مروری
زهرا اکبری
دوره 1، شماره 2 ، شهریور 1388
چکیده
محدوده معدنی باریکا در فاصله 27 کیلومتری شرق شهرستان سردشت، در جنوب استان آذربایجان غربی قرار دارد. کانیسازی طلا و نقره باریکا در منتهیالیه شمال غربی پهنه ساختاری سنندج ـ سیرجان قرار گرفته است. واحدهای گسترشیافته در این منطقه شامل توالی سنگهای آتشفشانی ـ رسوبی زیردریایی دگرگونشده به همراه سن کرتاسه است. سنگهای میزبان کانهزایی ...
بیشتر
محدوده معدنی باریکا در فاصله 27 کیلومتری شرق شهرستان سردشت، در جنوب استان آذربایجان غربی قرار دارد. کانیسازی طلا و نقره باریکا در منتهیالیه شمال غربی پهنه ساختاری سنندج ـ سیرجان قرار گرفته است. واحدهای گسترشیافته در این منطقه شامل توالی سنگهای آتشفشانی ـ رسوبی زیردریایی دگرگونشده به همراه سن کرتاسه است. سنگهای میزبان کانهزایی در منطقه باریکا شامل واحد آندزیتی و تراکی ـ آندزیتی است. براساس مطالعات انجام شدة قبلی، کانهزایی طلا و نقره در محدوده معدنی باریکا بیشترین شباهت را با کانسارهای ماسیوسولفید غنی از طلا دارد که تحت تأثیر پهنه برشی قرار گرفته است. هدف از این تحقیق، استفاده از فناوری سنجش از دور و انجام آنالیزهای مختلف بر روی دادههای ماهوارهای ASTER ETM, به منظور زونبندی تیپهای مختلف آلتراسیونی است. در این تحقیق از روشهای مختلف پردازش تصویر از جمله روش نسبت باندی، تحلیل مؤلفه اصلی، و پردازش طیفی دادههای ماهوارهای برای تفکیک کانیهای دگرسانی مرتبط با کانیزایی طلا استفاده شده است. بهمنظور شناسایی مناطق دگرسانی از طیف آزمایشگاهی USGS، طیف تصویر و الگوریتم Match filtering برای بارزسازی مناطق دگرسانی استفاده شد. نتایج حاصل از پردازش تصاویر ماهوارهای در محدوده نشاندهنده الگوی پراکندگی دگرسانیهای سریسیتی، کلریتی، کلسیتی، اپیدوتی و اکسید آهن است. دگرسانی سریسیتی با شدت زیاد در مرکز سیستم و کلریتی، کلسیتی و اپیدوتی در اطراف بهوضوح مشاهده میشود. طبق مطالعات صحرایی اکسیدهای آهنی که با دگرسانی سریسیتی همراهاند، ناشی از اکسید شدن سولفیدهای موجود در زونهای کانیسازی است. نتایج پردازش تصاویر ماهوارهای در این ناحیه مطالعاتی میتواند راهنمای مناسبی برای اکتشاف این نوع کانیسازی در مناطق مشابه باشد.
مروری
میثم شلیبی؛ محمدرضا ملک؛ علی اصغر آل شیخ؛ پوریا امیریان
دوره 1، شماره 2 ، شهریور 1388
چکیده
نقشه مهم ترین وسیله برای ارائه اطلاعات ناوبری به رانندگان در سامانه های ناوبری خودروست. کیفیت نقشه های ارائه شده به رانندگان تاثیر بسیار زیادی بر استفاده پذیری و کارایی سامانه دارد. در این زمینه، نمایش نقشه های متناسب با وضعیت ها و شرایط بافتی کاربران نقشی حیاتی دارد. کاربران در شرایط متفاوت به نقشه هایی با ابعاد بزرگ نمایی و سطح جزئیات ...
