حامد کاچار؛ محمدرضا مباشری؛ علیاکبر آبکار؛ مجید رحیمزادگان
دوره 7، شماره 2 ، بهمن 1394، ، صفحه 35-53
چکیده
وارونگی دمایی زمانی رخ میدهد که در تروپوسفر و تا ارتفاعی مشخص، با افزایش ارتفاع، دما افزایش یابد. از مشخصههای وارونگی دمایی، پارامترهای قدرت و عمق وارونگی دمایی است. قدرت وارونگی به اختلاف دمایی بین قلة وارونگی و سطح زمین اطلاق میشود و ارتفاع متناظر با این اختلاف دمایی، عمق وارونگی نام دارد. راهکار متداول برای تعیین این مشخصهها، ...
بیشتر
وارونگی دمایی زمانی رخ میدهد که در تروپوسفر و تا ارتفاعی مشخص، با افزایش ارتفاع، دما افزایش یابد. از مشخصههای وارونگی دمایی، پارامترهای قدرت و عمق وارونگی دمایی است. قدرت وارونگی به اختلاف دمایی بین قلة وارونگی و سطح زمین اطلاق میشود و ارتفاع متناظر با این اختلاف دمایی، عمق وارونگی نام دارد. راهکار متداول برای تعیین این مشخصهها، اندازهگیریهای میدانی بهوسیلة رادیوساند است، که نوعی اندازهگیری نقطهای در جو قلمداد میشود. بهمنظور مدلسازی برای استخراج مشخصههای وارونگی دمایی از تصاویر ماهوارهای میتوان ارتباط بین اختلاف دمای درخشندگی زوج باندهای مختلف با قدرت و عمق وارونگی دمایی منتج از دادههای رادیوساند را بهدست آورد. در پی شایعبودن پدیدة وارونگی دمایی در شهر تهران، ایستگاه هواشناسی فرودگاه مهرآباد تهران بهعنوان منطقة نخست مورد مطالعه انتخاب شد. ضرایب همبستگی خطی بهدستآمده بین اختلاف دمای درخشندگی زوج باندهای مختلف با عمق و قدرت وارونگی محاسبهشده از دادههای رادیوساند بسیار ضعیف بود که میتواند ناشی از تغییرات زیاد بخارآب جو و قدرت و عمق وارونگی دمایی نسبتاً ضعیف رویداده در تهران باشد. برای اثبات فرضیة مذکور، در ادامة روند تحقیق حاضر، عوامل مؤثر در افزایش ضریب همبستگی خطی بین اختلاف دمای درخشندگی زوج باندهای مذکور با عمق و قدرت وارونگی محاسبهشده از دادههای رادیوساند بررسی شدند. با توجه به رویدادن وارونگیهای عمیق و قدرتمندتر در منطقة کرمانشاه درمقایسه با تهران، این منطقه بهعنوان منطقة دوم مورد مطالعه انتخاب شد. افزایش ضرایب همبستگی محاسبهشده برای کرمانشاه نشاندهندة تأثیر عامل میزان قدرت و عمق وارونگی دمایی است. برای مثال، ضریب همبستگی بین BT7.2-BT11 با قدرت و عمق وارونگی دمایی در تهران بهترتیب 16/0 و 32/0 و در کرمانشاه بهترتیب 51/0 و 70/0 است. بهمنظور بررسی تأثیر میزان بخار آب موجود در جو بر ضرایب همبستگی، با توجه به آنکه میزان بخار آب موجود در جو طی فصول سرد کمتر از فصول گرم است، دادههای تهران و کرمانشاه به دو دستة تمام فصول و فصول سرد تقسیم شدند. افزایش ضرایب همبستگی محاسبهشده برای تهران و کرمانشاه طی فصول سرد نشاندهندة تأثیر عامل میزان بخار آب موجود در جو است. بهعنوان نمونه، ضریب همبستگی بین BT7.2-BT11 با قدرت و عمق وارونگی دمایی در کرمانشاه برای تمامی فصول بهترتیب 51/0 و 70/0 و طی فصول سرد بهترتیب 78/0 و 85/0 است.
محمدحسن احمدی؛ غلامحسین شمعانیان؛ شعبان شتایی
دوره 6، شماره 1 ، تیر 1393
چکیده
سامانة اپیترمال مطرآباد واقع در 30 کیلومتری جنوبغرب بجستان در مجموعهای از سنگهای آتشفشانی حدواسط تا اسیدی واقع شده است. کانیسازی بهصورت رگهها، رگچههای نامنظم و برشهای گرمابی نمایان میشود. دگرسانی گرمابی در اطراف رگهها شکل میگیرد و شامل مجموعههای سیلیسی (5
بیشتر
سامانة اپیترمال مطرآباد واقع در 30 کیلومتری جنوبغرب بجستان در مجموعهای از سنگهای آتشفشانی حدواسط تا اسیدی واقع شده است. کانیسازی بهصورت رگهها، رگچههای نامنظم و برشهای گرمابی نمایان میشود. دگرسانی گرمابی در اطراف رگهها شکل میگیرد و شامل مجموعههای سیلیسی (5
پرستو پیلهفروشها؛ محمد کریمی؛ محمد طالعی
دوره 6، شماره 1 ، تیر 1393
چکیده
با توجه به رشد سریع جمعیت، توسعه و گسترش شهرها و محدودشدن زمینهای کشاورزی، ارزیابی زمینها برای استفادة بهینه و افزایش تولید در واحد سطح و تصمیمگیری هدفمند در تخصیص زمینهای کشاورزی به بهترین کاربری، اهمیت ویژهای دارد. در پژوهش حاضر مدلی برای برنامهریزی تخصیص محصولات کشاورزی ارائه شده است که در آن با محاسبة میزان تناسب سرزمین ...
بیشتر
با توجه به رشد سریع جمعیت، توسعه و گسترش شهرها و محدودشدن زمینهای کشاورزی، ارزیابی زمینها برای استفادة بهینه و افزایش تولید در واحد سطح و تصمیمگیری هدفمند در تخصیص زمینهای کشاورزی به بهترین کاربری، اهمیت ویژهای دارد. در پژوهش حاضر مدلی برای برنامهریزی تخصیص محصولات کشاورزی ارائه شده است که در آن با محاسبة میزان تناسب سرزمین با استفاده از سیستمهای استنتاجگر قاعدهمبنای فازی و تعیین تقاضا و مدنظر قراردادن توالی کشت محصولات، نوع محصول کشاورزی در منطقة موردنظر تعیین میشود. مدل ارائهشده با استفاده از نرمافزارهای GAMS 23.7، MATLAB و ArcGIS 9.3 در شهرستان برخوار و میمه واقع در استان اصفهان پیادهسازی شد. نتایج تخصیص محصولات کشاورزی و بررسی سه نوع تناوب زراعی موجود نشان دادند که مساحت اختصاص دادهشده به محصولات گندم، گندم ـ ذرت، جو، جو ـ ذرت، ذرت، یونجه و سیبزمینی برای سال 1390 بهترتیب برابر با 82/27، 64/21، 27/7، 85/5، 36/7، 36/6 و 74/1 درصد از کل مساحت اختصاص دادهشده به کاربری کشاورزی در منطقه است. همچنین که توزیع مکانی این محصولات بهگونهای است که بهمنظور دستیابی به تولید بهینه، میبایست کشت گندم، جو و ذرت بهصورت سیستم کشت دومحصولی در قسمت جنوبی شهرستان، و کشت یونجه و ذرت عمدتاً در قسمتهای شمالی شهرستان صورت گیرد. با استفاده از مدل ارائهشده، میتوان مناسبترین محصول برای کشت در ناحیهای مشخص را تعیین کرد و با تعریف سناریوهای مختلف اطلاعات مفیدی را برای برنامهریزان بخش کشاورزی تولید کرد.
