مقاله پژوهشی
وحید احمدی؛ عباس علیمحمدی
چکیده
ارزیابی خشکسالی، ازنظر زمانی و مکانی، برای برنامهریزیهای کاهش خسارات در استان کردستان اهمیت بسیاری دارد. در این تحقیق، از شاخص بارش استانداردشده و همچنین، شاخص پوشش گیاهی بارزشدة استخراجی از تصاویر ماهوارهای، بهمنزلة پارامتر تعیینکنندة خشکسالی، استفاده شده است. بهاینمنظور، دادههای آماری ایستگاههای هواشناسی ...
بیشتر
ارزیابی خشکسالی، ازنظر زمانی و مکانی، برای برنامهریزیهای کاهش خسارات در استان کردستان اهمیت بسیاری دارد. در این تحقیق، از شاخص بارش استانداردشده و همچنین، شاخص پوشش گیاهی بارزشدة استخراجی از تصاویر ماهوارهای، بهمنزلة پارامتر تعیینکنندة خشکسالی، استفاده شده است. بهاینمنظور، دادههای آماری ایستگاههای هواشناسی شامل حداکثر دمای ماهیانه، مجموع بارش سالیانه و نیز تصاویر سنجندة مادیس بهکار رفته است. با مقایسة پارامترهای هواشناسی شامل میانگین دمای سالیانه، میزان بارش سالیانه و همچنین مقایسة نقشههای شاخص بارش استاندارد و شاخص پوشش گیاهی بارزشده، وضعیت خشکسالی منطقه در دورة زمانی هفدهسالهای بررسی شده است. نتایج بررسی دو شاخص بارش استانداردشده و پوشش گیاهی بارزشده نشان میدهد که خشکسالی ناشی از تغییرات بارشی دارای راستای غرب به شرق است و پدیدة خشکسالی در مناطق شرقی شدت بیشتری دارد. در این راستا، مناطق جنوبی حساسیت بالاتری نشان دادهاند که در مجموع، مناطق جنوبی، بهویژه جنوبشرق استان، بیشترین آسیبپذیری را در پدیدة خشکسالی داشتهاند. مناطق دارای حساسیت بسیار بالای خشکسالی حدود 10% مساحت اراضی استان را پوشش میدهد و این درحالی است که 91% از مساحت مناطق با حساسیت بسیار زیاد خشکسالی در کاربری کشت گندم دیم قرار دارد.
مقاله پژوهشی
امید رضا کفایت مطلق؛ محمود خسروی؛ سیدابوالفضل مسعودیان
چکیده
سپیدایی از ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎی ﻣﻮرد ﻧﻴﺎز در ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت زﻳﺴﺖﻣﺤﻴﻄﻲ و آبوﻫﻮاﻳﻲ بهشمار میرود؛ ازاینرو، بررسی رفتار زمانی و مکانی آن میتواند ابزاری برای شناخت تغییرات محیطی باشد. ﺳﻨﺠﻨﺪة مودیس سپیدایی ﺳﻄﺢ زﻣﻴﻦ را بهطور ﻣﺴﺘﻤﺮ، در ﻣﻘﻴﺎﺳﻲ ﺟﻬﺎﻧﻲ و ﺑﺎ ﻗﺪرت ﺗﻔﻜﻴﻚ ﻣﻜﺎﻧﻲ مناسب ﺗﻮﻟﻴﺪ و در دسترس پژوهشگران ...