بیشتر
نقشه مهم ترین وسیله برای ارائه اطلاعات ناوبری به رانندگان در سامانه های ناوبری خودروست. کیفیت نقشه های ارائه شده به رانندگان تاثیر بسیار زیادی بر استفاده پذیری و کارایی سامانه دارد. در این زمینه، نمایش نقشه های متناسب با وضعیت ها و شرایط بافتی کاربران نقشی حیاتی دارد. کاربران در شرایط متفاوت به نقشه هایی با ابعاد بزرگ نمایی و سطح جزئیات متفاوتی نیاز دارند تا بتوانند الزام ها و خواسته های اطلاعاتی شان را به راحتی مرتفع سازند. از آنجا که استفاده ازسامانه ناوبری فعالیت اولیه و اصلی رانندگان نیست باید انتخاب مقیاس مناسب و نمایش نقشه در آن مقیاس به صورت هوشمندانه و خودکار به وسیله سامانه انجام پذیرد. در این مقاله، روشی برای تعیین خودکار سطح بزرگ نمای و نیز سطح جزئیات نقشه به منظور ارائه نقشه هایی خوانا در وضعیت هایی مختلف کابری پیشنهاد شده است . مقادیر دو مورد پیش گفته بر اساس بافت هایی که کاربر در آن قرار دارد به دست می آید. از این رو پردازشگری بافت آگاه در این روش مورد استفاده قرار گرفته است. پردازشگری بافت آگاه، نوع پردازشگری است که سامانه ها را قادر می سازد تا بافت جاری کاربر را برگیرد و رفتار خود را بر اساس آن سازوار کند. در مقاله حاضر بافت های مختلفی که می توانند بر روی مقیاس نقشه تاثیر گذار باشند مورد مطالعه قرار گرفته و روشی برای انتخاب مقیاس مناسب در مقادیر بافتی مختلف ارائه شده است. همچنین نحوه سازوار کردن مقیاس نقشه با بافت های جاری مدل سازی شده و براساس آن یک سامانه ناوبری خودروی بافت آگاه نمونه با قابلیت نمایش نقشه در مقیاس های متناسب با بافت، طراحی و پیاده سازی گشته است.
مروری
محمد طالعی؛ محمدسعدی مسگری؛ شهرام محمد حسینیان
دوره 1، شماره 2 ، شهریور 1388
چکیده
در کشورهای درحال توسعه، به دلیل رشد سریع و بدون برنامه ریزی شهر در گذشته، در برخی موارد کاربری های ناسازگار در مجاروت همدیگر قرار گرفته اند، که این خود منجر به پایین ماندن سطح کیفیت زندگی و کاهش کارایی کاربری های مختلف شده است. هدف این مقاله، تکوین و توسعه نوعی سامانه مکانی پشتیبان تصمیم گیری در مسائل مربوط به ارزیابی سازگاری بین کاربری ...
بیشتر
در کشورهای درحال توسعه، به دلیل رشد سریع و بدون برنامه ریزی شهر در گذشته، در برخی موارد کاربری های ناسازگار در مجاروت همدیگر قرار گرفته اند، که این خود منجر به پایین ماندن سطح کیفیت زندگی و کاهش کارایی کاربری های مختلف شده است. هدف این مقاله، تکوین و توسعه نوعی سامانه مکانی پشتیبان تصمیم گیری در مسائل مربوط به ارزیابی سازگاری بین کاربری های شهری است. در این مقاله سازگاری بین کاربرهای شهری در سطح ریزدانه و در شعاع کاربری های همسایه بررسی شده است. پنج عامل آلودگی صوتی، آلودگی هوا، راحتی و آسایش، امنیت و زیبایی شناسی به عنوان عوامل موثر در ارزیابی سازگاری در نظر گرفته شده اند که ماتریس سازگاری به عنوان ابزاری به منظور ارزیابی سطح سازگاری بین دو کاربری شهری مورد استفاده قرار گرفته است. از تکنیک دلفی نیز برای دستیابی به توفق گروهی بین کارشناسان برنامه ریزی شهری استفاده شده است. به منظور توسعه مدل مورد نظر، از مفاهیم و ابزارها و روش های تصمیم گیری گروهی، تصمیم گیری چند شاخصه فازی و فرایند تحلیل سلسه مراتبی، برای ایجاد سامانه مورد نیاز در محیط GIS استفاده شده است. در این مدل، تکنیک تصمیم گیری چند شاخصه فازی با ابزار تحلیلی GIS تلفیق شده است، تا بتوان کاربری های ناسازگار در سطح شهر را با توجه به عوامل مختلف، استخراج کرد. مدل پیشنهادی این تحقیق ب همراه محیط نرم افزاری توسعه یافته مربوط، برای بخشی از منطقه هفت شهر تهران پیاده سازی و آزمایش شد نتایج مدل می تواند به عنوان ابزاری برای کمک به مدیران شهری به منظور مطالعه بهتر و ضعیت شهری و جلوگیری از توسعه مناطق با بافت نامناسب، با هدف تضمین توسعه پایدار به کار گرفته شود. توسعه مدل ارزیابی سازگاری کاربری های تفصیلی شهری در مقیاس همسایگی، ارائه روشی به منظور تعیین کاربری ها ناسازگار با توجه به تاثر همزمان عوامل موثر در سازگاری، به کارگیریتئوری فازی در محاسبه ناسازگاری بین کاربری ها و یکپارچه سازی GIS و روش های تصمیم گیری چند معیاری در حل مسئله ناسازگاری، از نتایج مهم این تحقیق به شمار می آید. شاخص سازگاری می تواند به عنوان معیاری به منظور پیشنهاد و اولویت بندی چندین کاربری مناسب برای هر زمین شهری مورد استفاده قرار گیرد.