محسن قلوبی؛ سعید رمضان خانی؛ محمد جواد ولدان زوج؛ مهدی مختارزاده؛ حامد ساعتی
دوره 6، شماره 1 ، تیر 1393
چکیده
امروزه استخراج اطلاعات از چگونگی بهرهبرداری از سطح زمین در نواحی شهری، از المانهای مهم در سطوح خرد و کلان برنامهریزی و تصمیمگیری بهشمار میرود. تاکنون تحقیقات چندانی در حوزة استخراج خودکار اطلاعات کاربری اراضی انجام نشده است. سنجش از دور بهعنوان یکی از ارزانترین و سریعترین راهها، بهویژه پس از ظهور آنالیزهای شیءمبنا، ...
بیشتر
امروزه استخراج اطلاعات از چگونگی بهرهبرداری از سطح زمین در نواحی شهری، از المانهای مهم در سطوح خرد و کلان برنامهریزی و تصمیمگیری بهشمار میرود. تاکنون تحقیقات چندانی در حوزة استخراج خودکار اطلاعات کاربری اراضی انجام نشده است. سنجش از دور بهعنوان یکی از ارزانترین و سریعترین راهها، بهویژه پس از ظهور آنالیزهای شیءمبنا، توانایی مناسبی در این حوزه یافته است. هدف پژوهش حاضر، استخراج اطلاعات کاربری اراضی روی یک ناحیة شهری متراکم و پیچیده است و برای این منظور از سیستم سلسلهمراتبی شامل سطوح پوشش اراضی و کاربری اراضی استفاده شد. پس از پیادهسازی روش طبقهبندی پوشش اراضی مرحله به مرحله، استخراج واحدهای کاربری اراضی با استفاده از اطلاعات پوشش اراضی انجام شد و فضای ویژگیای شامل بیش از 50 ویژگی مفهومی، براساس اطلاعات سطوح پوشش اراضی طراحی و استخراج گردید. پس از این مرحله، ویژگیهای بهینه با بالاترین میزان جداپذیری بینکلاسی با استفاده از الگوریتم SFFS از میان این ویژگیها استخراج شدند. در نهایت با پیادهسازی روش طبقهبندی نزدیکترین همسایة فازی، طبقهبندی کاربری اراضی براساس ویژگیهای بهینه اجرا شد. طبقهبندی کاربری اراضی روی دو سیستم کلاسی ترکیبی و غیرترکیبی پیادهسازی شد و سیستم ترکیبی بهعنوان مناسبترین سیستم کلاسی شناسایی گردید. روش پیش رو بدون درنظرگرفتن معیار مساحت اشیای کاربری اراضی، دارای دقت 88 درصد و با درنظرگرفتن این معیار، دارای دقت 93 درصد است.
محمدرضا گیلی؛ علیاکبر متکان؛ آزاده کاظمی
دوره 6، شماره 1 ، تیر 1393
چکیده
بازتاب طیفی آبهای داخل خشکیها ازجمله تالابها در هر طول موج میتواند ناشی از مقادیر مختلف کلروفیل a باشد. عمل ریاضی سادة نسبتگیری بازتابهای طیفی پدیدهها در طول موجهای مختلف که در سنجش از دور به شاخص طیفی معروف است میتواند موجب تشدید اختلافهایی نظیر بازتاب پدیدهها و کاهش اثر عوامل منفی ـ بهویژه عوامل محیطی ـ شود. ازجمله ...
بیشتر
بازتاب طیفی آبهای داخل خشکیها ازجمله تالابها در هر طول موج میتواند ناشی از مقادیر مختلف کلروفیل a باشد. عمل ریاضی سادة نسبتگیری بازتابهای طیفی پدیدهها در طول موجهای مختلف که در سنجش از دور به شاخص طیفی معروف است میتواند موجب تشدید اختلافهایی نظیر بازتاب پدیدهها و کاهش اثر عوامل منفی ـ بهویژه عوامل محیطی ـ شود. ازجمله شاخصهای طیفی که در مطالعات آبها بهخصوص تخمین میزان کلروفیل a بهکار گرفته میشود، میتوان به نتیجة حاصل از شاخص سهباندی اشاره کرد. در این پژوهش از نمونههای آب تالاب انزلی با میزان کلروفیل a بین 07/2 تا 9/23 میلیگرم در لیتر استفاده شده است. بررسی رابطة مقدار کلروفیل a با شاخص سهباندی، رابطهای قوی را بین مقدار این شاخص با مقدار کلروفیل a در دو عمق 15 و 30 سانتیمتری نشان داد. البته این رابطه در عمق 15 سانتیمتری آشکارا قویتر است. در این تحقیق حداکثر حساسیت به جذب ذرات کلروفیل a در طول موج 680 نانومتر و حداقل حساسیت به انعکاس کلروفیل a در طول 700 نانومتر است. برای محاسبة شاخص سهباندی از باند جذبی آب در محدودة طول موج مادونقرمز نزدیک بهمنظور نرمالکردن استفاده شد ـ در اینجا برابر با 757 نانومتر در نظر گرفته شده است. در این مطالعه رابطة بین فسفر کل با میزان شاخص سهباندی نیز بهدلیل رابطة مستقیم میزان کلروفیل a با فسفر کل بررسی شد، که همانند میزان کلروفیل a در عمق 15 سانتیمتری رابطة قویتری را در مقایسه با عمق 30 سانتیمتری نشان میدهد.
وحید صادقی؛ حمید عبادی؛ محمودرضا صاحبی؛ یاسر مقصودی؛ فرشید فرنود احمدی
دوره 6، شماره 1 ، تیر 1393
چکیده
آشکارسازی صحیح و آنی تغییرات پوشش و کاربری اراضی از موضوعات مهم حوزة برنامهریزی و مدیریت اراضی بهشمار میآید. یکی از روشهای متداول شناسایی تغییرات، آنالیز تصاویر سنجش از دوری با تکنیکهایی نظیر حد آستانهگذاری تصویر اختلاف است. روشهای متداول حد آستانهگذاری، عموماً مبتنی بر جستوجوی فراگیر و مستلزم صرف هزینة محاسباتی ...
بیشتر
آشکارسازی صحیح و آنی تغییرات پوشش و کاربری اراضی از موضوعات مهم حوزة برنامهریزی و مدیریت اراضی بهشمار میآید. یکی از روشهای متداول شناسایی تغییرات، آنالیز تصاویر سنجش از دوری با تکنیکهایی نظیر حد آستانهگذاری تصویر اختلاف است. روشهای متداول حد آستانهگذاری، عموماً مبتنی بر جستوجوی فراگیر و مستلزم صرف هزینة محاسباتی بالایی هستند. از طرفی، ماهیت تکبعدی آنها سبب میشود تا در حل مسائل چندبعدی ـ همچون حد آستانهگذاری تصاویر چندطیفی سنجش از دوری ـ زمان محاسبات بهطور نمایی افزایش یابد. راهکار پیشنهادی این پژوهش برای کاهش زمان محاسبات تکنیکهای متداول حد آستانهگذاری، استفاده از الگوریتم بهینهسازی توده ذرات است که تکنیک سریع و کارآمدی را برای شناسایی تغییرات معرفی میکند. روش پیشنهادی همراه با چندین روش متداول حد آستانهگذاری روی دو سری دادة تصاویر دوزمانة سنجنده TM پیادهسازی شد. برای ارزیابی قابلیت تکنیک ارائهشده در این پژوهش از سه پارامتر زمان محاسبات، صحت آشکارسازی تغییرات و پایداری الگوریتم در برآورد حد آستانة بهینه استفاده شد. نتایج ارزیابی نشان میدهند که الگوریتم پیشنهادی ضمن حفظ صحت آشکارسازی تغییرات، سبب کاهش زمان محاسبات در حدود 15 درصد و 98 درصد در مقایسه با دو تکنیک حد آستانهگذاری OTSU و کمینهسازی مجموع واریانس داخلکلاسی شده است. همچنین با مقایسة مقادیر جدول توزیع نرمال استاندارد با آمارة آزمون برآوردشده، ثبات الگوریتم پیشنهادی در برآورد حد آستانة بهینه در سطح اطمینان 90 درصد پذیرفته شد. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر قابلیت بالای تکنیک پیشنهادی در حد آستانهگذاری سریع، پایدار و کارآمد تصویر اختلاف بهمنظور آشکارسازی خودکار و نظارتنشدة تغییرات در تصاویر ماهوارهای چندزمانه است.