بیشتر
سپیدایی از ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫﺎی ﻣﻮرد ﻧﻴﺎز در ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت زﻳﺴﺖﻣﺤﻴﻄﻲ و آبوﻫﻮاﻳﻲ بهشمار میرود؛ ازاینرو، بررسی رفتار زمانی و مکانی آن میتواند ابزاری برای شناخت تغییرات محیطی باشد. ﺳﻨﺠﻨﺪة مودیس سپیدایی ﺳﻄﺢ زﻣﻴﻦ را بهطور ﻣﺴﺘﻤﺮ، در ﻣﻘﻴﺎﺳﻲ ﺟﻬﺎﻧﻲ و ﺑﺎ ﻗﺪرت ﺗﻔﻜﻴﻚ ﻣﻜﺎﻧﻲ مناسب ﺗﻮﻟﻴﺪ و در دسترس پژوهشگران ﻗﺮار داده است. در این پژوهش، برای واکاوی موانع برداشت/ دیدبانی سپیدایی ایرانزمین، نخست دادههای روزانة سپیدایی سنجندة مودیس در محدودة ایران، در بازة زمانی 1/1/1379 تا 10/10/1397 و بهمدت 6867 روز، از تارنمای مودیس استخراج شد. پس از موزاییککردن کاشیها، فراوانی بلندمدت دیدبانیهای سپیدایی ایرانزمین برای هریک از فصلهای سال جداگانه محاسبه شد. یافتهها نشان داد که عوامل محدودکنندة دیدِ ماهواره، در زمانها و مکانهای گوناگون، متفاوت است؛ بهطوریکه در فصل تابستان، بهویژه در کرانههای دریای عمان، رطوبت نقش محدودکننده دارد. درحالیکه در فصل زمستان، بهخصوص در رشتهکوههای البرز و زاگرس، ابرناکی عامل محدودکننده بهحساب میآید. گذشته از عوامل رطوبت و ابرناکی، ریزگردها نیز عامل محدودکنندة برداشت سپیدایی شناخته میشوند. بررسیهای انجامشده روی 394 ایستگاه زمینی اثبات کرد، در زمانی که ماهواره نتوانسته است سپیدایی را اندازهگیری کند، در بیش از 70% موارد، عوامل یادشده گزارش شده است.
مقاله پژوهشی
ناصر فرجزاده؛ هیوا ابراهیمزاده
چکیده
توسعة سیستمهای خودکار تشخیص جاده و ساختمان در تصاویر هوایی همواره با چالشهای مهمی مانند متفاوتبودن ظاهر ساختمانها، تغییرات روشنایی، زاویة تصویربرداری و فشرده و چگالبودن جادهها و ساختمانها در نواحی شهری روبهروست. در چند سال اخیر، استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی چندلایه (شبکههای عصبی عمیق) مورد توجه بسیاری از پژوهشگران ...
بیشتر
توسعة سیستمهای خودکار تشخیص جاده و ساختمان در تصاویر هوایی همواره با چالشهای مهمی مانند متفاوتبودن ظاهر ساختمانها، تغییرات روشنایی، زاویة تصویربرداری و فشرده و چگالبودن جادهها و ساختمانها در نواحی شهری روبهروست. در چند سال اخیر، استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی چندلایه (شبکههای عصبی عمیق) مورد توجه بسیاری از پژوهشگران این حوزه (و حوزههای مشابه) قرار گرفته و نتایج خیرهکنندهای با بهکارگیری آنها حاصل شده است. باوجوداین، بهدلیل استفاده از لایههای کاملاً متصل در راهکارهای دادهشده، میانگین مدت زمان پردازش هنوز بسیار زیاد است و مدل ساختهشده نیز بهسرعت دچار پدیدة بیشبرازش میشود. علاوهبراین، در بیشتر روشهای پیشنهادی، برای تفسیر تصاویر هوایی براساس چنین راهکاری از رویکرد تککلاس استفاده شده است. بهعبارتی، تشخیص جادهها و ساختمانها از عوارض طبیعی بهطور همزمان امکانپذیر نیست و لازم است مدلهای جداگانهای برای تشخیص هریک از آنها ایجاد شود. هدف اصلی، در این پژوهش، طراحی معماری جدیدی است که مدل ساختهشده با استفاده از آن بتواند، همزمان، جادهها و ساختمانها را از عوارض طبیعی تشخیص دهد و بهاینترتیب، پیچیدگی عمل طبقهبندی را به حداقل برساند. همچنین، در طراحی معماری پیشنهادی، حذف لایههای کاملاً متصل از معماری چندلایهای مرسوم و در نتیجه، کاهش میانگین مدت زمان پردازش مورد توجه قرار گرفته است. نتایج آزمایشهای انجامگرفته روی بانک تصاویر هوایی ماساچوست نشان میدهد عملکرد معماری پیشنهادی %۳۸ سریعتر از دیگر روشهای مبتنیبر شبکههای عصبی چندلایه بوده است و دقت تشخیص را بهطور میانگین، %۲ افزایش میدهد.