مروری
جواد صابریان؛ علی منصوریان
دوره 1، شماره 2 ، شهریور 1388
چکیده
یکی از مهم ترین کاربردهای سامانه های اطلاعات مکانی در زمینه مدیریت بهینه فراهم آوردن تسهیلاتی در حمل و نقل است. قابلیت های تجزیه و تحلیل شبکه در سالمانه های اطلاعات مکانی، از جمله محاسبه کوتاه ترین مسیر، می تواند بسیار مفدی واقع شود. تا کنون معیارهای مختلفی از قبیل مسافت، زمان سفر، راحتی مسیر، زیبایی مسیر و مانند این ها برای انجام ...
بیشتر
یکی از مهم ترین کاربردهای سامانه های اطلاعات مکانی در زمینه مدیریت بهینه فراهم آوردن تسهیلاتی در حمل و نقل است. قابلیت های تجزیه و تحلیل شبکه در سالمانه های اطلاعات مکانی، از جمله محاسبه کوتاه ترین مسیر، می تواند بسیار مفدی واقع شود. تا کنون معیارهای مختلفی از قبیل مسافت، زمان سفر، راحتی مسیر، زیبایی مسیر و مانند این ها برای انجام آنالیز کوتاه ترین مسیر در تجزیه و تحلیل شبکه در سامانه های اطلاعات مکانی در نظر گرفته شده اند. اما یکی از موضوعاتی که تا کنون در مورد این مسیریابی ها به آن توجه چندانی نشده، مسئله عدم قطعیت حاصل از خطاری داده ورودی در مسیر خروجی است. به عنوان مثال در مورد معیار طول خطاری موقعیت که تابعی از روش جمع آوری داده و مقیاس داده است می تواند در نتیجه آنالیزهای مسیریابی تاثیرگذار شود و نتایج آنالیزهای مسیریابی را تغییر دهد. این عدم قطعیت در مورد معیارهای دیگر مسیریابی نیز وجود دارد. در پژوهش حاضر کوشش شده است که راه حلی برای تعیین میزان عدم قطعیت در میسریابی های بر اساس معیار فاصله و زمان ارائه شود. برای این منظور از قوانین انتشار خطا برای مدل کردن عدم قطعیت معیار طول و از نظریه مجموعه های فازی برای مدل کردن عدم قطعیت معیار زمان استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که با استفاده از قوانین انتشار خطا و نظریه مجموعه های فازی درمدل سازی عدم قعطیت معیاهای طول و زمان می توان به جای ارائه مسیری واحد به عنوان خروجی، چندین مسیر مجزا را که هر کدان دارای طول ها و عدم قطعیت های متفاوتی هستند به کاربر اراده داد. آنگاه کاربر بر اساس نیاز خود مسیر مناسب را انتخاب خواهد کرد. نظریه ها و روش های ارائه شده در این مقاله در مطالعه ای موردی اجرا شده است. نتایج به دست آمده در مطالعه مذکور نشان داد که مدل کردن عدم قطعیت در آنالیزهای مسیریابی بر اساس معیار فاصله و زمان می تواند منجر به مسیرهایی هر چند کمی طولانی تر، اما مطمئن تر شود.
مروری
سید مجدالدین مصاحب؛ محمد طالعی؛ حمید عبادی؛ علی سلطانی
دوره 1، شماره 2 ، شهریور 1388
چکیده
در بیشتر مدل های برنامه ریزی شهری، ابعاد ارزیابی بر مبنای سامانه زون بندی و فرض توزیع یکسان مشخصات مورد ارزیابی در پهنه هر زون است. در این مدل ها تعامل میان زون های مختلف از طریق اتصال مراکز زون ها و ارزیابی موقعیت مراکز نسبت به یکدیگر صورت می گیرد. محدویت های مدل های مدل های مکانی در قالب سامانه ها زون مبنا، به طور جدی توانایی آن ها برای ...