مینا شمس؛ محمد رضا مباشری؛ سید باقر فاطمی
دوره 6، شماره 1 ، تیر 1393
چکیده
سطوح برفی در طول زمان تغییرات زیادی مییابند و در نتیجه برای پایش آنها به استفاده از تصاویری با قدرت تفکیک زمانی نسبتاً بالا نیاز است. برای این منظور، سنجندة MODIS مستقر روی ماهوارههای Terra/Aqua مناسب به نظر میرسد. پارامترهای گوناگونی بر دقت برآورد سطح پوشش برف (SCS) تأثیر میگذارند که توپوگرافی سطح (شیب و جهت شیب) یکی از آنهاست. قدرت تفکیک ...
بیشتر
سطوح برفی در طول زمان تغییرات زیادی مییابند و در نتیجه برای پایش آنها به استفاده از تصاویری با قدرت تفکیک زمانی نسبتاً بالا نیاز است. برای این منظور، سنجندة MODIS مستقر روی ماهوارههای Terra/Aqua مناسب به نظر میرسد. پارامترهای گوناگونی بر دقت برآورد سطح پوشش برف (SCS) تأثیر میگذارند که توپوگرافی سطح (شیب و جهت شیب) یکی از آنهاست. قدرت تفکیک مکانی پایین تصاویر MODIS و وجود پیکسلهای مختلط، دقت برآورد SCS با استفاده از این تصاویر را کم میکند. در پژوهش حاضر، نتایج SCS حاصل از تصاویر MODIS، از طریق مقایسه با تصاویر دارای قدرت تفکیک مکانی متوسط مانند ASTER واقع بر سکوهای مشابه MODIS، ارزیابی میشود. در این پژوهش شاخص NDSI برگرفته از MODIS و ASTER در مناطقی با شیب 20 تا 50 درصد مقایسه گردید و دو مدل MODMASTER و MODFASTER برای بهبود دقت تخمین SCS بهوسیلة MODIS ایجاد شد. نتایج بهدستآمده از MODMASTER، نشانگر پارامتر همبستگی (R2) با شاخص برف مشابه MODIS بهمیزان تقریباً 76 درصد و RMSE در حدود 047/0 است. در مدل MODFASTER، که برای تخمین کسر پوشش برف در هر پیکسل ایجاد شده، پارامتر همبستگی (R2) درحدود 75 درصد و RMSE درحدود 09/0 در مقایسه با کسر پوشش برف محاسبهشده بهوسیلة ASTER است. مقایسة نتایج حاصل از این پژوهش با مقادیر بهدستآمده از سایر پژوهشها نشاندهندة بهبود در برآورد سطح پوشیدهشده از برف است.
عباس کیانی؛ محمودرضا صاحبی؛ حمید عبادی
دوره 5، شماره 4 ، اسفند 1392
چکیده
آشکارسازی لبه یکی از مفاهیم کاربردی در پردازش تصاویر سنجش ازدور است. هدف آشکارسازی لبه، نشانگذاری نقاطی از تصویر است که در آنها میزان روشنایی بهشدت تغییر میکند. تغییرات شدید خصوصیات تصویر معمولاً نمایندة رویدادهای مهم و تغییر در خصوصیات محیط هستند و در کاربردهای مختلفی نظیر بخشبندی تصاویر ماهوارهای کاربرد دارند. بسیاری ...
بیشتر
آشکارسازی لبه یکی از مفاهیم کاربردی در پردازش تصاویر سنجش ازدور است. هدف آشکارسازی لبه، نشانگذاری نقاطی از تصویر است که در آنها میزان روشنایی بهشدت تغییر میکند. تغییرات شدید خصوصیات تصویر معمولاً نمایندة رویدادهای مهم و تغییر در خصوصیات محیط هستند و در کاربردهای مختلفی نظیر بخشبندی تصاویر ماهوارهای کاربرد دارند. بسیاری از روشهای کلاسیک تشخیص لبه بر مشتق پیکسلهای تصویر اصلی متکی هستند، مانند اپراتورهای گرادیان، لاپلاسین و لاپلاسین از اپراتور گاوسی. در تصاویر سنجش از دوری بهعلت بالابودن میزان تغییرات، اپراتورهای کشف با ضعف در تشخیص صحیح محدودة عوارض و حفظ پیوستگی و انسجام محدودة آنها همراهاند. در پژوهش حاضر بهمنظور حل این مشکلات، سیستمی دانشپایه برای کشف لبه براساس خصوصیات تصاویر سنجش از دوری ارائه میشود. در این روش ابتدا بهصورت منطقهای و با استفاده از سیستم دانشپایه، حدود آستانة مناطق مختلف تصویر تعیین میشود و سپس با استفاده از شانون آنتروپی مرز بین این مناطق استخراج میشود. این کار موجب حفظ پیوستگی لبههای کشفشده خواهد شد. از مزایای این روش بررسی ویژگیهای تصویر بهشکل جزئی و کلی بهصورت همزمان است. این سیستم قابلیت انعطاف با نوع نیاز و خواست کاربر را برحسب میزان جزئیات و کاربرد مورد نظر دارد. درنهایت بهمنظور ارزیابی روش، نتایج بهدستآمده با الگوریتمهای استاندارد سوبل، پرویت و LoG مقایسه شدند و نشان داده شد که این روش بهشکل کارآمدی قادر به شناسایی لبههای تصاویر مختلف است.
مهدیه فرازمند؛ رضا جعفری؛ نفیسه رمضانی
دوره 5، شماره 4 ، اسفند 1392
چکیده
مطالعه حاضر با هدف مقایسة کارایی شاخصهای گیاهی بهعنوان روشهای پیکسلی، و آنالیز ترکیب طیفی (SMA) بهعنوان روش تحت پیکسلی در پهنهبندی پوشش گیاهی مراتع منطقه سمیرم استان اصفهان انجام یافته است. ابتدا پیشپردازشهای هندسی و رادیومتریک بر تصویر لندست TM سال 1388 اعمال گردید. سپس رابطة همبستگی بین درصد تاجپوشش گیاهی اندازهگیریشده ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف مقایسة کارایی شاخصهای گیاهی بهعنوان روشهای پیکسلی، و آنالیز ترکیب طیفی (SMA) بهعنوان روش تحت پیکسلی در پهنهبندی پوشش گیاهی مراتع منطقه سمیرم استان اصفهان انجام یافته است. ابتدا پیشپردازشهای هندسی و رادیومتریک بر تصویر لندست TM سال 1388 اعمال گردید. سپس رابطة همبستگی بین درصد تاجپوشش گیاهی اندازهگیریشده که با روش قدم نقطه در 30 سایت نمونهبرداری اندازهگیری شده بود، در مطالعات میدانی با 4 گروه شاخص گیاهی شامل NDVI، PD54، SBI، GVI و STVI-1 و روش SMA در سه گروه مختلف پوشش گیاهی 25-0 درصد، 50-25 درصد و
محمدرضا حاجی حسینی؛ حمیدرضا حاجی حسینی؛ مهران شایگان؛ سعید مرید؛ جبار وطنفدا؛ مرحوم علیرضا نجفی
دوره 5، شماره 4 ، اسفند 1392
چکیده
کاهش آورد رودخانه مرزی هیرمند از افغانستان به ایران از چالشهای همیشگی مدیریت منابع آب در شرق کشور بوده که در سالهای اخیر تشدید شده است. توسعة کشاورزی در پاییندست سد کجکی (در حوضه آبریز رودخانه هیرمند) در افغانستان و خشکسالی اخیر از دلایل کمشدن آب این رودخانه به شمار میآید. در مقالة حاضر بهطور کمّی به این موضوع پرداخته میشود ...