مقاله پژوهشی
احمد موسوی؛ میلاد جانعلی پور؛ دکتر تهرانی
چکیده
اساس برنامهریزی و مدیریت صحیح داشتن آمار و اطلاعات دقیق و بههنگام است. یکی از مهمترین آمار و اطلاعات بخش کشاورزی میزان تولید سالیانة هر محصول یا سطح زیرکشت است. یکی از ابزارهایی که در کمترین زمان و با هزینة پایین و دقت مناسب، میتواند سطح زیرکشت محصولات را محاسبه کند دانش و فنّاوری سنجش از دور است. در این تحقیق، از دو روش طبقهبندی ...
بیشتر
اساس برنامهریزی و مدیریت صحیح داشتن آمار و اطلاعات دقیق و بههنگام است. یکی از مهمترین آمار و اطلاعات بخش کشاورزی میزان تولید سالیانة هر محصول یا سطح زیرکشت است. یکی از ابزارهایی که در کمترین زمان و با هزینة پایین و دقت مناسب، میتواند سطح زیرکشت محصولات را محاسبه کند دانش و فنّاوری سنجش از دور است. در این تحقیق، از دو روش طبقهبندی شبکة عصبی مصنوعی و ماشین بردار پشتیبان استفاده شده و سطح زیرکشت محصولات غالب منطقه، شامل هشت کلاس، از تصاویر سری زمانی سنتینلـ2 برآورد شده است. براساس نتایج بهدستآمده، صحت کلی هریک از روشهای شبکة عصبی مصنوعی و ماشین بردار پشتیبان بهترتیب برابر با 97.74 و 97.96%، با ضریب کاپای 0.97 برای برآورد سطح زیرکشت محصولات بوده است. بنابراین، نتایج این دو روش مورد قبول واقع شده است. با توجه به صحت کلی، میتوان نتیجه گرفت که دو روش طبقهبندی نتایج تقریباً یکسانی در منطقه دارد. علاوهبراین، طبق نتایج صحت کاربر، میتوان بیان کرد درمورد چهار محصول یونجه، برنج، پیاز و خربزه، عملکرد روش ماشین بردار پشتیبان بهتر از روش شبکة عصبی است و درمورد گندم دیم و آبی، جارو و مرتع، روش شبکة عصبی بهتر از ماشین بردار پشتیبان در منطقه عمل میکند.
مقاله پژوهشی
پروانه سبحانی پژوه؛ حسن اسماعیل زاده
چکیده
امروزه یکی از عواقب فعالیتهای انسانی در قالـب تغییـر کـاربری اراضـی، بیتوجـهی بـه محـدودیتهـای محیطزیستی است که در سیمای محیط تأثیرگذار است و آثار مخربی در اکوسیستمهای طبیعی، ازجمله پارکهای ملی و مناطق تحت حفاظت، بهجای میگذارد. ازاینرو، شناسـایی روند تغییرات عوارض سطح زمین، برای درک ارتباط متقابل انسان و محیطزیست، ...
بیشتر
امروزه یکی از عواقب فعالیتهای انسانی در قالـب تغییـر کـاربری اراضـی، بیتوجـهی بـه محـدودیتهـای محیطزیستی است که در سیمای محیط تأثیرگذار است و آثار مخربی در اکوسیستمهای طبیعی، ازجمله پارکهای ملی و مناطق تحت حفاظت، بهجای میگذارد. ازاینرو، شناسـایی روند تغییرات عوارض سطح زمین، برای درک ارتباط متقابل انسان و محیطزیست، امری ضروری است. هدف این پژوهش ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی ازطریق تصاویر ماهوارهای لندست TM سال 1989 و 1999، ETM+ سال 2009 و لندست OLI_TIRS در سال 2019، با استفاده از قابلیت دادههـای چنـدطیفی سنجش از دور و فرایند پردازش تصاویر رقومی است. کاربری اراضی منطقه در پنج طبقة اراضی ساختهشده (مسکونی، تجاری، صنعتی و معابر)، محدودههای آبی، اراضی زراعی و باغی، مراتع پرتراکم، و مراتع کمتراکم قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل، کاربری مراتع کمتراکم در سال 2019، در مقایسه با سال 1989، با روند افزایشی همراه بوده است. بهایندلیل، نتایج حاکی از آن است که طی سالهای مورد مطالعه، مراتع پرتراکم بیشترین روند تغییرات را بهصورت کاهشی داشتهاند و مراتع کمتراکم نیز، بهدلیل تعدد بالای عشایر (تخریب پوشش گیاهی بر اثر چرای بیشازحد و بیموقع دام)، دارای روند افزایشی بودهاند. علاوهبراین، در این منطقه، بهدلیل نبود سکونتگاههای دائمی و محدودیتهای قانونی، کاربری اراضی زراعی و باغی نیز با روند کاهشی مواجه بوده است. شایان ذکر است که عملیات زراعی در این منطقه، در برخی موارد فقط به کشت یونجه در حاشیة رودخانة