده
فرود اتوماتیک یکی از موضوعات و چالشهای مهم در حوزة کنترل و اتوماسیون پهپادهای بدون سرنشین است. توسعة الگوریتمهای فرود اتوماتیک نیازمند تعیین موقعیت پهپاد نسبتبه محل فرود است که این کار، در حوزههای پردازش تصویر، به تشخیص دقیق و سریع محل فرود نیاز دارد. ازجمله روشهای معمول، در این زمینه، طبقهبندیکنندة آبشاری و تناظریابی ...
بیشتر
فرود اتوماتیک یکی از موضوعات و چالشهای مهم در حوزة کنترل و اتوماسیون پهپادهای بدون سرنشین است. توسعة الگوریتمهای فرود اتوماتیک نیازمند تعیین موقعیت پهپاد نسبتبه محل فرود است که این کار، در حوزههای پردازش تصویر، به تشخیص دقیق و سریع محل فرود نیاز دارد. ازجمله روشهای معمول، در این زمینه، طبقهبندیکنندة آبشاری و تناظریابی و قطعهبندی تصویر است که بهنظر میرسد، با تغییرات آبوهوایی و مقیاس متفاوت، این الگوریتمها با چالش مواجه شوند. از طرف دیگر، در سالهای اخیر شبکههای کانولوشنی عمیق بهمنزلة مدلهایی قوی بهمنظور شناسایی و تشخیص اشیا در تصاویر بهکار رفتهاند؛ بااینحال با توجه به بار محاسباتی زیاد، این مدلها هنوز در حوزة پرندههای بدون سرنشینی که از لحاظ سختافزاری سبکاند و قدرت پردازش ضعیفی دارند، کاربرد جدی نیافتهاند. هدف این مقاله مقایسة دو روش شبکههای عمیق کانولوشنی و طبقهبندیکنندة آبشاری برای تشخیص آنی محل فرود است. نتایج عملیکردن روش ارائهشده روی یک پرندة Parrot AR Drone2.0 نشان میدهد که شبکههای کانولوشنی در مقابل دوران، مقیاس، انتقال و حتی پنهانشدگی پایداری بسیار زیادی دارند. دقت تشخیص در این روش 1/99 است که، در قیاس با روش طبقهبندیکنندة آبشاری، 3% بیشتر است و درعینحال از لحاظ سرعت نیز، مناسب کاربردهای آنی است.
محمدرضا نگهدارصابر؛ شهره دیداری؛ مجتبی پاکپرور؛ علیرضا عباسی
چکیده
بلوط ایرانی، طی سالهای اخیر، تحت تأثیر پدیدة زوال بلوط قرار گرفته و این پدیده موجب ازدسترفتن بخشهای وسیعی از جنگلهای بلوط در عرصههای زاگرس شده است. بهدلیل پوشش زمانی مناسب و وضوح زمینی مطلوب تصاویر جدید ماهوارهای، کاربرد آنها در تشخیص این پدیده امیدبخش بهنظر میرسد. در این تحقیق، قابلیتهای مکانی تصاویر سنجندة اسپات6 ...
بیشتر
بلوط ایرانی، طی سالهای اخیر، تحت تأثیر پدیدة زوال بلوط قرار گرفته و این پدیده موجب ازدسترفتن بخشهای وسیعی از جنگلهای بلوط در عرصههای زاگرس شده است. بهدلیل پوشش زمانی مناسب و وضوح زمینی مطلوب تصاویر جدید ماهوارهای، کاربرد آنها در تشخیص این پدیده امیدبخش بهنظر میرسد. در این تحقیق، قابلیتهای مکانی تصاویر سنجندة اسپات6 با توان تفکیک مکانی 1.5 متر در باند پانکروماتیک و 6 متر در باندهای چندطیفی، در تشخیص خشکیدگی درختان بلوط در منطقة جنگلی کهمره، از بخشهای شهرستان شیراز در استان فارس، بررسی شد. مقادیر شاخصهای گوناگون گیاهی شامل NDVI، EVI، TDVI، SAVI، RNDVI، OSAVI، DVI و MSR، با درصدهای متفاوت خشکیدگی درختان بلوط بهصورت متناظر، در نمونههای زمینی و تصویر ماهوارهای ارزیابی شد. براساس نتایج بهدستآمده، معادلة رگرسیونی بین مقادیر انحراف معیار TDVI و خشکیدگی بیشتر از 30%، در هریک از پایههای درختان بلوط، بهصورت y=17.92(x-0.06)-0.32 با ضریب تبیین R2=82% برآورد شد. پایش مناطق جنگلی برای درک روند زوال یا بهبودی درختان آن کمک شایان توجهی به دستاندرکاران مدیریت مناطق جنگلی خواهد کرد؛ بنابراین، استفاده از نتایج این تحقیق میتواند مدرکی برای مقایسة پایش مقاطع زمانی آینده با وضعیت موجود باشد.