بیشتر
کاهش آورد رودخانه مرزی هیرمند از افغانستان به ایران از چالشهای همیشگی مدیریت منابع آب در شرق کشور بوده که در سالهای اخیر تشدید شده است. توسعة کشاورزی در پاییندست سد کجکی (در حوضه آبریز رودخانه هیرمند) در افغانستان و خشکسالی اخیر از دلایل کمشدن آب این رودخانه به شمار میآید. در مقالة حاضر بهطور کمّی به این موضوع پرداخته میشود و برای این منظور کاربری اراضی دشت هلمند افغانستان با استفاده از تصاویر ماهوارهای بررسی شده است. بهخاطر اهمیت نوع الگوریتم انتخابشده در تهیه تصاویر طبقهبندیشده، سه الگوریتم بیشترین شباهت (MLC)، درخت تصمیمگیری (DT) و ماشینهای بردار پشتیبان (SVM) ارزیابی شدهاند. از مشکلات عمده در انجام آزمونها، تهیة نمونههای آموزشی از افغانستان است؛ بدین منظور از نقشههای FAO، نقشههای اطلس کاربری اراضی افغانستان، نقشههای مرکز سازمان زمینشناسی امریکا و تصاویر Google Earth کمک گرفته شد. با توجه به تصاویر موجود، دورة 20سالة اخیر در سه تاریخ 1990، 2001 و 2011 میلادی مربوط به ماهواره لندست (ETM+ TM,) در نظر گرفته شد و از هر سه روش جوابهای نسبتاً مشابهی بهدست آمد. نقشههای حاصل از الگوریتمهای فوق با ضریب کاپا و دقت کلی ارزیابی شدند و دقت مناسبی داشتند. نتایج تغییرات کاربری اراضی نشان میدهند که مجموع کل کشت محصولات آبی در منطقه، حدود 62 درصد افزایش یافته، بهطوریکه مقدار آن از رقم 103 هزار هکتار در سال 1990، به حدود 122 هزار هکتار در سال 2001 و به حدود 167 هزار هکتار در سال 2011 رسید که مؤید تأثیر قطعی آن بر کاهش رواناب ورودی از رودخانه هیرمند به کشور است. با وجود نتایج نزدیک روشها، طبقهبندی درخت تصمیمگیری کارآمدی بیشتری از لحاظ اتکای کمتر به نمونههای آموزشی از خود نشان داد.
علی شیرزادی بابکان؛ عباس علیمحمدی سراب؛ محمد طالعی
دوره 5، شماره 4 ، اسفند 1392
چکیده
نواحی ترافیکی که برای نمایش مکانهای تولید و جذب سفر بهکار گرفته میشوند در بسیاری از برنامهریزیهای حملونقل کاربرد گستردهای دارند. از آنجا که نحوة تعیین این نواحی روی نتایج حاصل از تحلیل و مدلسازیهای حملونقل تأثیر فراوانی دارد، طراحی مناسب آن بسیار مهم است. در این مقاله با استفاده از سامانه اطلاعات مکانی روشی کارآمد ...
بیشتر
نواحی ترافیکی که برای نمایش مکانهای تولید و جذب سفر بهکار گرفته میشوند در بسیاری از برنامهریزیهای حملونقل کاربرد گستردهای دارند. از آنجا که نحوة تعیین این نواحی روی نتایج حاصل از تحلیل و مدلسازیهای حملونقل تأثیر فراوانی دارد، طراحی مناسب آن بسیار مهم است. در این مقاله با استفاده از سامانه اطلاعات مکانی روشی کارآمد برای طراحی مناسب این نواحی ارائه شده است. با استفاده از روش ارائهشده میتوان معیارهای مختلفی را برای ایجاد نواحی ترافیکی همگن در نظر گرفت و تعداد و اندازهشان را کنترل کرد. در روش پیشنهادی این مقاله از تکنیک k-means برای خوشهبندی واحدهای مکانی پایه و ایجاد نواحی ترافیکی همگن استفاده شده است. برای جلوگیری از ایجاد فضای خالی و همپوشانی میان نواحی و نیز ممانعت از تشکیل نواحی با اندازههای خیلی بزرگ یا کوچک، قیدهایی به تکنیک k-means افزوده شده است. اما ایجاد نواحی همگن بدون درنظرگرفتن فشردگی شکل هندسی، سبب پیچیدگی شکل هندسی نواحی میگردد. بهمنظور برطرفساختن این مشکل یک الگوریتم هندسی برای ایجاد نواحی با شکل هندسی فشرده شرح و بسط داده شده است. در نهایت از روش پیشنهادی برای طراحی مجدد نواحی ترافیکی شهر تهران و مقایسة نتایج آن با نواحی ترافیکی موجود استفاده شده است. نتایج حاصل نشان میدهد که نواحی طراحیشده در این مقاله بسیار همگنتر از نواحی موجود است. اگرچه با اعمال الگوریتم فشردگی شکل هندسی، از میزان همگنی نواحی ایجادشده کاسته میشود، اما باز هم از نواحی موجود همگنترند.
کریم سلیمانی؛ محدثه امیری؛ رضا تمرتاش؛ میرحسن میریعقوبزاده
دوره 5، شماره 4 ، اسفند 1392
چکیده
گونههای مهاجم با ایجاد تغییرات اکولوژیکیای که گاه برگشتناپذیرند، موفقیت عملیات احیا را در حوزههای آبخیز تهدید میکنند. بنابراین ممانعت از هجوم، تشخیص اولیه و حذف این گیاهان، راهی است برای در اختیار گرفتن و مدیریت آنها. تکنیکهای سنجش از دور در پایش گونههای مهاجم بهمنظور جلوگیری از هجوم، نابودی یا کنترل گونههای استقراریافته، ...
بیشتر
گونههای مهاجم با ایجاد تغییرات اکولوژیکیای که گاه برگشتناپذیرند، موفقیت عملیات احیا را در حوزههای آبخیز تهدید میکنند. بنابراین ممانعت از هجوم، تشخیص اولیه و حذف این گیاهان، راهی است برای در اختیار گرفتن و مدیریت آنها. تکنیکهای سنجش از دور در پایش گونههای مهاجم بهمنظور جلوگیری از هجوم، نابودی یا کنترل گونههای استقراریافته، بسیار مؤثرند. در پژوهش حاضر، کارایی تصاویر TM و IRS در پهنهبندی گونههای مهاجم کنگر صحرایی و سنبلة نقرهای در مراتع وازرود بررسی شده است. برای دریافت نتیجة بهتر از این تصاویر، تصحیح اتمسفری آنها با مدل Cos(t) انجام گرفت و سپس تعدادی از شاخصهای گیاهی با استخراج میانگین رقومی پیکسلهای مربوط به نمونههای تعلیمی روی تصاویر تصحیحشده اعمال گردید. طبقهبندی با الگوریتم «حداقل فاصله از میانگین» انجام گرفت و با نقشة واقعیت زمینی ارزیابی شد. نتایج نشان داد که شاخصهای NDVI، Ratio، RVI و TVI حاصل از تصویر TM و شاخص AVI تصویر IRS برای گونة کنگر صحرایی و شاخصهای NDVI، PVI 1، PVI 2، PVI و WDVI تصویر TM و شاخص NDVI تصویر IRS برای سنبلة نقرهای بهترین عملکرد را از بین شاخصهای بررسیشده دارند. همچنین از کلیه شاخصهای آنالیزشده، شاخصهای DNI و WDVI هر دو تصور ـ با درجات متفاوتی از تفکیک ـ قادر به تفکیک این دو گونه از یکدیگرند و بهعنوان معیار تفکیک میتوانند در مطالعات بعدی نتایج خوبی بهدست دهند.