لار، بهمنظور تأمین علوفة دام عشایر، محدود میشود. در بین دیگر کاربریهای موجود، محدودههای آبی در بین سالهای مورد مطالعه، روند افزایشی داشتهاند؛ اگرچه در سال 1999، بهدلیل افزایش حضور عشایر در مراتع، تعداد بیش از ظرفیت دامها و نیز وضعیت حفاظتی منطقه و فقدان محدودیتهای حفاظتی (قبل از ارتقاء منطقه به پارک ملی در این بازة زمانی)، روند کاهشی در این کاربری مشاهده شده است. از دیگر کاربریهای این منطقه به اراضی ساختهشده میتوان اشاره داشت. این کاربری در سال 1989، بهنسبت سال 2019، روندی افزایشی داشته و از دلایل این افزایش، توسعة جادهها و افزایش راههای دسترسی به این منطقه طی سالهای مورد مطالعه بوده است. با توجه به اینکه حیات جانوری و غیرجانوری در منطقه و بقای خاک در مقابل روند فرسایش به پوشش گیاهی وابسته است، روند رو به کاهش پوشش گیاهی و افزایش تخریب و فرسایش خاک میتواند هشداری برای توجه بیشتر به شرایط زیستی در این منطقه باشد. همچنین، با توجه به نتایج بررسی، مهمترین عوامل تأثیرگذار در روند تغییرات کاربری اراضی در منطقه، بهترتیب بعد کالبدیـ محیطزیستی با ضریب وزنی 0.465، اقتصادیـ نهادی با ضریب وزنی 0.315، و جمعیتیـ اجتماعی با ضریب وزنی 0.223 شمرده میشوند.
مقاله پژوهشی
بهرام مرادی سلوشی؛ علیرضا وفائی نژاد؛ حسین آقامحمدی زنجیرآباد؛ علی اصغر آل شیخ
چکیده
سیستم حملونقل ریلی از تعامل مجموعهای از تجهیزات و عملیات تشکیل شده است که توانایی و ظرفیت یک سیستم ریلی در حملونقل بار و مسافر را تعیین میکند. بدینمنظور، محاسبة ظرفیت و پیشبینی نحوة تغییرات آن مهم است و شناخت آن کمک شایانی به ارتقای سطح بهرهبرداری شبکة ریلی میکند. روشهای گوناگونی برای محاسبة ظرفیت وجود دارد که با ...
بیشتر
سیستم حملونقل ریلی از تعامل مجموعهای از تجهیزات و عملیات تشکیل شده است که توانایی و ظرفیت یک سیستم ریلی در حملونقل بار و مسافر را تعیین میکند. بدینمنظور، محاسبة ظرفیت و پیشبینی نحوة تغییرات آن مهم است و شناخت آن کمک شایانی به ارتقای سطح بهرهبرداری شبکة ریلی میکند. روشهای گوناگونی برای محاسبة ظرفیت وجود دارد که با توجه به نوع شبکه و شیوة استفاده از این روشها، میتوان از آنها بهره گرفت. برای محاسبة ظرفیت، از توانمندیهای سیستمهای اطلاعات مکانی استفاده میشود و با کمک یک سیستم اطلاعات مکانی تحت وب، وضعیت ظرفیتی عملیاتی شبکة ریلی بهصورتی نوین و با کارآیی بیشتر از روشهای متداول تعیین میشود. برای این کار، از محیطی GISمبنا استفاده شده که به پایگاه دادههای گوناگون شرکت راهآهن جمهوری اسلامی ایران، ازجمله پایگاه سیر و حرکت، متصل شده است و ضمن مشاهدة وضعیت فعلی ظرفیتی شبکه، ازطریق رگرسیون خطی چندمتغیره، ظرفیت شبکة ریلی را در آینده تعیین میکند. تحقیق حاضر با استفاده از رگرسیون خطی، ظرفیت راهآهن را طی مطالعهای موردی در ایران، برای سه مسیر انتخابشده پیشبینی میکند و بلاکهای مهم را برای بررسی تأثیر پارامترهای مکانی در تعیین ظرفیت شبکة راهآهن، مشخص میکند. با استفاده از دادههای سال 96 (استخراجشده از وب سرویس مکانی راهآهن)، پیشبینی ظرفیت در سال 97 در محیط GIS انجام شد. نتایج نشان داد که استفاده از ظرفیت مسیرهای انتخابی برای مسیر قطارهای باری 82%، مسیرهای مسافری 56% رفت و 62% بازگشت و برای مسیرهای ترکیبی نیز 79% بود. همچنین، دقت پیشبینی مدل برای قطارهای باری 35% بهتر از قطارهای مسافری است که این بهدلیل تفاوت در تغییر سرعت و حداکثر سرعت مجاز درمورد این دو نوع قطار است. دقت مدلسازی با نوع قطعه ارتباط مستقیم دارد؛ بنابراین، در مسیر مسافری، ظرفیت مدلسازی قطارهای مسافری تقریباً 45% دقیقتر بوده است. به همین ترتیب، در مسیر باری، دقت تخمین ظرفیت این قطارها بیشتر از قطارهای مسافری و تقریباً 45% بوده است.