بیشتر
در بیشتر مدل های برنامه ریزی شهری، ابعاد ارزیابی بر مبنای سامانه زون بندی و فرض توزیع یکسان مشخصات مورد ارزیابی در پهنه هر زون است. در این مدل ها تعامل میان زون های مختلف از طریق اتصال مراکز زون ها و ارزیابی موقعیت مراکز نسبت به یکدیگر صورت می گیرد. محدویت های مدل های مدل های مکانی در قالب سامانه ها زون مبنا، به طور جدی توانایی آن ها برای پاسخگویی به مابحث جاری برنامه ریزی را محدود می سازد و نبابراین به مدل هایی میتنی بر المان های مکانی ریزدانه و ناپیوسته نیاز سات. در این تحقیق، یک مدل ریز شبیه ساز به منظور محاسبه میزان دسترسی به خدمات شهری، با تمرکز بر تلفیق زیر سامانه های کاربری زمین و حمل و نقل، ارائه شده است. در این زمینه معیارهای مناسب، شامل تاثیرات نوع کاربری زمین و شاخصه های حمل و نقل، مورد بررسی قرار گرفته و نتایج آن در قالب برآورد پارامتر دسترسی، که مهم ترین بخش در سامانه تلفیقی کاربری زمین- حمل و نقل به شمار می آید، نمایش داده شده است. از سوی دیگر، برای در نظر گرفتن مشخصات و نیز وظایف و کارکرد خصا هر کابری در تکوین و توسعه مدل، کاربری ها به دو دسته کاربری های تک خدماتی و چند خدماتی دسته بندی گردیده و برای هر یک، مدل برآورد دسترسی جداگانه ای ازائه شده است. بدیهی است هر چه واحد مکانی مورد ارزیابی کوچک تر باشد، مدل برآودر دسترسی جزئیات بیشتری ار در بر خواهد گرفت و نتایج دقیق تر خواهد بود. بدین منظور، پلاک ساختمانی به عنوان کوچک ترین واحد ارزیابی میزان دسترسی به خدمات شهری در نظر گرفته شد و مدل ریز دانه پیشنهادی در محیط DIS و برای قسمتی از شهر شیراز به اجرا درآمد و مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که این مدل به خوبی توانسته است واقعیات شهودی را در بر گیرد و تلفیقی از تعریف نظری یا تئوریک و قابل تفسیر به وسیله تحلیل گران شهری و واقعیات فیزیکی دنیای بیرون را برای شاخص دسترسی، به دست می دهد. بررسی نتایج مدل به برنامه ریزان شهری این امکان را می دهد تا کمبودهای موجود، چه در شبکه های حمل و نقل و چه در سامانه کاربری زمین، مشص گردد و تصمیم های لازم برای رفع این کمبودها و همچنین مدیریت هر چه بهتر شهری، گرفته شود.
مروری
علی اکبر متکان؛ علیرضا شکیبا؛ داوود عاشورلو؛ جواد بداق جمالی؛ وهب محمدیان
دوره 1، شماره 2 ، شهریور 1388
چکیده
طی چند سال اخیر به هنگام فصول گرم، در اثر بارندگی شدید و ناگهانی در استان گلستان سیل های مخربی رخ داده که در پی آن، خسارات سنگینی به منطقه وارد آمده است. از آنجا که شدت بارندگی در منطقه بسیار متغیر است و ایستگاه های زمینی نمی توانند این تغییرات را به خوبی نمایش دهند، لزوم به کارگیزی سنجش از دور در تخمین بازندگی بیش از پیش نمایان می گردد. ...