الهه خصالی؛ محمدجواد ولدانزوج؛ مریم دهقانی؛ مهدی مختارزاده
دوره 5، شماره 4 ، اسفند 1392
چکیده
نسل جدید سنجندههای راداری فضایی با حد تفکیک مکانی بالا، امکان استفاده از این تصاویر را بهمنظور استخراج خودکار عوارض، بهویژه عارضه راه فراهم آوردهاند. در پژوهش حاضر، استخراج عارضه راه از تصاویر راداری و اپتیک با حد تفکیک بالا با یکدیگر مقایسه شدند. بدین منظور از تصاویر آیکونوس و TerraSAR-X استفاده شد و بین تصاویر هممرجعسازی انجام ...
بیشتر
نسل جدید سنجندههای راداری فضایی با حد تفکیک مکانی بالا، امکان استفاده از این تصاویر را بهمنظور استخراج خودکار عوارض، بهویژه عارضه راه فراهم آوردهاند. در پژوهش حاضر، استخراج عارضه راه از تصاویر راداری و اپتیک با حد تفکیک بالا با یکدیگر مقایسه شدند. بدین منظور از تصاویر آیکونوس و TerraSAR-X استفاده شد و بین تصاویر هممرجعسازی انجام گرفت. سپس ویژگیهای بافت استخراج شدند و طبقهبندی با استفاده از شبکة عصبی بازپسخور خطا انجام پذیرفت. با مقایسة نتایج حاصل از اجرای الگوریتم با دادههای مرجعی که عامل انسانی آنها را تهیه کرده است، برای دادههای TerraSAR-X و آیکونوس، به ترتیب مقادیر 10/46 و 72/57 درصد برای پارامتر RCC، 58/46 و 27/93 درصد برای پارامتر BCC و مقادیر 61/0 و 31/0 برای پارامتر RMSE به دست آمد. مقایسه تصویر خروجی حاصل از دو الگوریتم نشان میدهد که هرکدام از تصاویر اپتیک و راداری نواقصی در استخراج راه دارند. به عنوان مثال، الگوریتمهای اپتیک به مناطقی از تصویر که ویژگیهای طیفی و بافتی مشابه با راه دارند ـ ازجمله محل پارکینگها و سقف بامهای بزرگـ حساس هستند، درصورتیکه این مناطق در تصاویر راداری ظاهری روشن و بافتی متفاوت دارند. بنابراین تصاویر راداری در مناطقی با بافت شهری ـ بهویژه توأم با راههای کمعرض و کوچهها ـ مناسباند. از طرفی دیگر تصاویر راداری در مناطقی با پوشش گیاهی انبوه به خوبی عمل نمیکنند، درحالیکه تصاویر اپتیک کاملاً قادر به تمایز این مناطق از راهها هستند. در نتیجه با توجه قابلیتهای مکملاین تصاویر در استخراج راه، تلفیق ویژگیهای این دو منبع بهمنظور رفع نواقص و افزایش دقت الگوریتمهای حاضر، روشی کارآمد در توسعه الگوریتمها به نظر میرسد.
ساناز علائی مقدم؛ محمد کریمی؛ محمدسعدی مسگری
دوره 5، شماره 4 ، اسفند 1392
چکیده
فرایند تهیة نقشه پتانسیل معدنی بهدلیل وجود فاکتورهای متعدد کانیسازی، دادههای متنوع کمی و کیفی اکتشافی و همچنین دیدگاههای کارشناسی و سلایق گوناگون، فرایندی پیچیده و دشوار است. در این فرایند توجه همزمان به مدلسازی ماهیت غیرقطعی دادههای اکتشافی، بهکارگیری دانش کارشناسی و انعطافپذیری روش برای انواع ذخایر معدنی در قالب ...
بیشتر
فرایند تهیة نقشه پتانسیل معدنی بهدلیل وجود فاکتورهای متعدد کانیسازی، دادههای متنوع کمی و کیفی اکتشافی و همچنین دیدگاههای کارشناسی و سلایق گوناگون، فرایندی پیچیده و دشوار است. در این فرایند توجه همزمان به مدلسازی ماهیت غیرقطعی دادههای اکتشافی، بهکارگیری دانش کارشناسی و انعطافپذیری روش برای انواع ذخایر معدنی در قالب سامانهای یکپارچه، ضروری است. در پژوهش حاضر ، روشی جدید با استفاده از سیستم استنتاجگر و روابط فازی ارائه شد و در اندیس مس چاهفیروز پیادهسازی گردید. این روش در دو مرحله انجام گرفت. در مرحله نخست، نقشههای فاکتور اولیه با استفاده از روش آنالیز رابطه نامتقارن فازی وزندهی و به روش ارزیابی جامع چندسطحی فازی با یکدیگر تلفیق شدند و نقشههای فاکتور سطح دوم ـ که فازی هستند ـ به دست آمد. در مرحله دوم، نقشههای فاکتور تهیهشده در مرحله قبل با استفاده از سیستم استنتاجگر فازی تلفیق و نقشة پتانسیل معدنی تهیه شد. در نقشه پتانسیل معدنی تهیهشده، مناطق مستعد کانیسازی مس پورفیری در نواحی مرکزی و با گسترش شمالی ـ جنوبی شناسایی شدند. بهمنظور ارزیابی، وضعیت گمانههای اکتشافی موجود در منطقه با نقشة پتانسیل معدنی انطباق داده شدند. بیشترین میزان تطابق در نقشة پتانسیل معدنی برابر با 33/83 درصد بهدست آمد.
رضا امیدیپور؛ حمیدرضا مرادی؛ صالح آرخی
دوره 5، شماره 3 ، آذر 1392
چکیده
مدیریت بهینة منابع طبیعی نیازمند در اختیارداشتن اطلاعات بهنگام و صحیح است. نقشة کاربری اراضی یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی در مدیریت منابع طبیعی قلمداد میشود. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه دو روش طبقهبندی پیکسلپایه و شیءگرا در تهیه نقشه کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ETM+ در شهرستان ملکشاهی در استان ایلام است. در این ...
بیشتر
مدیریت بهینة منابع طبیعی نیازمند در اختیارداشتن اطلاعات بهنگام و صحیح است. نقشة کاربری اراضی یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی در مدیریت منابع طبیعی قلمداد میشود. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه دو روش طبقهبندی پیکسلپایه و شیءگرا در تهیه نقشه کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ETM+ در شهرستان ملکشاهی در استان ایلام است. در این پژوهش پس از تهیة تصویر ذیربط و اعمال تصحیحات هندسی و رادیومتریک روی تصویر با استفاده از دو روش مذکور، نقشة کاربری اراضی استخراج گردید. برای ارزیابی دقت طبقهبندی از شاخصهای دقت کل، ضریب کاپا، دقت تولیدکننده و دقت استفادهکننده بهره گرفته شد. نتایج بهدستآمده نشان داد که وضوح تصویر روش طبقهبندی شیءگرا بالاتر از روش طبقهبندی پیکسلپایه است. نتایج برآورد دقت نشان میدهد که روش شیءگرا در هر دو شاخص صحت کل و ضریب کاپا با مقادیر بهترتیب 93 درصد و 96 درصد، دقیقتر از روش پیکسلپایه است. براساس نتایج بهدستآمده کاربریهای جنگل و مرتع حدود 98 درصد از سطح این شهرستان را میپوشاند. در این تحقیق پیشنهاد میشود که از روش طبقهبندی شیءگرا در تهیة نقشههای کاربری اراضی استفاده شود.
ندا کفاش چرندابی؛ علیاصغر آلشیخ؛ گلبرگ کامروز خدایار
دوره 5، شماره 3 ، آذر 1392
چکیده
انسان از دیرباز برای حل مسائل پیچیده، از جهان زندة پیرامونش الهام گرفته است. این امر آشکارا در توسعة الگوریتمهای مختلف تقریبی، از نظریة تکاملی داروین تا الگوریتمهای مختلف هوش جمعی، دیده میشود. مسئلة فروشنده دورهگرد از مسائلی است که میتوان آن را با الگوریتم هوش جمعی به چالش کشید. در پژوهش حاضر ابتدا با ارزیابی و تنظیم صحیح ...