مقاله پژوهشی
مهدی تیموری؛ امید اسدی نلیوان
چکیده
هدف از این تحقیق تعیین مناطق دارای پتانسیل حضور چشمة آب زیرزمینی و اولویتبندی عوامل مؤثر در آن، با استفاده از روش حداکثر آنتروپی (مدل MaxEnt)، سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور است. در تحقیق حاضر، از چهارده شاخص تأثیرگذار در پتانسیل آب زیرزمینی شامل شاخصهای توپوگرافیکی، زمینشناسی، اقلیمی، هیدرولوژیکی و کاربری اراضی و همچنین، ...
بیشتر
هدف از این تحقیق تعیین مناطق دارای پتانسیل حضور چشمة آب زیرزمینی و اولویتبندی عوامل مؤثر در آن، با استفاده از روش حداکثر آنتروپی (مدل MaxEnt)، سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور است. در تحقیق حاضر، از چهارده شاخص تأثیرگذار در پتانسیل آب زیرزمینی شامل شاخصهای توپوگرافیکی، زمینشناسی، اقلیمی، هیدرولوژیکی و کاربری اراضی و همچنین، شاخص جدید ارتفاع از سطح نزدیکترین زهکش (HAND) استفاده شده است. ابتدا، شاخصها به دو بخش شاخصهای توپوگرافیکی و سایر عوامل شامل زمینشناسی، اقلیمی، هیدرولوژیکی و کاربری اراضی تقسیم شدند و نقشة پتانسیل آب زیرزمینی براساس آنها تهیه شد. سپس، از تلفیق شاخصها، نقشة نهایی پتانسیل آب زیرزمینی بهدست آمد. از مجموع 2547 چشمه، با استفاده از روش فاصلة ماهالانوبیس، 60% بهمنزلة دادههای آزمون و 40% بهمنزلة دادههای اعتبارسنجی طبقهبندی شدند. نتایج نشان داد که بهترتیب، براساس شاخصهای توپوگرافیکی، سایر عوامل و تلفیق تمامی شاخصها 38.5%، 27.4% و 34.7% حوزه دارای پتانسیل آب زیرزمینی است. همچنین، طبق نمودار جکنایف لایههای ارتفاع، کاربری اراضی، شیب، موقعیت شیب نسبی، شاخص HAND و لیتولوژی بهترتیب مهمترین عوامل مؤثر در پتانسیل چشمة آب زیرزمینی بودند. سطح زیر منحنی (AUC) براساس نمودار ROC نشاندهندة دقت 83%، 83% و 85% (خیلی خوب) در مرحلة آموزش و 82%، 81% و 84% (خیلی خوب) در مرحلة اعتبارسنجی، مطابق با شاخصهای توپوگرافیکی، سایر عوامل و تلفیق تمامی شاخصها بود. با توجه به اینکه شاخص HAND جزء شاخصهای تأثیرگذار در آب زیرزمینی محسوب میشود؛ نقش تعیینکننده و مهمی در تعیین مناطق دارای پتانسیل چشمة آب زیرزمینی دارد.