بیشتر
طی چند سال اخیر به هنگام فصول گرم، در اثر بارندگی شدید و ناگهانی در استان گلستان سیل های مخربی رخ داده که در پی آن، خسارات سنگینی به منطقه وارد آمده است. از آنجا که شدت بارندگی در منطقه بسیار متغیر است و ایستگاه های زمینی نمی توانند این تغییرات را به خوبی نمایش دهند، لزوم به کارگیزی سنجش از دور در تخمین بازندگی بیش از پیش نمایان می گردد. در الگوریتم های تخنین بازندگی ماهواره ای اغلب از داده هایمادون قرمز و مایکروویو غیر فعال استفاده می شود. داده های مادون قرمز دارای قدرت تفکیکزمانی بالای هستند (هر نیم ساعت یک تصویر) اما توان نفوذ در ابر را ندارند. در مقابل، داده های مایکروویو غیر فعال از ابر عبور می کنند و تخمین دقیق تری از نرخ بازندگی می دهند اما قدرت تفکیک زمانی پایین تری ( هر روز دو تصویر) دارند. در نتیجه با ترکیب این دو سری داده می توان ضمن حفظ مزایا، معایب را تا حد امکان کاهش داد. در تحقیق حضار، اقبلیت الگوریتم، ترکیبی همسان سازی احتمال داده های Meteosat و TRMM در تخمین بارندگی شدید نوزدهم مرداد 1384 ( دهم اوت 2005) که منجر به وقوع سیل گردید مورد بررسی قرار گرفت و با کمک مدل هیدرولوژی GeoSFM به پایش سیلاب پرداخته شد. نتایج به دست آمده، نشان می دهد که بین تخمین ماهواره و مشاهدات زمینی همبستگی 533/0 وجود دارد و RMSE و MAD معادل 74/9 و 67/6 است. همچنین مشاهده گردید که خاک در اکثر زیر حوضه های جنوب شرقی منطقه رخ می دهد، که حداکثر حجم آن همزمان با بارندگی شدید است.
مروری
محسن قمری اصل؛ محمدجواد ولدان زوج؛ برات مجردی
دوره 1، شماره 2 ، شهریور 1388
چکیده
در این تحقیق، روشی برای بهبود استخراخ ویژگی غیرپارامتریک زون دار ارائه شده است، که در مسائل تشخیص الگو در فضاهای با ابعاد بالا استفاده می گردد. روش استخراج غیرپارامتریک زون دار بر اساس بسط غیرپارامتریک ماتریس های پراکندگی قرار گرفته است، که پارمترهای مانگین آن ها به طور جداگانه برای هر نمونه و با استفاده از مجموع وزن دار نمونه های ...
بیشتر
در این تحقیق، روشی برای بهبود استخراخ ویژگی غیرپارامتریک زون دار ارائه شده است، که در مسائل تشخیص الگو در فضاهای با ابعاد بالا استفاده می گردد. روش استخراج غیرپارامتریک زون دار بر اساس بسط غیرپارامتریک ماتریس های پراکندگی قرار گرفته است، که پارمترهای مانگین آن ها به طور جداگانه برای هر نمونه و با استفاده از مجموع وزن دار نمونه های سایر کلاس ها محاسبه می شود. وزن هر یک از این نمونه ها بر اساس فاصله اقلیدسی آن ها از نمونه اصلی (نمونه تحت بررسی) محاسبه می گردد. اما تنها با استفاده از پارامتر فاصله نمی توان پراکندگی نمونه ها را به طور کامل بیان کرد، و محل قرار گیری آن ها نیز در بیان پراکندگی نمونه ها موثر است. بدین معنی که ممکن است دو نمونه که فواصل یکسانی از نمونه صلی (نمونه تحت بررسی) دارند، وابستگی شان به آن نمونه یکسان نباشد. به عنوان ممکن است که یکی از آن ها کامله به نمونه اصلی وابسته باشد و دیگری کاملا مستقل از آن باشد. از سوی دیگر، این وابستگی ها با ترکیب خطی آن ها مرتبط است. چرا که در حالت ایده آل انتظار می رود نمونه های یک کلاس، کاملا ترکیبی خطی از یکدیگر باشند و نمونه های کلاس های متفاوت کاملا مستقل از هم باشند. از این رو، ترکیب خطی بین نمونه ها در تعیین پراکندگی ها موثر خواهد بود. در پژوهش حاضر، با استفاده از پارامتر مهم ترکیب خطی، نتیجه روش استخراخ ویژگی غیرپارامتریک وزن دار بهبود یافته است. نتایج نشان می دهند که روش ارائه شده در اکثر کلاس ها و به یوژه در کلاس های بحرانی که تشابه طیفی بالایی نسبت به هم دارند، بهتر از روش استخراج ویژگی غیرپارامتریک وزن دار عمل کرده است. بهترین نتیجه به دست آمده دارای دقت کلی بیش از 82 درصد یا ضریب کاپایی بهتراز 80 درصد بوده است.