بیشتر
انسان از دیرباز برای حل مسائل پیچیده، از جهان زندة پیرامونش الهام گرفته است. این امر آشکارا در توسعة الگوریتمهای مختلف تقریبی، از نظریة تکاملی داروین تا الگوریتمهای مختلف هوش جمعی، دیده میشود. مسئلة فروشنده دورهگرد از مسائلی است که میتوان آن را با الگوریتم هوش جمعی به چالش کشید. در پژوهش حاضر ابتدا با ارزیابی و تنظیم صحیح پارامترهای مؤثر در الگوریتم بهینهسازی کلونی مورچهها، الگوریتم هوش جمعی بهبود مییابد. سپس روشی ترکیبی برای حل دودویی مسئله فروشندة دورهگرد در مقیاس بزرگ و برمبنای الگوریتم بهبودیافته کلونی مورچهها و عملگرهای الگوریتم ژنتیک ارائه میشود. بهمنظور بررسی کیفیت جوابهای بهدستآمده، نتایج روش پیشنهادی با نتایج دو الگوریتم بهینهسازی کلونی مورچهها و الگوریتم ژنتیک در مسیریابی بین مراکز استانها مقایسه میشود. این مقایسه بهبود در جوابها، کاهش زمان اجرای الگوریتم، و کاهش حجم لازم برای ذخیرهسازی جوابهای بهدستآمده در شرایط گوناگون را نشان میدهد. با توجه به پایداری و بهینگی نتایج حاصل از الگوریتم مورچة بهبودیافته و اهمیت افزایش خدمات در سامانه اطلاعات مکانی، کاربرد الگوریتم پیشنهادی در صنعت توریسم مطرح میشود.
زهرا بهاری سجهرود؛ محمد طالعی؛ علی منصوریان؛ وحید بهاری سجهرود
دوره 5، شماره 3 ، آذر 1392
چکیده
انتخاب جاذبههای گردشگری و تعیین بهترین مسیر برای بازدید از آنها، گام اصلی در برنامهریزی گردشگری بهشمار میآید. در مقالة حاضر یک سامانه توصیهگر گردشگری شخصی تحت وب طراحی و پیادهسازی گردید که برنامهریزی گردشگری را برای هر فرد مطابق با علایق و اولویتهای او در محدوده زمانی مشخص انجام میدهد. مزیت اصلی این سامانه توجه همزمان ...
بیشتر
انتخاب جاذبههای گردشگری و تعیین بهترین مسیر برای بازدید از آنها، گام اصلی در برنامهریزی گردشگری بهشمار میآید. در مقالة حاضر یک سامانه توصیهگر گردشگری شخصی تحت وب طراحی و پیادهسازی گردید که برنامهریزی گردشگری را برای هر فرد مطابق با علایق و اولویتهای او در محدوده زمانی مشخص انجام میدهد. مزیت اصلی این سامانه توجه همزمان آن به علایق کاربر، مسیر و مدیریت زمانی در برنامهریزی گردشگری است. در ساخت این سامانه از تلفیق روشهای مبتنی بر سامانه حامی تصمیمگیری مکانی و توابع تحلیل مکانی و همچنین از فناوریهای مختلف برای تحت وب قراردادن آن استفاده گردید. در این پژوهش ابتدا مکانهای گردشگری مطابق با علایق گردشگر با استفاده از یکی از روشهای تصمیمگیری چندصفته به نام Topsis رتبهبندی شد، سپس با استفاده از روش k-means مکانهای گردشگری منتخب به تعداد روزهای بازدید دستهبندی گردید و برای هر روز از بازدید برنامهریزی روزانه با استفاده از مسئله فروشنده دورهگرد (TSP) انجام شد. بهمنظور ارزیابی، این سامانه برای مکانهای گردشگری منطقه 1 شهر تهران پیادهسازی گردید. نتایج اجرا نشان میدهد که این سامانه با انتخاب جاذبههای گردشگری مطابق با علایق کاربر و محدودههای زمانی موجود و تعیین بهترین مسیر برای بازدید از مکانها و همچنین با در اختیار قرار دادن اطلاعات مختلف دربارة مکانهای گردشگری، کمک شایانی به گردشگران میکند.
عاطفه جبالی؛ رضا جعفری؛ سیدجمالالدین خواجهالدین
دوره 5، شماره 3 ، آذر 1392
چکیده
تپههای ماسهای گاوخونی (ارگ ورزنه)، تپههایی فعال و نیمهفعال در جنوب غربی استان اصفهان و غرب تالاب بینالمللی گاوخونی هستند. این تپهها در افزایش طوفانهای ماسهای و خسارتدیدن جادهها در این ناحیه بسیار مؤثرند. در مطالعة حاضر، تغییرات تپههای ماسهای با استفاده از تصاویر ماهوارهای MSS، TM، ETM+ و LISSIII طی 32 سال مشخص گردید. در ...
بیشتر
تپههای ماسهای گاوخونی (ارگ ورزنه)، تپههایی فعال و نیمهفعال در جنوب غربی استان اصفهان و غرب تالاب بینالمللی گاوخونی هستند. این تپهها در افزایش طوفانهای ماسهای و خسارتدیدن جادهها در این ناحیه بسیار مؤثرند. در مطالعة حاضر، تغییرات تپههای ماسهای با استفاده از تصاویر ماهوارهای MSS، TM، ETM+ و LISSIII طی 32 سال مشخص گردید. در مرحله پیشپردازش، تمامی تصاویر با خطای RMS کمتر از یک پیکسل تصحیح هندسی شدند. نقشههای کاربری و پوشش اراضی منطقه با استفاده از تکنیکهای پردازش تصویر شامل آنالیز مؤلفه اصلی، ترکیب رنگی کاذب، شاخص گیاهی NDVI و طبقهبندی نظارتشده به روش حداکثر احتمال تولید شدند. برآورد صحت نقشههای طبقهبندیشده نشان داد که بین تصویر ماهوارهای و دادههای زمینی بیش از 89 درصد همخوانی وجود دارد. مقایسة توزیع مکانی تپههای ماسهای تقریباً 5086 هکتار (از 14475 به 19561 هکتار) افزایش یافته است. این افزایش در نواحی بینتپهای و تقریباً در بخش مرکزی و جنوبی ارگ مشاهده شد.
علیرضا شکیبا علیرضا شکیبا؛ سیدبابک میرجعفری؛ سیدعلی علوی؛ بتول کامل
دوره 5، شماره 3 ، آذر 1392
چکیده
یکی از اصولی ترین روشهای کاهش تأثیر زمینلرزه در مناطق شهری، شناسایی نواحی مستعد، درجهبندی میزان ریسک مناطق، و ارزیابی خسارتها و تلفات انسانی در زلزله با شدتهای مختلف است. شهر تبریز با داشتن جمعیت زیاد، قرارگیری روی گسل فعال، و سابقه زلزله با دوره بازگشت در ادوار گذشته، پتانسیل وقوع زمینلرزه را دارد. با توجه به اینکه بیشترین ...
بیشتر
یکی از اصولی ترین روشهای کاهش تأثیر زمینلرزه در مناطق شهری، شناسایی نواحی مستعد، درجهبندی میزان ریسک مناطق، و ارزیابی خسارتها و تلفات انسانی در زلزله با شدتهای مختلف است. شهر تبریز با داشتن جمعیت زیاد، قرارگیری روی گسل فعال، و سابقه زلزله با دوره بازگشت در ادوار گذشته، پتانسیل وقوع زمینلرزه را دارد. با توجه به اینکه بیشترین پهنههای مسکونی منطقه 8 شهرداری تبریز را پلاکهای ریزدانه با مسیرهای دسترسی تنگ و باریک و مصالح بیدوام و ناپایدار اشغال کردهاند، این منطقه برای مطالعه انتخاب شده است. در این پژوهش با استفاده از هفت معیار کاربری اراضی، تعداد طبقات ساختمانی، کیفیت بنا، مساحت قطعه تفکیکی، قدمت بنا، سطح اشغال بنا و نوع مصالح ساختمانی، از روش تحلیل چندمعیارة فازی (FAHP)، خسارت ساختمانی و تلفات انسانی در سه سناریوی زلزلة 6، 7 و 8 ریشتری محاسبه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان میدهند که خسارتهای ساختمانی از 6 تا 8 مرکالی افزایش زیادی یافته و از 5/1 درصد به 46 درصد رسیده است. تلفات انسانی نیز ـ که بیشتر در ساختمانهای مسکونی رخ میدهد ـ از 29 نفر تا 2511 نفر در شدتهای مختلف زلزله افزایش مییابد؛ که توجه مضاعف به بهسازی ساختمانهای مسکونی را میطلبد.
محمدسعدی مسگری؛ منوچهر فرجزاده اصل؛ احمد خدادادی دربان؛ هدایت هاشمی؛ جمال امینی
دوره 5، شماره 3 ، آذر 1392
چکیده
پهنهبندی کیفیت آب رودخانه نخستین و مهمترین مرحله در مدیریت کیفیت آب است، که ذهن تحلیلگر را با روند و چگونگی تغییرات آلودگی برحسب زمان، مکان و شرایط خاص آشنا میسازد. پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی و سامانه اطلاعات جغرافیایی به پهنهبندی کیفیت آلودگی آب رودخانه سیمینهرود بپردازد. دادههای کیفی استفادهشده ...
بیشتر
پهنهبندی کیفیت آب رودخانه نخستین و مهمترین مرحله در مدیریت کیفیت آب است، که ذهن تحلیلگر را با روند و چگونگی تغییرات آلودگی برحسب زمان، مکان و شرایط خاص آشنا میسازد. پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی و سامانه اطلاعات جغرافیایی به پهنهبندی کیفیت آلودگی آب رودخانه سیمینهرود بپردازد. دادههای کیفی استفادهشده در تحقیق، حاصل نمونهبرداری از رودخانة سیمینهرود در سه فصل بهار و پاییز 1387 و بهار 1388 است که با استفاده از مدل QUAL2K شبیهسازی شد. خروجی مدل با دادههای مشاهدهای مقایسه گردید و پارامترهای نیترات، اکسیژن محلول و هدایت الکتریکیِ مربوط به فصل پاییز 1387 بهعنوان دادههای هدف انتخاب شدند. دادههای ورودی شامل دادههای مربوط به کاربری اراضی، زمینشناسی، قابلیت فرسایش و مراکز جمعیتی مربوط به حوضة سیمینهرود هستند که بههمراه دادههای هدف بعد از آمادهسازی در محیط GIS به مدل شبکة عصبی معرفی شدند. در این تحقیق از پنج ساختار مختلف مدل FFBP شبکة عصبی استفاده شد و نتیجة ساختار منتخب با خروجیهای حاصل از مدل رگرسیون چندمتغیره مقایسه گردید، که برتری مدل شبکة عصبی مذکور را نشان داد. نتیجه تحقیق حاضر نشان میدهد که شبکههای FFBP با ساختار 3-40-40-4 بهترین کارایی را دارند، و شبکه عصبی در پهنهبندی کیفیت آلودگی آب قابلیت بالایی دارد.
سمیرا بدرلو؛ مهدی مختارزاده؛ محمدجواد ولدانزوج
دوره 5، شماره 3 ، آذر 1392
چکیده
تناظریابی از موضوعات چالشبرانگیز در سنجش از دور و فتوگرامتری بهشمار میآید. این فرایند بهمنظور طبقهبندی چندطیفی، مانیتورینگ محیط، بازرسی تغییرات، موزاییککردن تصاویر و نظایر اینها کاربرد وسیعی در سنجش از دور دارد. روشهای زیادی برای تناظریابی ارائه شدهاند، که یکی از آنها تناظریابی سراسری با استفاده از شبکه عصبی هاپفیلد ...
بیشتر
تناظریابی از موضوعات چالشبرانگیز در سنجش از دور و فتوگرامتری بهشمار میآید. این فرایند بهمنظور طبقهبندی چندطیفی، مانیتورینگ محیط، بازرسی تغییرات، موزاییککردن تصاویر و نظایر اینها کاربرد وسیعی در سنجش از دور دارد. روشهای زیادی برای تناظریابی ارائه شدهاند، که یکی از آنها تناظریابی سراسری با استفاده از شبکه عصبی هاپفیلد است. مهمترین تحقیقات انجامشده در این روش در حوزة شناسایی هدف و مربوط به تصاویر برد کوتاه است، و تاکنون روی تصاویر هوایی و ماهوارهای پیادهسازی نشدهاند. هدف اصلی پژوهش حاضر پیادهسازی روش تناظریابی با استفاده از شبکه عصبی هاپفیلد روی انواع تصاویر هوایی و ماهوارهای است. برای انجام تناظریابی مستقل از افاین، از شبکه عصبی هاپفیلد مرتبه 4 استفاده میشود و نتایج عملی روی دو جفت تصویر ماهوارهای بیانگر کارایی بالای این روش است.
پرستو پیله فروش ها؛ محمد کریمی؛ محمد طالعی
دوره 5، شماره 1 ، تیر 1392
چکیده
افزایش جمعیت و محدود بودن اراضی قابل استفاده، در کنار تغییرات سریع جوامع و توسعه کاربری ها، بر اهمیت برنامه ریزی صحیح زمین و تصمیم گیری هدفمند در تخصیص آن به بهترین کاربری می افزاید. فرایند تخصیص کاربری معمولاً در سه مرحله ی تناسب، تقاضا و تخصیص انجام می شود. در اغلب تحقیقات موجود، به مدل سازی افزایش مساحت کاربری ها در طول برنامه ریزی ...
بیشتر
افزایش جمعیت و محدود بودن اراضی قابل استفاده، در کنار تغییرات سریع جوامع و توسعه کاربری ها، بر اهمیت برنامه ریزی صحیح زمین و تصمیم گیری هدفمند در تخصیص آن به بهترین کاربری می افزاید. فرایند تخصیص کاربری معمولاً در سه مرحله ی تناسب، تقاضا و تخصیص انجام می شود. در اغلب تحقیقات موجود، به مدل سازی افزایش مساحت کاربری ها در طول برنامه ریزی اکتفا شده است. هدف از انجام تحقیق حاضر ارائه مدلی برای تخصیص کاربری است که بتواند فرایندهای محیطی و تأثیراتی را که به صورت هم زمان منجر به افزایش و کاهش سطح کاربری می گردد مدل سازی کند. در این مدل، برای مدل سازی افزایش مساحت کاربری به مؤلفه های تناسب محیطی، دسترسی، همسایگی و محدودیت و برای مدل سازی کاهش مساحت کاربری به مؤلفه های فرسایش و شوری خاک پرداخته شده است. در مدل توسعه داده شده از روش های اتوماسیون سلولی، میانگین وزن دار خطی، فرایند تحلیل سلسله مراتبی و مدل زنجیره مارکوف استفاده شد. این مدل در شهرستان برخوار و میمه واقع در استان اصفهان پیاده سازی شد و با در نظر گرفتن نقشه کاربری سال 1377 به عنوان نقشه ی مبنا، نقشه کاربری سال 1384 به عنوان نقشه افق در دو حالت مختلف تهیه شد. دقت های 609/0 و 510/0 بدین معنی است که مدل توسعه داده شده در مقایسه با مدل های پیشین دارای دقت بهتری است. در نهایت با استفاده از مدل توسعه داده شده، پیش بینی نقشه کاربری برای سال 1394 انجام گرفت. نتایج پژوهشی حاضر را می توان با تغییراتی برای سایر مناطق نیز مدنظر قرار داد.
گلبرگ کامروز خدایار؛ محمدسعید مسگری؛ محمد کریمی
دوره 5، شماره 1 ، تیر 1392
چکیده
اسکان موقت پس از زمین لرزه از مهم ترین موضوع ها در مدیریت بحران به شمار می آید، و انجام صحیح آن با کاهش گسترده تلفات جانی و مالی ناشی از پس لرزه ها همراه است. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی توانایی و مقایسه عملکرد دو الگوریتم شاخص هوش جمعی با نام های الگوریتم زنبورها (Bess) و الگوریتم اجتماع ذرا (PSO)- در بهینه سازی تخصیص مکان های اسکان موقت ...
بیشتر
اسکان موقت پس از زمین لرزه از مهم ترین موضوع ها در مدیریت بحران به شمار می آید، و انجام صحیح آن با کاهش گسترده تلفات جانی و مالی ناشی از پس لرزه ها همراه است. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی توانایی و مقایسه عملکرد دو الگوریتم شاخص هوش جمعی با نام های الگوریتم زنبورها (Bess) و الگوریتم اجتماع ذرا (PSO)- در بهینه سازی تخصیص مکان های اسکان موقت است که یکی از موضوعات مهم مکانی به شمار می آید. در الگوریتم بهینه سازی اجتماع ذرات از رفتار اجتماعی پرندگان الهام گرفته می شود. این الگوریتم مورد استفاده گسترده در مقوله های بهینه سازی پیوسته قرار گرفته است ولی در مقوله های گسسته چندان به آن توجه نشده است. در این تحقیق با بررسی نقاط ضعف و قوت نسخه های مختلف الگوریتم پرندگان گسسته (DPSO) موجود، نوع جدیدی از این الگوریتم ارائه شده است که در حل مسائل گسسته توانایی بالایی دارد. الگوریتم زنبور عسل از فرایند جست و جوی غذای زنبورها در طبیعت الهام گرفته است. این الگوریتم در پژوهش حاصر برای حل مسئله اسکان موقت شرح و بسط داده شد و در نهایت نتایج حاصل از هر دو الگوریتم مذکور، از داده های شبیه سازی شده و به منظور ارزیابی دقت عملکرد الگوریتم ها از داده های منطقه 7 تهران به عنوان داده های واقعی استفاده شد. مقایسه اعداد همگرایی هر یک از دو الگوریتم در داده های واقعی، عملکرد بسیار بهتر الگوریتم ابداعی را در کمینه سازی تابع هدف مسئله نشان می دهد. در نهایت به منظور ارزیابی کیفیت و دقت الگوریتم از تست تکرارپذیری برای نتایج حاصل از اجرای هر الگوریتم روی داده ها استفاده شد. نتایج حاصل از این آزمون ها نمایانگر عملکرد دقیق هر یک از دو الگوریتم در بهینه سازی تخصیص افراد به مناطق امن است.
مصطفی اوجاقلو؛ محمدرضا مباشری؛ یوسف رضائی
دوره 5، شماره 1 ، تیر 1392
چکیده
روش های متعددی برای استخراج اطلاعات از داده های ابرطیفی وجود دارند که از آن جمله می توان به روش مشتق گیری از طیف بازتابندگی و استفاده از روش های کدگذاری اشاره کرد. در این تحقیق با مشتق گیری از طیف بازتابندگی، فرکانس های پایین طیف- که عموتاً دارای اطلاعات مفیدی نیستند- حذف گردیده و همپوشانی بین مناطق جذبی از بین رفته و تباین طیفی نیز ...
بیشتر
روش های متعددی برای استخراج اطلاعات از داده های ابرطیفی وجود دارند که از آن جمله می توان به روش مشتق گیری از طیف بازتابندگی و استفاده از روش های کدگذاری اشاره کرد. در این تحقیق با مشتق گیری از طیف بازتابندگی، فرکانس های پایین طیف- که عموتاً دارای اطلاعات مفیدی نیستند- حذف گردیده و همپوشانی بین مناطق جذبی از بین رفته و تباین طیفی نیز بالاتر برده شده است. دیگر اینکه استفاده از کدگذاری طیفی باعث افزایش سرعت پردازش داده ها گردیده که برای پردازش داده های حجیم ابرطیفی بسیار مناسب است. در این تحقیق ابتدا با استفاده از تابع رگرسیون چندگانه نویز موجود در داده ها کاهش یافته و سپس با مشتق گیری از طیف داده های اصلی و داده های کتابخانه طیفی یا داده های آموزشی، طیف مشتق به دست آمده است. پس از آن با دو روش کدگذاری، طیف مشتق کدگذاری شد، سپس با استفاده از معیار شباهت AVD کدهای داده اصلی و داده های آموزشی با همدیگر مقایسه شدند و یک روش برای طبقه بندی داده های ابرطیفی به نام SDCM معرفی گردید. برای ارزیابی نتایج، دو سری داده شبیه سازی شده و یک سری داده واقعی به کار رفت و روش ارائه شده با سه روش کدگذاری SPAM و SDFC و SFBC مقایسه شد. نتایج دقت کلی برای داده های واقعی روش های کدگذاری SPAM، SDFC و SFBC به ترتیب 38/71 و 15/74 و 58/68 درصد و دقت کلی روش SDCM، 32/86 درصد به دست آمد، که پس از استفاده از فیلتر مکانی دقت کلی به 64/90 درصد افزایش یافت. این خود حاکی از مؤثر بودن روش ارائه شده برای طبقه بندی داده های ابرطیفی در قیاس با روش های کدگذاری ذکر شده است.
مهران شایگان؛ عباس علیمحمدی؛ علی منصوریان
دوره 5، شماره 1 ، تیر 1392
چکیده
طراحی الگوی فضایی کاربری اراضی، به معنای تعیین مساحت تخصیص داده شده به هر کاربری و توزیع مکانی آن، دارای اهمیت خاصی است و بایستی به نحوی انجام پذیرد که ضمن برآورده کردن نیازها و اهداف، از ظرفیت ها و منابع موجود به نحو مناسب استفاده گردد. در این تحقیق تعیین مساحت بهینه و تخصیص بهینه مکانی سه کلاس اصلی کاربری اراضی- شامل کشاورزی آبی و ...
بیشتر
طراحی الگوی فضایی کاربری اراضی، به معنای تعیین مساحت تخصیص داده شده به هر کاربری و توزیع مکانی آن، دارای اهمیت خاصی است و بایستی به نحوی انجام پذیرد که ضمن برآورده کردن نیازها و اهداف، از ظرفیت ها و منابع موجود به نحو مناسب استفاده گردد. در این تحقیق تعیین مساحت بهینه و تخصیص بهینه مکانی سه کلاس اصلی کاربری اراضی- شامل کشاورزی آبی و کشت دیم و اراضی مرتعی- به منظور افزایش بازدهی اقتصادی و کاهش فرسایش با ترکیب دو روش بهینه سازی چند هدفه نیل به مقصود و MOLA در زیر حوضه کویین انجام شد. ابتدا مساحت بهینه کلاس های عمده کاربری اراضی به صورت ریاضی با استفاده از مدل بهینه سازی چند هدفه نیل به مقصود تعیین شد. سپس بهینه سازی تخصیص مکانی کاربری رسیدن به وضعیت بهینه باید مساحت کشت دیم کاهش یابد و به مساحت کشاورزی آبی و مرتع افزوده شود، به طوری که با تبدیل وضع موجود به حالت بهینه- که نسبت مساحت کاربری های کشاورزی آبی، کشت دیم و مرتع در منطقه مورد مطالعه به ترتیب 11/17، 74/2، 15/80 درصد خواهد شد. از میزان فرسایش کاسته شود و بازدهی اقتصادی در قیاس با وضع موجود افزایش یابد. نتایج حاصل از مدل سازی نشان داد در صورت تغییر الگوی فعلی کاربری اراضی به الگوی بهینه، امکان کاهش 6/3 درصدی فرساش خاک و افزایش درآمد اقتصادی به میزان 5/13 درصد وجود دارد.